تاریخ انتشار : ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۰  ، 
شناسه خبر : ۳۰۹۵۱۰
اشاره: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، نهادی علمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، متشکل از تعدادی از اساتید حوزه علمیه قم است که در آغاز تاسیس، با هدف اصلاح و برنامه ریزی برای فعالیت‌های حوزه علمیه، ترویج و گسترش معارف اسلام، در سال 1341ش در قم با محوریت آیت‌الله حسینعلی منتظری و همراهی آیات آذری قمی، ربانی شیرازی و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در سال 1340 تاسیس شد و آیات محمد فاضل‌ لنکرانی، علی مشکینی، ابراهیم امینی، احمد جنتی، ابوالقاسم خزعلی و محمد یزدی نیز از موسسین این مجموعه بوده‌اند. تلاش برای اثبات مرجعیت امام خمینی، مبارزه با حکومت پهلوی، پیشنهاد برپایی حکومت اسلامی و خلع سلطنت، از مهم‌ترین تحرکات سیاسی این نهاد در حکومت پهلوی بود. چنان که حضور اعضای آن در شورای نگهبان و شورای عالی قضائی، دیوان عالی کشور، ریاست مجلس خبرگان، تاثیرگذاری در تعیین مراجع تقلید و... نیز از فعالیت‌های جامعه مدرسین، پس از انقلاب بوده است. این نهاد پس از انقلاب اسلامی به موازات فعالیت‌های گسترده و اثر گذار در حوزه علمیه و خارج حوزه، بخاطر حضور در کانون فعالیت‌های سیاسی به ویژه در انتخابات‌ها، همواره مورد نقد و نظر صاحب نظران نیز بوده است. نشریه حریم امام وابسته به مرقد مطهر امام خمینی اخیراً یکی از شماره‌های خود را به این نهاد اختصاص داده و با چندتن از اعضای جامعه مدرسین گفتگو کرده است که گزارشی از آن تقدیم می‌گردد

(روزنامه جمهوري اسلامي – 1396/05/16 – شماره 10938 – صفحه 9)

روند شکل‌گیری

سابقه شکل‌گیری جامعه مدرسین حوره علمیه قم تحت عنوان «هیئت مدرسین» به سالهای آغازین نهضت امام خمینی بر می‌گردد. آیت‌الله مسعودی خمینی در باره آغاز به کار این هیئت می‌گوید:

«قبل از اینکه نهضت امام شروع شود، شاید سال 38 یا 39، عده‌ای از فضلا و آقایان می‌گفتند حوزه مقدسه قم بایستی در و دروازه داشته باشد! و معلوم باشد چه کسی می‌آید، چه کسی می‌رود، چه درسی می‌خوانند چه کسی درس نمی‌خواند و.... مثلا آقای رشیدپور، آسید ابراهیم خسروشاهی، آقای ربانی شیرازی، آقای امینی اصفهانی، آشیخ علی اصغر مروارید و از این قبیل بودند که بنده هم جزء این‌ها بودم. این‌ها می‌گفتند خدمت آیت‌الله العظمی بروجردی برویم. بعد گفتند آیت‌الله بروجردی نه، سراغ ردیف‌های بعدی برویم. مثل آقای حاج آقا روح الله، آقای گلپایگانی، آقای اراکی، آسید محمد تقی و... و بگوییم حوزه علمیه باید برنامه و چارچوب داشته باشد. بنا شد بنده، آقای رشیدپور و آقای خسروشاهی خدمت آقای حاج آقا روح‌الله خمینی برویم. حاج آقا روح‌الله فرمودند حوزه در اختیار آیت‌الله العظمی بروجردی است و هر چه ایشان تصمیم بگیرند، دیگر ما نباید صحبتی بکنیم و نمی‌کنیم. پیش هر یک از آقایان رفتند همین صحبت را کردند.

این جلسه همینطور ماند تا شاید یک سال و نیم دو سال تا اواخر سی و نه که آیت‌الله العظمی بروجردی فوت شد. بعد از آن، شاه فکر کرد می‌تواند کارهایی را انجام بدهد و لذا انجمن‌های ایالتی ولایتی را تصویب کردند. این موضوع که پیش آمد حاج آقا روح‌الله وظیفه خودش دانست که مقابله کنیم. در ضمن مثل آقای ربانی املشی، آقای فاضل لنکرانی، آقای امینی و... جمع شدند که بایستی از آقای خمینی حمایت کنیم. همچنین آقای ربانی شیرازی، آقای ربانی املشی و عده دیگر همه گفتند جلسه‌ای از آقایان و طلبه‌ها داشته باشیم و ببینیم چه می‌کنیم. از طلبه‌ها به منزل آقای ربانی شیرازی دعوت کردیم. ایشان از کسانی بود که شاید مثل او من سراغ ندارم. محکم و پاقرص بود. آنجا حدود هفتاد طلبه آمدند. آقای خمینی هم در رابطه با انجمن‌ها، به آقایان بلاد نامه‌ها می‌نوشتند که این خلاف شرع و اسلام است. در آن جلسه آقای ربانی شیرازی بنا شد که لجنه‌ای به نام جامعه مدرسین درست شود. آقای یزدی بود، آقای احمدی میانجی بود، آقای میرمحمدی، آقای جنتی بود، آقای خزعلی بود. جلسه بعدی انجام شد و و بنا شد از افراد سطح پایین‌تر دعوت نشود، و از حدود سی چهل نفر دعوت صورت گرفت».

آیت‌الله محمدعلی فیض گیلانی نیز در این باره می‌گوید: «د‌ر آن زمان، بزرگان جامعه مثل آقای مطهری، آقای مشکینی، آقای منتظری و... تصمیم گرفتند‌‌ هیاتی د‌‌اشته باشند‌‌ تا تصمیم‌گیری‌ها با نظر اجتماع باشد‌‌، جامعه باشد‌‌؛ یعنی خود‌‌شان فرد‌ی تصمیم نگیرند‌، بلکه اجتماعی تصمیم بگیرند‌. بنابراین د‌ه د‌وازد‌ه نفر بزرگان اینطور جمع شد‌ند‌ و جامعه تشکیل شد‌. بعد‌ کم کم بزرگان د‌یگر را هم د‌عوت کرد‌ند‌. بعد‌ از چند‌ سالی که جامعه شکل گرفته بود‌، ما وارد‌ جامعه شد‌یم. اسم ما را نوشتند‌، و د‌و هفته یک بار به ما زنگ می‌زد‌ند‌، یا پیغام می‌د‌اد‌ند‌ که شما هم بیایید‌ تا د‌ر مورد‌ تصمیماتی کلی راجع به حوزه بود‌ صحبت بشود‌ و ما هم رای می‌د‌اد‌یم، و اگر نظری د‌اشتیم نظر خود‌مان را می‌گفتیم».

شیوه عضوگیری

ظاهرا تعداد اولیه اعضای هیئت مدرسین دوازده نفر بودند که در سالهای بعد با دعوت از اساتید دیگر افزایش یافت. کیفیت عضوگیری به این شکل بود که آیت‌الله علی مومن می‌گویند: «زمانی که نیاز به جذب نیرو داشتند، کمیسیونی تشکیل می‌شد و در آن کمسیون از افرادی که معرفی می‌شدند، تحقیقاتی به عمل می‌آمد. افراد را از نظر علمی، تقوا، پایبندی به ارزش‌های اسلامی و انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار می‌دادیم. کمیسیون این کار را انجام می‌دهد و وقتی ببینند که این فرد از همه این لحاظ‌ها مناسب هستند، اسم و مشخصاتشان در شورای عالی جامعه مدرسین طرح می‌شدند و اگر در آنجا رای بیاورند، عضو جامعه مدرسین می‌شوند.».

ساختار و جایگاه.

جامعه مدرسین در حال حاضر با هیئت رئیسه و دبیر اداره می‌شود که توسط شورای عالی انتخاب می‌شوند و در این سالها مجمع عمومی نیز طراحی شده است که هر چند یک بار تشکیل می‌شود. فعالیتهاى اصلی جامعه اکنون در چند معاونت انجام مى‏شود که به قرار زیر است: 1 - دفتر جامعه مدرسین؛ 2 - معاونت جامعه و مردم؛ 3 - معاونت جامعه و نظام؛ 4 - معاونت جامعه و روحانیت؛ 5 - معاونت ادارى و مالى. اما جامعه مدرسین تا به این ساختار برسد مسیر طولانی را طی کرده است. آیت‌الله مسعودی در این زمینه می‌گوید: «در اینجا بحث شد که جامعه مدرسین یک اساسنامه می‌خواهد. اساسنامه را به ذمه آقای امینی، بنده، آقای مومن و دیگری که یادم نیست گذاشتند. ما تا حالا بلد نبودیم اساسنامه درست کنیم. فکر می‌کردیم باید یک شرکتی باشد و مدیرعاملی باشد و... اینجور نوشته بودیم. آوردیم در جلسه و لجنه سی چهل نفری. آن روز هم مدیر عاملش را ظاهراً آقای مشکینی قرار دادند، گمان نمی‌کنم قبل از آقای مشکینی کسی بود. بعد از مدتی گفتیم مگر جامعه مدرسین شرکت است که مدیر عامل بخواهد و... باز دوباره رفتیم و یک اساسنامه دیگری به عنوان اساسنامه جامعه مدرسین درست کردیم. دانه به دانه را در خود مجلس نگاه می‌کردند، کسی حرفی داشت می‌گفت این خوب است یا این بد است، این کار را بکنید تا بالاخره اساسنامه اصلی را انجام دادیم».

گرایش سیاسی

یکی از مهمترین موضوعاتی که در باره جامعه مدرسین مطرح است و همواره مورد بحث محافل سیاسی بوده است، گرایش و فعالیت سیاسی جامعه است. از نخستین پرسش‌هایی که در این زمینه مطرح است این است که آیا جامعه مدرسین یک حزب سیاسی است یا نه؟. اعضای جامعه اعتقاد دارند که این نهاد حوزوی یک حزب نیست، آیت‌الله مسعودی خمینی با قاطعیت می‌گوید: «نه حزب، نه گروه، نه دسته. جامعه مدرسین یک مجمع است. البته آن وقت از مدرسین سطح بالای حوزه بودند که به عنوان جامعه مدرسین شکل گرفت». و آیت‌الله غروی نیز معتقد است: «جامعه مدرسین جمعی مشخص با اهدافی مشخصی است. اساسنامه‌ای هم دارد؛ اما طبیعتاً درست نیست که عنوان حزب را به آن اطلاق کنیم. در واقع تشکل فکری برخاسته از حوزه علمیه از زمان مرحوم حضرت امام است. قبل از انقلاب فعالیت‌هایی داشته و بعد از انقلاب توسعه بیشتری پیدا کرده است؛ لذا حزب نیست، اما مجموعه‌ای معین با اساسنامه مشخصی است».

پرسش بعدی در باره عملکرد سیاسی جامعه مدرسین این است که آیا جامعه مدرسین به معنای خاص سیاسی و به اصطلاح امروزی جناحی عمل می‌کند یا نه؟ بارزترین جایی که شائبه کار جناحی دارد، انتخابات‌ها و معرفی کاندیدای خاص است که عمدتاً حمایت از کاندیدای خاص به ویژه در ریاست جمهوری نشانه عمل جناحی نیز می‌باشد. در این مجموعه مصاحبه‌ها آیت‌الله مسعودی خمینی معتقد است، معرفی کاندیدای خاص به معنای طرفداری از یک جناح خاص است و نباید از سوی جامعه مدرسین صورت گیرد: «من قبلا هم عرض کردم جامعه مدرسین باید به تمام معنا ورود مردم را به انتخابات تشویق کند. اما فرد خاصی را تعیین نکند و تشویق نکند. چون ممکن است مردم به این فرد خاص همانطور که امسال بود، رای ندهند. آن وقت حیثیت جامعه مدرسین زیر سوال می‌رود. لذا ما با جامعه مدرسین و جامعه روحانیت تهران همکاری زیاد داشتیم.

به نظر من نبایستی فرد را تعیین کنند. ولی مردم را برای شرکت در انتخابات تشویق کنند. مراجع از کاندیدای خاصی حمایت نمی‌کنند. در واقع شان حوزه حفظ می‌شود. اگر افراد دیگر، شخصی را تعیین کنند، شخصیت آن چنانی نیستند و مشکلی ندارد. ولی جامعه مدرسین یا مراجع تقلید نباید فرد را بگویند. بلکه از کل انتخابات و انقلاب پشتیبانی کنند.. وی می‌افزاید: «توصیه‌ام این است که جامعه مدرسین به هیچ وجه من الوجوه نباید معلوم بشود که طرفدار یک جناح است، طرفدار یک فرد است، طرفدار یک شخص است، فقط بایستی به طور کلی طرفدار انقلاب و اسلام و پیاده شده اسلام باشد. جامعه مدرسین باید برای این کار کند. برای شخص فرد و این‌ها به هیچ وجه کار نکند.

آن جامعه مدرسین اولیه، برای فرد کار نمی‌کرد، فقط برای انقلاب و پیروزی انقلاب بود». آیت‌الله بهشتی هم معتقد است: «این شبهه همیشه بوده است که جامعه مدرسین با اینکه حزب نیست، اما کار حزبی می‌کند. به نظر من این‌گونه نیست که همه اعضا موافق باشند که جامعه مدرسین کار حزبی اصول‌گرایی انجام بدهد. در جامعیتن افرادی هستند که ناراضی‌اند از اینکه جامعیتن به این صورت عمل می‌کند و نظرشان بر این است که باید فراجناحی عمل کند؛ یعنی به عرصه انتخابات به این نحو وارد نشوند که مردم به چه کسی رای بدهند و به چه کسی رای ندهند.

باید مانند رهبر انقلاب عمل کنند و آن روش را در پیش بگیرند. با توجه به تجربه‌هایی که در دوره‌های پیشین و مختلف حاصل شده است، مصلحت را بر این می‌دانند که به عرصه انتخابات به این نحو ورود پیدا نکنند. بهتر است جامعتین مردم را به شرکت در انتخابات تشویق کنند و به این امر اکتفا کنند. ضوابط و معیارها را برای مردم بیان کنند و رسماً اعلام نکنند که به چه کسی رای بدهند. به نظرم اگر این روش انجام بگیرد، خیلی بهتر است. البته به نظرم جامعه مدرسین باید به مسائل سیاسی ورود پیدا کند، اما نه به این صورت. نظر بنده این است که صلاح نیست به این نحو وارد عرصه سیاسی بشود. در انتخابات باید ضوابط و معیارهای فرد اصلح را ذکر کنند و مردم را برای شرکت در انتخابات تشویق کنند؛ یعنی همان روشی که رهبری انقلاب دارند.

به نظر من این کار اولویت دارد. اما اینکه روی شخص خاصی سرمایه‌گذاری بشود و نتیجه آن منفی باشد، به نظر می‌آید که به مصلحت جامعه مدرسین و بلکه جامعتین نیست». وی اضافه می‌کند: « انتقادم به جامعه مدرسین همان است که عرض کردم. به نظرم جامعه مدرسین نباید دخالت مستقیمی در عرصه سیاسی و انتخابات داشته باشد و از نامزد خاصی حمایت کند. بهتر است جامعه مدرسین پدرانه ارشاد خود را نسبت به مسئله انتخابات بیان کند و مردم را به شرکت در انتخابات تشویق نماید و معیارها را تبیین کند. نقد من به جامعه مدرسین همین است و نقد دیگری به این نهاد ندارم.».

در مقابل آیت‌الله علی مومن معتقد است: «نظر شخصی من این است که وقتی جمع کثیری از متدینین در حالت تحیر به سر می‌برند و نظر دادن جامعه مدرسین در آن‌ها تاثیر می‌گذارد، باید نظر خودشان را اعلام کنند. متدینین را باید از تحیر بیرون بیاوریم؛ حتی اگر پنج میلیون نفر باشند. اگر چهل میلیون رایشان کسی دیگری باشد، آن پنج میلیون نباید در تحیر به سر ببرند؛ حتی اگر در اقلیت باشند. هدف جامعه مدرسین از اعلام حمایت از فرد خاص این است که متدینین را از تحیر در بیاورد. به نظرم آن دسته از مومنانی که واقعاً به دنبال رای و نظر روحانیت هستند، حمایت جامعه مدرسین می‌تواند بر آن‌ها تاثیرگذار باشد». وی می‌افزاید: «از نظر من هیچ یک از این موضع‌گیری‌های جامعه مدرسین جناح‌بندی سیاسی نیست. همان‌طور که عرض کردم، جمعی متدین که دغدغه پیشرفت اسلام و حوزه علمیه را دارند گرد هم آمدند و نظری را مطرح می‌کنند.

ممکن است گاهی هوای نفس هم بر انسان غلبه کند، اما روی هم رفته این جمع، جمعی متدین است؛ یعنی واقعاً خوبی‌ها و بدی‌های اصل اعلام حمایت از فردی خاص را بررسی می‌کنند که آیا خوب است که از فردی اعلام حمایت کنیم یا خیر. کما اینکه در این دوره همین کار را کردند. بعد از اینکه این نظر به رای گذاشته می‌شود، بعد خوبی‌ها و بدی‌های نامزدها را تک تک بررسی می‌کنند. من نمی‌گویم که اعضای جامعه مدرسین اشتباه نمی‌کنند. هر کسی در مقام بررسی ممکن است خطا کند. پدرها وقتی می‌خواهند دخترشان را شوهر بدهند، می‌روند درباره پسر و خانواده آن تحقیق می‌کنند. گاهی در همین تحقیق‌ها هم ممکن است انسان اشتباه کند؛ اما بر اساس آنچه تشخیص می‌دهد عمل می‌کند. جمعی که بنده در جامعه مدرسین دیدم، همگی متدین هستند.». به اعتقاد ایشان: «اگر سیاست را امری در مقابل اسلام می‌پنداریم، به نظرم اصلاً کار بسیار اشتباهی است که وارد آن بشویم؛ اما اگر سیاست ما عین دیانت ما باشد، لازم و ضروری است که به آن بپردازیم. به نظر من سیاستی که مدنظر نظام اسلامی، جامعه، رهبر معظم انقلاب و حضرت امام است، عین دیانت ما است.

وقتی از این جهت به سیاست نگاه کنیم و برای انتخابات واقعاً با این دید ورود پیدا کنیم، در واقع وظیفه خود را انجام داده‌ایم. مسئله بعدی این است که ما معتقدیم که از میان چند فرد صالح، اصلح را انتخاب می‌کنیم و این اصلاً به آن معنا نیست که اگر آن اصلح انتخاب نشد، دیگر نامزدها از نظر ما شایسته این مقام نیستند. معمولاً از فردی حمایت می‌کنیم که از نظر ما از هر لحاظ بهتر می‌تواند امور دینی و دنیوی افراد جامعه را به مرحله اجرا درآورد. حتی ممکن است همان شخص اصلح از نظر ما عیوب و نواقص زیادی داشته باشد و نتواند صددرصد توقعات ما و جامعه را برآورده کند، اما به هر حال وقتی قرار است فردی را انتخاب کنیم، از میان تعداد افرادی که هر کدام بیش از هزار عیب دارند، آن فردی را انتخاب می‌کنیم که کمتر از دیگران عیب داشته باشد. در اول انقلاب اگر از میان جلال‌الدین فارسی و بنی‌صدر یکی را باید انتخاب می‌کردیم، انتخاب ما جلال‌الدین فارسی بود. صحبت بر سر این مسئله است. در همه دوره‌ها مسئله ما انتخاب اصلح است.

اعتبار سیاسی جامعه مدرسین

یکی از پرسش‌های اصلی که در باره عملکرد سیاسی جامعه مدرسین مطرح است آن که، حال که جامعه جناحی عمل می‌کند، آیا این عملکرد موجب کاهش اعتبار جامعه مدرسین شده است یا نه؟.

آیت‌الله فیض گیلانی از اعضای قدیمی جامعه نگاه منفی به این قضیه دارد و می‌گوید: «د‌ر د‌وران قبل از انقلاب، جامعه نقش اساسی د‌اشت، ولی جامعه امروز، نقش اساسی ند‌ارد‌. بلکه نقش فرمانبرد‌اری د‌ارد‌. یعنی از بالا به این‌ها دستور د‌اد‌ه می‌شود‌ شما این کار را بکن. می‌آیند‌ می‌نشینند‌ آن آقا صحبت می‌کند‌، این آقا صحبت می‌کند‌، بعد‌ بالاخره رای می‌گیرند‌ و تصمیم می‌گیرند‌ که چکار بشود‌. د‌ر واقع جامعه الان تصمیم‌گیر هست، ولی تصمیم‌ساز نیست. البته بر مبنای بالا تصمیم می‌گیرند‌ تا خواسته آن‌ها را پیاد‌ه می‌کنند‌. مگر خیلی کار برخلاف باشد‌.». چنان که آیت‌الله مسعودی خمینی اعتقاد دارد که این عملکرد موجب کاهش اعتبار جامعه مدرسین شده است: «بسیار کمتر شده است. برای اینکه افرادی که جزء جامعه مدرسین شدند، افراد نخبه بالا نبودند، و در انقلاب هم شاید نبودند، و اعتبار جامعه مدرسین را از این جهت کم کردند.

لذا مثل من، آقای امینی، آقای کریمی، آقای محفوظی، آقای جوادی و... شرکت نمی‌کنند.». در مقابل آیت‌الله غروی معتقد است اعتبار جامعه مدرسین با این عملکرد ضربه‌ای نمی‌بیند: «به نظر من نه، لطمه‌ای وارد نمی‌کند. جامعه مدرسین تشکل سیاسی مقبول حوزه علمیه و حوزویان است و به نظرم از دیگر تشکیل‌ها هم مقبول‌تر است. اگر برای دیگر تشکیل‌ها چنین هویتی قائل باشیم، جامعه مدرسین از آن‌ها مقبول‌تر است و مورد تایید بزرگان هم هست. البته این را هم عرض کنم، کاری که آدمی در این دنیا انجام می‌دهد، کار بشری است و این‌گونه نیست که در کنار لوح محفوظ قرار بگیرد. مهم این است که آدم عمداً اشتباه نکند. به هر حال گاهی ممکن است کاری انجام بدهد و اشتباه هم بکند؛ این اشتباه کار بشر است؛ گاهی این اشتباه فردی است و گاهی جمعی». وی می‌افزاید: «اعتقاد من بر این است که جامعه مدرسین از گذشته تاکنون اعتبار داشته است؛ اما در باب کمیت آن نمی‌توان این‌گونه اظهار نظر کرد، بلکه باید نظرسنجی‌ معتبری در این باره انجام بگیرد تا بتوانیم اظهارنظر علمی داشته باشیم.

جامعه مدرسین یک تشکل مورد تایید علما و مراجع است که گاهی هم ممکن است اشتباه کند. در آن سلایق مختلفی وجود دارد. افراد مختلف هم سلایق خود را مطرح می‌کنند. به هر حال باید به چند صدایی عادت کنیم. چند صدایی که در چارچوب مشخص باشد. برخی از بزرگان هم که شرکت نمی‌کنند انتظار دارند سلایق خودشان حاکم بشود. گاهی هم ممکن است در جلسه مسائلی مطرح بشود که چندان برای ما خوشایند نباشد. گاهی کسی می‌تواند آن‌ها را تحمل کند و گاهی نمی‌تواند. اینکه کسی بتواند گروهی کار کند، هنر خاص خود را می‌خواهد. به هر حال شرایط سنی را هم باید در نظر گرفت».

نکته پایانی این که اگر هم عملکرد سیاسی جامعه مدرسین اعتبار آن را کاهش نداده باشد، قطعاً نمی‌توان انکار کرد که جامعه مدرسین امروزی، جامعه مدرسین اولیه نیست و بسیاری از بزرگانی که موسس جامعه بوده‌اند، امروزه یا در قید حیات نیستند و یا به علل مختلف در جلسات آن شرکت نمی‌کنند. آیت‌الله مسعودی در این باره می‌گوید: «این خودش بحث مفصلی است که من نمی‌توانم بگویم، نباید بگویم. برای اینکه جامعه مدرسین را نمی‌خواهم تضعیف کنم. وقتی جامعه مدرسین تشکیل شد، تا وقتی پابرجا بود، حتی از کارهای امام هم به امام اظهار نظر می‌کردند، و می‌گفتند این کار کار درستی هست یا نیست. امام هم این‌ها را قبول داشت. همه صاحب نظر بودند، همه صاحب فکر بودند، همه بحث می‌کردند».

http://jomhourieslami.net/?newsid=143533

ش.د9604710