تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۲  ، 
شناسه خبر : ۳۰۵۴۹۰
پایگاه بصیرت / احسان کياني

(روزنامه مردم‌سالاري – 1395/01/23 – شماره 4011 – صفحه 1)

مدتي است فعاليت‌هاي دکتر احمدي‌نژاد و حاميانش، افزايش محسوسي داشته است. از تداوم سفرهاي استاني رييس‌جمهور سابق تا تبليغات فعالان رسانه‌اي او در فضاي مجازي. پيش از اين در يادداشتي به دو عامل مهم در تأثيرگذاري بر حضور او در دوازدهمين انتخابات رياست‌جمهوري اشاره کردم. عامل اول، عملکرد دولت يازدهم دربارة وعده‌هاي ديپلماتيک و اقتصادي و عامل دوم، اجماع اصول‌گرايان. دست‌يابي به برجام، عامل اول را از دست‌شان خارج کرده و مخالفان برجام اکنون اميد به نقض عهد غرب دارند. اگر در انتخابات آمريکا کسي به پيروزي برسد که خواهان تداوم برجام باشد، شانسي براي آنان باقي نمي‌مانَد. زيرا اصول‌گرايان نمي‌توانند با شعار نقض برجام و بازگشت به عصر تحريم‌ها وارد رقابت‌هاي آتي رياست‌جمهوري شوند. پس امروز مخالفان دولت بيش از حاميان آن، نگران انتخابات رياست‌جمهوري آمريکا هستند و اين هم از عجايب روزگار است که اين جماعت، منتقدان‌شان را به چشم دوختن به دست آمريکا متهم مي‌کنند! از سوي ديگر در شرايطي که شخصيت‌هاي برجستة محافظه‌کاران به رقابت با دکتر روحاني برنخواهند خاست، اصول‌گرايان در نوعي تعليق به سر مي‌برند.

اين جريان نمي‌خواهد به عنوان حامي دولت‌هاي نهم و دهم شناخته شود ولي جز رييس آن دولت، فردي که توان رقابت با دکتر روحاني را داشته باشد، ندارد(هر چند تجربة شکست آقاي هاشمي در نهمين انتخابات رياست‌جمهوري مي‌تواند نصب‌العين پيروز آن رقابت باشد که بداند غالب مردم، آزموده را نمي‌آزمايند). پس يا بايد بر فردي جز رييس‌جمهور پيشين اجماع کرده و وي را از حضور در آن رقابت‌ها بازدارند که در اين صورت، پيشاپيش شکست را پذيرفته‌اند و يا مسئوليت حمايت از آن دولت را بپذيرند.

هر چند هنوز براي قضاوت دربارة نامزد نهايي اصول‌گرايان در دوازدهمين انتخابات رياست‌جمهوري زود است و شخصيت‌هاي ديگري مانند رييس سابق صداوسيما نيز در معرض نامزدي از سوي اين جريان قرار دارند و به دلايلي مانند حُکم انتصاب از سوي رهبري، نزديکي به برخي نهادهاي خاص و جريان‌هاي مؤثر اصول‌گرا، شهرت رسانه‌اي و حتي سابقة همکاري نزديک با دولت‌مردان نهم، ممکن است مورد اجماع اين جريان قرار گيرد. به خصوص که دکتر احمدي‌نژاد نيز نمي‌تواند مانند نهمين انتخابات رياست‌جمهوري به طور مستقل وارد شود زيرا در آن فضاي چندقطبي با آرايي شکننده به دور دوم راه يافت ولي در يک فضاي دوقطبي بدون حمايت برخي نهادها و اشخاص متنفذ راهي به پيروزي و حتي تأييد صلاحيت ندارد، پس قطعاً حضور او با هماهنگي پيشيني است.

اما چرا رييس‌جمهور سابق محتملاً وارد رقابت خواهد شد؟ به استثناي ابوالحسن بني‌صدر که عزل گرديد و محمدعلي رجايي که به شهادت رسيد؛ ديگر رؤساي جمهور پس از پايان مسئوليت در جايگاهي مهم يا نقشي مؤثر به فعاليت پرداخته‌اند. آيت‌الله خامنه‌اي در پايان دورة رياست‌جمهوري، از سوي مجلس خبرگان به رهبري نظام انتخاب شدند. انتصاب آقاي هاشمي به رياست مجمع تشخيص مصلحت، به جهت سابقة مبارزاتي و صبغة اجرايي؛ تداوم يافت و رييس دولت اصلاحات به واسطة محبوبيت فراگيرش ميان نخبگان و جوانان، رهبري يک جريان سياسي را بر عهده دارد.

اما رييس دولت اصول‌گرا آن‌چه دارد از اعتبار دورة رياست‌جمهوري‌اش مي‌باشد و به همين دليل بيانيه‌هاي دفترش نه با نام «محمود احمدي‌نژاد» بلکه با عنوان «رييس دولت‌هاي نهم و دهم» منتشر مي‌شوند. بنابراين براي بازگشت به اعتبار پيشين نزد مسئولان و حتي عامة جامعة ايران، راهي جز دست‌يابي دوباره به اين جايگاه ندارد. پس چيزي براي از دست دادن ندارد که از ورود به اين رقابت‌ها هراسي داشته باشد. و البته مي‌توان از حضور او در انتخابات رياست‌جمهوري استقبال نمود زيرا يک بار براي هميشه تکليف جامعة ايران با عوام‌گرايان روشن مي‌شود و اين بازي به پايان مي‌رسد. به قول مولانا: خُنَک آن قماربازي که بباخت آن‌چه بودش؛ بنماند هيچش الّا هوس قمار ديگر.

http://archive.mardomsalari.net/Template1/News.aspx?NID=245112

ش.د9504890