تاریخ انتشار : ۰۷ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۷:۵۰  ، 
شناسه خبر : ۳۰۹۹۲۹
عبد‌ا... ناصری در گفت‌وگو با «آرمان»:
مقدمه: هرسال در ایام دهه فجر، مسئولان و چهره‌های سیاسی و آحاد ملت به فکر تجدید پیمان با آرمان‌های امام(ره) و انقلاب می‌افتند و در این دهه همگان به مرقد مطهر امام خمینی رفته و در آنجا بیعت خود را احیا می‌کنند. اما باید در عمل هم این تجدید پیمان مشخص شود. به نحوی که ما هرساله باید شاهد تحقق یکی از این آرمان‌ها باشیم و درواقع از دل شعارهای ۵۷، اهدافی برای آینده ایران کشف کرده و مسیر را با صلابت پیش بگیریم. ایران امروز به عقیده بسیاری از بانیان انقلاب، از آرمان‌های اولیه و شعارهای خود فاصله گرفته‌است. مشارکت کم زنان در عرصه‌های اجتماعی و کم دیدن جوانان در بحث اشتغال از مصداق‌های این فواصل است. مقامات دولتی و سایر نهادهای اداره کشور در این برهه حساس موظف هستند که به‌جای پیشبرد اهداف جناحی و تک سویی، به رشد کل کشور بیندیشند و در همین راستا برای پیگیری مطالبات بحق مردان و زنان و تمامی اقشار جامعه گام بردارند. پیرامون این مباحث و چگونگی حل این معضلات، همچنین نشانه‌گذاری اهداف کوتاه مدت و بلندمدت ایران، «آرمان» با عبدا... ناصری تحلیلگر مسائل سیاسی و مشاور رئیس دولت اصلاحات، به گفت‌وگو نشسته که در ادامه خواهید خوانید.
پایگاه بصیرت / فاطمه رضایی

(روزنامه آرمان ـ 1396/11/18 ـ شماره 3537 ـ صفحه 6)

* با وجود اینکه امروز در آخرین سال از دهه چهارم انقلاب اسلامی هستیم، آیا آرمان‌های امام و انقلاب محقق شده است؟ تا چه حد با این آرمان‌ها فاصله داریم؟

** باید اعلام کنم که متاسفانه امروز از آرمان‌های اوایل انقلاب قدری فاصله گرفته‌ایم. اگر مانیفست انقلاب را برمبنای همان شعار معروف «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» قرار دهیم، متوجه خواهیم شد. شرح آن بدین گونه است که امروز ما در زمینه استقلال تقریبا به هدف انقلابی خود رسیده‌ایم الحمد‌ا... اما باید گفت در بخش آزادی بیان و عقیده بدون برخورد نظام و جمهوریت که مبنای اداره کشور رأی مردم باشد و همچنین در مساله اسلامیت که جامعه براساس آن اداره شود، ضعیف عمل کردیم. چراکه برخی از رفتارها باعث دین‌زدگی در جامعه شده که به وضوح قابل مشاهده است. قرار بود اداره جامعه براساس اسلام باشد ولی ما در جزء و کل شاهد رفتار برخی افراد و نهادها هستیم حرف و عمل آنها یکی نیست. برخی از متولدین انقلاب هم این ایرادات را وارد می‌کنند. البته که این اعتراضات بعضا مشروع و بحق است و باید به آن رسیدگی شود. مطالباتی در حوزه اقتصاد کل و معیشت مردم، اشتغال جوانان و تمامی مطالبات سیاسی و خواسته‌های فرهنگی آنها پیگیری جدی نیاز دارد. باوجود اینکه اکثریت مردم ما در حفظ این انقلاب متحد هستند و حرفشان براندازی نیست، اما در عین حال خواسته‌شان مبنی بر اعمال شعارهای انقلابی در زندگی کاملا بجاست که باید پاسخ درستی به آن داده شود. دلایل عدم رعایت این شعارها جای بحث دارد ولی به طور کلی باید گفت اگر امروز در مواردی با آرمان‌ها تفاوت و فاصله ایجاد شده، باید از بین برود.

* عده‌ای بحث طرح سوال از رئیس‌جمهور را با طرح سوال در سال ۹۰ پیوند می‌دهند و معتقدند کار آقای احمدی‌نژاد در آن سال یک تابوشکنی بود که امروز دکتر روحانی نمی‌تواند این کار را بهتر انجام دهد. آیا با این ادعا موافقید؟

** جدا از بحث قابل مقایسه بودن یا نبودن این دو مورد به طور کلی باید اشاره داشت زمانی که حقی داده می‌شود نباید نقض شود. وقتی به نمایندگان مجلس این اجازه داده می‌شود که در شرایط ویژه‌ای از رئیس‌جمهور بنابر عملکردش سوال بپرسند، باید این حق را محترم شمرد و نباید مانع شد. درکل هیچ مقام یا مسئولی نباید از دفاع فرار کند و اجازه پرسش را به مخاطبان که اینجا وکلای مردم هستند سلب کند، پس اگر نمایندگان محق‌اند که بپرسند این اجازه باید داده شود و در مقابل این یک فرصت طلایی برای رئیس‌جمهور یک کشور است که از خود و راه‌های رفته‌اش دفاع کند و حرف‌های کمترزده شده را بیان کند. اما اگر بنا به همان صحبت‌های کلی سابق و یک‌طرفه باشد، تکرار مکررات است، این مورد هم برای نمایندگان قانع‌کننده نیست و هم اینکه برای دولت هم هزینه‌بر خواهد بود. به نظر بنده نه فقط در دولت، بلکه در تمام دستگاه‌های نظام باید پرسش و پاسخ درخور باشد تا کشور ترمیم شود و به سوی پیشرفت گام بردارد. ولی مقایسه این دومطلب هم جای بحث دارد.

* انتصاب بانوان در پست‌های مدیریتی در وزارت کشور اخیرا دیده شده است. به نظر شما احقاق حقوق بانوان در بخش اشتغال ادامه خواهد داشت؟

** متاسفانه تاکنون ظلم به زنان در حوزه اشتغال بسیار قابل لمس است. تغییرات مثبتی داشتیم که نباید نادیده گرفته شود. با اینکه نمی‌توان گفت زنان در اکثریت دریافت پست‌های مدیریتی کل و جز هستند، اما نمی‌شود فراموش کرد که در دولت اصلاحات این روند بسیار شیب رو به صعودی داشت. بنده به نوبه خود در آن دولت برای اولین بار زنان را به عنوان نماینده در خبرگزاری معرفی کردم و ریشه‌ای شد تا امروزه در دولت دکتر روحانی، وزارت خارجه سفرای زن خود را به خارج از کشور بفرستند. باید اشاره داشت که این مشارکت زودتر از این، در همان دولت اول بعد از جنگ باید نهادینه می‌شد. زنان همان‌طور که در پیروزی انقلاب مشارکت چشمگیر و تاثیرگذاری داشتند، به همان شکل باید در بقای این نظام، پابه‌پای مردان در مسئولیت مدیریتی برحسب شایسته سالاری در اولویت باشند. البته نسلی که انقلاب کرده به دلیل کهولت سن، شاید نتواند مثل سابق فعالیت کند که کاملا معقولانه است. اما نیروی فکر و جسم زنان و مردان جوان و با انگیزه ما باید در راستای پیشرفت بین‌المللی ملی، حتی محلی و منطقه خود همواره به‌کار گرفته شود. از شعارهای مهم و موثر دکتر روحانی هم در روزهای انتخابات ۹۶، احقاق حقوق زنان در اجتماع و اشتغال بود که همین شعار باعث دفاع حداکثری و تمام قد زنان در پای صندوق رأی و در ستادهای انتخاباتی از ایشان شد که حالا همان زنان انتظار رسیدن به آن شعارها را دارند. متاسفانه دولت در این زمینه نتوانست موثر عمل کند ولی امید است که از این به بعد این این مشارکت شکل گیرد و ازمسئولیت‌پذیری و پاکدستی و انگیزه زنان در پیشبرد جامعه اسلامی استفاده شود. چراکه زنان در بسیاری از پست‌ها ثابت کردند که حتی از مردان هم مسئولانه‌تر و پاکدست‌تر هستند. البته نباید جو فشار بر دولت را فراموش کرد، دولت به تنهایی در این زمینه نقش ندارد و تفکر حاکم بر جریان اصولگرایی، باقیماندگان دولت دهم و سایرین معتقدند که وظیفه اولیه زنان در واقع همان خانه‌داری و فرزندداری است، درصورتی که نباید فراموش کرد این سخنان به‌طور قطع ظلم به زنان است. خداوند به‌جز تفاوت‌های بیولوژیکی، هیچ فرقی بین زن و مرد قائل نشده و ما هم نباید بین این تساوی خدایی فرق بگذاریم. زنان باید با دریافت مناصب مهم در اجتماعشان، سلامت نفس خود را همراستای مردان برای جامعه به‌کار گیرند تا جامعه حمایت عمومی را پشت خود حس کند و به جلو برود.

* اخیرا یکی از امامان جمعه اذعان داشته که نماز جمعه از بخش روشنگری خارج شده و به دلیل لعن فرستادن به اشخاص در تریبون‌های خود، رنگ و بوی تشریفاتی گرفته است. شما این اظهار نظر را چگونه می‌بینید؟

** بیاناتی از این قبیل بسیار زودتر از اینها باید گفته می‌شد. خوب است نگاهی به نماز جمعه اوایل جنگ با آن میزان روشنگری و پرداخت به مسائل محلی مردم بیندازیم. متوجه خواهیم شد که امروز شرایط چگونه است. در آن دوران ائمه جمعه در تریبون‌های خود بیشتر به مسائل آن منطقه می‌پرداختند و روشنگری اخلاقی در این مسائل به شکل قابل لمسی مطرح می‌شد. امروز اما اغلب از یک جریان خاص جانبداری می‌شود. اطلاعات را از طریق بولتن‌های مشخص شده به صورت سراسری دریافت می‌کنند که نحوه بیان یک موضوع از طرف تمام امامان جمعه در یک زمان خاص، برآمده از همین بولتن‌های یک شکل است. اما برخی اجازه نمی‌دهند مسائل تقلیدی از تریبونشان اعلام شود و جزئیات محل اطراف خود را بیشتر شناخته و راجع به همان معضل خطبه می‌خواند. جانبداری باعث شده تریبون هم فرم جناحی به‌خود بگیرد و پویایی خود را از دست بدهد، به‌تبع آن نمی‌توان در آن تحت عنوان فرهیختگان تریبون، با جهان و سراسر کشور و حتی محله‌ها هم ارتباط مثبتی گرفت.

* این روزها تریبونی‌ که باید همه‌جانبه باشد، با نشان دادن چهره‌های انقلابی تنها از یک جریان، به طوری که اصل انقلاب را برعهده و بر دوش آنان بداند، بوی مصادره انقلاب را در هوا پراکنده می‌کند. ارزیابی شما چیست؟

** صدا‌وسیما در این دو دهه قوی عمل نکرده و من هم نسبت به نوع عملکرد آن نمی‌توانم نمره قابل قبولی بدهم. اگر دیده شود که مردم به رسانه‌های دیگر جذب می‌شوند و آنها مخاطب بیشتری جذب می‌کنند، باید پرسید دلیل این روی برگردانی از رسانه ملی چه می‌تواند باشد؟ به دنبال این اتفاق، رسانه به مرور جذابیت خود را چه برای داخلی‌ها و چه برای افراد خارج از ایران، از دست می‌دهد. مردم عادی فقط جذب برنامه‌های سرگرمی شده و نسبت به برخوردها و رفتارهای جناحی حساسیتی نشان نمی‌دهند اما در صورتی که این روش ادامه داشته باشد آنها هم مانند نخبگان جامعه زده خواهند شد. متاسفانه بعد از سال‌های جنگ، همه تلاش بر این قرار گرفت تا از جناح و جریان خاصی دفاع شود، به همین دلیل تمام برنامه‌ها و تحلیل‌ها برآن اساس چیده شد. نسبت به قضایای اخیر هم حاشیه‌های فراوانی ایجاد شد و به نظر می‌رسید که اهمیتی برای تلطیف فضا قائل نیستند. البته در بخش سرگرمی که قبل از این اشاره کردم هم باید گفت تا همین اواخر شبکه خانگی با تلویزیون قابل مقایسه نبود ولی خوشبختانه برنامه‌هایی مثل دورهمی و... توانست این رسانه را به‌لحاظ سرگرمی نجات دهد. باید اشاره داشت که بعد از اتمام مدیریت آقای لاریجانی به هیچ عنوان مدیریت یکپارچه‌ای در صداوسیما ندیدیم و به همین دلیل است که از مدیران آن نمی‌توان انتظار داشت. چراکه افراد دیگری مسئول تعیین مسیر رسانه هستند و همه مشکلات به گردن مدیران نیست، بنابراین بنده به نوبه خود انتظار ویژه‌ای ندارم. با توجه به وظیفه این رسانه برای همگرایی و مفاهمه، اخلاق اجتماعی، گفت‌وگوی ملی و سایر این موارد نتوانسته چنان که باید درست عمل کند. پس به عنوان کارشناس این موضوع، موافق رتبه قبولی نیستم.

* جوانان امروز با جوانان انقلاب تفاوت زیادی دارند و بعضا به افرادی که انقلاب کردند اعتراض دارند و انقلاب را راه حل پیشرفت نمی‌دانند. چگونه باید از آرمان‌های انقلاب برای جوان امروز سخن گفت؟

** دلیلی وجود ندارد که نگاه جوانان درباره انقلاب مانند همان نسل باشد. نسل جوان توانایی آن را دارد که بایک نگاه کلی، ضرورت‌ها را در تاریخ کشف کند و با تکیه برعقل آنها را اجرایی کند. اما مشکل اینجاست که جوان امروز از جامعه ناامید است و حس می‌کند این فضا برای او ناکارآمد است. درصورتی که اگر مطالبات بحق او را بشناسیم و در راستای برطرف شدن نیازش تلاش کنیم ناخودآگاه او را به سمت خود هدایت می‌کنیم. قطعا این پیگیری بسیار سخت خواهد بود و صرفا هم شامل دولت نمی‌شود و مستلزم آن است که همه نهادها درکنار هم موازی با دولت و با انسجام تمام، به رفع این نیازها بپردازند. متاسفانه امروز ما نمی‌توانیم بگوییم سیستم مدیریتی ما در انسجام است چراکه گاهی در مدیریت‌ها تفاهم و انسجام دیده نمی‌شود. کاری که باید انجام شود این است که برعکس پندار امروزی جوانان، نظام و سیستم اداره کشور را به سمت کارآمدی بیشتر و دوری از فساد پیش برد و این تنها با اراده کلی جامعه و سیاستمداران و مسئولان قابل اجراست. اگر این معضلات را برطرف کنیم باور کنید جوان با نهایت وجود به انقلاب و آرمان‌هایش نزدیک خواهد شد و در این راه تردیدی در خود به‌وجود نخواهد آورد.

* بهتر نیست مطالبات مردمی در قالب احزاب و درآن چهارچوب بیان شود؟

** قطعا بیان مطالبات در قالب احزاب بسیار مثمر ثمرتر خواهد بود تا اینکه هرفردی به تنهایی به بیان مطالبات بپردازد. مردم می‌توانند حزب نزدیک به مطالبات خود را دریافته و در قالب آن حزب و قوانین موجود، خواسته خود را بیان کنند و همین‌طور از حزب انتظار داشته باشند که در پیگیری آن مطالبات تلاش کند. البته این احزاب گرایی باید مانند کشورهای توسعه یافته در بدنه جامعه نهادینه شود به‌صورتی که مردم با دیدن تلاش وافر احزاب برای به‌دست آوردن برخی خواسته‌ها شور و شوقی که باید را در خود احساس کنند و خودبه‌خود به آن جریان بپیوندند. حرکات غیرحزبی طبیعتا نمی‌تواند برد مناسبی داشته باشد و بعضا موجب تخریب ساختار کلی خواهد شد که ما به هیچ وجه این را نمی‌خواهیم. چراکه نهایتا منجر به هرج‌ومرج خواهد شد. بیان خواسته‌ها باید در قالب احزاب به شکل مدنی خود بیان شود و البته احزاب باید در جامعه مدنی روند خود را مشخص کنند.

* آیا به نظر شما بهتر نیست به موازات موفقیت‌ها در سیاست خارجی به سیاست داخلی هم پرداخته شود؟

** دستگاه دیپلماسی کشور، دستگاه عاقلی است و دنیارا به خوبی می‌شناسد و سعی می‌کند شکاف بین ایران و آمریکا را در جهان جا بیندازد. از این نظر ضعفی در دستگاه دیپلماسی نیست بلکه در آن عواملی است که بیرون از کشور در جریان رخنه کرده و این عقلانیت دیپلماسی را تقریبا خنثی می‌کند. درست مثل روابط ما با کشورهای همسایه مثل عربستان که امروز در شرایط مساعدی نیست‌.فرهنگسازی این کار باید شکل بگیرد. سیاست خارجی باید صرفا به روابط بپردازد و پیگیری فرهنگ را به وزارت فرهنگ‌وارشاد باید سپرد. ولی درمورد کلیت سوال که پرداختن به سیاست داخلی است باید بگویم درست است. سیاست داخلی و خارجی را به‌جای آنکه در عرض هم باشند، نباید در طول اهداف قرار داد. همان‌طور که وزارت خارجه در سیاست‌هایش درست عمل کرده، وزارت اطلاعات و وزارت کشور هم به‌خوبی می‌توانند سیاست داخلی را با کمترین هزینه سر و سامان دهند. البته به نظر می‌رسد آقای وزیر ذاتا روحیه توسعه طلبانه‌ نداشته و به تحزب‌گرایی به معنای واقعی کلمه هم بی‌اعتقاد است و این عدم علاقه به توسعه‌گرایی باعث می‌شود که سیاست داخلی گسترش پیدا نکند و تقریبا درجا بزند. در دولت‌های قبل از اصلاحات مرحوم آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی در آن موقعیت با ایجاد انتخابات شورای شهر و روستا مخالف بودند به آن دلیل که این شوراها امکان داشت در دولت پارازیت‌هایی ایجاد کنند. ولی آقای تاجزاده وزیر کشور دولت اصلاحات در اولین اقدام خود انتخابات شورای شهر و روستا را بنیان نهاد که تا امروز هم ادامه داشته و اگر ضعفی هم به این دستگاه وارد می‌شود، به دلیل آموزش نادرست آن به دوره‌های بعد است وگرنه نفس شورا بهترین راه ارتباط با اجزای نظام است. امید بنده برآن است که دکتر روحانی همچنان مثل جریان برجام که در مقابل تمام مخالفت‌ها ایستاد و رنگ نباخت، محکم و استوار راه خود را در پیش گرفت، در مورد سیاست داخلی کشور هم کوتاه نیاید و پرچمدار توسعه داخلی جامعه شود که در صورت تحقق این ماجرا، دولت به هدف بزرگی دست یافته و گام بلندی نه فقط در راستای دولت خود، بلکه در راستای پیشرفت تمام نظام و قوت گرفتن ایران برداشته است. همچنین می‌توان اظهار کرد که این عمل به قدرت‌بخشی به دولت و بالابردن توان و همچنین اعتبار آن می‌افزاید که این خود تاثیر مثبتی در وجهه ایران در فضای بین‌المللی هم خواهد شد.

http://www.armandaily.ir/fa/news/main/212802

ش.د9604953