(روزنامه اطلاعات ـ 1396/12/09 ـ شماره 26952 ـ صفحه 12)
* عملیات نظامی ارتش ترکیه در قالب اعزام دو گردان کماندو به مرزهای مشترک خود با کشور سوریه علیه نیروهای یگانهای مدافع خلق کُرد سوریه با نام عملیات شاخه زیتون شروع شد که تا کنون هم ادامه داشته است؛ از دید شما عامل یا عوامل اصلی که سبب شد ترکیه وارد فاز جنگ مسلحانه علیه کردهای سوریه شود چیست، با توجه به این که در گذشته هم آنکارا و در سالهای آغازین بحران سوریه در قالب عملیات خشم فرات به این کشور حمله کرده بود؟
** بعد از شکست داعش در ابوکمال و دیرالزور، آمریکا سعی در ایجاد فاز جدیدی از برنامههای خود داشت. در مرحله اول واشنگتن سعی داشت تا با تجمیع و مدیریت بازماندههای نیروهای داعش به همراه جبهه النصره، ارتش آزاد، جیشالاسلام و فیلق الرحمان نیروی جدیدی را برای حفظ امنیت اسرائیل در دامنه و ارتفاعات جولان از قنیطره تا درعا ایجاد کند. در همین راستا هم بنا داشت تا این نیروها را در جنوب سوریه متمرکز کند. اما با پیروزیهای جبهه مقاومت در درعا و شکست معارضین در اطراف قنیطره این مرحله از برنامه آمریکا در سوریه به ناکامی انجامید. در مرحله بعدی کاخ سفید برنامه تجزیه سوریه را در دستور کار قرار داد. در این راستا آمریکا با اعزام بیش از۲۰۰۰ نیروی تفنگدار دریایی خود به خاک سوریه برای آموزش بیش از ۳۰ هزار تن از نیروی یگانهای مدافع خلق کرد سوریه سعی در ایجاد نیروهای مسلح نظامی و یک ارتش مستقل برای شکل دادن یک خود مختاری کردی در سوریه بود. در سایه همین مساله هم ترکیه طبعا نگرانیهایی جدی را در این رابطه داشت، چرا که هر گونه اقدام و حمایت برای تشکیل حکومت مستقل کردی در سوریه به معنای تحت الشعاع قرار گرفتن امنیت ترکیه بود. لذا ترکها از همان ابتدا مراتب اعتراض و نگرانی شدید خود را از تحرکات و اقدامات آمریکا در سوریه و همکاری واشنگتن با کردهای سوریه اعلام داشت. در همین رابطه هم علاوه بر اردوغان و سایر مقامات سیاسی آنکارا حتی ژنرال "خلوصی آکار”، رئیس ستاد ارتش ترکیه در دیداری با همتای آمریکایی خود در بروکسل این نگرانیها را بیان داشت؛ اما به دلیل تدوام همکاری جدی ایالات متحده با نیروهای مسلح کردی برای ایجاد یک خودمختاری، سرانجام ترکیه برای دفع تهدید کردهای سوریه در اطراف مرزهای جنوبی خود با سوریه دو گردان کماندویی را در قالب عملیات خوشه زیتون وارد سوریه کرد که این مساله نقض فاحش حق حاکمیت سوریه و تمامیت ارضی این کشور است. لذا در مجموع تقابل نگرانی امنیتی ترکیه در قبال تحرکات معنادار واشنگتن در شمال سوریه سبب وارد شدن ترکیه به فاز نظامی بود.
* اما به موازات درگیر شدن کانتون عفرین مساله ادلب هم در این تنش جدید شمال سوریه بسیار پیچیده تر از پیش شده است. در یک تداخل زمانی معنادار در هنگام پیش روی ارتش سوریه در ادلب، حمله به عفرین از سوی ترکیه کلید خورد. اما اکنون مساله و وضعیت ادلب و عفرین با حضور ارتش ترکیه، تفنگداران آمریکایی، یگانهای مدافع خلق کرد سوریه، نیروهای ارتش سوریه و نیز نیروهای جیش الحر و جبهه النصره دچار یک در هم تنیدگی و پیچیدگی شده است؛ در سایه این نکات شما چه سناریویی را برای تحولات ۴ روز گذشته در آینده این مناطق محتمل می دانید؟
** یقینا با پیچیدگی اوضاع کنونی و نیز حضور مستقیم نیروهای کشورهایی مانند آمریکا و ترکیه که عضو ناتو هم هستند، در دور جدید بحران سوریه سناریویی که محتمل به نظر می آید بیشتر شدن و در عین حال فرسایشی شدن جنگ و تنش در این کشور به خصوص در شمال سوریه خواهد بود. به نظر می رسد که شرایط کنونی به گونه ای است که اگر ارتش ترکیه بخواهد در طولانی مدت در خاک سوریه باقی بماند تبعا به موازاتش با تلفیق و همکاری بیشتر پ.ک.ک و نیروهای یگانهای مدافع خلق کرد سوریه، صفحه ای جدید از جنگ پارتیزانی و چریکی کردها علیه ترکیه، هم در خاک سوریه و هم در خاک ترکیه باز خواهد شد که این مساله می تواند دامنه تنشها بیش از پیش گسترده تر کند. در همین راستا نیز مقابله ارتش سوریه با معارضین مسلح در ادلب هم تقابل در بحران سوریه به سطح جدیدی خواهد کشاند. اما باید این نکته را هم مد نظر داشت که اگر ارتش ترکیه در بلند مدت از سوریه خارج نشود به نظر می رسد به همان بلایی که عربستان سعودی در یمن به آن گرفتار است، دچار خواهد شد. چرا که اگر چه اکنون دو گردان از نیروهای کماندویی ترکیه در خاک سوریه حضور دارند، اما با بیشتر شدن مدت حضور نظامی، خطر و تهدید آسیب پذیری و شکستهای جدی این نیروها از جانب کردها در آینده بسیار جدی است مضافا این که امریکا با حضور طولانی مدت و تنش ترکیه با کردها جدا برخورد خواهد کرد.
* اما در این میان دوگانگی کاخ سفید و کرملین را در قبال کردهای سوریه چگونه می توان تحلیل کرد، چرا که مسکو و واشنگتن هر دو به صراحت از همکاری و حمایت از کردهای سوریه سخن گفتند، اما در ادامه انجام عملیات خوشه زیتون با چراغ سبز روسیه و ادامه آن با سکوت معنادار آمریکا همراه شده است؟
** اگر چه اکنون دو ابر قدرت در قبال عملیات ترکیه نوعی از انفعال را در پیش گرفته اند، اما نباید سکوت روسیه را با انفعال آمریکا یکی دانست. اساسا روسیه هم با چراغ سبز به ترکیه برای انجام عملیات نظامی وهم با سکوت اکنونش در قبال ادامه عملیات در سوریه بنای تقابل با استراتژی آمریکا در سوریه را دارد که می تواند ناقض و تهدید کننده منافع مسکو باشد. اما آمریکاییها هم در تلاش بودند تا در سناریوی تجزیه سوریه کردها این کشور را در شمال سوریه به صورت یک مدل خود مختاری درآوردند. در واقع تحرکات آمریکا در سال ۲۰۱۸ در قبال بحران سوریه پیچیده تر شده است، لذا به احتمال بسیار قوی واشنگتن برای ترکیه در قبال سکوتش در خصوص انجام و تدوام عملیات علیه نیروهای یگانهای مدافع خلق کرد، نوعی دام را برای آنکارا در سوریه برای درگیر کردن ظرفیت، توان و قدرت ترکیه پهن کرده باشد. اما در آن سوی ماجرا هم چنانی که گفته شد، روسیه به دلیل نگرانی و احساس تهدید از برنامه آمریکا در سایه همکاری با نیروهای یگانهای مدافع خلق کرد سوریه، اجازه داد تا ترکیه علیه نیروهای کردی که خود مسکو هم با آنان رابطه و همکاری دارد وارد فاز عملیاتی شود. اما به نظر می رسد که در صورت تداوم عملیات نظامی ترکیه در خاک سوریه، مسکو هم واکنشهای خود را داشته باشد. چرا که این درگیری و تنش یقینا می تواند نشست سوچی و در امتدادش نشستهای آستانه و ژنو را تحت الشعاع قرار دهد. لذا برای جلوگیری از عدم کارآمدی این نشستها و روند سیاسی حل بحران سوریه و نیز از بین نرفتن دستاوردهای روسیه در سوریه، کرملین هم در کاهش تنشها ی موجود نقش آفرینی کند. ضمن این که آمریکا در سناریوی تجزیه سوریه به دنبال برکناری بشار اسد از قدرت هم است اما تا کنون گزینه مناسب خود را نیافته است.
* اما در این میان تحلیلی دال بر برنامه آنکارا برای ایجاد فرصت در خصوص تجدید قوا و نیز فراهم کردن بستر لازم برای حضور سایر گروهای معارض سوریه مانند ارتش آزاد، جبهه النصروه و حتی داعش وجود دارد، چرا که همزمان با آغاز عملیات در عفرین، داعش هم به شرق دیرالزور حمله کرد. شما این تحلیل را تا چه اندازه به واقعیتهای میدانی نزدیک می دانید؟
** ارتش و دولت ترکیه در یک اولویت بندی حفظ امنیت خود را در صدر کارها دارند. لذا بنا دارند تا به پاکسازی کامل کردهای مسلح، هم در خاک سوریه و هم در خاک ترکیه دست بزنند. تا اولا ارتباط پ.ک.ک را با نیروهای یگان مدافع خلق کرد سوریه قطع کند و هم در ادامه فرصت نفوذ در خاک سوریه را هم به این بهانه داشته باشد. لذا در سایه این راهبرد آنکارا سعی دارد با ایجاد منطقه حائل در کوبانی، عفرین، منبج و ادلب این منطقه خلاء را شکل دهد. اما در آن سوی ماجرا هم یقینا این حمله نظامی ترکیه به خاک سوریه فرصت مناسب را برای سایر گروههای معارض سوریه فراهم کرده است. در سایه همین مساله هم شاهد جولان مجدد جبهه النصره و جیش الحر و حتی چنانی که گفتید داعش هم بودیم. البته نکته ای که نباید فراموش کرد این است که اکنون ترکیه به دنبال تغییر رفتار معنادار خود در تعریف روابطش با گروهای معارض سوریه است. به عبارت دیگر بر اساس شواهد موجود ترکیه بنای فاصله گذاری با جبهه النصره را دارد و به همان اندازه نیز به دنبال افزایش مناسبات خود با ارتش آزاد سوریه است. به گونه ای که در همین عملیات شاخه زیتون بخش دوم نیروهای حمله کننده به عفرین را ارتش آزاد سوریه تشکیل داده است. لذا می توان گفت که تاریخ مصرف جبهه النصره برای ترکیه به پایان رسیده یا حداقل در حال اتمام است. از این منظر در تحرکات اخیر آنکارا در تلاش است که حدود ۲۵ هزار تن از نیروهای ارتش آزاد سوریه را در عفرین برای ایجاد همان منطقه حائل بعد از پایان عملیات مستقر کند.
* اما در راستای گفتههای شما ترکیه در سایه ایجاد منطقه حائل در مرزهای جنوبی خود با سوریه با استقرار بیش از ۲۵ هزار تن از نیروهای جیش الحر، مضافا اعلام داشته در تلاش است تا یک و نیم میلیون آواره سوری ساکن ترکیه را هم به این منطقه حائل از کوبانی تا ادلب منتقل کند. اما سناریوی پشت پرده این تحرکات چیست؛ ایجاد یک منطقه حائل انسانی برای محدود کردن فعالیتهای نیروهای یگان مدافع خلق کرد سوریه از طریق شکل دادن سپر انسانی یا با برهم زدن بافت قومیتی – جمعیتی و ایجاد اختلاف و تنش قومی در مناطق شمال سوریه سعی دارد تا فعالیتهای نیروهای یگانهای مدافع خلق کرد سوریه را با مشکل مواجه کند یا این که این اقدامات ترکیه می تواند برنامه ای برای حضور در سوریه است؟
** یقینا ترکیه با این دست از اقدامات سعی در رسیدن به تمامی این منافع و اهداف را دارد. در ابتدا آنکارا به جد از هر طریقی که ممکن است سعی دارد تا امنیت ملی خود را حفظ کند. حال این مساله از طریق می تواند از مسیر درگیر کردن و استقرار نیروهای ارتش آزاد باشد یا اسکان آوارگان سوریه در این مناطق؛ مشکل بزرگ ترکیه عدم پذیرش کردها در ساختار خود است. لذا با این دید و روندی که در پیش گرفته است، تقابل جدی میان کردها و ترکیه در آینده وجود دارد. پس باید گفت که شرایط آتی ترکیه، چه از نظر سیاسی و چه از نظر امنیتی، آینده تیره و مبهمی است. چرا که بعد از انجام این عملیات نظامی یقینا نیروهای پ.ک.ک انسجام بیشتری را با نیروی یگانهای مدافع خلق کرد سوریه خواهند داشت و این انسجام سبب شکل گیری دور جدیدی از عملیات پارتیزانی و چریکی خواهد بود که کردها در آن مهارت دارند. این مساله می تواند امنیت ترکیه بیش از پیش در خطر بیندازد.
* در راستای نکته شما به فاصله کمتر از ۲۴ ساعت شاهد حملات خمپاره ای از شمال سوریه به جنوب ترکیه و شهر "ریحانلی” و "کیلیس″ بودیم. آیا به واقع این مسائل سرآغاز درگیری شدید ترکیه در یک نبرد فرسایشی با کردهاست که نهایتا هم می تواند به فرسایش قدرت سیاسی اردوغان، آن هم به فاصله یک سال تا اولین انتخابات ریاست جمهوری ترکیه بینجامد؟
** دولت اردوغان با اتخاذ سیاست تهاجمی سعی در حل مشکل کردهای سوریه برای امنیت ترکیه را دارد. کما این که در سالهای اخیر هم سیاستهای مشابهی را در قبال کردهای ترکیه و حتی در مواردی هم کردهای عراق داشته است. اما مساله اینجاست که آمریکا علیرغم این که با ترکیه در ناتو حضور دارد به دنبال گرفتار کردن ترکیه در سوریه است. دامی که پیشتر هم به آن اشاره کردم. چرا که همین ۳۰ هزار تن نیروهای یگانهای مدافع خلق کرد سوریه که توسط ۲۰۰۰ نیروی تفنگدار آمریکایی تعلیم دیده اند به علاوه نیروهای پ.ک.ک می توانند به صورت جدی چالشهای امنیتی و حتی در ادامه سیاسی را برای ترکیه داشته باشند، آن هم ترکیه ای که سال ۲۰۱۹ اولین انتخابات ریاست جمهوری خود را تجربه می کند و برای شخص اردوغان پیروزی در این انتخابات بسیار مهم است. ضمن این که ناآرامیها می تواند به صورت جدی مناطقی مانند "غازی عنتب” و جنوب ترکیه را تحت تاثیر قرار دهد. لذا در این صورت ترکیه شاهد آغاز دوره ای از ناآرمیها و تنشهای جدی امنیتی در خاک خود خواهد بود.
http://www.ettelaat.com/etiran/?p=350083
ش.د9605229