(روزنامه صبح نو ـ 1396/04/20 ـ شماره 271 ـ صفحه 4)
دلایل و اهداف آمریکا از طرح چنین ادعاهایی و همچنین احتمال حمله به سوریه از جمله مسائلی است که جای توجه و بحث و بررسی بیشتری دارد. مباحثی مانند احتمال استفاده سوریه از تسلیحات شیمیایی که پیشتر نیز در خان شیخون مطرح شد و هنوز تأیید نشده، از جمله تلاشهای ترامپ برای ایجاد دروازه ورود مناسب به مساله سوریه بود. در این میان روسها نیز که نمیخواستند مانند دفعه قبل منفعل شده و عکس العملی برخورد کنند، در حال رصد اقدامات آمریکا بوده و به صراحت اعلام کردند که اگر این بار آمریکا دست به اقدام یک جانبه بزنند، آنها نیز عکس العمل نشان خواهند داد. از همان زمان بعضی تحلیلگران منطقه معتقد بودند دو کشور برای پرهیز از رویارویی و کنترل سطح تنش، درصدد سلسله اقداماتی در سطوح سیاسی و عملیاتیاند و منتظر بودند تفاهماتی بین دو ابرقدرت شکل بگیرد. از این رو به نظر میرسید که آمریکا قصد حمله مستقیم نداشته باشد و میخواهد زمینه را برای یک سری اقدامات از سوی هم پیمانانش مانند کردها و نیروهای دموکراتیک سوریه در شمال و حرکت آنها به سوی جنوب غربی آماده کند. همچنین شاهد بودیم که سلسله تحرکاتی مانند مانور اردن و آمریکا در شمال اردن انجام شد. پایگاهی نیز در جنوب شرقی سوریه از سوی آمریکائیها و به منظور سازماندهی و آموزش نیروهای مخالف بشار اسد شکل گرفت و بخشی از مخالفان از سمت اردن و تنف در جنوب شرقی سوریه حرکت کردهاند تا بعد از پاکسازی رقه، شمال و جنوب را به هم پیوند بزنند و شرق رود فرات یعنی منطقه نفوذ خود را امن کنند که هدفشان یا مقدمهای برای ایجاد پایگاه برای برخورد با دولت است یا میخواهند سوریه به سمت تجزیه پیش برود یا سدی باشند برای جلوگیری از نفوذ حامیان اسد از عراق به سوریه.
اگر چه هدف آمریکا این است که زمینه عملیاتی و افکار عمومی را آماده کند تا نیروهای کرد و مخالفان اسد را برای رویارویی با دولت تقویت کند، اما با این اقدام خود را در یک موقعیت متناقض قرار داده است. یعنی در شرایطی که آمریکا موضع کردها را برای پیروزی در رقه و سپس حرکت به سمت جنوب تقویت کرده و پایگاهی در 35 کیلومتری جنوب شهر کوبانی احداث و به آموزش و توزیع تسلیحات میپردازد اما به دلیل حساسیتهای طائفی در جنوب سوریه که از اهل سنت هستند، به ناچار گروهی از مخالفان اهل سنت حکومت سوریه را نیز به ائتلاف با نیروهای انتلاف دموکراتیک کُرد وارد کرده است تا آنها بعد از فتح رقه به سمت تنف حرکت کنند تا حساسیتهای محلی به وجود نیاید. در یک موضع متناقض دیگر در حالی که آمریکا برای به دست گرفتن صحنه سوریه کردهای این کشور را تقویت میکند، ترکیه از این اقدام واشنگتن به شدت ناراضی است و این مساله دو کشور را رودرروی هم قرار داده است. در نتیجه شاهد ماتریسی از مواضع پارادوکسیکال از سوی آمریکا در قبال سوریه هستیم.
البته ممکن است آمریکاییها این گونه اقدامات را در چارچوب مبارزه با داعش مطرح کنند که درست نیست؛ زیرا مجموعه اقدامات آمریکا بیانگر آن است که بیشترین انگیزه و هدف اصلی این کشور، ساقط کردن حکومت سوریه در دراز مدت با این سه شرط است. اول؛ نیروی فاتح و جایگزین قابل اعتماد و کنترل باشد. دوم؛ خطری متوجه امنیت رژیم صهیونیستی نشود و سوم، شاکله ارتش بهم نخورد و اوضاع چون لیبی بهم نریزد که نقض غرض دو شرط پیشین است.
در یک جمع بندی نهائی و به طور خلاصه در خصوص اقدامات و اهداف آمریکا در سوریه، بیشتر برای نفوذ و ایجاد جای پا در تحولات آینده سوریه و دوران پسا داعش سوریه و جلوگیری از نفوذ ایران و حزب الله در این کشور است. زیرا واشنگتن نفوذ تاثیرگذار و قابل اعمال در سطح سیاست و حکومت و همچنین نیروی قابل اعتماد در سوریه نداشته و در حال تلاش برای فراهم کردن اهرم داخلی و نیروهایی است که بتوانند در مقابل دولت سوریه بایستند؛ نیروهای مخالفی که تبعات داعش را نداشته و در عین حال مورد تاییدشان نیز باشند تا سه شرط گفته شده فوق را تأمین کنند؛ اما بحث تجزیه سوریه در صورت مقاومت حکومت سوریه در قبال تحرکات آمریکا مآلا» از اهداف بلند مدت آمریکاست و هدف میان مدت و کوتاه مدت واشنگتن را شامل نمیشود و میبینیم که حذف جسم اسد از رأس حکومت سوریه فعلاً از دستور کار غرب خارج شده و روند حذف حامیان اسد کلید خورده است.
منبع: دیپلماسی ایرانی
http://sobhe-no.ir/newspaper/271/4/10339
ش.د9601068