(روزنامه جوان ـ 1395/01/23 ـ شماره 4785 ـ صفحه 8)
بر اساس بررسيها نزديك به ۵۰ درصد افراد جامعه ماهواره تماشا ميكنند و بيشترين برنامههايي كه از طرف آنها مورد استقبال قرار گرفته است تماشاي برنامهها و سريالهاي ماهوارهاي است. نتايج مطالعات و تحقيقات محققان و صاحبنظران اين حوزه نشان داده كه ديدن اين برنامهها نوعي اعتياد و وابستگي از لحاظ رواني در افراد با گروههاي سني مختلف ايجاد ميكند.
با وجود اينكه خيلي از مخاطبان و گروههاي سني بيننده پروپاقرص اين برنامهها هستند اما اصلاً هيچ توجهي به محتوا و مضموني كه اين فيلمها بر مخاطبان خود دارند نميكنند، اما هنگامي كه آثار نمايش اين برنامهها يا آثار رواج يافتن اينترنت و شبكههاي اجتماعي را در بطن جامعه مورد بررسي قرار ميدهيم شاهد ايجاد شكافي عميق در بنيان خانواده هستيم. ماهواره از طريق يادگيري مشاهدهاي تأثير ميگذارد و افراد به صورت ناخودآگاه و غيرارادي به باتلاق عقايد و فرهنگ ناسازگار با ارزشها و هنجارهاي جامعه كشيده ميشوند.
در واقع اثراتي كه ماهوارهها با نمايش فيلمها و سريالها و... بر جوامع مختلف دارند همانند يك معلم حاذق و ماهر عمل كرده و در ميان افكار اعضاي جامعه نفوذ كرده و به اصطلاح، انسانهاي قرن مدرن و پست مدرن تربيت ميكند، انسانهايي با افكاري اومانيسمي كه فقط محوريت خود را انسان و لذتهايش مد نظر قرار ميدهد و به جاي اينكه در بسياري از موارد به فرهنگ و مقام والاي انسانيت و والا بودن انسانها توجه كند، اصالت خانوادگي را زير سؤال ميبرد و اخلاق را به ورطه نابودي ميكشاند. دجالواره شيوه زندگياي را رواج ميدهد كه در اكثر مواقع با طرز تفكر ساير جوامع و فرهنگها و آداب و سنن آنها كاملاً متفاوت بوده و در برخي مواقع فقط به شكل آراسته و مزين شده فرهنگها و شيوههاي انديشيدن و زندگي را به افراد جوامع القا ميكند و باعث ايجاد دوگانگي و تضاد فكري و عملي ميشود به طوري كه فرد در انتخابهاي خود، تحليل افكار و چارچوب عواطف و انگيزههاي خود در زندگي بر سر دو راهي قرار ميگيرد.
هر فرهنگ و تمدني علاوه بر ويژگيها و ارزشهايي كه به همراه دارد، نوعي هويت اجتماعي متناسب با شرايط جامعه و روح زمانه را به اعضاي خود القا ميكند و افراد با توجه به اين قالبهاي ذهني در وجود خود انگيزهها و هيجانهاي متفاوتي دارند اما هنگامي كه تحت تأثير فرهنگي بيگانه قرار ميگيرند، از طريق ابزارهايي همچون ماهوارهها و اينترنت كه بر تمام ابعاد زندگي افراد جامعه سايه افكنده و چنبره زده، منجر به شكلگيري نوعي تناقض در قالبهاي ذهني و هويت اجتماعي افراد ميشود.
تمامي اين عوامل منجر به شكاف و تضادي در اساسيترين ابعاد وجودي آدمي يعني هويت اجتماعي و افكار او ميشوند و انساني كه در هويت اجتماعي و ابعاد و تفكرات ذهني خود دچار تضاد يا سردرگمي شود، قطعاً در دستيابي به هويت سالم و سلامت روان خود دچار مشكل ميشود. در اين ميان خانواده كه بيشترين ارتباط متقابل را با جامعه داشته و بيشك هويتبخش جامعه نيز هست دچار ناهنجاري و تضادهاي اساسي در فرهنگ و ساير ارزشها و هنجارهاي خود ميشود.
ش.د9504489