تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۴۲  ، 
شناسه خبر : ۳۱۰۴۰۰
پایگاه بصیرت / دكتر سيدنعمت‌الله عبدالرحيم‌زاده

(روزنامه جوان - 1395/08/08 - شماره 4944 - صفحه 6)

دستور بازداشت 73 خلبان در نيروي هوايي تركيه به همراه 200 سرباز و غيرنظامي ديگر در روز پنج‌شنبه 27 اكتبر اجرا شد و عمليات گسترده‌اي براي دستگيري اين افراد در پايگاه‌هاي هوايي استان كونيا در مركز تركيه و 17 استان ديگر انجام شد. اين عمليات در ادامه سلسله دستگيري‌هايي است كه از سه ماه قبل و در پي كودتاي نافرجام 15 ژوئيه انجام شده كه دستگيري 35 هزار تن و بركنار كردن بيش از 100 هزار كارمند در نهادهاي مختلف مدني، قضايي، پليس، ارتش و ديگر ادارات دولتي را به دنبال داشته است و حالا بايد 300 خلباني را به اين جمع اضافه كرد كه به اتهام همكاري با جنبش خدمت وابسته به فتح‌الله گولن يا نقش داشتن در آن كودتا دستگير شده‌اند.

دستگيري‌هاي اخير نشان مي‌دهد كه رجب طيب اردوغان، رئيس‌جمهور تركيه، به انتقادهاي خارجي از سوي نهادهاي مدني يا اتحاديه اروپا در مورد حجم بالاي دستگيري يا اتهام اعمال شكنجه بر دستگير‌شدگان توجهي ندارد و همچنان دغدغه تصفيه در نيروهاي مسلح را دارد. اين دغدغه كار را به جايي رسانده كه گفته مي‌شود تعداد جنگنده‌هاي ارتش بيشتر از خلبان‌ها است و نيروي هوايي تركيه با مشكل كمبود خلبان روبه‌رو شده است. به نظر مي‌رسد كه دغدغه تصفيه ارتش براي اردوغان مهم‌تر از اين مشكل است و حالا به جايي رسيده كه مي‌تواند تا اندازه زيادي خيالش بابت اين دغدغه راحت شود.

سايه نظاميان

جمهوري تركيه در سال 1923 و به دست جنبش ترك‌هاي جوان به رهبري فردي به نام مصطفي كمال پاشا تأسيس شد و از آن زمان، نظاميان به طور محسوسي بر اين جمهوري سايه انداخته‌اند. نبايد فراموش كرد كه همين مصطفي كمال پاشا از افسران ارتش امپراطوري عثماني بود كه افتخارات نظامي‌اش چه در زمان عضويت در آن ارتش و چه بعد براي استقلال تركيه، لقب آتاتورك به معناي پدر ترك‌ها را براي او به ارمغان آورد. مسئله تنها اين نبود كه يك نظامي تركيه نوين را از خاكسترهاي به جاي مانده از امپراطوري عثماني ساخت بلكه اعطاي لقب پدر ترك‌ها به يك نظامي، نقشي به نظاميان در اين كشور داد تا با امتياز حفاظت از ميراث او بر كل ساختار سياسي، اجتماعي و اقتصادي تركيه نوين سايه بيندازند. شايد مثل‌هايي مثل «رهبران عثماني از روي زين اسبانشان فرمان مي‌رانند»، «هر ترك سرباز به دنيا مي‌آيد» و «ملت ترك يك ملت نظامي است» به خوبي گوياي ريشه عميق تاريخي از نفوذ و سلطه فرهنگ نظامي بر اين كشور باشد اما بايد گفت كه بعد از آتاتورك، حفاظت از ميراث او براي نظاميان اين كشور به معناي حكومت مستقيم بر دستگاه سياسي تركيه نبوده است.

ارتش تركيه تا قبل از 15 ژوئيه گذشته چهار كودتا از 1960 تا 1997 در كارنامه خود داشت كه مي‌توان گفت يكي در ميان از كودتاهاي خونين بوده‌‌اند. فرماندهان ارتش كوتاهي دولت وقت از اصول كماليستي را بهانه اقدام خود براي انجام كودتا قرار مي‌دادند چنان كه مشهور است آتاتورك به ارتش وصيت كرده بود كه هر زمان اوضاع كشور را آشفته و اركان آن را فاسد تشخيص دادند، سريع كودتا كنند و زمام امور را به دست گيرند اما با برگشتن اوضاع به حالت عادي، قدرت را به يك دولت غيرنظامي سپرده و خود را از حكومت كنار بكشند. به نظر مي‌رسد فرماندهان ارتش در كودتاهاي خود به اين وصيت آتاتورك عمل مي‌كردند و به جز كودتاي 1980، مدت كوتاهي بعد از كودتا و بازگشت وضعيت به حالت عادي قدرت را به دولت غيرنظامي واگذار كرده و از قدرت كنار مي‌كشيدند.

اين نحو عمل فرماندهان ارتش باعث شده تا تركيه نوين ساختاري تحت سايه نظاميان داشته باشد كه هر دهه يك بار در كار سياست دخالت كرده و تركيب و بازي صحنه سياسي را تغيير مي‌دادند. اردوغان به همراه ديگر رهبران حزب عدالت و توسعه، AKP، در اين صحنه وارد بازي سياست شدند و به همين دليل هم از ابتداي كار خود گوشه چشمي به نظاميان داشتند تا مثل دولت‌هاي قبلي با يك كودتا غافلگير نشده و از قدرت سقوط نكنند.

مبارزه با كابوس كودتا

نگراني از كابوس كودتا باعث شده بود تا اردوغان از همان ابتدا دست به كار شود اما تا قبل از كودتاي اخير، سياست برخورد غير‌مستقيم با ارتش را در دستور كار قرار داده بود. يك محور اساسي اين سياست عبارت از كاهش اختيارات و دامنه نفوذ فرماندهان ارتش بود كه با استناد به مذاكرات با اتحاديه اروپا براي عضويت تركيه به اين اتحاديه، برنامه نظامي‌زدايي از نهادهاي غيرنظامي را در پيش گرفت. بر اساس اين برنامه بود كه فرماندهان ارتش ديگر نقشي در شوراي وزيران و برنامه‌هاي كلان سياست ملي نداشتند و نمي‌توانستند در مراكز مهمي مثل شوراي آموزش عالي يا شوراي عالي سمعي و بصري عمومي حضوري داشته باشند. علاوه بر اين، اردوغان دادگاه‌هاي نظامي را از قضاوت در مورد غيرنظاميان محروم كرد تا يكي از ابزارهاي فرماندهان ارتش را براي دخالت در امور غيرنظامي خنثي كرده باشد.

محور ديگر سياست او بر مبناي تصفيه در ميان رده‌هاي مختلف نظامي به همراه عناصر غيرنظامي هماهنگ با آنها بود كه اين محور از همان سال‌هاي ابتدايي حكومت اردوغان و با باز كردن پرونده شبكه پنهاني به نام ارگنه كون پيگيري شد كه بعد از مواجهه ناكام ارتش با نامزدي عبدالله گل از AKP براي تصدي پست رياست جمهوري، طرح اين پرونده منجر به دستگيري 300 نظامي شد كه در ميان آنان چندين ژنرال و فرمانده عالي‌رتبه سابق ارتش نيز ديده مي‌شد. در واقع، پرونده ارگنه كون سال‌ها قبل از به قدرت رسيدن اردوغان و توسط دو خبرنگار به نام‌هاي جلال كازداغي و جان دوندار در برنامه 40 دقيقه‌اي از كانال شو تي وي در ژانويه 1997 مطرح شده بود و اردوغان از اين سابقه استفاده كرد تا دامنه نفوذ فرماندهان ارتش از طريق شبكه پنهاني ارگنه كون را قطع كند. بايد توجه داشت كه جنبش خدمت گولن همكاري نزديكي با اردوغان براي پيگيري پرونده داشت و گفته مي‌شود كه اعضا و هواداران خدمت در سيستم قضايي و پليس تركيه نقش اساسي در دستگيري و محاكمه متهمان عضويت در ارگنه كون داشته‌اند.

برخورد مستقيم اردوغان

اردوغان از زمان رسيدن به مقام رياست جمهوري تركيه در سه سال قبل ديگر چندان تمايلي به اتحاد گذشته با گولن و جنبش خدمت نداشت و فاصله خود با اين جنبش را رفته رفته بيشتر مي‌كرد. مي‌توان گفت كه طرح اتهامات مالي به اعضاي ارشد AKP در سه سال قبل و ايجاد بزرگ‌ترين بحران سياسي براي اردوغان محصول اين فاصله او با جنبش خدمت بود كه اعضاي جنبش به اين وسيله قصد ضربه زدن به قدرت و مقام او را داشتند. جدا از اين، عوامل خدمت در دستگاه قضايي برخي از متهمان پرونده ارگنه كون را به دليل ناكافي بودن مدارك از بازداشت آزاد كردند و اين كار به معناي به كار افتادن جنبش خدمت در جهت احياي شبكه‌اي شبيه ارگنه كون براي سرنگوني اردوغان بود. خط سير اين جريان در 15 ژوئيه به نقطه تعيين‌كننده خود رسيد كه منجر به كودتايي ناشي از هماهنگي بين اعضاي جنبش خدمت و برخي از نظاميان شد. اين كودتا نتيجه‌اي مثل چهار كودتاي قبلي ارتش در پي نداشت و همين نيز فرصتي به اردوغان داد تا ديگر سياست برخورد غير‌مستقيم با ارتش را كنار گذاشته و به بهانه عضويت در كودتا يا وابستگي به جنبش خدمت، برخورد مستقيم را در دستور كار قرار دهد.

برخورد مستقيم او تا حالا هزاران نظامي ارتش را روانه بازداشتگاه‌ها كرده و اردوغان برنامه گسترده‌تر تصفيه حساب با جنبش خدمت به كار بسته كه قريب 100 هزار نفر غيرنظامي را بازداشت يا از كار دولتي بركنار كرده است. در اين بين، تصفيه در ارتش اهميت خاصي دارد چراكه ارتش همواره اركان اصلي تركيه نوين را تشكيل داده بود گسترش و توسعه آن همواره در دولت‌هاي نظامي يا غيرنظامي يك اصل بود كه باعث شده اين ارتش مبدل به ششمين بزرگ دنيا و دومين ارتش بزرگ در ناتو بعد از امريكا باشد. تصفيه درون ارتش مي‌تواند اين مهم‌ترين نهاد تركيه را دچار ضعف شديد دروني كند چنان كه اين موضوع در نيروي هوايي اين كشور مبدل به يك مشكل قابل توجه شده است. اردوغان پيش از اين ارتش را درگير كردها در داخل كشور كرده بود و بعد از كودتاي 15 ژوئيه هم با عمليات نظامي موسوم به «سپر فرات» ارتش را درگير عمليات نظامي در سوريه كرده است. اين درگيري مي‌تواند به طور موقت ارتش را مشغول به خود كند تا آثار تصفيه دروني آن چندان به چشم نيايد و باعث واكنش پنهان و آشكار فرماندهان يا بدنه ارتش نشود.

با وجود اين، تصفيه دروني ارتش مسئله‌اي نيست كه بتوان به طور موقت ناديده گرفته بشود و روزنامه خبر ترك از راهكارهاي دولت براي پر كردن جاي خالي خلبان‌هاي ارتش داده است. اين راهكارها حكايت از يك جابه‌جايي وسيع در بدنه ارتش دارد تا اردوغان برنامه قبلي خود از گماردن افراد وفاداري مثل ژنرال هولوسي آكار يا ژنرال عابدين اونال به فرماندهي كل ارتش و نيروي هوايي آن، چنين تغييري را در كل بدنه ارتش ايجاد كند تا ديگر كابوس دخالت نظاميان حكومت او را آشفته نكند.

http://www.Javann.ir/819413

ش.د9504615