(روزنامه وقايعاتفاقيه - 1395/08/11 - شماره 262 - صفحه 5)
ترکیه این روزها بر سر عملیات آزادسازی موصل جنجال به پا کرده است؛ میگوید باید در عملیات موصل، ارتش آن نیز مشارکت داشته باشد. ادعای ترکیه این است که موصل و کرکوک دو شهر سنینشین عراق هستند و ترکیه بهعنوان یکی از کشورهای مهم اهل تسنن جهان، حق دارد مدافع آنها بوده و به فکر سرنوشتشان باشد. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه، معتقد به اسلام سیاسی است و خود را نزدیک به دیدگاه اخوانالمسلمین میداند (ولی برخلاف شایعات و به گفته افراد مطلع، عضو این سازمان نیست). حکومتی که او در ترکیه کنونی رهبری میکند نیز حکومتی دینی - سیاسی است که با وجود اینکه به سکولاریسم بهعنوان اصلی که در قانون اساسی ترکیه بر آن تأکید شده، پایبند است اما منافاتی نمیبیند که با حفظ سکولاریسم و اصول لائیسیته اسلام سیاسی را نیز پی بگیرد و به دفاع از حقوق مسلمانان در سراسر جهان برخیزد؛ بنابراین وظیفه خود میداند از حقوق اهل تسنن در جهان دفاع کند؛ بهویژه در محیط پیرامونی و منطقهای خود علیالخصوص در جهان عرب که تا کمتر از یک قرن پیش، جزئی از امپراتوری بزرگ عثمانی بوده است.
در عین حال ترکیه به دنبال احیای نفوذ خود در آن دسته از کشورهایی است که در گذشته در آن نفوذ داشته است؛ کشورهایی که عموما اهل تسنن هستند و تا صد سال پیش زیر لوای حکومت عثمانی زندگی میکردند. از جمله عراق و بهویژه موصل و کرکوک که ترکیه همواره اعتقاد داشته بخشی از حوزه نفوذیاش در منطقه بودهاند؛ دو شهری که ترکیه بعد از توافق لوزان در 24 ژوئیه 1923 یعنی پس از پایان جنگ جهانی اول پذیرفت از عثمانی جدا شده و بعدا جزئی از کشوری بشوند که چند وقت بعد به اسم عراق اعلام استقلال کرد. حالا مقامات ترکیه در رسانههای این کشور اظهارنظر کردهاند توافق لوزان را قبول ندارند و این توافق دیگر برایشان لازمالاجرا نیست؛ البته ترکیه برای پیگیری این سیاست دلایل دیگری نیز دارد.
اول اینکه با ضعف مصر، کشوری که دیگر آن کشور صاحب رأی اول در جهان عرب نیست و نمیتواند در رأس مدافعان جهان عرب باشد، تصور میکند فرصتی برایش پیش آمده است که میتواند به فکر احیای جایگاه منطقهای خود در دنیای اهل تسنن باشد؛ بهویژه عربستانسعودی نیز کشوری است که بهواسطه نگاههای صرفا طایفهایاش روز به روز در جهان عرب منفورتر میشود، علاوه بر آن بهواسطه جنگ طولانی یمن که جز هزینه، دستاورد دیگری برای عربستان نداشته است، میرود تا بیش از پیش تضعیف شود. دوم اینکه، ترکیه در محیط پیرامونی خود احساس خطر میکند و بر این باور است باید برای دفع خطر از مرزهایش حوزه نفوذ خود را گسترش دهد. ترکیه فکر میکند بهاین ترتیب هم میتواند موضوع برخورد با کردها را با جدیت بیشتری پی بگیرد (با وجود اینکه مسئله کردها به این راحتی قابل حل نیست) و با قدرت بیشتری پشت میز مذاکره با آنها بنشیند؛ (البته اگر واقعا اراده و اعتقادی برای مذاکره با آنها وجود داشته باشد).
اگرچه ترکیه ادعا میکند اگر نیروهای داوطلب مردمی شیعی وارد تلعفر شوند، ورود نظامی خواهد کرد، اما خود خوب میداند چنین کاری را تا زمانی که چراغ سبز آمریکا را نداشته باشد، نمیتواند انجام دهد. در سوریه زمانی توانست علیه کردها وارد عمل شود و در شمال آن، عملیات نظامی انجام دهد که آمریکا به کردهای سوریه پشت کرده و آنها را در برابر ترکیه تنها رها کرد و به ترکیه اجازه داد آنها را بمباران کند. در عراق همچنین است، ترکیه تنها زمانی میتواند ورود کند که حمایت آمریکا را پشت سر خود داشته باشد، اما آمریکا چندان تمایلی به این ورود ندارد؛ زیرا اول، به دنبال تقویت دولت مرکزی بغداد است. اقتدار بغداد با اعتبار آمریکا رابطه مستقیم دارد. دولت عراق به هر دلیلی مخالف ورود ارتش ترکیه به خاک عراق است، آمریکاییها هم نتوانستهاند عراقیها را راضی کنند که با مشارکت ارتش ترکیه در عملیات آزادسازی موصل موافقت کنند؛ بنابراین ورود سرزده و بیاجازه ارتش ترکیه باعث تضعیف بغداد میشود که باب میل آمریکاییها نیست و با منافع آنها تضاد دارد.
دوم، آمریکاییها خود در عراق حضور مستقیم داشته و در عملیات موصل مشارکت دارند، آنها از قبل معادلهای تعریف کردهاند که در آن حضور نظامی ترکیه گنجانده نشده است، ورود ارتش ترکیه در خارج از این معادله سبب تضعیف جایگاه آمریکا در عراق میشود. سوم، آمریکاییها بهشدت بهدنبال جلوگیری از پیچیدهترشدن اوضاع موصل و کلا عراق هستند. آنها متهم هستند در دسیسه سقوط و طولانیشدن عملیات پاکسازی موصل دست دارند، اگر معادله پیچیدهتر شود، بیش از پیش در مظان اتهام قرار میگیرند و این برای وضعیت آنها، آن هم در بحبوحه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا مناسب نیست. چهارم اینکه آمریکاییها از این میترسند که با ورود بدون اجازه ترکیهایها به خاک عراق و درگیرشدن در عملیات موصل میان آنها با ارتش و نیروهای داوطلب مردمی عراق درگیری بهوجود آید که این مسئله میتواند امور را بسیار پیچیده کند و اتفاق یا اتفاقاتی پیشبینینشده بیفتد؛ بنابراین تقریبا با اطمینان میتوان گفت ارتش ترکیه وارد فاز نظامی در عراق نخواهد شد.
همینطور که دیدیم ارتش عراق بیتوجه به هشدارهای دولت ترکیه عملیات موصل را آغاز کرد و به پیشرویهای خود ادامه داد و ارتش ترکیه کاری نکرد. در ابتدا ترکیه بر سر موصل هشدار میداد، بعد گفت کسی نباید وارد بعشیقه شود و حالا میگوید نیروهای داوطلب مردمی وارد تلعفر شوند، تحمل نخواهد کرد، در حالی که نیروهای کُرد پیشمرگه، بعشیقه را پاکسازی کردند و نیروهای داوطلب مردمی در آستانه ورود به تلعفر هستند. حالا ترکیه میگوید اگر نیروهای داوطلب مردمی جنایتی در آنجا مرتکب شوند، وارد عمل خواهد شد. یعنی دائما از مواضع خود عقبنشینی کرده، اما با این حال جنجال رسانهای خود را حفظ کرده است و میخواهد همچنان فضای تبلیغاتی پرهیاهو بماند. همه اینها برای این است که ترکیه فقط دنبال سهم خود از عراق است. مقامات ترکیه بارها به صراحت گفتهاند همینطور که جنوب عراق که شیعی است به طور کامل تحت نفوذ ایران است، شمال عراق نیز باید تحت نفوذ ما باشد. آنها میخواهند حوزه نفوذی عراق میان خود با ایرانیها تقسیم شود، جنوب برای ایران، شمال برای ترکیه.
در نهایت باید گفت با وجود همه دلخوریها با ترکیه راحتتر میتوان به تفاهم رسید تا با کشوری مثل عربستان سعودی که همیشه طرفهای متخاصم را در برابر انتخاب یکی از دو گزینه تسلیم یا تروریسم قرار داده است. ترکیه اگرچه در برخی مواقع تلاش کرده از تروریسم به سود منافع خود استفاده کند اما هیچگاه دریچه مذاکره را نبسته است. واقعیت این است ترکیه با سابقه تاریخی مهمی که پشت سر خود دارد، نیازی ندارد مثل عربستان که بهواسطه پول و از روی ترس دنبال حوزه نفوذ است (که البته نفوذ نیست، بلکه بیشتر سپری برای دفاع است)، رفتار کند. در صورت نبود ترکیه در معادلات عراق، عربستان همه تلاش خود را میکند که جای ترکیه را در دفاع از اهل تسنن در عراق بگیرد. آن موقع ممکن است شاهد افزایش خودروهای بمبگذاریشده در عراق و تشدید تروریسم همانند سالهای 2003 تا 2008 باشیم.
http://vaghayedaily.ir/fa/News/28696
ش.د9504523