تاریخ انتشار : ۰۷ آذر ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۰  ، 
شناسه خبر : ۳۰۶۷۴۳
«اعتماد» گزارش مي‌دهد

(روزنامه اعتماد ـ 1396/08/20 ـ شماره 3951 ـ صفحه 10)

سهم نفت و گاز در سبد انرژي جهان حدود 54 درصد است. كارشناسان مي‌گويند بر اساس بدبينانه‌ترين سناريو تا سال 2035 اين سهم، كاهشي 4 درصدي خواهد داشت. هر چه هست نفت و گاز در دو دهه آينده بازهم در دوستي‌ها و دشمني كشورها نقش‌آفرين است. در اين ميان ايران و روسيه با در اختيار داشتن بيش از 50 درصد ذخاير گازي جهان در بده بستان‌هاي سياسي و اقتصادي جايگاه ممتازي را داشته و خواهند داشت، هرچند دارا بودن ذخاير انرژي محاسن بسياري را براي ايران داشته اما با نيم نگاهي به كتاب قطور تاريخ يكصد سال گذشته و چرايي و چگونگي دشمني‌ها و دوستي‌هاي بين‌المللي با ايران مشخص مي‌شود كه ماجراي نفت و جغرافياي انرژي روابط ما با قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي را شكل داده است.

مواهب و مصايب نفت و گاز

البته اين ذخاير و موقعيت هم فرصت‌هايي براي ما ايجاد مي‌كند و هم تهديدهايي را براي كشور دارد. تهديدها را در مسائلي مانند توسعه‌طلبي قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي و تمايل آنها براي تسلط بر اين ذخاير مي‌توان ملاحظه كرد. به حداقل رساندن تهديدها و حداكثر استفاده از فرصت‌ها قطعا نياز به تعامل فعال ميان دو بخش انرژي و به خصوص نفت و سياست خارجي خواهد داشت. در افق چشم‌انداز حجم عظيمي از سرمايه‌گذاري در صنايع نفت و گاز كشور بايد صورت گيرد كه تحقق اين هدف نيز بدون تعامل فعال اين دو دستگاه بعيد است به نحو شايسته‌اي اتفاق بيفتد.

ايران سومين صادر‌كننده گاز جهان

ايران سومين توليدكننده گاز در جهان است و در سال‌هاي گذشته تمركز زيادي براي افزايش سهم ايران در بازار گازي جهان انجام شده است. به طور كلي طبق اعلام شركت ملي گاز ايران، توليد گاز ايران از ۸۰۰ ميليون متر مكعب در روز در شرايط كنوني تا پايان سال به يك ميليارد متر مكعب افزايش خواهد يافت و البته حجم گاز موجود براي صادرات بايد تا ۲۰۲۱ به ۳۶۵ ميليون مترمكعب در روز برسد كه از صادرات برترين توليدكننده گاز طبيعي مايع جهان يعني قطر هم بيشتر است؛ موضوعي كه به نظر مي‌رسد قراردادهاي جديد گازي ايران با كشورهاي همسايه‌اش را منطقي‌تر از قبل نشان مي‌دهد. امضاي شش تفاهمنامه نفت و گاز به ارزش 30 ميليارد دلار شركت ملي نفت ايران و شركت‌هاي «گازپروم» و «روسنفت» با حضور وزيران نفت دو كشور در جريان سفر اخير پوتين به تهران، به خوبي تمركز بر افزايش بازارهاي صادراتي را نشان مي‌دهد.

اهداف مشترك ايران و روسيه

گويا دو كشور همسايه ايران و روسيه قصد دارند تا همزمان با اعلان تحريم‌هاي كاتسا وارد فاز جديدي از همكاري‌هاي بخش انرژي شوند كه نتيجه آن تامين و تثبيت امنيت انرژي دو غول گازي جهان است.

حضور گسترده روس‌ها در صنعت نفت ايران در حالي منتشر مي‌شود كه توافقات شركت گازپروم تنها شامل توسعه ميادين نفتي وگازي ايران نمي‌شود بلكه صادرات گاز به پاكستان و هند را هم در برگرفته و با توليد گاز مايع «ال‌ان‌جي» و فرآورده‌هاي پتروشيمي ادامه خواهد يافت.

همان‌طور كه آمارهاي رسمي از شركت گاز ملي گازپروم روسيه خبر از تصميم اين شركت براي افزايش سهم بازار خود دارد، آمارهاي منتشر شده‌شان هم نشان مي‌دهد كه اين شركت طي شش‌ماه گذشته توانسته است ميزان سهم خود از بازار صادراتي را به ميزان 3/3 درصد، آن هم تنها در بخش صادرات گاز به اروپا افزايش دهد و چنانچه قراردادهاي جديد اين شركت با ايران هم اجرايي شود رسما مي‌توان از طريق صادرات گاز ايران به اروپا سهم روسيه در صادرات گاز را افزايش يافته تلقي كرد.

البته گازپروم به عنوان شركت اصلي روس‌ها در صادرات گاز هم‌اكنون علاوه بر اروپا، به كشورهاي تركيه، صربستان و بلغارستان نيز صادرات گاز دارد. شركت گازپروم چندي پيش اعلام كرد؛ تقاضاي گاز روسيه از طريق خط لوله تركيه با افزايش چشمگيري روبه‌رو بوده و صادرات به تركيه، صربستان و بلغارستان به ترتيب 51، 37/6 و 19/4 درصد افزايش يافته است.

همكاري براي گذر از تحريم‌ها

با اين شرايط كه دو غول گازي دنيا در فكر همكاري‌هاي بيشتر براي تصاحب بازار جهاني گاز هستند؛ انعقاد قراردادهاي سه‌جانبه بين تهران- باكو و مسكو خبر از توافقي مي‌دهد كه نشان مي‌دهد غول‌هاي گاز قصد دارند با همكاري با يكديگر گام‌هاي جدي‌تري براي تصاحب بازار و البته شانه خالي كردن از تحريم‌هاي غربي بردارند؛

موضوعي كه در هفته‌هاي گذشته با اظهارنظرهاي خاص غربي‌ها در مورد همكاري با ايران وارد فاز جديدي و موجب شده تا همكاري انرژي ايران و روس وارد فاز جدي‌تري شود. گويا روس‌ها قصد دارند به تنهايي جاي خالي شركت‌هاي غربي را در ايران پر كنند.

در هفته‌هاي گذشته «بي پي» اعلام كرد كه پرونده سرمايه‌گذاري در ايران را بسته است چرا كه هزينه سرمايه‌گذاري اين غول نفتي در شرايط موجود حتي بيش از زمان حمله به ليبي در ايران است. مسوولان اين شركت حتي اعلان كردند كه سرمايه‌گذاري در ايران مي‌تواند اين شركت را با جريمه‌هاي كاخ سفيد روبه‌رو كند كه در نتيجه مي‌تواند به انجماد توسعه پروژه‌هاي اين شركت در امريكا بينجامد كه به مراتب سودآورتر از ايران است.

از سوي ديگر نيم نگاهي به آنچه در خصوص تغيير قدرت از غرب به شرق منتشر شده است، نشان مي‌دهد كه روسيه و ايران در عين همكاري با يكديگر قصد دارند تا هواي متحد سوم خود يعني چين را نيز داشته باشند چرا كه هر يك از دو غول گازي به تنهايي با اين ابرقدرت آسيايي مراودات خاص دارند و دوست ندارند تا از اين محل منافع خودشان را متاثر كنند.

چين و رشد پرشتاب انرژي

كشور چين با رشد پرشتاب تقاضاي گاز طبيعي، مورد توجه اكثر دولت‌هاي صادركننده گاز طبيعي به ويژه روسيه قرار دارد. رهبران دولت‌هاي بزرگ عرضه‌كننده گاز معتقدند اين كشور يك بازار مهم فروش گاز طبيعي در آينده فرارو خواهد بود. و با وجود عرضه قابل توجه گاز طبيعي در بازارهاي جهاني، تامين تقاضاي اين كشور چندان دشوار نخواهد بود. كارشناسان معتقدند در آينده نه چندان دور، چيني‌ها به بزرگ‌ترين واردكننده گاز طبيعي دنيا تبديل خواهند شد. با توسعه شهرنشيني، نياز به مصرف سوخت‌هاي پاك و ايجاد زيرساخت‌هاي واردات و انتقال گازطبيعي، حجم واردات چيني‌ها، افزايش چشمگيري خواهد يافت. رهبران پكن اعلام كرده‌اند كه تقاضاي گاز طبيعي اين كشور در سال 2020 به 420 ميليارد متر مكعب افزايش خواهد يافت. اين عدد دو برابر تقاضا در سال گذشته است. براي نخستين‌بار نيز چيني‌ها اعلام كرده‌اند كه در سال2030، كشورشان 700 ميليارد متر مكعب گاز طبيعي مصرف مي‌كند.

از بعد فرصت، شركت‌هاي چيني نيز مي‌توانند با تامين مالي در توسعه پروژه‌هاي انرژي ايران به ويژه گاز در زمينه‌هاي پشتيباني از خطوط لوله جديد، ساخت تاسيسات ال ان جي از جمله زيرساخت‌هاي ذخيره‌سازي و پايانه‌ها سهيم باشند.

همچنين ايران مي‌تواند گاز نسبتا ارزان خود را به كشورهاي همسايه از جمله عراق و كشورهاي عربي پيرامون خليج‌فارس بفروشد. ايران مي‌تواند قراردادهاي جديد انتقال گاز و سواپ آن با جمهوري آذربايجان، روسيه و تركمنستان ببندد يا مسير ترانزيتي را از طريق تركيه، گرجستان و اوكراين، تنوع ببخشد. همچنين در قالب سواپ و صادرات مجدد مي‌تواند گاز همسايگان شمالي را تبديل به ال‌ان‌جي كرده و به مشتريان اروپايي يا به مشتريان جنوب و شرق آسيا بفروشد.

چين و قدرت‌نمايي در جهان

چين قصد دارد كه در سال 2025 ميلادي به بزرگ‌ترين اقتصاد جهان تبديل شود. بنابراين در كمتر از 10 سال آينده، يوآن چين به ارز حاكم جهان مبدل خواهد شد. اين مساله مي‌تواند از هژموني امريكا در جهان بكاهد. در نتيجه كاخ سفيد با فلج كردن منابعي كه مي‌تواند به توسعه زيرساخت‌هاي صنايع چين بينجامد، راه اجراي اين چشم‌انداز را سد خواهد كرد. يكي از سناريو‌هاي كاخ سفيد براي نيل به اين موضوع، تحريم تامين‌كنندگان مواد اوليه مورد نياز صنايع چين است. ايران هم يكي از گزينه‌هاي مهم چين براي دسترسي به منابع گازي است. شايد بتوان گفت كه يكسوي تحريم‌هاي امريكا عليه ايران در واقع چين را نشانه رفته است.

اين موضوع را از اذعانات كاخ سفيد به روشني مي‌توان دريافت. در شرايط كنوني واشنگتن براي لغو برجام بيش از آنكه به دنبال توافق نظر كشورهاي اروپايي باشد به دنبال جلب نظر چين است كه البته با توجه به سناريو‌هايي كه كاخ سفيد براي نفوذ در آسياي مركزي و همگامي با مناطقي كه داعيه جدايي از چين دارند چون منچوري و تبت همگامي چين با امريكا در شرايط كنوني دور از ذهن است. گرچه 35 برابر بودن صادرات چين به امريكا در مقايسه با ايران مي‌تواند اين كشور را در تنگناي سختي قرار دهد اما اهميت ژئوپولتيكي ايران موجب خواهد شد كه سناريو همكاري امريكا با اين كشور تضعيف شود.

چين هم‌پيمان روسيه است و هر دو به روشني مي‌دانند كه سناريوي كاخ سفيد براي نفوذ به اوراسيا و آسياي مركزي از ايران مي‌گذرد بنابراين اين دو كشور تلاش خواهند كرد كه امنيت ملي ايران تقويت شود. قرارداد 400 ميليارد دلاري انتقال گاز روسيه به چين كه توسط شركت «گازپروم» روسيه و شركت ملي نفت چين در ماه مه ‌2014 امضا شد، بزرگ‌ترين قرارداد گازي تاريخ لقب گرفته است. براساس اين قرارداد، روسيه متعهد شده است به مدت 30 سال، سالانه 38 ميليارد متر مكعب گاز طبيعي به چين از سال 2018 صادر كند. روسيه در اين قرارداد براي ساخت يك خط لوله 4 هزار كيلومتري جهت صادرات سالانه 38 ميليارد متر مكعب گاز طبيعي به چين امضا كرد. اعلام هزينه 55 ميليارد دلاري رهبران كرملين براي ساخت اين خط لوله، بهت كارشناسان انرژي را به همراه آورد. چراكه با قيمت‌هاي پايين نفت خام و كسري بودجه هنگفت مسكو، سرمايه‌گذاري در اين پروژه، چندان منطقي به نظر نمي‌رسد. همچنين اخبار پشت‌پرده نشان مي‌دهد تاكنون دو طرف بر سر قيمت گاز صادراتي روسيه به توافق كامل دست نيافته‌اند.

تغيير در بازارهاي هدف صادراتي

به هر حال، ترديدي در اين موضوع وجود ندارد كه تصميم پوتين براي تغيير بازارهاي هدف گاز صادراتي كشورش از دولت‌هاي اروپايي به عنوان بازار هدف روس‌ها در دو دهه اخير، به دولت‌هاي آسيايي به ويژه چين و در گام‌هاي بعدي كشورهايي مانند هند، كره جنوبي و ژاپن، يك قمار بزرگ خواهد بود. بازارهاي آسيايي از بالاترين قيمت پرداختي براي گاز طبيعي برخوردار بوده و قطري‌ها در 15 سال گذشته، به رهبر اين بازار تبديل شده‌اند. به علاوه، صادركنندگان جديد بازار ال‌ان‌جي نيز خواهان سهم خود در اين بازار هستند.

پيش از اين، برخي منابع و رسانه‌هاي روسي در 4 نوامبر 2017 اعلام كردند كه پوتين در جريان سفر به تهران برآمادگي كشورش به صادرات گاز از طريق خطوط لوله جمهوري آذربايجان به شمال ايران كه مي‌تواند منافع اقتصادي براي متحدان اين كشور دربر داشته باشد، مورد تاكيد قرارداده است. از نظر كارشناساني كه اين رسانه‌ها به آنها پرداخته‌اند، صادرات گاز روسيه از طريق آذربايجان به شمال ايران را فصل مشترك خواندند كه زمينه‌ساز حل و فصل مسائل اقتصادي و سياسي سه طرف قرارداد خواهد بود.

اما آنچه موجي از نگراني‌ها را برانگيخت كه به گفته برخي منابع آگاه فروش گاز روسيه به ايران است چرا كه همكاري و همراهي دو رقيب در عرصه‌اي كه هر دو مدعي آن هستند با توجه به آماده نبودن زيرساخت‌هاي انتقال اندكي دور از ذهن است. مخصوصا اينكه دليل موافقت جمهوري‌آذربايجان با انتقال گاز روسيه به ايران شفاف‌سازي نشده است.

در اين بين برخي تحليلگران معتقدند ايران براي استفاده از چتر حمايتي روسيه اقدام به امضاي قرارداد‌هاي اخير با شركت‌هاي گازپروم و روسنفت كه خود در ليست تحريمي امريكا هستند، كرده است. به اين معني كه ايران براي تامين امنيت انرژي نياز، به خصوص براي صادرات آن نيازمند برند روسيه است تا در ميان‌مدت خود را از آسيب‌هاي پيش بيني شده محفوظ دارد. اما نكته قابل تامل اين است كه از اين رواديد آذربايجان چه سودي خواهد برد و دليل ساخت خط لوله دامغان و نكا چه بوده است؟ غير از اين چرا ايران بارديگر به دنبال مذاكره با تركمن‌ها براي واردات گاز است؟

«والري بسل» مديرعامل گروه شركت نيوتك سرويس و استاد دانشگاه دولتي نفت و گاز مسكو، معتقد است زماني كه ايران با كمبود گازي از تركمنستان مواجه است فرصتي است كه روسيه در بازار ايران حضور مستمر يابد چرا كه گاز تركمنستان به چين منتقل مي‌شود بنابراين ايران با دارا بودن دو خط لوله 6 و 14 ميليارد مترمكعبي مي‌تواند پذيراي گاز روسيه باشد كمااينكه اين مساله مي‌تواند به افزايش درآمدهاي گازپروم در شرايط كنوني منجر شود. از نظر بسل، قيمت گاز صادراتي روسيه به ايران 200 دلار در هزار متر مكعب از ديگر انگيزه‌ها و مشوق اين قرارداد است كه مي‌تواند تثبيت درآمدهاي شركت گازپروم را در بر داشته باشد. از طرفي با توجه به اهميت استراتژيك منطقه، روسيه مي‌تواند مسائل سياسي منطقه را حل و فصل كند و باعث تقويت روابط روسيه به عنوان يك قدرت جهاني با اين منطقه شود. «ايوان كاپيتونوف»، استاد آكادمي اقتصاد ملي و مديريت دولتي روسيه بر جنبه سياسي معتقد است، بازار شمال ايران مكمل و باثبات است و به تنوع‌بخشي مسيرهاي صادراتي گاز روسيه كمك مي‌كند.

همچنين دور بودن مناطق اصلي استخراج و توليد نفت و گاز ايران و بالا بودن تقاضاي شمال و شمال‌غرب ايران و حتي تهران موجب مي‌شود كه در شرايط كنوني انتقال گاز روسيه با توجه به محدوديت تامين گاز آذربايجان در كريدور جنوبي به دليل تعهدات صادراتي اين كشور به تركيه و اروپا نتواند عهده‌دار گاز ايران باشد و با توجه به زيرساخت‌هاي ارتباطي گاز روسيه و آذربايجان، بهترين فرصت و گزينه باشد.

گفته مي‌شود كه ميزان گاز صادراتي روسيه به ايران 3ميليارد متر مكعب در سال خواهد بود و قيمت‌گذاري نيز بر اساس فرمول گاز صادراتي تركمنستان خواهد بود و يكي از طرح‌هاي پروژه كريدور شمال جنوبي بين روسيه آذربايجان و ايران همين طرح صادرات گاز روسيه به ايران است.

تجربيات متعدد روسيه در به گروگان گرفتن امنيت انرژي اروپايي‌ها موجب شده، رهبران اروپايي چاره‌اي جز پذيرش شرايط تحميلي مسكو ندارند چرا كه جايگزيني واردات كنوني از روس‌ها با منابع جديد در ميان مدت، امكان پذير نيست.

به اين معني كه در دنياي امروز نيز ظرفيت ذخيره قابل جايگزيني با نفت و گاز صادراتي كرملين، وجود ندارد. شرايطي كه امنيت انرژي اروپايي‌ها را به گوشه رينگ سوق داده است و در همين حال به دنبال متنوع‌سازي مبادي صادراتي گاز است.

اما آنچه گفته شد تنها يك روي سكه است و با نگاهي دقيق‌تر مي‌توان دريافت كه با وجود احداث خط لوله دامغان نكا كه در تابستان سال گذشته در پي قطع گاز صادراتي تركمنستان به ايران در زمستان گذشته راه‌اندازي و قرار شد براي بي‌نيازي از گاز همسايگان، گاز عسلويه به مركز و شمال ايران منتقل شود، قرارداد اخير تنها به دلايل اقتصادي و تامين امنيت انرژي دو كشور اندكي دور از ذهن است و به نظر مساله قدري پيچيده‌تر از چيزي است كه نمايانده مي‌شود.

اين موضوع را از ورود روسيه به پروژه صادرات گاز به پاكستان و هند، با توجه به امتيازات داده شده، مي‌توان دريافت. در ابتداي امر شايد روسيه به عنوان شريك تظاهر يابد اما يك رقيب هميشه رقيب است. پيش‌تر روسيه بازارهاي اروپايي ايران را از چنگش درآورد؛ از اين رو به نظر مي‌رسد كه روسيه درصدد است از طريق ايران به بازارهاي آسيا دست يابد.

از ديرباز، روس‌ها علاقه‌مند به توسعه مبادلات اقتصادي با كشورهاي آسيا و پاسيفيك بوده‌اند. در راهبردهاي توسعه روس‌ها نيز به لزوم افزايش صادرات نفت و گاز طبيعي به دولت‌هاي آسيايي تاكيد شده است. در مجموع هدف‌گذاري روسيه اين است كه سهم آسيايي‌ها از نفت و گاز صادراتي آنها، از 12 درصد كنوني به 23 درصد در سال 2035 افزايش يابد. همچنين 32 درصد نفت صادراتي روس‌ها بايد به مشتريان آسيايي فروخته شود. رهبران مسكو اميدوارند تا با صادرات 41 ميليارد متر مكعب ال ان جي در سال 2020 و افزايش آن به 138 ميليارد متر مكعب در سال 2035، به توسعه تجارت انرژي با دولت‌هاي آسيايي در حال رشد و تشنه منابع انرژي بپردازند.

پوتين اعلام كرده كه يكپارچگي خطوط لوله انتقال گاز طبيعي را در دستور كار دارد؛ اقدامي كه گاز صادراتي به مقصد اروپا را با تهديد روبرو خواهد كرد. كاهش احتمالي درآمدهاي صادرات روس‌ها به اروپا هم مي‌تواند شركت گازپروم را با چالش روبه‌رو كند چرا كه تامين مالي خط لوله ساوث استريم جهت دور زدن اوكراين و بالا بردن درآمد فروش گاز به اروپايي‌ها به عنوان اصلي‌ترين شريك آنها، يك بحران بزرگ محسوب مي‌شود.

مهم‌تر از همه مباحث فوق، امنيت انرژي است كه هم باعث نگراني توليد‌كنندگان و هم صادركنندگان گاز طبيعي شده است. در اين ميان بحران در روابط روسيه و اوكراين و بحران روسيه و تركيه، باعث هل دادن اتحاديه اروپايي به سمت متنوع‌تر و باثبات‌تر ساختن منابع تامين انرژي شده است. شرايط توليد و صادرات فعلي گاز، براي ايران هم فرصت است و هم چالش.

از بعد چالش نيز تنش ايران با برخي كشورهاي عربي منطقه ممكن است تاثيرات منفي بر طرح تبادل گاز با همسايگان عرب خليج فارس به غير از عمان بگذارد و امكان استفاده از تاسيسات مايع‌سازي گاز طبيعي را كاهش دهد.

راهبردهاي اصلي صادرات گاز مواردي نظير استفاده از جغرافياي ايران براي امنيت عرضه گاز، همكاري با روسيه و چين، همكاري با كشورهاي آسياي مركزي، همكاري با تركيه و اتحاديه اروپا و توسعه همكاري با كشورهاي همسايه و خليج فارس را شامل مي‌شود. تبديل ‌‌شدن كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس (عمان، امارات، كويت و بحرين) به واردكننده گاز طبيعي و برخورداري ايران از پتانسيل صادرات گاز، نمونه‌اي ديگر از توانمندي ايران براي ايفاي نقش كليدي و مهم در تجارت انرژي منطقه است. توليد گاز ايران تا سه سال آينده با بهره‌برداري از فازهاي جديد پارس جنوبي به ٣٣٠ ميليارد مترمكعب در سال افزايش مي‌يابد كه بر‌اساس‌ اين، تلاش مي‌شود با ارتقاي ساختار ديپلماسي انرژي، سهم ١٠‌درصدي از تجارت جهاني گاز در اختيار كشور قرار گيرد.

سناريو

كريدور شمال به جنوب كه در سال گذشته مورد مذاكره باكو- تهران و مسكو قرار گرفت در كنار انتقال گاز روسيه به ايران با همين مثلث سه جانبه نشان مي‌دهد كه تامين امنيت اقتصادي و سياسي ايران از اولويت‌هاي كرملين است به گونه‌اي كه به نظر مي‌رسد روسيه براي دستيابي به اهداف ژئوپلتيك خود در ايران، انتقال خط لوله گاز را بهانه كرده و حاضر است محل مورد مناقشه روسيه و آذربايجان را به اين كشور تحويل دهد تا مانع از انجام چشم‌اندازهاي تعريفي اين كشور براي دستيابي به قدرت جهاني نشود.

پروژه انتقال گاز روسيه به چين نشان داد كه اين كشور بودجه انجام آن را ندارد. بنابراين اگر قرار باشد ايران گاز مورد نياز خود را تامين كند ناگزير است با تركمن‌ها قرارداد به امضا رساند اما تحت فرمولي كه مورد توافق سه جانبه روسيه و تركمنستان و ايران است.

تشكيل ائتلاف عربي و وضعيت نامساعد حاشيه خليج در كنار تحريم‌هاي كاتسا، انتقال انرژي ايران از تنگه هرمز را با برند ايران با مشكل مواجه خواهد كرد. در نتيجه ايران مي‌تواند با برند روسيه نفت خود را به بازارهاي هدف منتقل سازد.

امريكا به دنبال سهم‌خواهي از نفت و انرژي ايران است. موضوعي كه به روشني از اظهارات كاخ سفيد قابل مشاهده است. حضور گسترده شركت‌هاي روسيه در مبادي انرژي ايران نشان مي‌دهد كه ايران و حضور امريكا در اين كشور به اين دليل حايز اهميت است كه مي‌تواند راه تضعيف دو رقيب را براي امريكا قابل دسترس كند.

http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=91235

ش.د9603278