تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۰  ، 
شناسه خبر : ۳۱۰۲۴۲

(روزنامه كيهان ـ 1396/10/14 ـ شماره 21810 ـ صفحه 8)

فروپاشی از درون

رژیم نامشروع اسرائیل اکنون از فساد و شکاف‌های سیاسی و اجتماعی به شدت رنج می‌برد و هرچه زمان می‌گذرد، اعتراضات داخلی نیز علیه این شرایط بیشتر می‌شود.

در این میان، اظهارات برخی سیاسیون صهیونیستی بسیار حائز اهمیت بوده و بازتاب وسیعی در رسانه‌های صهیونیستی داشته است. «تامیر پاردو» رئیس‌سابق دستگاه اطلاعات خارجی رژیم صهیونیستی (موساد) طی سخنانی تاکید کرده است: «جنگ داخلی بزرگ‌ترین تهدید برای موجودیت اسرائیل به شمار می‌رود. بروز اختلافات، آشوب و جنگ داخلی خطراتی به مراتب بزرگ‌تر از تهدید ایران و حزب‌الله و یا گروه‌های فلسطینی برای اسرائیل به همراه دارد.» رئیس‌پیشین موساد حدود یک سال پیش هم در اولین حضور رسانه‌ای خود پس از کناره‌گیری از ریاست موساد گفته بود: «ایران تهدیدی برای اسرائیل نیست، بلکه رشد تضاد داخلی می‌تواند به نابودی اسرائیل منجر شود. هیچ عامل خارجی قادر به مقابله با اسرائیل نیست. تنها تهدید واقعی تضاد در داخل اسرائیل است. اختلافات داخلی ما نتیجه‌ای جز جنگ داخلی ندارد، مسیری که ما در حال حاضر به‌سوی آن در حرکت هستیم. اگر یک جامعه از خط تفرقه و نفرت خود عبور کند، احتمال وقوع پدیده‌ای به نام جنگ داخلی قوت می‌گیرد. این مسئولیت بر عهده همه است تا از بروز اختلاف جلوگیری کنند.»

شکاف اجتماعی و جنگ هویتی

یکی از چالش‌های جدی و درونی جامعه جعلی صهیونیست‌ها، نبود هویتی یکسان و واقعی است. پایه و اساس جامعه سرزمین‌های‌اشغالی بر یک آرزوی دروغ به نام «اسرائیل بزرگ» بر اساس صهیونیسم و اصول آن بنا نهاده و سعی شده جامعه یهودی با هویت و فرهنگ‌های گوناگون از سراسر جهان دور هم نگه داشته شوند. این جامعه ساختگی همواره با جنگ هویتی روبرو بوده است.

رئیس‌ رژیم صهیونیستی طی سخنانی در کنفرانس «هرتزلیا» در سال 2016 به صراحت نگرانی خویش را از این تکثر هویتی و مذهبی میان جامعه صهیونیستی مطرح می‌نماید. او به‌عنوان یکی از سخنرانان اصلی در این کنفرانس، به وجود شکاف و تفرقه گسترده در جامعه این رژیم اذعان کرد که تهدیدی خاموش برای صهیونیست‌ها به شمار می‌آید. وی در این کنفرانس گفت: «جامعه اسرائیل چهره خود را تغییر می‌دهد. این تغییر، هویت ما را به عنوان اسرائیلی تغییر خواهد داد و تأثیر عمیقی بر مسیری دارد که ما از طریق آن خودمان و وطن ملی خود را می‌شناسیم... شاید هنوز بسیاری در جامعه، رسانه‌ها و درون نظام فکر می‌کنند جامعه اسرائیل همین شکل را دارد، اما از آن زمان تاکنون واقعیت به‌طور اساسی تغییر کرده است. هم‌اکنون شهروندان ما 38 درصد صهیونیست‌های سکولار، 15 درصد صهیونیست‌های ملی‌گرا و مذهبی، 25 درصد عرب و حدود 25 درصد هم ارتدوکس افراطی هستند. در هر حال، روند تغییر بافت جمعیتی، واقعیتی است که چهره (دیگری از) جامعه اسرائیل شکل خواهد داد. این در حالی است که در سال 1990، جامعه اسرائیل52 درصد سکولار، 16 درصد ملی‌گرا و مذهبی، 23 درصد اعراب و 9 درصد ارتدوکس‌های افراطی بودند.» ریولین رئیس رژیم صهیونیستی در پایان بحث خود، موضوعی چالشی تحت عنوان «طرح یکسان‌سازی هویت مشترک اسرائیل» را مطرح کرد.

بخش زیادی از جنگ داخلی و تضادی که رئیس ‌پیشین موساد به آن ‌اشاره کرد، ناشی از همین تکثر هویتی است. تفاوت آرمان، عقیده، مذهب و اصول سیاست همواره زمینه‌ساز تقابل و درگیری داخلی بوده است. به‌طور نمونه، می‌توان به جنگ میان مهاجران آفریقایی(حریدی‌ها) و سکولارها ‌اشاره کرد. حریدی‌ها علاوه‌بر اینکه به احکام خاص دینی اعتقاد دارند، دستورات تلمود در حوزه آموزش، کار، اقتصاد و... را هم الزامی می‌دانند. در حالی که جامعه سکولار بسیار با این فضا فاصله دارد و برخی از آنان، حریدی‌ها را مشکل اصلی اسرائیل معرفی می‌کنند. به عنوان مثال، می‌توان یادداشت جنجالی روزنامه «‌هاآرتص» را ‌اشاره کرد که در آن آمده بود: «طرفداران جریان مذهبی و ملی در اسرائیل بسیار خطرناک‌تر از حتی جنبش حزب‌الله هستند. شاید بتوان عرب‌ها را کشت، اما طرفداران این جریان را نمی‌توان کشت.» سخنانی که با واکنش برخی اعضای مذهبی و تندرو کابینه نتانیاهو هم همراه بود.

فساد سیستمی و اقتصادی

اکنون نتانیاهو با چهار پرونده فساد اقتصادی روبه روست. پرونده‌های نتانیاهو بهانه‌ای شده است که برخی سیاستمداران اسرائیلی این موضوع را یادآوری نمایند که چالش‌شان درونی است و تهدید‌نمایی مقاومت نوار غزه، مرزهای جولان و ایران هسته‌ای تنها بهانه‌هایی از سوی نتانیاهو برای حفظ قدرت است. برخی سیاستمداران معتقدند نتانیاهو علیرغم فسادهای فراوان که بخشی از آنان ناشی از تبعیض نژادی و ساختار سیاسی غیر شفاف و دموکراسی غیرواقعی کنست (مجلس) است، به این دلیل توانسته طی یک دهه در راس قدرت باقی بماند که پشت جنجال دشمن هراسی و ایران هراسی پنهان شده است.

«مارک شولمن» در سایت مشهور نیوزویک این سؤال را مطرح می‌کند که چرا فساد در اسرائیل بالاست؟ او در یادداشت خود لیستی از فساد در میان سیاستمداران و صاحبان شرکت‌های اقتصادی را مرور می‌کند. وی در بخشی از یادداشت خود می‌گوید: «من سال‌هاست بحثی طولانی را با دوستی آغاز کرده‌ام که جزء مقامات بلندپایه دولت بود: آیا امروز فساد در اسرائیل بیشتر شده، یا اینکه این فساد از قبل وجود داشته و پلیس این روزها کار خود را بهتر انجام می‌دهد؟ رویدادهای سال گذشته این بحث را به سرانجام رساند. امروز فساد بیشتری وجود دارد.

«موشه یعلون»، وزیر جنگ پیشین رژیم صهیونیستی که در اعتراضات اخیر هم حضور پررنگی داشته است طی سخنانی قابل تامل در انتقاد به نتانیاهو گفته است: «رهبری کردن این‌گونه نیست، رهبری باید متحد باشد. این در حالی است که سیاستمداران مسائل را به دو جبهه راست و چپ تقسیم‌بندی می‌کنند. اگر در گذشته کسی از من سؤال می‌کرد که چه چیز باعث می‌شود شب‌ها بیدار بمانم، انتظار می‌رفت که بگویم ایران، اما اکنون می‌گویم فساد مالی... اکنون فساد مالی سبب شده تا شهروندان ما اعتماد و اعتقاد خود به رهبری اسرائیل را از دست بدهند. این خطری بزرگ‌تر از تهدید ایران، حزب‌الله، حماس یا داعش است.»

درخصوص میزان حجم فساد در سرزمین‌های‌اشغالی آمار رسمی‌ای منتشرنشده است، اما حجم اتهامات و بازجویی‌های نتانیاهو و اطرافیانش، اخبار قاچاق سلاح در ارتش و... نشان دهنده وجود فسادی جدی در سرزمین‌های‌اشغالی است. پایگاه عبری زبان «واللا» در گزارشی نوشته است: «بنیامین نتانیاهو تنها نخست‌وزیر اسرائیل نیست که در پرونده‌های فساد دست دارد، بلکه هفت نخست‌وزیر قبلی این رژیم هم در پرونده‌های فساد مختلف دست داشته‌اند، اما به‌جز «اولمرت»، علیه هیچ‌کدام از آنها کیفرخواست ارائه نشد و وی پس از تحمل یک سال و نیم حبس، اخیراً از زندان آزاد شده است. «دیوید بن گوریون» اولین نخست‌وزیر اسرائیل بود که از سمت خود برای دفاع از پسرش «عاموس» که جانشین فرمانده پلیس این رژیم بوده و به فساد متهم شده بود، سوءاستفاده کرد و در نهایت خودش نیز محاکمه شده است، اما دادگاه وی را از اتهامات وارده تبرئه و به وی غرامت پرداخت کرده است.

یک اندیشکده صهیونیستی در گزارش مفصل خود در پایان سال 2016، میزان رضایتمندی مردم از قوه قضائیه رژیم صهیونیستی را 57 درصد اعلام می‌کند. این درحالی است که این مقدار در سال 2012 حدود 73 درصد بوده است.

جمع‌بندی

ریشه فساد سیاسی و اقتصادی و جنگ هویتی در سرزمین‌های‌اشغالی را باید در ماهیت جعلی این رژیم جست‌وجو کرد. خودبرتربینی، نژادپرست، صهیونیسم، مادی‌گرایی و نبود هویتی مشترک علیرغم ادعاها و تلاش‌های فراوان، همگی بخشی از چالش‌ها وجنگ هویتی و داخلی سرزمین‌های‌اشغالی است. در ماه‌های جاری مخالفان سیاسی نتانیاهو، برای کنار زدن وی از قدرت، با صراحت بیشتری از فساد و چالش هویتی رژیم صهیونیستی حرف می‌زنند.

منبع: خبرگزاری فارس

http://kayhan.ir/fa/news/122732

ش.د9605087