(روزنامه اعتماد – 1395/07/25 – شماره 3648 – صفحه 11)
** حضور ايران و روسيه در سوريه كاملا قانوني و براساس درخواست دولت قانوني اين كشور بوده است اما مشاهده ميكنيم در نشست لوزان، عربستان و قطر نيز حضور دارند و به دليل آنكه اين دو كشور در پنج سال گذشته گروههاي تروريستي را تجهيز و تروريستها را به سوريه اعزام ميكردند، حضورشان بيمعنا بود. به نظر ميرسد ايران در برابر اين شرايط درخواست حضور مصر و عراق را در نشست لوزان مطرح كرده است. جايگاه و موقعيت مصر در جهان عرب داراي اهميت بسياري است. از سويي، مواضع مصر درباره سوريه با ايران، روسيه و دولت سوريه شباهتهاي بسياري دارد. عراق نيز همسايه سوريه است و همان تروريستهايي كه در سوريه حضور دارند، در عراق نيز هستند.
اين احتمال نيز وجود دارد كه با انجام عمليات آزادسازي موصل، داعش نيروهاي خود را از عراق به سوريه بفرستد. به همين خاطر، حضور عراقيها نيز در اين نشست ضروري بود. البته نقش مصر در سوريه بيشتر سياسي است و مواضع آنها و راي اخيرشان در حمايت از قطعنامه روسيه در شوراي امنيت موجب شده تا رياض از قاهره عصباني باشد. در واقع، ايران توانست روسيه و امريكا را قانع كند اكنون كه قطر و عربستان در نشست لوزان حضور دارند، عراق و مصر نيز باشند و اينگونه يك موازنهاي ايجاد شود.
* مصر و عربستان در اذهان عمومي نقطه مشتركهاي بسياري دارند اما به نظر ميرسد كه موضع قاهره با رياض در خصوص سوريه متفاوت است. دولت ايدهآل در سوريه براي مصريها در حال حاضر چيست؟
** مصر مخالف دخالت ديگران در امور داخلي سوريه است و از دولت سوريه و تماميت ارضي اين كشور حمايت ميكند. اين مواضع موجب ميشود تا آنها همچنان كه مخالف دخالت ديگران در امور داخليشان باشند، تمايلي هم براي دخالت در امور ديگران نداشته باشند و بگويند آينده سوريه را راي مردم اين كشور تعيين ميكند. آنها درباره دولت و نظام آينده سوريه مواضع چنداني را بيان نكردهاند و به جزييات وارد نشدهاند ولي موضعگيريهايشان حاكي از حمايت از بشار اسد است. اين مواضع مهم است و به همين خاطر نيز دولت سوريه مايل بود تا مصريها نيز در چنين اجلاسي حاضر باشند.
* نگاه مصر به نگاه ايران تا چه اندازه در سوريه نزديك است؟
** مدتي است دولت عبدالفتاح السيسي به خاطر فشارهاي رياض بر قاهره، مواضعش را درباره ايران و سوريه تغيير داده است. ملاقات محمدجواد ظريف با همتاي مصري خود، براي عربستان غيرمترقبه و ناراحتكننده بود. مصريها قبلا از كارت ايران در برابر امريكا و عربستان استفاده بسياري ميكردند تا از آنها امتيازاتي را دريافت كنند ولي مواضع كنوني مصر بسيار اصوليتر از گذشته است و نشاني از بازي كردن با كارت ايران نيست. قاعدتا با كمكهاي چند ميلياردي رياض به قاهره، مصر بايد تابع عربستان باشد ولي مصر به عنوان يك كشور مهم و مطرح عربي نميپذيرد استقلال در تصميمگيريهايش را در اختيار سعودي قرار دهد و به همين خاطر، در همه زمينههاي منطقهاي، چه در سوريه و چه در يمن مواضعشان را در برابر سعودي مستقل نشان دادهاند و حاضر نيستند سياست خارجيشان را با سياست خارجي عربستان هماهنگ كنند. آنها بزرگتر و مهمتر از آن هستند كه در جيب عربستان قرار گيرند. در شرايط كنوني نيز آنها به نقش و اهميت ايران در غرب آسيا پي بردهاند و بعيد نيست كه در آيندهاي نزديك شاهد برقراري روابط ميان تهران و قاهره باشيم.
* عراق با مشكلات داخلي عديده از داعش گرفته تا مسائل سياسي داخلي درگير است. در چنين شرايطي حضور عراق چه كمكي ميتواند به حل پرونده سوريه بكند؟
** عراق همسايه سوريه است و از طرفي، هر دو كشور مبتلا به بحران حضور نيروهاي تكفيري و تروريستي هستند. با وجود اينكه عراق از مشكلات داخلي سياسي رنج ميبرد ولي براساس اخبار، بسياري از جوانان عراقي در سوريه و در چارچوب نيروهاي مقاومت با ارتش سوريه همكاري ميكنند. از سويي، همانطور كه اخيرا سيدحسن نصرالله، دبيركل حزبالله لبنان گفت احتمال دارد كه محور امريكا و اسراييل و عربستان بخواهند داعش را از موصل به سوريه بياورند. در اين صورت، همكاري ارتش سوريه و عراق براي ممانعت از ورود داعش به سوريه از اهميت بسياري برخوردار است.
* تا چه اندازه با اين تحليل موافق هستيد كه ايران به دنبال برقراري توازن در مذاكرات لوزان بود؟ توازني كه يك سوي آن تركيه، عربستان و قطر هستند و سوي ديگر آن ايران، عراق و مصر؟
** بله. اين ايجاد نوعي توازن بود و ميتوان آن را دستاورد ديپلماسي ايران دانست. بياييد موضوع را از اين زاويه بررسي كنيم. كنفرانس لوزان به درخواست امريكا و با موافقت روسيه برگزار شد. اين كنفرانس در حالي برگزار ميشود كه امريكاييها ارتباطاتشان را با روسها در سوريه قطع كرده بودند. اين مساله نيز به خاطر آن بود كه مسكو و واشنگتن درباره جبهه النصره به اختلاف برخورده بودند و امريكا نيز مواضع ارتش سوريه در ديرالزور را بمباران كرده بود. اين مسائل موجب پايان آتشبس شد. در اين شرايط، امريكاييها گفتند طرح جايگزين (پلان بي) را مورد بررسي قرار خواهند داد ولي آنها هيچ امكاني نداشتند؛ نه ميتوانستند بيشتر از اين گروههاي تكفيري را تسليح و تجهيز كنند و نه قادر بودند به جنگ مستقيم در سوريه تن بدهند. از طرفي، روسيه ناوي را به آبهاي نزديك سوريه ارسال كرد و حضور نظامياش را در سوريه تمديد و اعلام كرد در صورت هر تعرضي به آن پاسخ ميدهد. اين مساله ميتوانست موجب ايجاد جنگ جهاني سوم شود. به همين خاطر، امريكا به صحنه مذاكرات سياسي بازگشت و روسيه نيز با انجام گفتوگو موافقت كرد.
در چنين شرايطي، ايران اعلام كرد در مذاكرات حاضر نميشود. اين موضع ايران در عدم شركت براي امريكا نقصي به شمار ميآمد چراكه اگر آنها واقعا بخواهند بحران سوريه به صورت سياسي حل شود و با تروريسم مبارزه كنند، اين مسائل بدون حضور ايران امكانپذير نيست. پس آنها مايل به حضور ايران بودند. ايران نيز با درك اهميت حضور در لوزان، احتمالا شروطي را مطرح كرد و آن، اين بود كه با توجه به سياست نه شرقي و نه غربي، نه ميتواند زير بليت مسكو باشد و نه ميتواند در رديف كشورهاي دسته دوم مانند عربستان و قطر قرار بگيرد.
تهران تمايل داشت تا محترمانه از ايران براي حضور در اين نشست دعوت شود و به همين خاطر نيز مارك تونر، معاون سخنگوي وزارت امور خارجه امريكا روز جمعه رسما ابراز تمايل ايران براي حضور در نشست لوزان را مطرح كرد. روسيه نيز در سوريه همپيمان ما است و مشكلي با حضور تهران نداشت. از سويي، ايران براي ايجاد توازن در اين نشست اين شرط را مطرح كرد كه چون رياض و دوحه نيز در اين نشست هستند، پس بايد قاهره و بغداد هم باشند و اين مساله مورد موافقت قرار گرفت. در واقع، احتمالا همه شروط با پاسخ مثبت روبهرو شده و ميتوان آن را پيروزي ديپلماسي ايران دانست.
* تا چه اندازه اصرار ايران براي حضور مصر و عراق و عدم پاسخ مثبت تهران به تماسهاي مكرر لاوروف در روزهاي پنجشنبه و جمعه را نتيجه دور شدن سياستهاي ايران و روسيه از هم در سوريه ميدانيد؟ چه اتفاقي افتاد كه ايران به دنبال وزنههاي جديدتر در اين پرونده در كنار خود رفت؟
** ايران در موقعيت مناسبي قرار دارد كه ميتواند از آن استفاده كند. تا به حال، جامعه جهاني به نقش مثبت ايران در سوريه اعتراف نكرده بود. اكنون كه آنها به نقش سازنده ايران اعتراف كردهاند، اين مساله موجب ميشود تا ايران بتواند از دستاوردهايش بهرهمند شود و از آن استفاده كند. اين مساله مغايرتي در همپيماني با روسيه و به معناي اختلاف افتادن ميان تهران و مسكو نيز نيست. ايران معتقد بود كه اگر قرار است بليتي صادر شود، اين بليت بايد به امضاي هر دو قدرت يعني روسيه و امريكا باشد تا هم موقعيت ايران حفظ شود و هم سياست نه شرقي و نه غربياش حفظ شود. حضور اين دو بازيگر نيز براي تعادلبخشي به اين مذاكرات در برابر قطر و عربستان بود. من فكر نميكنم روسيه با اين مساله مشكلي داشته باشد.
* طي روزهاي گذشته شاهد سفر وزير خارجه تركيه به رياض و ديدار با وزراي خارجه شوراي همكاري خليج فارس بوديم. چاووشاوغلو همراستا با الجبير، مواضع تندي را درباره ايران در عراق و سوريه بيان كرد. آيا اين اظهارات را ميتوان نشانهاي از نزديكي مجدد رياض و آنكارا در رابطه با سوريه و عراق دانست؟
** عربستان هم در سوريه، هم در عراق و هم در يمن به بنبست رسيده است. آنها نياز به دوستي دارند كه سعودي را از باتلاق موجود خارج كند. طي روزهاي اخير انگليس پيشنويس قطعنامهاي را در شوراي امنيت سازمان ملل درباره يمن مطرح كرده تا به اين صورت به جنگ يمن پايان دهد. اين اقدام حتما با موافقت امريكا و عربستان است بهخصوص آنكه با جنايت اخير سعودي در يمن، افكارعمومي جهاني نيز عليه آنها شده است. رياض در موقعيتي نيست كه ابتكارعمل در دستشان باشد و دلارهاي نفتيشان هم در حال ته كشيدن است. پس چيزي نيست كه عايد آنكارا شود. سياست تركيه و مطالبي كه اين روزها اردوغان در مورد عراق و سوريه بيان ميكند و همچنين سفر چاووشاغلو به رياض، به سود آنكارا نيست و تغييري را هم در موازنه قوا ايجاد نخواهد كرد.
* نزديكي تركيه و عربستان و از سويي، ايران و عراق و مصر درخصوص مسائلي چون سوريه را ميتوان نشانهاي از شكلگيري قطببنديهاي جديد منطقهاي دانست؟
** بله. اين قطببندي هماينك در منطقه وجود دارد. از يك طرف، امريكا، اسراييل، عربستان، قطر و امارات حضور دارند كه بايد اردن و تركيه را به آن اضافه كرد و از طرف ديگر محور مقاومت با حضور ايران، سوريه، لبنان و گروههاي فلسطيني قرار دارند. در شرايط امروز، محور مقاومت دستاوردهايي را به دست آورده كه حاصل صبر و استقامتش است. طرف مقابل همه تلاشي انجام داد تا اين محور از بين برود ولي به خواست خود نرسيد بنابراين تحركات ميان تركيه و عربستان و ديگر كشورهاي عربي به تغيير موازنه منجر نخواهد شد.
* مصر چه خواهد كرد؟ آيا بايد شاهد فاصله بيشتر آنها از عربستان و نزديكيشان با ايران باشيم؟ واكنش رياض به اصرار تهران براي حضور قاهره چه خواهد بود؟
** آنها اقداماتي را انجام دادهاند كه نشان دهند صرفا تحتتاثير رياض و واشنگتن نيستند. حتي اخيرا خبرهايي مبني بر مذاكرات مسكو و قاهره براي آنكه روسيه در سواحل مصر امكانات نظامي داشته باشد، منتشر شده است. با توجه به اينكه روسيه در لاذقيه و طرطوس سوريه پايگاههايي دارد، اگر در مصر نيز از اين امكانات برخوردار باشند، روسها حضور مهمي را در شرق مديترانه رقم خواهند زد كه در برابر توسعهطلبيهاي امريكا و متحدانش مهم است. مصر احتمالا با پذيرش خواست روسيه، به سياست خارجياش تنوع ميبخشد تا صرفا در بلوك امريكا نباشد.
البته ما بايد انتظار نزديكي بيشتر تهران و قاهره را داشته باشيم كه عصبانيت بيشتر رياض را در پي خواهد داشت. البته نميتوان انتظار داشت مصر در آيندهاي نزديك وارد محور مقاومت شود ولي مصر در صحراي سينا با داعش درگير است. از سويي، الازهر در حال ايفاي نقش جديدي است و در نشست اخير علماي اهل سنت در چچن، وهابيت را خارج از اهل سنت معرفي كرد. اين مسائل موجب ميشود تا مصر از دروازه صحيحي وارد مسائل منطقهاي شود. مواضع جديد مصر بايد مورد توجه و تشويق قرار بگيرد تا آنها بتوانند نقش منطقهاي سابقشان را در دهه ٦٠ و ٧٠ ميلادي بار ديگر ايفا كنند.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=57144
ش.د9504937