(روزنامه آسمان آبي ـ 1396/06/27 ـ شماره 66 ـ صفحه 12)
ایران در عرصه سیاست خارجی علاوه بر خاورمیانه، به کشورهای فرامنطقهای نیز توجه ویژهای دارد. خاورمیانه، اروپا، آمریکای لاتین و شرق و جنوب آسیا از جمله مناطقی هستند که در دکترین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تعریف شدند. به نظر میرسد پس از حوادث یازده سپتامبر ۲۰۰۱ ایران رویکرد متفاوتی را در سیاست خارجیاش دنبال کرد و رویکرد متمایل به شرق را در اولویت برنامههایش قرار داد. تهران در این برهه زمانی رویکرد جدیدی را در قبال جنوب آسیا در پیش گرفت. ایران که تا پیش از این هژمونی منطقهای خود را در تقابل با حکومتهای عربی در حاشیه خلیجفارس پیش میبرد، در دهههای اخیر با امیرنشینان خاورمیانه درگیر چالشهای جدی شد. حکومتهای عرب خاورمیانه که بهصورت سنتی از متحدان ایالات متحده آمریکا نیز به شمار میآیند در دورههای تاریخی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تهران را بهعنوان تهدیدی علیه حاکمیت خود در نظر داشتند. آنها که با ظواهر و ابزارهای دموکراسی بیگانه بودند، استقرار حکومت قانون در منطقه را تهدیدی برای بقای خود در نظر گرفته و به وضوح در تقابل با ایران قرار گرفتند. عربستان سعودی بارها از علاقه خود برای تغییر رژیم ایران سخن گفته و با هر سیاست تنشزدایی که به ثبات بیشتر در منطقه ختم میشود مخالف است؛ از اینرو هر تلاشی برای همکاریهای منطقهای رنگ و بوی ایدئولوژیک به خود گرفته و درنهایت به بنبست میرسد.
جنوب آسیا؛ فرصت تازه دیپلماسی ایران
در سالهای اخیر بهویژه پس از وقوع بهار عربی در کشورهای منطقه روابط ایران با کشورهای عربی در خاورمیانه بهگونهای دیگر تعریف شد. از سوی دیگر رابطه ایران با کشورهای جنوب آسیا دچار تحول شد، چرا که از منظر این کشورها، ایران تهدید منطقهای نیست و درگیریها و اختلافات ایدئولوژیک آنگونه که در خاورمیانه در جریان است، میان ایران و کشورهای آسیایی معنا ندارد.
بن هوبارد، تحلیلگر روزنامه «نیویورک تایمز» درباره تفاوتهای ساختاری در دو منطقه خاورمیانه و جنوب آسیا در مقالهای نوشت: «ماهیت سیاست خارجی در خاورمیانه و جنوب آسیا تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارند. از اینرو خاورمیانه سرزمینی مملو از منابع طبیعی انرژی است، اما در جنوب آسیا آنچه مورد نیاز کشورهای آسیایی است فرآوردههای نفت وگاز است.» ایران میتواند کاستیهای موجود در این منطقه را تأمین کرده و به شریان اصلی گاز و محصولات پتروشیمی برای کشورهای آسیایی تبدیل شود. به بیانی دیگر تهران در جنوب آسیا انگیزههای کافی برای همکاریهای مشترک اقتصادی را پیدا کرده و از اینرو به توسعه سرمایهگذاری در کشورهایی چون هند و پاکستان میپردازد.
دوری و نزدیکی تهران- کابل
کنفرانس بن در آلمان یکی از مهمترین کنفرانسهای بینالمللی بود که نقشی تعیینکننده در سرنگونی حکومت طالبان در افغانستان داشت. کارشناسان و تحلیلگران بینالمللی بر این باورند که آزادی افغانستان از دست حکومت طالبان جز با همکاریهای امنیتی ایران ممکن نبود. ادوارد رونیک، کارشناس ارشد نشریه «نشنال اینترست» بر این باور است که اقدامات ایران در جریان برگزاری کنفرانس بن و همکاریهای غیرمستقیم ایران و آمریکا درنهایت باعث به قدرت رسیدن حامد کرزای شد. او درنتیجه در جریان انتخابات ملی در سال ۲۰۰۴ بهعنوان رئیس جمهوری افغانستان معرفی شد. ایران پس از سرنگونی طالبان در قبال همسایه شرقی خود سیاست محتاطانهای را در پیش گرفت، اما اتخاذ این سیاست باعث قطع همکاریهای مشترک نشد. علاوه بر همکاریهای تجاری-اقتصادی، تهران و کابل در زمینه تهدیدهایی مشترک نیز با یکدیگر همکاری میکنند. مبارزه با قاچاق مواد مخدر چالشی جدی برای هر دو کشور محسوب میشود. افغانستان بهعنوان تولیدکننده و ایران بهعنوان شاهراه اصلی عبور مواد مخدر از شرق به غرب شناخته میشوند. از اینرو یکی از راههای مقابله با تهدید موادمخدر در جهان، همکاریهای امنیتی دو کشور در این زمینه است.
ایران در تمام سالهای پس از طالبان، دغدغه ثبات و امنیت در افغانستان را داشته است؛ بنابراین همکاریهای امنیتی دو کشور تنها به مبارزه با موادمخدر خلاصه نمیشود. مبارزه با تروریسم نیز از دیگر محورهای همکاریهای میان این دو قلمداد میشود.
همپیمان سعودی، همسایه ایران
علاوه بر کابل، تهران در برنامه سیاست خارجیاش توجه ویژهای به اسلام آباد دارد. مهمترین مانع در روابط ایران و پاکستان، اتحاد سنتی موجود میان این کشور و عربستانسعودی است. اسلامآباد و ریاض علاوه بر همکاریهای اقتصادی، در زمینههای نظامی و امنیتی نیز روابط نزدیکی با یکدیگر دارند. از اینرو پاکستان سالها سیاست مستقلی را در مواجهه با ایران دنبال نمیکرد و اغلب در پی اجرای خواستههای عربستانسعودی بود. هنری میر، کارشناس و تحلیلگر نشریه «آتلانتیک» در بررسی این موضوع به تلاش پاکستان در جریان مذاکرات هستهای ایران و کشورهای ۱+۵ اشاره کرد و گفت: «اسلامآباد در راستای سیاستهای خصمانه عربستان در برابر ایران قول همکاریهای نظامی هستهای به ریاض داد.» انتصاب ژنرال راحیل شریف، نظامی بلندپایه پاکستانی، بهعنوان رهبر ائتلاف ضدتروریستی که جریانی ضدایرانی است و تحت هدایت عربستان اداره میشود بهعنوان مانعی دیگر در نزدیکی روابط تهران و اسلامآباد شناخته میشود، اما هنری میر در یادداشت خود با اشاره به این موانع معتقد است دو همسایه در سالهای گذشته توانستهاند روابط دیپلماتیکشان را مدیریت کنند. او در این باره رأی مجلس پاکستان در عدم پذیرش پیوستن به ائتلاف عربستان در رابطه با یمن را یادآور شد و نوشت: «روزنامه انگلیسی چاپ پاکستان در آن زمان نقل قولی از مقام ارشد پاکستانی منتشر کرد که گفته بود عربستان همپیمان مهم پاکستان است، اما ایران نیز همسایه و بازیگر مهم منطقهای است و پاکستان باید هر دو کشور را در کنار خود حفظ کند.» ایران و پاکستان همچنین در زمــینههای صــنعتی- اقــتصادی همکاریهای مشترک با یکدیگر دارند. ساخت خطلوله مشترک که گاز طبیعی ایران را از میادین پارسجنوبی به کراچی منتقل میکند، یکی از پروژههای مهم است؛ پروژهای که نقش ایران را بهعنوان تأمینکننده انرژی در منطقه تثبیت میکند و با مخالفت عربستان و ایالاتمتحده روبهرو شده است، اما با وجود این کارشکنیها، دو طرف به همکاریهای تجاری-اقتصادی خود ادامه میدهند.
عصر جدید روابط ایران و هند
روابط هندوستان با ایران در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی سرد بود. در جریان هشت سال جنگ تحمیلی، این کشور از صدام حسین حمایت کرد، اما در دو دهه اخیر با پیشرفت اقتصادی در هند و تبدیل این کشور به قدرت اقتصادی در آسیا، روابط ایران و هند به یکدیگر نزدیک شد. توافق جامع هستهای و اجرای آن نیز باعث شد تا این نزدیکی بیش از پیش افزایش پیدا کند. یکی از کشورهایی که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران پس از توافق هستهای با قدرتهای جهانی، به آن سفر کرد، دهلینو بود. نخستوزیر هند نیز چندی پس از سفر ظریف به ایران سفر کرد و در جریان این سفر، توافقنامههایی که عمدتا اقتصادی بودند، میان دو کشور امضا شد.
یکی از نخستین اقدامات هند پس از رفع تحریمهای هستهای علیه ایران پرداخت ۶ و نیم میلیارد دلار بدهی ناشی از خرید نفت و گاز ایران بود که در سالهای تحریم امکان پرداختشان وجود نداشت. همچنین هند طی موافقتنامهای متعهد شد رقمی معادل ۵۰۰میلیون دلار برای توسعه بندر چابهار ایران سرمایهگذاری کند. همکاریهای اقتصادی ایران با کشورهای جنوب آسیا و حضور در پیمانهای منطقهای در این بخش از آسیا باعث شده است تا طرفین برای منافع ملی خود به ایجاد ثبات سیاسی و اقتصادی نیز کمک کنند. سیاستهای ایران در تعامل با کشورهای آسیایی در سالهای اخیر بهویژه پس از برجام مبتنیبر برنامههایی بوده است که منافع ملی هر دو طرف را تأمین میکند و بهصورت مستقل، بدون در نظر گرفتن موضوعات فرامنطقهای دنبال میشود. هر چند در برخی موارد این سیاستها به مدیریتی از جنس روابط دیپلماتیک با پاکستان نیاز دارد.
https://asemandaily.ir/post/2171
ش.د9603758