(روزنامه جوان ـ 1396/11/21 ـ شماره 5308 ـ صفحه 6)
در بين كشورهاي عربي كه برخي از آنها نيز ادعاهاي پرطمطراقي را يدك ميكشند، اين تنها لبنان است كه با چنين اقتداري با رژيم صهيونيستي برخورد ميكند. مصر كه زماني رهبر جهان عرب محسوب ميشد حتي نتوانست در برابر ادعاهاي ارضي عربستان درباره دو جزيره استراتژيك تيران و صنافير واقع در يك منطقه سوقالجيشي درياي سرخ در نزديك تنگه فوقاستراتژيك بابالمندب مقاومت كند و آنها را دو دستي به اين كشور بخشيد و علاوه بر آن در برابر درخواست رژيم صهيونيستي و دولت ترامپ براي تحويل بخشهايي از اراضي سينا به فلسطينيها در ازاي تصاحب كامل اراضي كرانه باختري از سوي اين رژيم نيز هيچ مقاومتي نكرده و امكان اينكه بخشي از صحراي سينا نيز در چارچوب معامله قرن وجهالمصالحه قرار گيرد، وجود دارد. به همين ترتيب ديگر مدعي رهبري جهان عرب يعني عربستان نيز اكنون خود به بلاي جان اعراب تبديل شده است و در آتش جنگهايي كه عربستان چه به صورت مستقيم در يمن و چه به طور غيرمستقيم در سوريه و ليبي روشن كرده است ميسوزند و علاوه بر اين خنجري كه جناح كودتاگر حاكم بر رياض به رهبري محمد بن سلمان بر پيكره فلسطين زد در طول تاريخ بيسابقه بوده است. در چنين شرايطي اين تنها لبنان است كه با اتخاذ چنين مواضع مقتدرانهاي توانسته است آبروي جهان عرب را بخرد و وجهه و اعتبار آن را حفظ كند. اما سؤال اين است كه لبنان اين اقتدار را از كجا به دست آورده آن هم در شرايطي كه نه مانند مصر صاحب بزرگترين ارتش عربي است و نه مانند عربستان داراي دلارهاي بادآورده نفتي كه بتواند مواضع ديگر كشورها را بخرد و از اين طريق براي خود اعتبار و وجهه درست كند.
پاسخ را ميتوان در يك كلمه و جمله خلاصه كرد و آن اينكه لبنان حزبالله و جنبش مقاومت را دارد كه توانست ارتش صهيونيستي را به پايان اشغال جنوب لبنان وادار كند و اسراي اين كشور را از زندانهاي اين رژيم آزاد سازد و در عين حال در جنگ سال 2006 اولين شكست تاريخي را بر ارتش رژيم صهيونيستي وارد سازد كه تا پيش از آن هيچ ارتش عربي موفق به اين كار نشده بود. اكنون هم كه رژيم صهيونيستي قصد دارد با احداث ديوار مناطق مورد اختلاف مرزي را به نفع خود تمام كند يا مانع از اين ميشود كه لبنان بتواند از بلوك نفتي خود در جنوب اين كشور همانند ساير بلوكها بهرهبرداري كند، اين حزبالله است كه قادر است هم جلوي احداث ديوار را در مناطق مورد اختلاف بگيرد و هم اينكه مانع از حمله احتمالي رژيم صهيونيستي به حوزه نفتي و گازي بلوك 9 در جنوب اين كشور شود. البته همچنان كه در بيانيه ارتش لبنان نيز آمده در خط مقدم هر گونه برخورد احتمالي ارتش خواهد بود اما جنبش مقاومت و حزبالله نيز در كنار و همراه آن براي دفاع از تماميت ارضي و منافع ملي لبنان وارد عمل خواهند شد كمااينكه در مورد مبارزه با خطر تروريسم تكفيري نيز به همين منوال عمل شد.
هرچند در گذشته رژيم صهيونيستي با كمك متحدان سعودي و امريكايي خود تلاش كرده بود با هدف قرار دادن سلاح مقاومت بين لبنانيها اختلاف و شكاف ايجاد كند اما اكنون كه پاي منافع و امنيت ملي لبنان در ميان است، اين حربه ديگر كارساز نشده است و الان وضعيت به گونهاي است كه همه لبنانيهاي وطندوست ميدانند كه مقابله با مطامع ارضي و اقتصادي جديد رژيم صهيونيستي جز از طريق حمايت از جنبش مقاومت و بودن با حزبالله نيست و اين بدين مفهوم است كه هر چه زمان ميگذرد نقش و جايگاه حزبالله در لبنان عميقتر و وسيعتر ميشود كه اين در همان حالي كه مهمترين پشتوانه و اطمينان براي لبنان و حتي براي حاميان ثبات و صلح در منطقه است به همان ميزان كابوسي براي رژيم صهيونيستي و همپيمانان آن به شمار ميرود.
ش.د9604986