روابط بین مصر و رژیم صهیونیستی را نمیتوان یک روابط برابر دانست؛ در این روابط مصالح مورد نظر و منافع مشترک طرف مصری رعایت نمیشود، بلکه میتوان گفت رژیم صهیونیستی به روابط با مصر از این منظر نگاه میکند که منافع راهبردی خود را محقق کند و برای تحقق این منافع از اینکه اقداماتی علیه مصالح کشورهای عربی، و از جمله مصر، انجام دهد ابایی ندارد
مصر، کشوری که با امضای قرارداد کمپ دیوید پیشگام عادیسازی روابط بین جهان عرب و رژیم صهیونیستی شد، اکنون نیز در مسیری حرکت میکند که سیاستهای آن میتواند نجاتبخش نتانیاهو باشد، در حالی که تا سال 2013 مصر صادرکننده گاز به رژیم صهیونیستی بود، با یافته شدن میدانهای گازی در دریای مدیترانه اکنون این اسرائیل است که به صادرکننده گاز به مصر تبدیل شده است. براساس قراردادی که اخیرا بین شرکت مصری «دولفینوس» و شرکت اسرائیلی «دکل گروپ» امضا شده است، رژیم اسرائیل در مدت ۱۰ سال مجموعا ۶۴ میلیارد متر مکعب گاز به مصر صادر خواهد کرد که ارزش آن در این ده سال ۱۵ میلیارد یورو برآورد میشود.
ورای مسائل اقتصادی آنچه که باعث اهمیت بیشتر این قرارداد میشود، تأثیری است که بر سرنوشت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی و ائتلاف تحت رهبری او در کابینه این رژیم دارد. درواقع به واسطه همین اهمیت بود که نتانیاهو روز امضای قرارداد صادرات گاز به مصر را روزی تاریخی توصیف کرد. به نظر میرسد تمام امید نتانیاهو – که با پروندههای فساد گستردهای دست و پنجه نرم میکند و آینده سیاسیاش به شدت در معرض خطر قرار دارد - و ائتلاف حاکم در اسرائیل به این قرارداد بسته شده است؛ قراردادی که از زمان امضای قرارداد صلح بین دو طرف در سال 1979 بزرگترین قرارداد اقتصادی به حساب میآید و میتواند مبنایی برای همکاریهایی رژیم صهیونیستی با دیگر کشورهای عربی باشد که در چند سال اخیر پیشرفتهای قابل ملاحظهای داشته و کشورهایی همچون عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر و بحرین نسبت به دیگران پیشگام بودهاند.
اقتصاد در خدمت اهداف سیاسیامضای قرارداد فروش گاز اسرائیل به مصر در شرایطی صورت گرفته است که ادامه فعالیت بنیامین نتانیاهو به عنوان نخستوزیر اسرائیل به شدت در حال تهدید است. بحران داخلی در رژیم صهیونیستی از سال گذشته میلادی آغاز شده و کار به جایی رسید که احتمال برگزاری انتخابات پیش از موعد نیز داده میشد؛ چرا که هر لحظه این احتمال میرفت که یکی از عناصر تشکیل دهنده ائتلاف راستگرای کابینه از آن خارج شود. در این میان آنچه که این به بحران دامن میزد، پروندههای گسترده فساد مالی بوده که متوجه شخص نتانیاهو است و پروندههای مربوط به قراردادهای گاز، موضوع خرید زیردریای از آلمان، استفاده از نفوذ نتانیاهو و همسرش برای رسیدن به تسهیلات مالی و بانکی و... از جمله مهمترین این پروندهها میباشد. این در حالی است که پلیس اسرائیل هم در ابتدای ماه جاری میلادی خواستار ادامه بازجوییها از نتانیاهو شده است.
در چنین فضایی تمام تلاش نتانیاهو بر این بود که از این بحران عبور کند؛ وی با دفاع از عملکرد خود و رد تمام اتهامهای فسادی که به او وارد شده، مدعی است که تمام مسئولیتهایی که به عنوان نخستوزیر در قابل اسرائیل داشته را انجام داده است. از نگاه نتانیاهو وی دو دستاورد مهم در دوران نخستوزیریاش داشته است؛ نخست اینکه توانسته است بین اسرائیل و برخی از کشورهای عربی ائتلافی ایجاد کند که دستاورد سیاسی مهم دولت او در چند سال اخیر به حساب میآید. از نگاه نتانیاهو این ائتلاف با کشورهایی صورت گرفته که تا چند سال جزو دشمنان اسرائیل محسوب میشدند ولی اکنون ائتلاف با آنها دستاوردهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی بسیاری برای این رژیم داشته است. دومین دستاورد مورد تاکید نتانیاهو نتایج مثبتی است که روابط اسرائیل با برخی از کشورهای عربی داشته است و این نتایج بیشتر در حوزه اقتصادی مورد توجه میباشد. در همین راستا نتانیاهو با استقبال از امضای قرارداد صادرات گاز به مصر تاکید کرد که «این قرارداد میلیاردها دلار به خزانه وارد میکند و ما میتوانیم در آینده از آن در جهت آموزش، بهداشت و رفاه شهروندان اسرائیل استفاده کنیم. برنامههای ما در زمینه گاز باعث تقویت امنیت و اقتصاد و روابط منطقهای ما میشود... امروز برای ما روز عید است.»
زیان مصر از روابط نابرابررژیم صهیونیستی در دو سال گذشته به گونهای عمل کرده است که در موارد متعددی عملکرد آن خلاف منافع و مصالح قاهره بوده است؛ از جمله این که نتانیاهو در اواسط سال 2016 طی سفری به اتیوپی توافقنامههای همکاری متعددی بین دو طرف امضا کرد که خرید سامانههای دفاع هوایی، سامانههای هشدار سریع، همکاریهای امنیتی و جاسوسی از آن جمله میباشد. فراتر از اقدامات فوق مساله چالشبرانگیز اصلی به اعلام آمادگی رژیم صهیونیستی برای حمایت مالی از پروژه سد النهضه اتیوپی است؛ پروژهای که به واسطه تاثیرگذاری آن بر میزان آب رودخانه نیل و سهم مصر از آب این رودخانه، چالشهای بسیاری را بین قاهره و آدیس آبابا به وجود آورده است و حتی به سطح تهدید نظامی متقابل دو طرف هم کشیده شد.
ارزیابیروابط بین مصر و رژیم صهیونیستی را نمیتوان یک روابط برابر دانست؛ در این روابط مصالح مورد نظر و منافع مشترک طرف مصری رعایت نمیشود، بلکه میتوان گفت رژیم صهیونیستی به روابط با مصر از این منظر نگاه میکند که منافع راهبردی خود را محقق کند و برای تحقق این منافع از اینکه اقداماتی علیه مصالح کشورهای عربی، و از جمله مصر، انجام دهد ابایی ندارد.
با توجه به آنچه که درباره روابط نامتوازن بین قاهره و تلآویو گفته شد اکنون این سوال مطرح میشود که چرا دولت مصر در چنین شرایطی و با وجود تمام اقداماتی که رژیم اسرائیل در چند سال گذشته علیه امنیت ملی آن انجام داده است باز هم حاضر شده است قرارداد اقتصادی بلند و مهمی را با این رژیم امضا کند که از آن به عنوان عامل نجاتبخش بنیامین نتانیاهو نام برده میشود؟ سوالی که پاسخ آن را باید در وابستگی جستجو کرد که عبد الفتاح السیسی رئیس جمهور مصر به ایالات متحده امریکا و همپیمانان منطقهای آن دارد./