چرا پیامبر اسلام (ص) به عنوان «خاتمالنبیین» معرفی شده است؟
خداوند متعال در آیه ۲۱ سوره احزاب میفرماید: «لَکُم فی رَسولِ اللّهِ اُسوَةٌ حَسَنَةٌ»؛ شما را در (خصلت و گفتار و رفتار) پیامبر خدا نمونه و سرمشق نیکو و پسندیدهای است. این اسوه حسنه یک الگوی اخلاق و نماد تام اسلام است که تمام جامعه بشری با هر دین و مذهبی به آن نیازمند است. ما وقتی به شرع مقدس، فروعات و اصول دین ملتزم شدیم؛ به یک بخش دیگری به عنوان مکمل نیازمندیم که آن همان «اخلاق» است. متأسفانه، اخلاق در فرآیندهای بشری امروز با دوگانه افراط و تفریط روبهرو شده است؛ به این صورت که برخی آمدهاند اسلام را آنقدر در احساس تقلیل دادهاند که از دین جز احساس باقی نمانده است و برخی دیگر چنان دین را خشک و بیروح تعریف کردهاند که جنبه رحمانی آن نادیده گرفته شده است.
یکی از ویژگیهای پیامبر اسلام (ص) که در آیات دیگر قرآن به آن اشاره شده، این است که ایشان آنقدر به مردم رأفت و مهربانی داشتند که وقتی یک نفر از حق روی برمیگرداند، عواطف و احساسات ایشان آنچنان درگیر میشد که به خدا میگفت چطور میتوانم بندگانت را به سوی تو باز گردانم. این پیامبر با این شخصیت ممتاز و منحصر به فرد است که خداوند درباره ایشان به ما میگوید: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ»؛ همانا من برای به کمال رساندن مکارم اخلاقی مبعوث شدهام. وظیفه این روزهای ما این است که بتوانیم از ظرفیت وجودی نبی اکرم (ص) بهره ببریم و این معنا را در زندگی تحلیل کنیم.
در بعضی از مقاتل نسبت به ساحت امام حسین (ع) این ویژگی احساسی و عاطفی وجود دارد که وقتی آن لعین بر سینه حضرت نشست، حضرت لحظهای چشم باز کردند و گفتند: «اگر از روی سینه من برخیزی من تو را شفاعت میکنم تا در روز قیامت وارد بهشت شوی.» ببینید چقدر مباحث اخلاقی و تربیتی در این خاندان موج میزند. در مورد وجود مقدس امام علی (ع) همین مسئله وجود دارد. وقتی تمام نماد جبهه کفر در مقابل تمام نماد جبهه حق قرار میگیرد و وقتی باطل زمینگیر میشود و بر چهره مبارک امام علی (ع) آب دهان پرتاب میکند، حضرت امیر (ع) از او جدا میشود و در میدان قدم میزند تا نیت خود را برای خدا خالص کند و چه بسا اگر بخواهیم تعبیر بهتری داشته باشیم، باید بگوییم حضرت در این لحظه به «عمروبنعبدود» این فرصت و مهلت را داد که از کرده خود پشیمان شود و توبه کند و اسلام را بپذیرد، اما میبینید که عمروبن عبدود این قابلیت را ندارد تا به مسیر حق برگردد، بعد حضرت امیر میآید و او را به درک میفرستد.
به نظر شما بهترین تعریفی که پیامبراسلام (ص) از اخلاق ارائه داد، چه بود؟
اخلاق اسلامی یک مجموعهای از دفعها و جذبهاست؛ هر چند که اولویت با جذب حداکثری است، اما برخی مواقع فرد خودش را از دایره امن الهی خارج میکند و برای خودش شرایطی را به وجود میآورد که حالت دافعانه اسلام دامن او را بگیرد و فرد خودش را از این دایره امن خارج میکند.
منش اخلاقی نبی اکرم (ص) در دعوت جامعه جاهلی که به خون هم تشنهاند و فرزند دختر خود را زنده به گور میکنند، یک حرکت جامعهشناختی است. اینکه خط یک تفکر را تغییر داد و از پستترین نقطه به برترین نقطه هدایت کرد، مسئله بسیار مهمی است. برای نمونه، نتیجه یکی از اقدامات اخلاقی پیامبر اسلام را باید در غزوه دید که جبهه اسلام پیروز شده است، ولی بنابر شرایط جنگی بعضی از مسلمانان به شهادت رسیده و برخی دیگر مجروح شدهاند. راوی میگوید من در آن غزوه بالای سر یکی از مجروحان حاضر شدم، دیدم لبهای او از شدت عطش خشک شده است، برای همین رفتم برای او آب تهیه کردم؛ وقتی رسیدم به او گفتم بیا آب بخور تشنهای! او گفت این آب را به همرزمم بدهید که او از من تشنهتر است. شما ببینید پیامبر اسلام (ص) چگونه اینها را تربیت کرده و از کجا به کجا رسانده است. افرادی که پدرانشان رسم زنده به گور کردن دخترانشان را داشتند و ذرهای رحم و رأفت در آنها نبود، به گونهای تغییر کرده بودند که دیگری را بر خود مقدم میداشتند و ایثار میکردند. راوی در ادامه میگوید سراغ نفر دوم رفتم، نفر دوم مرا به نفر سوم ارجاع داد تا هفت یا نه نفر همین روال ادامه داشت. راوی میگوید وقتی به نفر آخر رسیدم، دیدم شهید شده است. برگشتم تا به نفر اول آب بدهم، دیدم او هم شهید شده است و سر آخر دیدم که همگی این هفت یا نه نفر به شهادت رسیدهاند.
برای درک بهتر این مسئله و عینی شدن موضوع یک مصداق از این سیره اخلاقی و اسلامی را در زعامت حکیمانه رهبر معظم انقلاب برای مخاطبان ما بیان کنید.
این مسئله بسیار حیاتی است که به ویژگی اخلاقی نبیاکرم توجه و در جامعه اجرا کنیم؛ نکند این مسئه را در فرآیند جامعهسازی فراموش کنیم. نکند با شعارهای ظاهرالصلاح و مقدس دچار رفتارهای نامقدس بشویم. شما اقدامات و برخوردهای رهبر معظم انقلاب را در طول سالهایی که سکان هدایت و راهبری جامعه اسلامی به دست گرفتهاند، ببینید. ایشان چقدر به رعایت اخلاق مقید هستند. من یک مشابهسازی بکنم؛ اگر اتفاقاتی را که در اغتشاشات شهریور و مهرماه ۱۴۰۱ افتاد، با آنچه در سوریه رقم خورده است، مقایسه کنیم، میبینیم این دو شباهت فراوانی با هم دارند هم به لحاظ تکنیک و هم به لحاظ اجرا که به وسیله جریان استکباری مدیریت و اجرا میشود؛ اما در سوریه کار به کجا ختم شد؟ در ایران این اغتشاشات رسید؟ میخواهم بگویم آنچه این غائله را در ایران خاموش کرد، منش و راهبری اخلاقمدارانه رهبر معظم انقلاب بود که برگرفته از منش و رفتار نبوی است؛ این اخلاقمداری به معنای واقعی کلمه بود که ما را نجات داد. آن محاسبه دشمن که در جبهه سوریه به موفقیت منجر شد و در ایران با شکست روبهرو شد، به سبب روش اخلاقمدارانه رهبر معظم انقلاب بود.