(روزنامه شرق – 1396/04/31 – شماره 2916 – صفحه 6)
فرقی نمیکند که تروریستها باشند یا ساپورتپوشها یا هر عامل دیگری که از نگاه مسئولان، امنیت داخلی کشور را تهدید کنند، فقط یک نفر پاسخگوست و صندلی صدارتش تهدید به استیضاح خواهد شد و آن کسی نیست جز «وزیر کشور».
وزیر کشور فرمان سیاست داخلی را در دست دارد، اصول و بایدها و شایدها را هدایت میکند و پیشبرنده حالوهوای سیاست کشور است. به عبارتی او مأمور به محققکردن شعارها و وعدههای سیاسی رئیسجمهور است.دایره فعالیتها و اختیارات وزیر کشور به وسعت سراسر کشور است و استانداران، فرمانداران و بخشداران شهرهای دور و نزدیک پایتخت نایبان او هستند. به همین دلیل هم همگرایی وزیر کشور و رؤسایجمهور مهمترین فاکتور برای پیشبرد اهداف سیاست داخلی دولتهاست و اگر این همگرایی وجود نداشته باشد یا در حداقلیترین سطح ممکن باشد، رؤسایجمهور در احقاق وعدههای سیاسیشان، اعم از آزادیهای فردی – اجتماعی، تقویت احزاب ،ترویج آزادی بیان، رعایت حقوق شهروندی، تأمین امنیت مرزها، رعایت حقوق زنان و... ناکام خواهند ماند.
وظایف و اختیارات وزارت کشور
در همین راستاست که بازخوانی وظایف و اختیارات وزیر کشور حائز اهمیت است. بر اساس چارت سازمانی وزارت کشور، حوزه اختیارات و وظایف وزیر کشور به هشت بخش تقسیم میشود؛ دفتر وزارتی، دفتر جانشین فرماندهی کل قوا در امور ناجا، مرکز حراست، مرکز نوسازی، تحول اداری و فناوری اطلاعات، دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات، مرکز مطالعات راهبردی و آموزش، دفتر روابطعمومی و مرکز امور اجتماعی و فرهنگی (مرکز امور اجتماعی و فرهنگی متشکل از سه معاونت امور اجتماعی- فرهنگی و صیانت از حقوق شهروندی، امور سازمانهای مردمنهاد و امور بانوان است). تأمین و حفظ امنیت داخلی و استقرار نظم و آرامش در کشور و ایجاد هماهنگی بین دستگاههای اطلاعاتی، انتظامی و نظامی و حفاظت از مرزها و تمشیت امور نیروی انتظامی از دیگر وظایف این وزارتخانه است.
شورای امنیت و وظیفهای مضاعف
از دیگر اختیارات و وظایف وزیر کشور، تأمین امنیت کشور و استانهاست. در همین راستا بر اساس اصل ۱۷۶ قانون اساسی، شورای امنیت کشور شورای فرعی و زیرمجموعه شورایعالی امنیت ملی است.
تأمین امنیت داخلی کشور، هماهنگی بین شورای تأمین استانها، هماهنگی بین نیروهای انتظامی و امنیتی در تأمین امنیت داخلی کشور و استانها، تعیین چارچوب حفاظت از شخصیتها، تعیین چارچوب صدور مجوز حمل و نگهداری سلاح و مهمات و مواد ناریه مجاز و جمعآوری سلاح و مهمات و تجهیزات غیرمجاز و سایر موارد مذکور در قانون یا مواردی از این جمله وظایفی است که از سوی شورایعالی امنیت ملی برعهده این شورا گذاشته شده.
ریاست شورای امنیت کشور بهعنوان یکی از شوراهای فرعی و زیرمجموعه شورایعالی امنیت ملی با رئیسجمهور یا فردی است که از سوی رئیسجمهور انتخاب میشود که البته به دلیل همگرایی و تناسب اختیارات وزارت کشور با شورای امنیت کشور، وزیر کشور در حکمی از سوی رئیسجمهور به ریاست شورای امنیت کشور منصوب میشود.
کدام وزرا به جانشینی فرماندهی کل قوا در امور ناجا رسیدند؟
بر اساس روالی مرسوم، مقام معظم رهبری در قریب بهاتفاق دولتها جانشینی فرماندهی کل قوا در امور نیروی انتظامی را به وزرای کشور تفویض کردهاند. البته در این میان اسامی برخی وزرا و سرپرستهای این وزارتخانه از جمله عبدالله نوری در دولت اول اصلاحات، علی کردان و مهدیهاشمی استثنا هستند. اکبر هاشمیرفسنجانی و علیاکبر ناطقنوری از امام(ره) و علیمحمد بشارتی جهرمی، عبدالواحد موسویلاری، علیاکبر محتشمیپور، مصطفی پورمحمدی، صادق محصولی و عبدالرضا رحمانیفضلی از مقام معظم رهبری این حکم را گرفتهاند.
وزرای کشور پس از انقلاب در یک نگاه
وزارت کشور از جمله وزارتخانههای مهم و حساسی است که در ١٢ دولت گذشته-دولت موقت و دولتهای اول تا یازدهم- ١٧ وزیر و سرپرست سکانداری آن را برعهده گرفتهاند و بر امور امنیتی، سیاسی و استانی کشور حکم راندهاند. وزارت کشور چون پیشبرنده سیاست داخلی دولتهاست، از اهمیت ویژهای برخوردار است و انتخاب سکاندار آن همواره با تأیید مقام معظم رهبری صورت گرفته. در این گزارش شرح مختصری از سکانداری وزارت کشور، از دولت موقت تا دولت یازدهم را گردآوری کردهایم.
حاج سیدجوادی؛ اولین وزیر پس از انقلاب: دولت موقت که تشکیل شد، مهدی بازرگان «احمد صدر حاجسیدجوادی» را به وزارت کشور، منصوب کرد، اما او پس از چندماه به وزارت دادگستری رفت. سیدجوادی از اعضای اولیه و بنیانگذار نهضت آزادی ایران بود و پس از تجربه وزارت چند ماههاش بر وزارت کشور دادستانی تهران، عضویت در شورای انقلاب، وزارت دادگستری و نمایندگی در اولین دوره مجلس شورای اسلامی را تجربه کرد. سیدجوادی به مدت ۳۰ سال سرپرستی دايرهالمعارف تشیع را عهدهدار بود. او در سال ٩٢ درگذشت.
صباغیان؛ دومین وزیر کابینه بازرگان: پس از رفتن حاجسیدجوادی به وزارت دادگستری، «هاشم صباغیان» به جای او منصوب شد، او هم از اعضای ارشد نهضت آزادی بود که آن روزها ریاست دفتر مهدی بازرگان را برعهده داشت. حضور او هم در وزارت کشور خیلی ماندگار نبود و تنها چند ماه زمامداری این وزارتخانه را بر عهده داشت. آبانماه سال ٥٨ بود که در پی استعفای دولت بازرگان، با حکم امام(ره)، هاشمیرفسنجانی سرپرستی وزارت کشور را عهدهدار شد و تا تشکیل دولت اول بر این مسند ماند.
مهدویکنی، وزیر نامدار: دولت باهنر و رجایی که روی کار آمد، «محمدرضا مهدویکنی» بهعنوان وزیر کشور از مجلس رأی اعتماد گرفت و سکاندار وزارت کشور شد. او دو سال در این مسند بود. پس از ترور و شهادت باهنر و رجایی، در ردای کفیل نخستوزیری زمامدار امور اجرائی شد. مهدویکنی تا شهریورماه ١٣٦٠ در وزارت کشور بود و بعد از کفیلشدنش، کمالالدین نیکروش به جای او نشست و چند ماه سرپرست وزارت کشور بود. دولت دوم که سر کار آمد، سرپرستی نیکروش پایان یافت.
ناطقنوری، اولین وزیر ٤ساله: در دولت دوم و در زمان تشکیل کابینه، «علیاکبر ناطقنوری» از سوی میرحسین موسوی نخستوزیر وقت برای تصدی وزارت کشور به مجلس معرفی شد و از سال ٦٠ تا ٦٤ هم سکانداری وزارت کشور را برعهده گرفت. ناطقنوری که به نام «شیخ نور» شهره محافل سیاسی است، کارنامه سیاسی اجرائی پرعنوانی دارد و از تجارب مدیریتی و اجرائی او میتوان به ریاستش در دوره چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی اشاره کرد. او پس از پایان عمر مجلس پنجم به ریاست دفتر بازرسی نهاد رهبری منصوب شد و تا سال جاری این سمت را بر عهده داشت.
محتشمیپور، وزیر دولت سوم: در دولت سوم اما «علیاکبر محتشمیپور» از سوی میرحسین موسوی برای تصدی وزارت کشور به مجلس معرفی شد و سکان وزارت را برعهده گرفت. او تا سال ٦٨ و پایان عمر دولت سوم هم وزیر باقی ماند. از تجارب مدیریتی و سیاسی او میتوان به نمایندگی در دورههای سوم و ششم مجلس شورای اسلامی و دبیرکلی کنفرانس بینالمللی حمایت از قدس اشاره کرد.
نوری و تجربه وزارت در ٢ دولت: هاشمیرفسنجانی که رئیسجمهور شد، «عبدالله نوری» به وزارت کشور رسید. حضور او در وزارت کشور سبب تحولاتی درخورتوجه شد؛ ادغام شهربانی، ژاندارمری و کمیتههای انقلاب اسلامی و ایجاد نیروی انتظامی از اقدامات دوران وزارت اوست. او تا پایان دولت اول هاشمیرفسنجانی در وزارت کشور بود، در دولت دوم هاشمی اما بشارتی وزیر شد. چهار سال بعد با رویکارآمدن دولت اصلاحات، عبدالله نوری که نماینده تهران در مجلس پنجم بود، از سوی محمد خاتمی بهعنوان وزیر پیشنهادی به مجلس معرفی شد و رأی اعتماد گرفت. حضور دوباره او در وزارت کشور باز هم مورد انتقاد اصولگرایان قرار گرفت و پرحاشیه شد. طرح استیضاح او موضوعی بود که بارها و بارها در دستور کار نمایندگان قرار گرفت و در نهایت هم او در ۳۰ خرداد ٧٧- ١٠ ماه پس از وزارتش - از سوي مجلس پنجم برکنار شد. افزایش آزادیهای سیاسی و دفاع از غلامحسین کرباسچی شهردار سابق تهران از دلایل استیضاح او به وسيله اکثریت مجلس پنجم بود، پس از استیضاحش رئیس دولت اصلاحات او را به معاونت توسعه سیاسی رئیسجمهور منصوب کرد. او با تشکیل اولین دوره شوراهای شهر و روستا وارد شورای شهر تهران شد و به ریاست آن رسید.
بشارتی، جایگزینی برای نوری: پس از تشکیل دولت ششم و در پی مخالفت مجلسیها با وزارت مجدد عبدالله نوری، «علیمحمد بشارتیجهرمی» بهعنوان وزیر کشور منصوب شد و تا پایان دوره این سمت را بر عهده داشت. عضویت در اولین شورای فرماندهی سپاه، عضویت در ستاد استقبال از امام، نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی و مشاور امنیتی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از دیگر تجارب اوست.
موسویلاری؛ وزیری که ٧ سال ماند: نوری که استیضاح شد، عبدالواحد موسویلاری از مجلس برای تصدی وزارت کشور رأی اعتماد گرفت و از سال ٧٧ تا سال ٨٤ یعنی پایان عمر دولت اصلاحات وزیر کشور محمد خاتمی باقی ماند. از مهمترین رویدادهای دوران وزارت وی میتوان به ماجرای کوی دانشگاه تهران در ١٨ تیر ٧٨، برگزاری اولین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا پس از انقلاب و راهاندازی آنان، برگزاری انتخابات مجلس هفتم با توجه به تحصن و استعفاي جمعی از نمایندگان مجلس ششم، ترور سعید حجاریان و زلزله بم اشاره کرد.
پورمحمدی؛ وزیری که عزل شد: پس از رویکارآمدن محمود احمدینژاد و تشکیل دولت نهم، مصطفی پورمحمدی، وزیر کشور شد اما اختلافش با احمدینژاد منجر به عزل وی در سال پایانی فعالیتش شد. پس از عزل پورمحمدی مهدی هاشمی بهعنوان سرپرست، سکانداری وزارت کشور را برعهده گرفت. او در آغاز تشکیل کابینه احمدینژاد بهعنوان گزینه وزارت رفاه و تأمین اجتماعی به مجلس معرفی شده بود اما مجلس به او رأی اعتماد نداد. او از اردیبهشت ٨٧ به مدت سه ماه سرپرست وزارت کشور بود. هاشمی هم در زمان سرپرستیاش بر وزارت کشور حکم جانشینی فرماندهی کل قوا را اخذ نکرد. هاشمی در مجلس نهم نماینده تهران بود.
کردان، وزیري پرحاشیه: علی کردان دومین وزیر کشور دولت نهم و پرحاشیهترین وزیر کشور بود. او چند ماه پس از وزارتش از سوی مجلس شورای اسلامی، استیضاح و پس از رأی عدم اعتماد اکثریت نمایندگان، به وزارت نرسید، او آذر ماه سال ٨٨ درگذشت. کردان هم در زمان وزارتش حکم جانشینی فرماندهی کل قوا در امور ناجا را دریافت نکرد. معاونت امور مجلس و استانهای صدا و سیما، معاونت وزیر کار و امور اجتماعی و قائم مقام وزیر نفت از سوابق مدیریتی اوست.
صادق محصولی؛ برگزاری انتخابات ٨٨: سه ماه پس از برکناری کردان، در آبان ٨٧، صادق محصولی به جای او نشست و زمام وزارت کشور را در دست گرفت. او در آغاز دولت نهم برای وزارت نفت به مجلس معرفی شده بود اما مجلسیها به او رأی اعتماد ندادند. با برگزاری انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری مهمترین منتقدانش میگفتند حضور او در وزارت کشور صرفا برای برگزاری انتخابات بوده است. او در دولت دهم وزیر رفاه شد و پس از انحلال این وزارتخانه از دولت خارج شد.
محمد نجار، همراه دولتهای احمدینژاد: وقتی کابینه دهم به مجلس معرفی شد، مصطفی محمدنجار وزیر کشور شد و تا پایان عمر دولت دهم هم در این مسند باقی ماند. او در دولت نهم وزیر دفاع احمدینژاد بود. او در زمان سکانداری وزارت کشور حکم جانشینی فرمانده کل قوا را دریافت کرد.
رحمانیفضلی، موردتوجه منتقدان: او چهرهای اصولگرا و نزدیک به علی لاریجانی است که وقتی به وزارت کشور رسید، انتقاد اصلاحطلبان را برانگیخت. همان روزها صادق زیباکلام درباره پیشنهاد رحمانیفضلی برای وزارت کشور، آن را موافقت و مصالحه حسن روحانی با سایر مراکز قدرت دانست. انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری هم که برگزار شد، منتقدانش عدم مدیریت مراحل اخذ رأی و سرگردانی مردم در حوزههای رأیگیری را ضعف جبرانناپذير او دانستند و ابقای او را در دولت دوازدهم برای ائتلاف اصلاحطلبان- اعتدالگرایان خسرانی جبراننشدنی میدانند. رحمانیفضلی حکم جانشینی فرماندهی کل قوا در امور ناجا را از مقام معظم رهبری گرفته است.
http://www.sharghdaily.ir/News/136495
ش.د9602965