تاریخ انتشار : ۲۳ آبان ۱۳۹۶ - ۱۲:۰۵  ، 
شناسه خبر : ۳۰۶۳۵۴
ترامپ رویکرد متفاوتی در خاورمیانه پیش گرفته است
پایگاه بصیرت / عباس پرورده / تحلیلگر

(روزنامه آسمان آبي – 1396/06/07 – شماره 50 – صفحه 11)

سياست‌هاي متفاوت ترامپ و اوباما در خاورميانه

پس از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در ژانویه 2017 و حضور دونالد ترامپ در کاخ‌سفید، یکی از موضوعات بحث‌برانگیز تغییر سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه بوده است. شَمایی از این تغییر در همان کارزار انتخاباتی ترامپ و موضع‌گیری‌های او درباره ایران، برجام، سیاست‌های مهاجرتی و بحران در خاورمیانه دیده می‌شد. ترجیع‌بند شعار تغییر سیاست ترامپ ایران بود تا جایی‌که خواستار تغییر سیاست‌های آمریکا در برابر این کشور شد. در رویکرد رئیس‌جمهوری جدید ایالات‌ متحده که از نظر سوابق سیاسی کارنامه حزبی شناخته‌شده‌ای نداشت و در حمایت از دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان نوسان داشته، آمریکا مؤثرترین قدرت در نظام بین‌الملل است که باید قدرت گذشته‌اش را بازیابد. ترامپ با همین رویکرد، سیاست خاورمیانه‌ای اوباما را زیر سوال برد و در نخستین ماه‌های شروع کار در کاخ‌سفید اقداماتی در خاورمیانه انجام داد.

تفاوت دیدگاه در ائتلاف‌های منطقه‌ای

در مبارزه با تروریسم، ترامپ عملا اقدام منحصربه‌فردی در مقایسه با اوباما انجام نداد، بلکه تلاش کرد از فضای مبارزه با تروریسم در خاورمیانه برای بازگرداندن نظامیان آمریکایی و همچنین یارگیری‌های منطقه‌ای در برابر ایران و روسیه سود جوید. بر همین اساس، ترامپ راهکار ایجاد گروه کشورهای هم‌پیمان را پیگیری کرد و عربستان در منطقه نقش دستیار ارشد آمریکا را برعهده گرفت. در اواسط ماه‌می، نشست دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، با سران 50 کشور عربی‌واسلامی در پایتخت عربستان برگزار شد و درحالی‌که دستاورد رسمی خاصی نداشت، توافقنامه‌ای برای جلوگیری از حمایت مالی از گروه‌های تروریستی به امضا رسید.

اوباما برخلاف ترامپ از یارگیری‌های منطقه‌ای پرهیز می‌کرد و معتقد بود رقابت میان عربستان و ایران به آشوب و جنگ‌های نیابتی در سوریه، عراق و یمن دامن زده است. او صراحتا اظهار کرده بود: «عربستانی‌ها باید خاورمیانه را با رقیب‌شان ایران تقسیم کنند.» و نتیجه‌گیری کرده بود: «این به آن معنی است که ما دوباره مجبور خواهیم شد مداخله را شروع کرده و از قدرت نظامی برای برطرف‌کردن جنگ استفاده کنیم که این نه به‌نفع آمریکا و نه خاورمیانه خواهد بود.»

ایران و برجام

از نظر ترامپ، برجام نماد ضعف سیاست خارجی اوباما در خاورمیانه بود. از این نگاه، اوباما به مماشات در برابر ایران متهم بود و توافق هسته‌ای که مهم‌ترین دستاورد او بوده، همچنان به‌عنوان موضوعی چالشی در ایالات‌متحده باقی مانده است. بخش اعظمی از این چالش بیش از آن‌که مربوط‌به مفاد توافق هسته‌ای باشد، مربوط به این مسئله بود که آیا بازدارندگی در برابر ایران به این روش تنش‌ها و آشوب در خاورمیانه را کاهش می‌دهد یا به طریقی دیگر این تنش‌ها را افزایش خواهد داد.

در مقابل، اوباما معتقد بود ایران با ورود به جامعه جهانی، در نهایت راه آمریکا را در پیش می‌گیرد. توافق هسته‌ای از نظر اوباما راهی بود که ایران در برابر اقدامات آمریکا، به‌ویژه تحریم‌ها برای همگام‌شدن با جامعه جهانی انتخاب کرده بود و می‌توانست در درازمدت تغییراتی در سیاست‌های ایران به وجود آورد، اما ترامپ توافق هسته‌ای را باج به ایران نامید که بازگشت به سیاست‌های جمهوریخواهان در دهه 1990 میلادی است.

رژیم‌صهیونیستی

شاید نتانیاهو برای ورود ترامپ به کاخ‌سفید لحظه‌شماری کرده باشد؛ زیرا اوباما نخستین رئیس‌جمهوری ایالات‌متحده بود که به‌طور علنی از رژیم‌صهیونیستی خواست به‌عنوان بخشی از توافق صلح با فلسطینی‌ها، به مرزهای 1967 بازگردد. این مسئله نتانیاهو را رنجیده کرد و او این درخواست را غیرقابل دفاع نامید و گفت: «اوباما تاریخ یهود را درک نمی‌کند.» و پس از آن در اجلاس 2014 مجمع ملل متحد نیز کنایه دیگری به اوباما زد و گفت: «بسیاری از نمایندگان کشورها از اوباما به‌دلیل اقدام علیه داعش تشکر کردند، ولی آن‌ها متوجه نیستند حماس و داعش از یک ریشه‌اند.» اما ترامپ پیش از ورود به کاخ‌سفید، با حضور مشاوران یهودی و سیاستمداران دیگر وابسته به لابی یهودی در آمریکا، دلگرمی برای رژیم‌صهیونیستی بود که پس از یک دوره روابط سرد اوباما با نتانیاهو، رئیس‌جمهوری آمریکا می‌شد. ترامپ در نخستین سفر خاورمیانه‌ای خود پس از دیدار از کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، درحالی‌که صهیونیست‌ها سرگرم سرکوب فلسطینی‌ها در مسجدالاقصی بودند، به تل‌آویو رفت و وعده کمک‌های بیشتری به نتانیاهو داد.

بحران در خاورمیانه

اوباما در مواجهه با بحران خاورمیانه و شمال آفریقا که از 2011 شروع شد، معتقد بود ورود مستقیم آمریکا به بحران خاورمیانه اشتباهی اساسی است. او در گفت‌وگویی با مجله «آتلانتیک» اظهار کرده بود: «رخدادهای لیبی ثابت کرد بهترین کار این است که از خاورمیانه اجتناب کنیم و به‌هیچ‌وجه نباید متعهد به مدیریت خاورمیانه و شمال آفریقا شویم.» اوباما درباره مداخله‌نکردن در سوریه هم گفته بود تصمیم گرفته از قدرت نظامی استفاده نکند.

اوباما با الگوبرداری از سیاست خارجی نیکسون و کیسینجر در پی تلفیقی از بازدارندگی، کناره‌گیری و همکاری و تعهد به شکل همزمان در سیاست خارجی بود. اوباما سیاست بازدارندگی دربرابر روسیه، ایران از سویی و افراط‌گرایی اسلامی از سوی دیگر را در پیش گرفت و از عراق کاملا کناره‌گیری کرد و تحرکات در آسیا را به‌عنوان رهیافتی جدید در استراتژی آسیایی آمریکا دنبال کرد.

اما اواسط ماه می‌2017، به فاصله سه ماه پس از استقرار ترامپ در کاخ سفید، هربرت ریموند مک مستر، مشاور امنیت ملی کاخ‌سفید، اعلام کرد ترامپ آماده است تا با سیاست‌های ایران در منطقه و سوریه مقابله کند و پیرو همین سیاست، نیروی هوایی ایالات‌متحده در 18 می ‌با یک حمله هوایی به کاروان نیروهای موردحمایت ایران در جنوب سوریه از حرکت آن‌ها جلوگیری کرد.

در عراق نیز با آن‌که نظامیان آمریکایی در 2014 این کشور را ترک کردند، اما در دوران ترامپ به بهانه این‌که ایران در دوره اخیر توانست نفوذ خود را در عراق توسعه دهد و بسیاری از مقامات دولتی عراق از نخست‌وزیر این کشور دستور نمی‌گیرند و فقط از ایران دستور دریافت می‌کنند، بخشی از نظامیان خود را تحت‌عنوان مبارزه با داعش وارد عراق کرد. با همین پیش‌فرض، افغانستان نیز شاهد بازگشت تدریجی نظامیان آمریکایی است.

محدودیت قوانین مهاجرت

ترامپ کمی پس از استقرار در کاخ‌سفید اقداماتی انجام داد که زودتر از آن‌که انتظار می‌رفت، تفاوت‌های اساسی در رویکردهای او با سلفش، اوباما مشخص شد. ترامپ از همان ساعات اولیه دستورهای جنجالی خود را صادر کرد که عمدتا مربوط به مسئله مهاجرت بود و در دستوری توقف ۹۰ روزه صدور ویزا و ورود اتباع هفت کشور مسلمان را صادر کرد که واکنش‌های تند داخلی و خارجی و اعتراض‌های گسترده مردم در مقابل فرودگاه‌های بزرگ آمریکا را در پی داشت. این دستور در حالی صادر شد که کشورهایی مثل عربستان‌سعودی که اتباع‌شان مستقیما در اقدامات تروریستی، ازجمله 11سپتامبر نقش داشته، در فهرست کشورهایی قرار نداشتند که صدور ویزای آمریکا برای آن‌ها ممنوع شده است. محدودیت مهاجرت نوعی فشار بر کشورهای خاورمیانه بود که در فضای نظام بین‌الملل می‌تواند روند رفت‌و‌آمدهای تجاری و سیاسی این کشورها را تحت تأثیر منفی قرار دهد.

پس از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در ژانویه 2017 و حضور دونالد ترامپ در کاخ‌سفید، یکی از موضوعات بحث‌برانگیز تغییر سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه بوده است. شَمایی از این تغییر در همان کارزار انتخاباتی ترامپ و موضع‌گیری‌های او درباره ایران، برجام، سیاست‌های مهاجرتی و بحران در خاورمیانه دیده می‌شد. ترجیع‌بند شعار تغییر سیاست ترامپ ایران بود تا جایی‌که خواستار تغییر سیاست‌های آمریکا در برابر این کشور شد. در رویکرد رئیس‌جمهوری جدید ایالات‌ متحده که از نظر سوابق سیاسی کارنامه حزبی شناخته‌شده‌ای نداشت و در حمایت از دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان نوسان داشته، آمریکا مؤثرترین قدرت در نظام بین‌الملل است که باید قدرت گذشته‌اش را بازیابد. ترامپ با همین رویکرد، سیاست خاورمیانه‌ای اوباما را زیر سوال برد و در نخستین ماه‌های شروع کار در کاخ‌سفید اقداماتی در خاورمیانه انجام داد.

تفاوت دیدگاه در ائتلاف‌های منطقه‌ای

در مبارزه با تروریسم، ترامپ عملا اقدام منحصربه‌فردی در مقایسه با اوباما انجام نداد، بلکه تلاش کرد از فضای مبارزه با تروریسم در خاورمیانه برای بازگرداندن نظامیان آمریکایی و همچنین یارگیری‌های منطقه‌ای در برابر ایران و روسیه سود جوید. بر همین اساس، ترامپ راهکار ایجاد گروه کشورهای هم‌پیمان را پیگیری کرد و عربستان در منطقه نقش دستیار ارشد آمریکا را برعهده گرفت. در اواسط ماه‌می، نشست دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، با سران 50 کشور عربی‌واسلامی در پایتخت عربستان برگزار شد و درحالی‌که دستاورد رسمی خاصی نداشت، توافقنامه‌ای برای جلوگیری از حمایت مالی از گروه‌های تروریستی به امضا رسید.

اوباما برخلاف ترامپ از یارگیری‌های منطقه‌ای پرهیز می‌کرد و معتقد بود رقابت میان عربستان و ایران به آشوب و جنگ‌های نیابتی در سوریه، عراق و یمن دامن زده است. او صراحتا اظهار کرده بود: «عربستانی‌ها باید خاورمیانه را با رقیب‌شان ایران تقسیم کنند.» و نتیجه‌گیری کرده بود: «این به آن معنی است که ما دوباره مجبور خواهیم شد مداخله را شروع کرده و از قدرت نظامی برای برطرف‌کردن جنگ استفاده کنیم که این نه به‌نفع آمریکا و نه خاورمیانه خواهد بود.»

ایران و برجام

از نظر ترامپ، برجام نماد ضعف سیاست خارجی اوباما در خاورمیانه بود. از این نگاه، اوباما به مماشات در برابر ایران متهم بود و توافق هسته‌ای که مهم‌ترین دستاورد او بوده، همچنان به‌عنوان موضوعی چالشی در ایالات‌متحده باقی مانده است. بخش اعظمی از این چالش بیش از آن‌که مربوط‌به مفاد توافق هسته‌ای باشد، مربوط به این مسئله بود که آیا بازدارندگی در برابر ایران به این روش تنش‌ها و آشوب در خاورمیانه را کاهش می‌دهد یا به طریقی دیگر این تنش‌ها را افزایش خواهد داد.

در مقابل، اوباما معتقد بود ایران با ورود به جامعه جهانی، در نهایت راه آمریکا را در پیش می‌گیرد. توافق هسته‌ای از نظر اوباما راهی بود که ایران در برابر اقدامات آمریکا، به‌ویژه تحریم‌ها برای همگام‌شدن با جامعه جهانی انتخاب کرده بود و می‌توانست در درازمدت تغییراتی در سیاست‌های ایران به وجود آورد، اما ترامپ توافق هسته‌ای را باج به ایران نامید که بازگشت به سیاست‌های جمهوریخواهان در دهه 1990 میلادی است.

رژیم‌صهیونیستی

شاید نتانیاهو برای ورود ترامپ به کاخ‌سفید لحظه‌شماری کرده باشد؛ زیرا اوباما نخستین رئیس‌جمهوری ایالات‌متحده بود که به‌طور علنی از رژیم‌صهیونیستی خواست به‌عنوان بخشی از توافق صلح با فلسطینی‌ها، به مرزهای 1967 بازگردد. این مسئله نتانیاهو را رنجیده کرد و او این درخواست را غیرقابل دفاع نامید و گفت: «اوباما تاریخ یهود را درک نمی‌کند.» و پس از آن در اجلاس 2014 مجمع ملل متحد نیز کنایه دیگری به اوباما زد و گفت: «بسیاری از نمایندگان کشورها از اوباما به‌دلیل اقدام علیه داعش تشکر کردند، ولی آن‌ها متوجه نیستند حماس و داعش از یک ریشه‌اند.» اما ترامپ پیش از ورود به کاخ‌سفید، با حضور مشاوران یهودی و سیاستمداران دیگر وابسته به لابی یهودی در آمریکا، دلگرمی برای رژیم‌صهیونیستی بود که پس از یک دوره روابط سرد اوباما با نتانیاهو، رئیس‌جمهوری آمریکا می‌شد. ترامپ در نخستین سفر خاورمیانه‌ای خود پس از دیدار از کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، درحالی‌که صهیونیست‌ها سرگرم سرکوب فلسطینی‌ها در مسجدالاقصی بودند، به تل‌آویو رفت و وعده کمک‌های بیشتری به نتانیاهو داد.

بحران در خاورمیانه

اوباما در مواجهه با بحران خاورمیانه و شمال آفریقا که از 2011 شروع شد، معتقد بود ورود مستقیم آمریکا به بحران خاورمیانه اشتباهی اساسی است. او در گفت‌وگویی با مجله «آتلانتیک» اظهار کرده بود: «رخدادهای لیبی ثابت کرد بهترین کار این است که از خاورمیانه اجتناب کنیم و به‌هیچ‌وجه نباید متعهد به مدیریت خاورمیانه و شمال آفریقا شویم.» اوباما درباره مداخله‌نکردن در سوریه هم گفته بود تصمیم گرفته از قدرت نظامی استفاده نکند.

اوباما با الگوبرداری از سیاست خارجی نیکسون و کیسینجر در پی تلفیقی از بازدارندگی، کناره‌گیری و همکاری و تعهد به شکل همزمان در سیاست خارجی بود. اوباما سیاست بازدارندگی دربرابر روسیه، ایران از سویی و افراط‌گرایی اسلامی از سوی دیگر را در پیش گرفت و از عراق کاملا کناره‌گیری کرد و تحرکات در آسیا را به‌عنوان رهیافتی جدید در استراتژی آسیایی آمریکا دنبال کرد.

اما اواسط ماه می‌2017، به فاصله سه ماه پس از استقرار ترامپ در کاخ سفید، هربرت ریموند مک مستر، مشاور امنیت ملی کاخ‌سفید، اعلام کرد ترامپ آماده است تا با سیاست‌های ایران در منطقه و سوریه مقابله کند و پیرو همین سیاست، نیروی هوایی ایالات‌متحده در 18 می ‌با یک حمله هوایی به کاروان نیروهای موردحمایت ایران در جنوب سوریه از حرکت آن‌ها جلوگیری کرد.

در عراق نیز با آن‌که نظامیان آمریکایی در 2014 این کشور را ترک کردند، اما در دوران ترامپ به بهانه این‌که ایران در دوره اخیر توانست نفوذ خود را در عراق توسعه دهد و بسیاری از مقامات دولتی عراق از نخست‌وزیر این کشور دستور نمی‌گیرند و فقط از ایران دستور دریافت می‌کنند، بخشی از نظامیان خود را تحت‌عنوان مبارزه با داعش وارد عراق کرد. با همین پیش‌فرض، افغانستان نیز شاهد بازگشت تدریجی نظامیان آمریکایی است.

محدودیت قوانین مهاجرت

ترامپ کمی پس از استقرار در کاخ‌سفید اقداماتی انجام داد که زودتر از آن‌که انتظار می‌رفت، تفاوت‌های اساسی در رویکردهای او با سلفش، اوباما مشخص شد. ترامپ از همان ساعات اولیه دستورهای جنجالی خود را صادر کرد که عمدتا مربوط به مسئله مهاجرت بود و در دستوری توقف ۹۰ روزه صدور ویزا و ورود اتباع هفت کشور مسلمان را صادر کرد که واکنش‌های تند داخلی و خارجی و اعتراض‌های گسترده مردم در مقابل فرودگاه‌های بزرگ آمریکا را در پی داشت. این دستور در حالی صادر شد که کشورهایی مثل عربستان‌سعودی که اتباع‌شان مستقیما در اقدامات تروریستی، ازجمله 11سپتامبر نقش داشته، در فهرست کشورهایی قرار نداشتند که صدور ویزای آمریکا برای آن‌ها ممنوع شده است. محدودیت مهاجرت نوعی فشار بر کشورهای خاورمیانه بود که در فضای نظام بین‌الملل می‌تواند روند رفت‌و‌آمدهای تجاری و سیاسی این کشورها را تحت تأثیر منفی قرار دهد.

https://asemandaily.ir/post/244

ش.د9603083