(روزنامه جوان – 1396/04/27 – شماره 5140 – صفحه10)
به بياني ديگر؛ يعني آزادي بيان، تساهل و تسامح، زماني كه با منافع ما سازگار نباشد، چيزي از جنس كشك است نه بيشتر! بر همين مبنا با وجود سر دادن شعار آزادي بيان، هجمه بيمحابا در مقابل هر اظهارنظر، مغلطه كردن و فرصت تنفس را از گوينده گرفتن، رويه ثابت دنبالهروهاي انديشه ليبراليسم در ايران بوده و هست. حاشيهسازي و وارونه نمايي بيانات رهبر انقلاب درباره مفهوم «آتش به اختيار» را نيز بايد در همين قالب، فهم و هضم نمود. صورتمسئله البته براي افسران جنگ نرم توفيري نميكند. قدمت مفهوم آتش به اختيار، سال 96 نيست! دشمن ديرزماني است كه از رويارويي با جمهوري اسلامي در جبهه جنگ سخت نااميد شده و به نبرد فرهنگي دل بسته است. مرور تجربيات غرب در يك قرن اخير به آنها ميگويد هر جا اقدام نظامي كردهاند ناكام ماندهاند. در عوض، پربازدهترين عملياتهاي آنها در حوزه فرهنگي بوده است.
در اين شرايط، وقتي رهبر انقلاب ميگويند:«چنانكه قرارگاه مركزي اختلال دارد، شما افسران جنگ نرم، آنجا آتش به اختياريد.» يعني اينكه وقتي سالهاست ناكارآمدي دستگاههاي عريض و طويل دولتي در حوزه فرهنگ اثبات شده است، شما نبايد آسوده بخوابي و خيال كني تنها آنها موظف به حراست از مرزهاي فرهنگي انقلاب اسلامي هستند! پياده نظامهاي غرب در داخل كشور اما در حالي بر اين دستور روشن و بديهي ميتازند كه گويا خود رهنمودهاي پيامبران آتئيستشان را در زمينه مسئوليت اجتماعي و نقش آن در شكلگيري جامعه مدني كذايي شان فراموش كردهاند. چگونه است كه فعاليت اجتماعي خودجوش در جهت غربي كردن ايران، اقدامي انساني و شايسته تقديس است، ولي سخن گفتن از انجام همان فعاليت در جهت اهداف اسلام، انقلاب اسلامي و شهيدان آن تحملناپذير ميشود؟
انجام فعاليتهاي اجتماعي در پوشش سازمانهاي مردم نهاد و شبكههاي اجتماعي با پشتيباني غيرمستقيم بنياد سوروس، بنياد جامعه باز، بنياد دفاع از دموكراسي و دهها نهاد امريكايي توزيعكننده سهام دموكراسي! خوب است، ولي فعاليت جوانان انقلابي در برهوت بيبودجگي، بيتوجهي مسئولان فرهنگي و كمبود امكانات، خطرناك است؟ بله، البته انجام چنين فعاليتهايي براي دنبالهروهاي بيسواد و فحاش جان لاك، فرانسيس بيكن و امثال ولتر خطرناك است. ولتر، نويسنده مبتذل نويس فرانسوي را صورت مثالي روشنفكري غرب مدرن دانستهاند. وي در انتهاي اغلب نامههايش با دوستانش اين شعار را مطرح ميكرد: «اين رسوا را در هم كوبيد!» و منظور وي از «اين رسوا» اديان وحياني بود! تهاجم وحشيانه عدهاي معلوم الحال به مفهوم «آتش به اختيار» نيز بازتاب مجدد همان هزليات ولتر و كانت در ايران امروز است.
در اين فضا، دانشجويان انقلابي و دلبسته به آرمانهاي اسلامي- ايراني اولاً بايد در راه انجام تكليف از لجن پراكني فرزندان ولتر، ديدرو و ديگر روشنفكران غربي نترسند. معضلات فرهنگي- اجتماعي موجود در جامعه روشنتر از آن است كه لازم باشد هنوز درباره آنها در پستوهاي دستگاههاي عريض و طويل، راهبرد و سياستهاي كلي بيخاصيت نوشت و اجرا نكرد. طي سالهاي اخير حجم عظيمي از سرمايه در اختيار فرزندان خلف ولتر در عرصه ادبيات و علوم انساني غربي قرار گرفته است.
شواهد بازار نشر ميگويد تزريق مالي سرسام آوري در اين عرصه در حال انجام است و تهاجم فرهنگي با شدت هر چه تمامتر پيش ميرود. وضعيت فرهنگي در ساير حوزهها نيز تقريباً توفيري با عرصه نشر نميكند. لذا قرار نيست بودجهاي براي شما بيايد! وانگهي؛ بودجه و امكانات، اگر راهگشا بود، دستگاههاي عريض و طويل فرهنگي كشور در تمام اين سالها، كاخ سفيد را هم بايد حسينيه كرده بودند.
انقلاب اسلامي جبههاي عظيم و سخت در برابر بربريت مدرن صادرشده از غرب گشوده است. سختيهاي اين راه زياد است و ما در نيمه راه قرار داريم. طنز تلخي است كه فرزندان غربي امانوئل كانت، آدام اسميت، رنه دكارت، جان لاك، اسپينوزا و ديگران، زماني در جنگ تحميلي 300 هزار نفر از ما را مثل آب خوردن كشتند و حالا فرزندان ايراني همانها، شنيدن سخنان ما را هم تاب نميآورند. آنها البته الساعه از كشتن ما نااميد شدهاند، وگرنه خون مسلمان ايراني رنگينتر از مسلمان فلسطيني، ليبيايي، ميانماري، سوري، عراقي، مصري و بحريني نيست. خواه آن ايراني، فرزند روح الله(ره) باشد يا اينكه دانسته- ندانسته، فرزندي كانت آتئيست را پذيرفته باشد. همه يا بايد برده باشند، يا بميرند! برخورد امريكا با محمد مرسي در مصر، مثال روشني در همين زمينه است.
كسي كه درك روشني از تاريخ معاصر جهان دارد، عظمت اين نبرد فرهنگي همهجانبه و تاريخي را ميفهمد.
بر اين اساس است كه رهبر هوشمند انقلاب، يك سال پيش از مطرح كردن مفهوم آتش به اختيار به عنوان كار فرهنگي خودجوش و تميز، به فتح خرمشهرها در عرصههاي غيرنظامي اشاره كرده، ميگويند: «جوانهاي عزيز! بچههاي عزيز من! فردا مال شماست، آينده مال شماست؛ شما هستيد كه بايد اين تاريخ را با عزتش محفوظ نگه داريد؛ شما هستيد كه اين بار مسئوليت را بردوش داريد؛ خرمشهرها در پيش است؛ نه در ميدان جنگ نظامي، [بلكه] در يك ميداني كه از جنگ نظامي سختتر است. البته ويرانيهاي جنگ نظامي را ندارد؛ بالعكس، آباداني به دنبال دارد، اما سختياش بيشتر است.» انقلاب اسلامي در تمام سالهاي حيات خود تا كنون، بهرغم خيانتهاي مكرر فرزندان معنوي كانت و همفكرانش در دولتهاي متعدد، منطق برتر خود را بر غرب وحشي ديكته كرده است. حالا نيز دعوا بر سر «آتش به اختيار» نيست؛ آنها با تمام هويت، منافع و هستي ما كار دارند و بار سنگين اين نبرد عظيم، بيش از هر كسي بر دوش دانشجويان انقلابي است.
http://www.javanonline.ir/fa/news/862584
ش.د9601496