تاریخ انتشار : ۱۸ دی ۱۳۹۶ - ۰۶:۵۸  ، 
شناسه خبر : ۳۰۸۳۲۶
پایان عصر طولانی شک به روس‌ها

(روزنامه مردم‌سالاري ـ 1396/08/11 ـ شماره 4454 ـ صفحه 13)

سفر روز چهارشنبه ولادیمیر پوتین و الهام علی‌اف روسای جمهور روسیه و آذربایجان به تهران از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. این سفر در حالی صورت می‌گیرد که داعش آخرین نفس‌های خود را در خاور میانه می‌کشد و تا مرگ قطعی این گروه تروریستی و ورود به خاورمیانه بدون داعش فاصله‌ای نداریم و از سوی دیگر همکاری‌های اقتصادی ایران و روسیه نیز تا ورود به مراحل راهبردی فاصله چندانی ندارد. از سوی دیگر حضور رئیس‌جمهور آذربایجان در تهران، که از قضا روابط نزدیکی نیز با آمریکا و رژیم صهیونیستی دارد، نشان می‌دهد که پروژه ایران‌هراسی ترامپ، کسی جز خود او، نتانیاهو و محمد بن سلمانِ سعودی‌ها را جذب نکرده است.

به گزارش مردم‌سالاری آنلاین، روابط سیاسی بین ایران و روسیه در بهترین حالت در تاریخ معاصر این دو کشور از زمان سلسله قاجار تاکنون قرار دارد. روس‌ها در زمان قاجار عمدتاً توسط مردم ایران چون یک نیروی مهاجم شناخته می‌شدند و اگرچه عمدتاً روابط خوبی با دربار داشتند اما هیچ‌گاه سایه شک و تردید نسبت به آن‌ها، کنار نرفت. بعد از انقلاب بلشویکی در سال 1917 در روسیه نیز عملاً رابطه خوبی بین دولت‌های ایران و شوروی برقرار نبود و در نهایت محمدرضا شاه پهلوی الگوی اتحاد با غرب و ممانعت از گسترش نفوذ شوروی را دنبال کرد.

در سال‌های اولیه پس از انقلاب 57، ایران و شوروی چندان رابطه حسنه‌ای با یکدیگر نداشتند تا این که در پایان جنگ تحمیلی و سپس فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، دوران تازه‌ای از روابط دو کشور رقم خورد. با این حال این دوران تازه نیز بیش از همه مُهر شکاکیت بر پیشانی آن خورده بود: روس‌ها در نیروگاه اتمی بوشهر فعال بودند اما همزمان در پرونده هسته‌ای ایران نقش منفعلی داشتند و سال پشت سال، با آمریکا و اروپا در تصویب قطعنامه‌ علیه ایران در شورای امنیت، همراهی می‌کردند.

اما در سالیان اخیر برای نخستین بار در بیش از 200 سال گذشته سایه شک و تردید تا حد زیادی از روابط ایران و روسیه زدوده شده است. گرچه دیوار شک و تردید هنوز به تمامی فرو نریخته، اما هیچ دورانی را سراغ نداریم که ایران و روسیه این‌چنین (حداقل در حوزه سیاسی) به هم نزدیک بوده باشند. اوج همکاری‌های ایران و روسیه را در بحران سوریه شاهد بوده‌ایم و حالا که داعش آخرین نفس‌های خود را در عراق و سوریه می‌کشد باید دید الگوی همکاری‌های تهران و مسکو به چه سمتی سوق پیدا می‌کند. نابودی داعش، توجیه وجود ائتلاف آمریکایی برای مبارزه با داعش را از بین می‌برد و دولت ترامپ بهانه‌های بسیار کمتری برای حضور در عراق و سوریه خواهد داشت. ایران و روسیه، برنده تحولات میدانی در سوریه بوده‌اند و توانسته‌اند پروژه نابودی دولت بشار اسد را با صبوری و حمایت مداوم از دولت این کشور به شکست بکشانند. ترکیه که سال‌ها از این پروژه دفاع می‌کرد، ماه‌هاست راه مذاکره با ایران و روسیه را انتخاب کرده است. بازیگران دیگر، نظیر آمریکا نیز کم کم این حقیقت را درخواهند یافت که با نابودی داعش عملاً زمینه مادی برای دخالت آن‌ها در سوریه و عراق فراهم نیست. ایران و روسیه در این حوزه خود را آماده می‌کنند تا میوه پیروزی در سوریه را بچینند.

از سوی دیگر، در رابطه ایران و روسیه حالا یک الگوی اتحادِ سیاسیِ موقت وجود دارد که می‌تواند در سایر موضوعات مهم منطقه‌ای به کار گرفته شود تا مولفه‌های راهبردی در رابطه ایران و روسیه تقویت شده و به مرور رابطه‌ای راهبردی بین دو کشور شکل بگیرد. همکاری ایران و روسیه در سوریه مدلی است که می‌تواند در مناطقی نظیر شمال عراق، یمن و افغانستان نیز با شیوه‌ها و تاکتیک‌های مشابه یا متفاوتی مورد استفاده قرار گیرد. تنها در صورت تداوم چنین همکاری‌هایی است که می‌توان عنوان «راهبردی» را بر روابط ایران و روسیه حک کرد. در حوزه اقتصادی اما روابط ایران و روسیه از همکاری‌های سیاسی آن‌ها عقب‌تر است. با این حال در این حوزه نیز گشایش‌های مهمی در یکی دو سال گذشته ایجاد شده است. سطح مبادلات اقتصادی ایران و روسیه در سال 2016، افزایش 70 درصدی را تجربه کرد و به 2/2 میلیارد دلار در سال رسید. این میزان از مبادلات اقتصادی هنوز پایین‌تر از ظرفیت‌های اقتصادی دو کشور است و ایران و روسیه قصد دارند سطح مبادلات خود را تا 10 میلیارد دلار در سال افزایش دهند. روابط ایران و روسیه در حوزه‌های متعددی رو به افزایش خواهد گذاشت که مهم‌ترین این حوزه‌ها، انرژی و ترانزیت است. ایران و روسیه بر توسعه کریدور ترانزیتی شمال-جنوب تأکید دارند. این کریدور ترانزیتی از طریق وصل کردن خط آهن ایران به آذربایجان و روسیه، تجارت بین اروپا و آسیا را از طریق خلیج فارس و دریای عمان تسهیل خواهد کرد و بخشی از سهمِ تجارت انجام شده از طریق کانال سوئز را به تصرف خود درخواهد آورد. این کریدور می‌تواند به مسیری برای وصل شدن آسیای میانه و روسیه به آب‌های آزاد تبدیل شود و مسیر دسترسی ایران به اروپا را نیز از انحصار ترکیه خارج سازد. برای ایران، منافع استراتژیک و اقتصادی در این کریدور به هم گره خورده است و علاوه بر این، این کریدور بین‌المللی می‌تواند به بهترین نحو زمینه را برای توسعه مناطق کمترتوسعه‌یافته استان سیستان و بلوچستان فراهم سازد.

در حوزه انرژی نیز روابط ایران و روسیه در ابعاد وسیعی گسترش خواهد یافت. فازهای دوم و سوم نیروگاه اتمی بوشهر، حضور شرکت‌های روس در میادین نفت و گاز ایران، تقویت همکاری‌ها در بخش احداث نیروگاه، قرارداد صادرات نفت ایران به روسیه در حدود 100 هزار بشکه در روز و در نهایت سرمایه‌گذاری روس‌ها در خط انتقال گاز ایران به هند، از جمله پروژه‌هایی است که اجرایی شدن آن‌ها باعث می‌شود تا سطح روابط اقتصادی بین ایران و روسیه، میلیاردها دلار افزایش یابد.

سفر الهام علی‌اف رئیس جمهور آذربایجان به تهران نیز در شرایط فعلی بین‌المللی اهمیت زیادی دارد. آذربایجان روابط بسیار نزدیکی با آمریکا دارد. علاوه بر این، آذربایجان بخش عظیمی از نفت رژیم صهیونیستی را تأمین می‌کند و این رژیم در سالیان اخیر حدود 5 میلیارد دلار سلاح به این کشور فروخته است. علی‌رغم این واقعیات، سفر علی‌اف به ایران نشان می‌دهد که باکو تحت تأثیر سیاست‌های ایران‌هراسی دونالد ترامپ واقع نشده و مسیر همکاری با ایران را انتخاب کرده است. در عمل نیز سطح مبادلات تجاری بین ایران و آذربایجان افزایش قابل توجهی یافته است. حجم مبادلات تجاری ایران و آذربایجان در سال 2016، افزایش 70 درصدی را تجربه کرد و در 9 ماهه نخست سال 2017 نیز افزایش 33 درصدی را تجربه کرده است. این واقعیت‌ها نشان می‌دهد که حتی نزدیک‌ترین شرکای آمریکا نیز در حال نادیده گرفتن سیاست‌های ضدایرانی واشنگتن هستند.

http://www.mardomsalari.net/4454/page/13/25579

ش.د9604183