تاریخ انتشار : ۰۴ آذر ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۲  ، 
شناسه خبر : ۳۰۶۶۵۱
راه غیردلواپس‌مآبانه مقابله با عربستان

(روزنامه مردم سالاري – 1396/08/21 – شماره 4461 – صفحه 13)

روزنامه کیهان به خاطر تیترهای متوالی جنجالی‌اش در هفته گذشته، با شکایت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی دو روز توقیف شد و امروز و فردا (شنبه و یک‌شنبه) منتشر نمی‌شود. تیترهای کیهان خلاف امنیت ملی تشخیص داده شد و به این خاطر، این روزنامه راست افراطی توقیف شد. اما واقعیت این است که مقابله با سیاست‌های تهاجمی و ضدایرانی عربستان، از راه غیردلواپس‌مآبانه هم ممکن است.

به گزارش «مردم‌سالاری آنلاین»، عربستان رسماً ایران را به خاطر موشک ارسال شده توسط انصارالله یمن به سمت ریاض تهدید کرده و ارسال این موشک را «اقدام مستقیم نظامی» توسط ایران خطاب کرده است. دولت سعودی همچنین با مجبور ساختن سعد حریری به استعفا و بازداشت (یا حصر خانگی) وی، در روزهای گذشته نهایت سعی خود را کرده است تا با ناامن کردن لبنان و در صورت امکان، تضعیف حزب‌الله لبنان، به ایران فشار بیاورد. محمد بن سلمان، ولیعهد 32 ساله عربستان سعودی، تخت گاز در جاده یک‌طرفه تقابل با ایران می‌تازد و در صورتی که هزینه‌ای به وی تحمیل نشود، بعید نیست که وی با خودسری هرچه تمام‌تر، دامنه اقدامات ضدایرانی خود را افزایش دهد. در این میان، برخی گزارشات رسانه‌های خارجی حاکی از این است که اقدامات محمد بن سلمان با هماهنگی و حمایت مستقیم «جَرِد کوشنر» مشاور ارشد و داماد ترامپ صورت می‌گیرد و این حمایت ممکن است وی را در اقدامات ضدایرانی‌اش، جسورتر کند.

اما ساده‌ترین و کم‌هزینه‌ترین راه مقابله با اقدامات ضدایرانی «ولیعهد خام» سعودی‌ها چیست؟ به نظر می‌رسد ساده‌ترین و در عین حال موثرترین راه تقابل با هیئت حاکمه عربستان در حال حاضر تلاش برای فشار بر این کشور از طریق بازار نفت باشد: عربستان خود از اواسط سال 2014 تا تقریباً اواخر سال 2016 از این ابزار استفاده کرد تا به کشورهای ایران و روسیه فشار مضاعف اقتصادی وارد کند. محمد بن سلمان در آوریل سال 2016 حتی تا آنجا پیش رفت که می‌گفت: کاهش قیمت نفت، مشکل عربستان نیست بلکه مشکل کشورهایی است که از کاهش قیمت نفت زیان می‌بینند.

وی ماه‌ها، تلاش‌ها بر سر رسیدن به توافق نفتی و طرح کاهش تولید نفت اوپک را ناکام گذاشت و تا مدت‌ها اصرار داشت که ایران بعد از لغو تحریم‌ها در آغاز سال 2016، دست به خودتحریمی بزند، تولید نفت خود را افزایش ندهد و فریز تولید نفت در سطح ابتدایی سال 2016 را بپذیرد! اما وقتی مشخص شد قیمت پایین نفت بسیار بیشتر از ایران و روسیه، به عربستان فشار آورده و باعث کسری شدید بودجه در این کشور شده است، این کشور سیاست نفتی خود را به نفع افزایش قیمت‌های نفت و مدیریت عرضه نفت به بازارها، تغییر داد.

عربستان تا قبل از اواخر سال 2016، به اتکای ذخایر 700 میلیارد دلاری‌اش گمان می‌کرد روئین‌تن است و می‌تواند رقبا را زمین بزند. محمد بن سلمان معتقد بود که به لطف ذخایر ارزی سرشار عربستان می‌تواند دوران قیمت‌های پایین نفت را تاب بیاورد و در ضمن، تهدیدهای این دوران را به فرصتی برای خود تبدیل کند. بنابراین در حالی که قیمت نفت سقوط کرده بود، سعودی‌ها مرتباً دست به قمار می‌زدند و جبهه‌های جدیدی را با سیاست خارجی تهاجمی خود می‌گشودند. اما در نهایت، آن‌ها نه تنها ذخایر ارزی خود را می‌سوزاندند تا اقتصاد خود را سرپا نگه دارند، بلکه این ذخایر را می‌سوزاندند تا هزینه جنگ مستقیم در یمن و جنگ نیابتی در سوریه را فراهم کنند. ذخایر ارزی عربستان که در سال 2014، حدود 737 میلیارد دلار بود، شروع به آب رفتن کرد و در ماه ژوئیه سال جاری به 487 میلیارد دلار رسید. در این مدت حدود 34 درصد (250 میلیارد دلار) از ذخایر ارزی عربستان پای سیاست‌های تهاجمی محمد بن سلمان سوزانده شده بود.

محمد بن سلمان اما سیاست تهاجمی خود را در پاسخ به این وضعیت بغرنج اقتصادی، تنها در بازار نفت تغییر داد و به جز سیاست نفتی عربستان، تمام مولفه‌های سیاست خارجی این کشور، بدون تغییر باقی ماند. ولیعهد سعودی تنها در حوزه سیاست نفتی تسلیم شد و در سایر حوزه‌ها نه تنها عقب‌نشینی نکرد، بلکه به عنوان مثال، تقابل با ایران را عمق و شدت بیشتری بخشید. وی در حال حاضر حساب ویژه‌ای روی قیمت نفت باز کرده است. قیمت بالای نفت، مشکلات اقتصادی دولت سعودی را کاهش می‌دهد و منابع مورد نیاز برای تهاجم فرامرزی ولیعهد سعودی را فراهم می‌سازد. توافق نفتی که به افزایش قیمت نفت منجر شد، در حال حاضر کاملاً به نفع محمد بن سلمان است. این توافق، که در اواخر سال 2016 بین 24 کشور اوپک و غیراوپک به دست آمد باعث شد تا عرضه جهانی نفت حدود 1.8 میلیون بشکه در روز کاهش یابد.

ایران می‌تواند با همکاری کشورهایی نظیر روسیه، عراق و قطر کاری کند که این توقف برای دوره‌ای طولانی‌تر تمدید نشود. علاوه بر این، ایران، عراق و روسیه می‌توانند علی‌رغم وجود این توافق نیز سطح پایبندی خود به آن را کاهش دهند و با افزایش تولید و صادرات نفت، بخش بزرگی از سهم بازار عربستان را به تصرف خود درآورند. منافع این سه کشور در حال حاضر بیش از این که با ماندن در توافق نفتی تأمین شود با خروج از آن یا عدم رعایت آن، تأمین می‌شود. اقدام احتمالی این کشورها در این حوزه کاملاً مشروع خواهد بود: عربستان پیش از اعمال تحریم‌های نفتی ایران، حدود 9 میلیون بشکه در روز نفت تولید می‌کرد اما رفته رفته تولید نفت خود را به حدود 5/10 میلیون بشکه در روز افزایش داد و در حال حاضر برای رعایت توافق نفتی حدود 10 میلیون بشکه در روز نفت خام تولید می‌کند. این در حالی است که تولید نفت ایران نسبت به دوره پیش از تحریم‌ها، تغییر چندانی نکرده است (مقایسه کنید با عربستان که تولید نفت‌اش 1 میلیون بشکه در روز افزایش یافته است).

علاوه بر این، افزایش تولید نفت کشورهایی نظیر ایران، روسیه و عراق از طریق کاهش قیمت‌ها باعث می‌شود تا تولید نفت در آب‌های عمیق و صنعت شیل آمریکا جذابیت اقتصادی نداشته باشد و این امر شانس جذب سرمایه در صنعت نفت ایران را افزایش می‌دهد: چرا که هزینه تولید نفت در ایران، برعکس این مناطق، پایین است و در قیمت‌های پایین گزینه‌های کمتری برای سرمایه‌گذاری شرکت‌های بزرگ نفتی وجود دارد (که ایران یکی از این گزینه‌های معدود است). اگرچه قیمت پایین نفت، درآمدهای نفتی ایران را هم کاهش می‌دهد، اما اقتصاد ایران به اندازه اقتصاد عربستان به نفت وابسته نیست و علاوه بر این، ایران می‌تواند از فرصت قیمت‌های پایین نفت برای جذب قابل توجه سرمایه خارجی و افزایش قابل توجه ظرفیت تولید نفت خود استفاده کند.

نباید فراموش کرد که افزایش قابل توجه ظرفیت تولید نفت، ابزار مهمی است که می‌تواند باعث شود تا در آینده نفت ایران در مقابل تحریم‌های احتمالی مصونیت پیدا کند. (مورد روسیه نشان داد که اقتصاد دنیا تاب تحمل تحریم نفت کشوری که ظرفیت تولیدش بسیار بالاست را ندارد). در کل، در صورتی که به محمد بن سلمان و دولت وی، هزینه‌های اقتصادی تحمیل نشود، وی همچنان بر سیاست خارجی ضدایرانی خود اصرار خواهد ورزید. عربستان سیاست نفتی خود را تغییر داده اما سیاست خارجی ضدایرانی خود را تغییر نداده و در شرایط فعلی بی‌هیچ هزینه‌ای از موهبات سیاست نفتی خود استفاده می‌کند بی‌آن‌که ذره‌ای هزینه اقتصادی در بازار نفت پرداخت کند.

ایران با تغییر سیاست نفتی خود و همراه کردن عراق و روسیه در این راه می‌تواند به عربستان بفهماند که باید سیاست خارجی‌اش را مثل سیاست نفتی‌اش تغییر دهد. این راه غیردلواپس‌مآبانه درس دادن به محمد بن سلمان است! با ابزار نفت و ناکارآمد گذاشتن توافق نفتی یا حتی نشان دادن تمایل به خروج از توافق نفتی، می‌توان به محمد بن سلمان نشان داد که تقابل با عربستان و تضعیف آن، از راه ساده و کم‌هزینه استفاده از بازار نفت نیز ممکن است.

http://www.mardomsalari.net/4461/page/13/26166

ش.د9603205