خبرسازی استقرار سامانه «تاد» آمریکایی در روزهای اخیر و بعد از عملیات موفق وعدۀ صادق دو، نشان روشنی از آشفتگی سران رژیم صهیونیستی دارد تا جایی که ناچار به استفاده از خبرهای سوخته شدهاند. طی روزهای گذشته رسانۀ صهیونیستی کانال ۱۲ و هاآرتص مدعی شدند که آمریکا سامانه دفاعی ضد بالستیک تاد (THAAD) را در اسرائیل مستقر کرده و واگذاری این سامانه بخشی از آماده سازی حملۀ تلافیجویانه در پاسخ به حملۀ موشکی ایران به حساب میآید. در خبر دیگری روزنامۀ «تایمز آو» رژیم غاصب، به نقل از یک مقام آمریکایی نوشت: «ایالت متحده فعلا در حال بررسی موضوع است و هنوز تصمیمگیری قطعی صورت نگرفته است.» این در حالی است که پیش از آن و در سالهای گذشته چندین بار اعلام شده بود که آمریکا سامانه تاد خود را به اسرائیل داده است. نیوزویک، دیفنس نیوز، آرمی میل و...، هم سال گذشته و هم در سال ۱۳۹۷، اخباری مبنی بر استقرار سامانه موشکی و پدافندی تاد در اسرائیل منتشر کرده بودند. همچنین رادیو فردا در تاریخ سوم اسفند ۱۳۹۷ گزارش داده بود: «سامانه ضد بالستیک تاد در کنار فلاخن داوود، پیکان و تامیر (گنبد آهنین) از سال ۱۳۹۷ در اسرائیل مستقر بوده و در رینگ پدافندی فعال است». با این تفاسیر، از اخبار متعدد رسانههای غربی معلوم میشود که رژیم صهیونیستی سالها پیش از این، سامانه تاد را از آمریکا دریافت کرده است. رژیم صهیونیستی سعی دارد با این خبر سوخته ناتوانی خود در حمله به ایران را توجیه کند و استفاده از تئوری کیسینجر در این راستا به همین منظور است.
کیسینجر «تئوری مرد دیوانه» را اولین بار برای نیکسون رئیسجمهور وقت آمریکا مطرح کرد. نگاهی فراگیر به عملکرد سیاستمداران آمریکایی نشان میدهد که آنها آگاهانه به دنبال اجرای استراتژی «مرد دیوانۀ» کیسینجر هستند. در این استراتژی، رئیسجمهور، خود را فردی دیوانه نشان میدهد. دیوانهای که غیرقابل پیشبینی است. البته که این تئوری به مذاق نتانیاهو هم خوش آمده، اما قسمت مهم تئوری کیسینجر در اینجا پردازش میشود که به نیکسون آموخته بود آن قدر دشمنت را بترسان که از میدان به در شود و یا حاضر به نشستن پشت میز مذاکره گردد. بر اساس این تئوری، خبرسازی و مانور روی خبر استقرار سامانۀ تاد برای ایجاد ترس میتواند پاسخگو باشد، اما وقتی دم خروس صهیونیستها و متحدان آمریکاییشان از پشت رسانههای غربی-عبری بیرون میزند، دیگر استراتژی مرد دیوانه معنایی ندارد.
نکات قابل توجهی در مورد این خبرسازی وجود دارد:
۱. سامانۀ تاد تاکنون کجا بود؟ با شنیدن خبر استقرار این سامانه سوالی به ذهن متبادر میشود که از اول طوفانالاقصی سامانۀ تاد کجا بوده است؟ آیا در حین وعدۀ صادق یک، برای صهیونیستها معلوم نشد که سامانههای پدافندیشان قدرت رهگیری لازم را ندارد؟ چرا آمریکاییها پیش از این سامانۀ پدافندی خود را به اسرائیل واگذار نکرده بودند؟ در تصاویر منتشر شده چند روز پیش از ساکنین سرزمینهای اشغالی دیده میشود که صدای آژیر خطر از همه جا پخش میشود و شهرکنشینها وحشت زده به اطراف میدوند و یک گزارشگر آمریکایی فریاد میزند که موشکها از دیوار آهنین عبور کردهاند.
۲. قدمت تاریخی سامانۀ تاد: در تاریخچۀ طراحی و ساخت سامانۀ تاد اینگونه آمده است: «بعد از جنگ اول خلیجفارس و تجربیات کسب شده از این نبرد در زمینۀ دفاع موشکی، نیاز فوری به یک سامانه تخصصی و موثر دفاعی با توانایی درگیری با موشکهای بالستیک احساس شد. در همین راستا کنگره آمریکا قانون ملی دفاع موشکی سال ۱۹۹۱ و قانون بودجۀ دفاعی ۱۹۹۱ را به تصویب رساند. ارتش آمریکا در سال ۱۹۹۲ کمپانی لاکهید مارتین را با قراردادی به ارزش ۶۸۹ میلیون دلار به عنوان پیمانکار اصلی این پروژه انتخاب کرد. فاز اول پروژه در سال ۱۹۹۵ و با اولین آزمایش پروازی این سامانه آغاز شد و تا سال ۱۹۹۹ ادامه داشت. نتایج به دست آمده از این آزمایشات بسیار ارزشمند بود و با استفاده از آنها موشک تاد مجددا طراحی شد. فاز دوم پروژه طبق برنامه در سال ۲۰۰۰ آغاز شد و در نهایت در سال ۲۰۰۸ آمریکا اولین واحد آتش بار تاد را رسما وارد خدمت کرد.» این تاریخچه نشان میدهد سامانۀ تاد عمری به درازای سال ۱۹۹۲ را داراست.
۳. طرح آمریکایی تاد: این که گفته میشود سامانۀ تاد طراحی آمریکاست، چیز تازهای نیست. سامانه فلاخن داود نیز با مشارکت شرکت آمریکایی ریتیون طراحی شده است. سامانۀ ختس (پیکان) نیز نوعی سامانه دفاع ضد بالستیک است که از سال ۱۹۸۶ به طور مشترک توسط اسرائیل و آمریکا تولید شده است.
۴. اعلام شکست: خبر واگذاری سامانه تاد آمریکایی در سرزمینهای اشغالی بیشتر از هر چیز به معنای شکست سه سامانه صهیونیستی گنبدآهنین، فلاخن داود، و ختس (پیکان یک و دو) میباشد. رژیم صهیونیستی همواره مدعی برخورداری از پیشرفتهترین سامانههای دفاع موشکی جهان بوده است در حالی که این سامانههای پدافندی چند لایه با وجود پشتیبانی آمریکا هم نتوانستند اثربخشی لازم را برای رژیم صهیونیستی داشته باشند.
۵. جنگ روانی: یکی از روشهای متداول جنگ روانی، ایجاد اخبار جعلی و اطلاعات غلط است. این اطلاعات ممکن است برای ایجاد ترس، دشمنسازی، یا حتی تشویق به فعالیتهای خاص استفاده شود. مقابله با این موضوع به توانایی تشخیص اخبار و اطلاعات جعلی برمیگردد. به طور نمونه در جنگ جهانی دوم، انگلیس از جنگ روانی بهعنوان یک ابزار اصلی استفاده کرد. یکی از معروفترین تلاشها برای جنگ روانی، پروژه تقلب درختی بود که در آن انگلیس، هواپیماهای کاغذی را برای سردرگم کردن مردم از آسمان پرتاب کرد.
۶. تحقیر آمریکا: سامانۀ تاد باید پیش از این در عینالاسد و آرامکو و وعدههای صادق یک و دو به کار آمریکا میآمد نه اکنون که رژیم صهیونیستی نفسهای آخر خود را میکشد. تادهای آمریکایی مستقر در منطقه تاکنون نتوانستهاند از عهده مهار موشکهای ایرانی حتی موشکهای شلیک شده انصارالله و حزبالله بربیایند. تادهای آمریکایی در منطقه، در طول چند سال گذشته با موشکهای جبهه مقاومت تحقیر شدهاند.
۲۶ /۷/ ۴۰۳