صبح صادق >>  پرونده >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۵  ، 
شناسه خبر : ۳۶۹۳۳۰
فرمانی که از تهران، قلب استکبار را نشانه رفت
پایگاه بصیرت / آرزو نوروزجم

روزی که فرمان امام راحل برای تشکیل بسیج مردمی در ایران با عنوان «بسیج ۲۰ میلیونی» فراگیر شد، شاید کمتر کسی فکرش را می‌کرد هم راستا با صدور انقلاب اسلامی به کشور‌های مسلمان و منطقه، اهداف و آرمان‌های بسیج مردمی هم به کشور‌های دیگر ارسال و زمینه‌ساز تشکیل گروه‌های مقاومت و بسیج مردمی شود.

اتفاقی که می‌توان آن را نقطه عطفی برای مقابله و مبارزه با دولت‌های متخاصمی دانست که با هدف تسلط بر فرهنگ و سرمایه‌های کشور‌های منطقه غرب آسیا بساط چپاول و غارت‌گری را گسترده و قصد بیرون رفتن هم ندارند.
این فرهنگ در دورانی که ابرقدرت‌های غرب و شرق با هم رقابت داشتند و هر یک برای استثمار کشور‌های جهان سوم دندان تیز می‌کردند، از امام خمینی (ره) به یادگار مانده است.‌
نمی‌توان به صراحت از بسیج به منزله یک بازوی نظامی یا دفاعی صرف نام برد؛ بلکه باید به این نکته دقت و توجه داشت که بسیج فرهنگی است که بسط و گسترش آن کمک می‌کند مردم کشور‌های مورد ظلم واقع شده بیدار شوند و در برابر نابرابری‌هایی که به واسطه حضور یک دولت بیگانه به وجود می‌آید، ایستادگی کنند.
فرمانی که خیلی‌ها بر این باور بودند که سخن ایده‌آلی است و قاعده‌ای برای تبدیل شدن به عینیت ندارد؛ اما توانایی‌های بسیج در جمهوری اسلامی و کارکرد فرهنگی و سیاسی و البته نظامی آنها برای مقاومت کشور‌های دیگر این الگو را ترسیم کرد که در کنار آرمان مبارزه با ظلم و استبداد، می‌توان با تشکیل بسیج مردمی به دستاورد‌های مثبت و بزرگی رسید.
امروز که از دستور رهبر کبیر انقلاب برای تشکیل بسیج ۲۰ میلیونی بیش از سه دهه می‌گذرد، حکمت آن بیشتر روشن شده تا آنجا که مایه استحکام محور مقاومت شده است و آنچه نمی‌گذارد در مقابل فشار قدرت‌های جهانی، مقاومت کشور‌های عضو محور مقاومت در عراق، سوریه و فلسطین شکسته شود، همین الگوست.

این الگو جهانی است
به جز گروه‌های گوناگون مردمی در ایران که پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در بحبوحه جنگ تشکیل شد، الگوسازی بسیج در کشورهایی، چون سوریه و عراق نیز این زمینه را فراهم کرد تا مردمان‌شان با استفاده از الگوی بسیج سازماندهی شوند و با به‎کارگیری این الگو در مقابل گروه‌هایی، چون تکفیری‌ها و دولت‌های متخاصمی، همچون آمریکا قامت راست کرده و آتش کینه بدخواهان را خاموش کنند. 
بسیج مردمی که طی این سال‌ها توانسته در بین مردم و جامعه سیاسیون دنیا حرفی برای گفتن داشته باشد، به یک قدرت مطرح تبدیل شده است و جهان سلطه را بر آن داشته تا برای مقابله با جبهه‎های گوناگون مقاومت در عراق و سوریه و لبنان، نیرو‌های نظامی خود را آماده کند.
آنچه پر واضح است توانمندی نظامی جهان سلطه است و اینکه ارتش آنها از نظر سلاح‌های جنگی و مرگبار چیزی کم ندارد و قادر است نیاز خود را در جنگ‌های فیزیکی تغذیه کند؛ اما تنها چیزی که ندارد، یک بسیج مردمی در کنار تمام داشته‌های نظامی خود است. همین مسئله سبب شده است آنها نتوانند قدرت مقابل خودشان را ارزیابی کنند؛ زیرا تعداد یک ارتش مردمی به خوبی برای آنها روشن نیست. نکته مهم اینکه در سالروز تولد بسیج به دستور تاریخی امام راحل (ره)، بسیج باید راهش را همچنان ادامه دهد و در این مسیر، گرفتار آفت‌هایی نشود که شاید بدخواهان در کمین آن بگذارند. بدیهی است ورود بسیج به جریان‌های سیاسی از آفت‌هایی است که از قدرت آن می‌کاهد و به جای استوانه و الگو، او را به یک جریان، حزب و... تبدیل می‌کند. بنابراین، همین رویه اصولی، ولایت‌مداری و پاسداری از اصول و منافع ملی باید بر بسیج حاکم باشد.

محور مقاومت؛ الهام گرفته از بسیج خمینی (ره)
ظهور و بروز گروه تروریستی داعش در جغرافیای عراق و سوریه، لزوم تشکیل و حضور گروه‌های مردمی را در قالب بسیج مردمی ملموس‌تر کرد، تا جایی که مقامات دولت سوریه با الهام گرفتن از الگوی نیروی مقاومت بسیج در ایران، ارتشی مردمی به نام «جیش الشعبی» در سوریه راه‌اندازی کردند.
اقدامی عاجل که توانست تأثیرات مثبت و فزاینده‌ای را در مهار و شکست فتنه تروریست‌ها و حامیان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آنها در این کشور داشته باشد. کارشناسان نظامی می‌گویند با تشکیل این یگان‌های مردمی، روح جسارت و تحرک قابل ملاحظه‌ای در کالبد ارتش سوریه دمیده شده است.
تشکیلاتی که در همان سال‌ها مشابهش هم در عراق با عنوان «حشدالشعبی» تشکیل شد و توانست در کنار ارتش عراق در برابر داعش ایستادگی کرده و بساط آنها را در خاک عراق جمع کند؛ نیروی بسیج مردمی که از حدود ۴۰ گروه مختلف تشکیل شده و عمدتاً گروه‌های شیعه هستند، اما گروه‌های سنی مذهب و مسیحی و ایزدی نیز در آن حضور دارند. 
«حزب‌الله» لبنان نیز در کنار گروه‌های مقاومت و بسیج مردمی توانست اتحاد و انسجام وصف‌نشدنی را در لبنان ایجاد کند که عایدی این مقاومت مردمی در طول سال‌ها مبارزه علیه اشغال نظامیان صهیونیست، آزادی و استقلال لبنان بود و حالا همین مقاومت مردمی لبنان توانسته در برابر رژیم صهیونیستی و در کنار نیرو‌های حماس در غزه مبارزه کند. امروزه جبهه مقاومت خود تشکیلاتی، مانند بسیج دارد. در واقع، مردمی که در لبنان و فلسطین و غزه و حتی در دیگر کشور‌های محور مقاومت، از جمله عراق و سوریه و یمن زندگی و با رژیم صهیونیستی و استکبار جهانی مبارزه می‌کنند یا آنهایی که به‌عنوان جبهه مقاومت در افغانستان و پاکستان فعالیت دارند یا حتی آنهایی که در اروپا از جبهه مقاومت حمایت می‌کنند، هرچند ذیل سازمان بسیج نیستند، اما اندیشه و تفکر بسیجی دارند؛ این افراد مصداق کسانی هستند که رهبر معظم انقلاب در وصف‎شان عبارت «بسیجیان بدون کارت» را به‌کار برده‌اند. 
تفکری که خاستگاهش را نه در الگو‌های مبارزاتی چپ و مارکسیستی، که باید در فرهنگ اتحاد مردمی جست‌وجو کرد و از آن به منزله چارچوبی برای ساخت یک جامعه بهتر در کنار آموزه‌های مبارزاتی علیه ظلم و نظام سلطه نام برد، فرهنگی که حالا در قالب گروه‌های بسیج مردمی و جبهه‌های مقاومت نمود پیدا کرده‌اند و سازکار آنها در روز‌های مبارزه بر اصل دفاع است و در روز‌های صلح بر پایه سازندگی و تربیت نیرو‌هایی است که بتوانند برای انتقال اهداف بسیج مردمی گام‌های مؤثر و روبه جلویی بردارند.