تاریخ انتشار : ۰۵ آذر ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۳  ، 
شناسه خبر : ۳۰۶۶۹۹
پایگاه بصیرت / سیدحسین موسویان / پژوهشگر ارشد دانشگاه پرینستون و سخنگوی پیشین تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای

(روزنامه شرق – 1396/08/16– شماره 3006 – صفحه 10)

کاخ سفید به‌دنبال سه تغییر در برجام است؛ دائمی‌کردن محدودیت‌های مدت‌دار آن، جلوگیری از توسعه نسل جدید سانتریفیوژها و توقف آزمایشات موشکی ایران. ترامپ درواقع همان نظر نتانیاهو را عمل می‌کند که در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: «برجام را یا لغو کنید یا تغییر دهید، اصلاح کنید یا هیچش کنید». لایحه کورکر-کاتن هم در جهت پیشبرد همین اهداف در کنگره مطرح است؛ طرحی که اساسا ناقض برجام است. دلیل اعلام‌شده کاخ سفید، نگرانی از ماهیت برنامه هسته‌ای ایران پس از اتمام دوره برجام است. اما هدف واقعی او، نابودکردن برجام و ایجاد زمینه برای یک تقابل تمام‌عیار با ایران در منطقه است. اما تحقق هر سه هدف وی غیرممکن است زیرا نقض آشکار و فاحش برجامی خواهد بود که یک توافق بین‌المللی است و پشتوانه آن هم قطع‌نامه شورای امنیت سازمان ملل است.

ضمن اینکه هر سه مورد غیرمنطقی، خلاف نُرم‌ها و مقررات جهانی نیز هست. محدودیت‌های پیش‌بینی‌شده در برجام بین هشت تا ٢٥ سال، تماما فراتر از معاهده عدم اشاعه هسته‌ای (ان‌پی‌تی) است و هیچ کشور دیگری تاکنون رسما چنین محدودیت‌هایی را با هم در برنامه هسته‌ای خود نپذیرفته است. دائمی‌کردن این محدودیت‌ها یعنی ایجاد یک معاهده ان‌پی‌تی جدید آن هم صرفا درباره یک کشور! بنابراین ایران هیچ‌گاه چنین تبعیض آشکار و تحقیرکننده بین‌المللی را نخواهد پذیرفت. توقف نسل پیشرفته سانتریفیوژها نیز تلاشی بیهوده است زیرا اولا سانتریفیوژهای فعلی ایران تکنولوژی ٥٠ سال پیش و غنی‌سازی با این نسل سانتریفیوژها کاملا غیراقتصادی است. ثانیا طبق ماده چهار معاهده ان‌پی‌تی، تمامی اعضا حق بهره‌مندی از تکنولوژی پیشرفته هسته‌ای آن هم بدون تبعیض را دارند. توقف توان دفاعی و نظامی ایران ازجمله توان موشکی نیز به هفت دلیل واقع‌بینانه نیست:

اول: ایران در دهه اول ٨٠، مورد تجاوز نظامی صدام قرار گرفت و قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی از این تجاوز و نیز کاربرد هزاران موشک و نیز سلاح‌های شیمیایی علیه ایران حمایت کردند.

دوم: آمریکا و سایر قدرت‌های جهانی از یک طرف صدها میلیارد دلار پیشرفته‌ترین سلاح‌های نظامی را به کشورهای همسایه ایران صادر می‌کنند و متقابلا ایران را مورد تحریم تسلیحاتی قرار داده‌اند.

سوم: سناریوی حمله نظامی به ایران همچنان روی میز آمریکا و اسرائیل است و کشورهای عربستان و امارات سال‌هاست برای تحقق آن در پشت‌پرده تلاش کرده‌اند.

چهارم: بودجه نظامی ایران نسبت به کشورهای همسایه خیلی کمتر است. بودجه نظامی ایران حدود ١٥ میلیارد دلار و یک‌پانزدهم بودجه نظامی عربستان است و در مقابل بودجه نظامی ٧٠٠ میلیارددلاری آمریکا، بسیار ناچیز است.

پنجم: ایران در بحرانی‌ترین منطقه جهان زندگی می‌کند و اکثر بحران‌های مهم جاری جهان اعم از عراق، افغانستان، سوریه و... در همسایگی ایران است.

ششم: خطر گروه‌های تروریستی داعش و القاعده و امثالهم که در بیخ گوش ایران بروز کرده و در داخل ایران مرتکب عملیات تروریستی نیز شده‌اند، بزرگ‌ترین تهدید امنیت جهانی و منطقه و مرزهای ایران است.

هفتم: توان تسلیحاتی ایران دفاعی و بازدارنده است و پنتاگون هم به این واقعیت اعتراف کرده است. اصرار آمریکا در توقف توان موشکی و دفاعی، به معنی آماده‌سازی برای حمله به ایران تلقی می‌شود.

بنابراین ایران حفظ و تقویت توان دفاعی خود را جزء لاینفک حفظ تمامیت ارضی، امنیت و استقلال خود می‌داند و برای تحقق آن معامله نخواهد کرد. بنابراین از هم‌اکنون روشن است که استراتژی جدید ترامپ درباره ایران محکوم به شکست است. با وجود این، ظرفیت یک آلترناتیو دیگر برای او وجود دارد. با توجه به اینکه، عدم اعتماد بین ایران به حداکثر رسیده، برداشتن گام‌هایی برای اعتمادسازی ضروری است. برجام اولین توافقی بین‌المللی است که به‌خاطر مذاکرات چندجانبه بین‌المللی و نیز مذاکرات مستقیم و سطح بالای ایران و آمریکا به‌دست آمده است. دولت ترامپ اظهار کرده نگران چرخش ایران به سمت سلاح هسته‌ای بعد از سال ٢٠٤٠ است؛ زمانی‌که محدودیت‌های برنامه هسته‌ای ایران کاملا منتفی خواهد شد.

چنانچه این نگرانی جدی است، اگر او امروز برجام را لغو کند، محدودیت‌های مذکور نیز فورا منتفی خواهند شد و از امروز با آن تهدید مواجه خواهد شد. بنابراین بهتر است کاخ سفید از فرصت زمانی چندساله محدودیت‌ها، استفاده کرده و از طریق همکاری هسته‌ای با ایران، مسیر اعتماد‌سازی متقابل را دنبال کند. قبل از انقلاب اسلامی، دانشمندان و مهندسان هسته‌ای آمریکا در بخش‌های مختلف هسته‌ای ازجمله انرژی، سلامت، تکنولوژی و ایمنی با ایران همکاری می‌کردند. بعد از انقلاب هم ایران مخالفتی با این نوع همکاری‌ها نداشته است. حتی بعد از برجام نیز آمریکا از آب‌سنگین خرید.

بنابراین این عقلایی است که دو کشور درباره پروژه‌های صلح‌آمیز هسته‌ای با هم همکاری کنند. این روش، بهترین مسیر اعتمادسازی در بخش هسته‌ای است همان‌گونه که روسیه با ایران چنین همکاری‌هایی را دارد. همان‌طور که جرالد فورد، رئیس‌جمهور آمریکا از حزب جمهوری‌خواه، در سال ١٩٧٤ دستور همکاری‌های گسترده هسته‌ای بین آمریکا و ایران را صادر کرد، اگر همه قدرت‌های هسته‌ای جهانی، در زمینه همکاری‌های صلح‌آمیز هسته‌ای وارد همکاری با ایران شوند، بهترین شیوه کسب اطمینان از آینده صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران خواهد بود. آمریکا بزرگ‌ترین شرکت‌های تأسیسات هسته‌ای جهان را دارد که با همه ابعاد برنامه هسته‌ای آشنا هستند.

استفاده از این ظرفیت برای همکاری و مشارکت در پروژه‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران، یک اقدام اساسی برای اعتمادسازی و ایجاد اطمینان از استمرار صلح‌آمیزبودن برنامه هسته‌ای ایران بعد از پایان زمانی محدودیت‌های جاری خواهد بود. مردم ایران و آمریکا هیچ‌گاه با هم دشمن نبوده‌اند. اکنون زمان یافتن راه‌های سالم همکاری‌های اقتصادی است که بتواند به ایران و آمریکا برای اجرای کامل برجام، محو کل سلاح‌های هسته‌ای از روی کره‌زمین و نیز مقابله با تهدید تروریسم هسته‌ای، کمک کند. دراین‌راستا ایران و آمریکا می‌توانند در زمینه عاری‌سازی خاورمیانه از سلاح‌های هسته‌ای با هم همکاری داشته باشند.

منبع: دانشگاه هاروارد

http://www.sharghdaily.ir/News/145515

ش.د9603188