صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۰۱ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۴۲  ، 
شناسه خبر : ۳۷۰۰۹۵
چاقوی تحریم‌ها را تیز نکنید!،  پیدا و پنهان تحولات سوریه، دیپلماسی یلدایی؛ یادداشت برخی از روزنامه‌های امروز می‌باشد.

چاقوی تحریم‌ها را تیز نکنید!

مسعود اکبری

متأسفانه طیفی در داخل کشور، خواسته یا ناخواسته، پازل دشمن در جنگ ترکیبی را تکمیل کرده و به عبارت دقیق‌تر، آب به آسیاب دشمن می‌ریزد. 
به این اظهارات توجه کنید:
- تا زمانی که تحریم هستیم و FATF حل نشود نمی‌توان کاری کرد.
- تحریم و FATF مانع از رشد سرمایه‌گذاری خارجی است.
- روا نیست این هزینه‌های سنگین را مردم بپردازند. باید تحریم‌ها رفع شود و مسئله FATF را نیز حل کنیم.
- حل نشدن مشکل FATF به عنوان یکی از مسائل مهم بازدارنده در انسجام‌بخشی به فعالیت‌های اقتصادی است.
- بدون رفع تحریم‌ها، جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی محدود خواهد بود.
حالا این اظهارات را بگذارید کنار گزارش اندیشکده آمریکایی «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» که در اوج اغتشاشات 1401 در نشریه نیوزویک منتشر شد. در این گزارش آمده بود: «باید محصول عملیات روانی علیه ایران این باشد که روزبه‌روز بر مردم خشمگین - از دانش‌آموز تا معلم - افزوده شود.»
یکی از ابزارهای عملیات روانی دشمن در جنگ ترکیبی که هدف اصلی آن عصبانی کردن مردم است، چیزی نیست جز ارائه آدرس غلط برای رفع مشکلات کشور. یک سؤال؛ آیا رفع مشکلات کشور منوط به رفع تحریم‌ها و عضویت در FATF است؟! تجربه دولت سیزدهم، این ادعا را کاملا رد می‌کند. 
به عنوان نمونه، در نتیجه زحمات شبانه‌روزی شهید رئیسی و دولتمردان، حدود ۸ هزار و ۸۰۰ طرح در نهضت احیای کارخانه‌ها و کارگاه‌های تولیدی به چرخه تولید بازگشت و ۷۲۰ واحد راکد، نیمه‌فعال و غیرفعال نیز در حال احیا و بازگشت به چرخه اقتصادی کشور است. این در حالی است که پیش از آن، چرخیدن چرخ کارخانه‌ها و احیای کارخانه‌ها به رفع تحریم‌ها منوط شده بود.
در تیرماه سال جاری، «تد کروز» نماینده جمهوری‌خواه در جلسه استماع مجلس سنای آمریکا خطاب به «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه آمریکا گفت: «ایران امروز حدود ۲ میلیون بشکه در روز نفت می‌فروشد. با این حساب با وجود تحریم‌ها و کنترل‌های صادراتی، آنها از این طریق حدود ۸۰ میلیارد دلار درآمد دارند... امروز ناوگان اشباح ایران (شناورهای بدون امکان مکان‌یابی) بیش از ۴۰۰ فروند شناور را در اختیار دارد.» و اما بلینکن در بخشی از اظهارات خود در پاسخ به تد کروز، از توصیف جالبی استفاده کرد؛ وزیر امور خارجه آمریکا گفت: «علت این مسئله آن است که آنها (جمهوری اسلامی ایران) مصمم هستند که این کار را انجام دهند.»
اهتمام دولت شهید رئیسی در ساخت مسکن، از دیگر مصادیق تلاش برای رفع مشکلات کشور بدون اتکا به رفع تحریم‌ها و FATF بود. نهضت ملی مسکن، یادگار گرانقدر شهید رئیسی در این خصوص است.
اگر در ۸ سال دوره فعالیت دولت مدعی تدبیر و امید، بی‌عملی و ترک فعل رخ نداده و بازار مسکن ساماندهی شده و برای مردم مسکن ساخته می‌شد، بی‌شک امروز شاهد کاهش قدرت خرید مسکن عموم مردم جامعه نبودیم که کام بسیاری از مستأجران را تلخ کند. اگر نگاهی به میانگین قیمت مسکن در طول دوره فعالیت دولت یازدهم و دوازدهم بیندازیم باید بگوییم قیمت مسکن در کلانشهر تهران به طور میانگین از متری ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان به متری ۳۲میلیون تومان رسید و این یعنی رشد ۱۰۰۰ درصدی قیمت!
بر اساس گزارش‌های منتشر شده از سوی بانک مرکزی، نرخ تورم در تابستان ۱۴۰۰ و در پایان دولت دوازدهم به حدود ۶۰ درصد رسید. نکته تأمل برانگیز اینجاست که خرداد ۱۴۰۱ و در شرایطی که هنوز یک‌سال هم از روی کارآمدن دولت رئیسی سپری نشده بود، ۶۱ نفر از مدیران منتسب به طیف مدعی اصلاحات در نامه‌ای سرگشاده درباره سیاست‌های اقتصادی دولت سیزدهم هشدار دادند که تورم سه‌رقمی در راه اقتصاد ایران است.اما برخلاف این فضاسازی‌ها و در نتیجه عملکرد دولت سیزدهم، آمار تورم به حدود 40 درصد رسید. 
در یک نمونه دیگر، دولت شهید رئیسی موفق شد حجم بزرگی از بدهی‌ها و تعهدات دولت یازدهم و دوازدهم را تسویه کند. در همین رابطه، در مجموع قریب به ۶۰۰ هزار میلیارد تومان از بدهی‌های دولت یازدهم و دوازدهم توسط دولت سیزدهم تسویه شد.
علاوه ‌بر تجربه موفق دولت سیزدهم، در اظهارات طرف غربی نیز، مستندات قابل توجهی مشاهده می‌شود. به عنوان نمونه، «ریچارد نفیو» که از او به عنوان یکی از معماران شبکه تحریم‌ها علیه ایران یاد می‌شود در اواخر تابستان سال جاری در یادداشتی در «انستیتو سیاست‌های خاور نزدیک» نوشته بود: «در حال حاضر به راه انداختن مجدد کارزار تحریم‌های ایران بسیار دشوار خواهد بود... این‌بار ایرانی‌ها با کارآمدی بیشتری از خودشان و دارایی‌هایشان محافظت می‌کنند. شکست فشار حداکثری، این مسئله را تأیید می‌کند... در دولت بایدن هیچ‌کدام از تحریم‌های ضدایرانی از لحاظ فنی رفع نشدند اما این موضوع نه ایران را به سمت سقوط پیش برد و نه به سمت پذیرش توافق سوق داد.»
و اما جریان مدعی اصلاحات، طوری وانمود می‌کند که گویی ایران تاکنون ارتباطی با سازمان FATF نداشته و اگر در آینده به آن بپیوندد و دستورات آن را اجرائی کند، فتح‌الفتوح اقتصادی رخ خواهد داد. 
این ادعا در حالی است که دولت یازدهم و دوازدهم (دولت مدعی تدبیر و امید) در اقدامی تأمل‌برانگیز از سال ۹۵ به بعد، ۳۷ بند از ۴۱ بند تعهداتی را که مخفیانه به FATF داده‌ بود و به عبارتی حدود ۹۰ درصد دستورات FATF را اجرا کرد.
این در حالی است که کشورهای دیگر چه‌بسا اصلا این حجم از تعهدات را نیز انجام نداده و به عضویت این سازمان درآمدند. پس برخلاف ادعای حامیان FATF، این‌طور نیست که در آینده دستورالعمل FATF را اجرا کرده و از منافع اقتصادی آن بهره‌مند شویم، بلکه دولت یازدهم و دوازدهم دستورالعمل‌های این سازمان را اجرا کرد و نتیجه این همکاری افزایش تحریم‌ها به جای کاهش آن بود. چرا؟! چون فلسفه تشکیل سازمان مافیایی FATF، نه رفع تحریم‌های ضدایرانی، بلکه بازویی در اختیار وزارت خزانه‌داری آمریکا برای اثرگذاری بیشتر تحریم‌هاست. 
اگر از کارکرد اصلی FATF هم چشم‌پوشی کنیم، بدترین شرایطی که FATF می‌تواند برای یک کشور به‌وجود آورد، «اقدام متقابل» است که از آن تحت عنوان «لیست سیاه» یاد می‌شود. در یادداشت تفسیری توصیه شماره 19 این نهاد، مصادیقی از اقدامات متقابل علیه کشورهای هدف ذکر شده است. مطابق این یادداشت تفسیری، نهایت فشاری که «اقدام متقابل» می‌تواند بر کشور هدف وارد کند، افزایش مراقبت کشورهای دیگر درباره آن است و نه قطع همکاری. بر همین اساس تاکنون FATF در مبادلات تجاری و اقتصادی ایران با دیگر کشورها هیچ تأثیر منفی‌ای نداشته است. 
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، در خصوص بازی در پازل دشمن از تعبیر بسیار زیبایی استفاده کرده بود. این شهید بزرگوار گفته بود: «کوچه دادن به دشمن بدترین نوع خیانت است. ترویج فهم غلط از دشمن در جامعه و حساسیت جامعه را از بین بردن و جامعه را سرد کردن و در درون آن تفرقه ایجاد کردن خیانت است. این بعد مهمی است و ابعاد گوناگونی دارد که باید به آن توجه کرد.» 

 پیدا و پنهان تحولات سوریه

جعفر حسن‌خانی

از سقوط نظام سیاسی سوریه چند روزی گذشته است و طرفین حاضر در ماجرا اظهاراتی داشته‌اند که ابعاد ماجرا را روشن‌تر از قبل کرده است. در این میان پنج نکته قابل تأمل است:

۱- شورش مسلحانه نیرو‌های وابسته نه انقلاب مردمی: آنچه در سوریه اتفاق افتاد اندک شباهتی به انقلاب نداشت. اساساً جامعه سوریه در طول بیش از یک دهه جنگ، فروپاشیده و همه امکان‌های کنشگری خود را از دست داده بود و لذا مردم هیچ عاملیتی در ماجرا نداشتند. نیرو‌های شورشی که بخش قابل توجهی از آنان را نیرو‌های خارجی شامل می‌شدند، با حمایت نظامی و اطلاعاتی خارجی، یک شورش مسلحانه را علیه نظام سیاسی سوریه در پیش گرفته و در نهایت موفق شدند نظام سیاسی سوریه را ساقط کنند. آنچه در سوریه اتفاق افتاد یک شورش مسلحانه با عاملیت خارجی بود نه انقلاب مردمی.  

۲ - بازیگری امریکا نه پیروزی همسایه شمالی: آنچه از ظاهر ماجرا پیدا است، این است که «محور اخوانی» در منطقه، بازیگران اصلی ماجرای سوریه بودند. ترامپ هم در تأیید همین «ظاهر ماجرا» اظهار داشته که سوریه زمین بازی امریکا نیست و امریکا تمایلی به نقش آفرینی در آن ندارد. اما دم خروس کجا است؟ رهبر انقلاب در دیدار اقشار مردم در تاریخ ۲۱ آذر درباره تحولات سوریه در فرازی از بیانات خود چنین اظهار داشته‌اند: «ما در همین شرایط دشوار هم آماده بودیم. آمدند اینجا به من گفتند که همه امکاناتی که برای سوری‌ها امروز لازم است، ما آماده کردیم، آماده‌ایم که برویم، [اما]آسمان‌ها بسته بود، زمین بسته بود؛ رژیم صهیونیستی و امریکا، هم آسمان سوریه را بستند، هم راه‌های زمینی را بستند». این یعنی امریکا با همراهی سگ نگهبان خود رأساً در روز‌های منتهی به سقوط دولت سوریه، نقش‌آفرینی کرده است. آسمان سوریه در روز‌های منتهی به سقوط، توسط امریکایی‌ها تبدیل به منطقه پرواز ممنوع شده است. پر واضح است که همین یک اقدام و ایجاد اخلال مؤثر در روند حمایت ایران از متحد خود، مؤید این است که امریکا برای رضای آنکارا و دوحه مداخله نظامی مستقیم مؤثر نکرده، بلکه طرح خود را به پیش برده است. لازم به توضیح است که در طول تاریخ یکصد ساله گذشته، جریان اخوانی در بیشتر مواقع یا بازی امریکایی‌ها را خورده است، یا در بازی امریکایی‌ها بازی کرده است. ماجرای اخیر سوریه را نیز باید به آن کارنامه سیاست‌ورزی ساده‌انگارانه جریان اخوان‌المسلمین در منطقه افزود.  

۳ - فروپاشی ارتش از درون نه قدرت نظامی مخالفان: در جریان حمله شورشیان از ادلب به سمت حلب، حما، حمص و در نهایت دمشق نیرو‌های ارتش سوریه به شکل گسترده و ناباورانه دست از جنگ کشیده و فرار کردند. ارتش و نیرو‌های مسلح هر کشور مهم‌ترین تکیه‎گاه مردم در هنگامه خطر هستند. اما این تکیه‌گاه در سوریه در برابر کمتر از ۳۰ هزار نیروی مسلح که عدد قابل اعتنایی نیست، دست از جنگ کشیدند. در این میان دو احتمال وجود دارد: ۱. حقوق پایین نیرو‌های ارتشی و وضعیت اقتصادی بد، آنان را از وضعیت دلسرد کرده و در نهایت به تصمیم نجنگیدن رسانده است و ۲. برخی از فرماندهان میانی مؤثر ارتش با دشمن تبانی کرده‌اند و در ازای دریافت مبالغی ارتش را از دفاع باز داشته‌اند. البته وجود هر دو این احتمال‌ها با هم، احتمال سوم است. آنچه مهم است، این است که همه طرف‌ها از سرعت فروپاشی ارتش در سوریه غافلگیر شدند. پایش وضعیت سخت‌افزاری و نرم‌افزاری ارتش سوریه به بیان دیگر بررسی وضعیت تجهیزات نظامی و روحیه رزمی این ارتش، برای دولت سوریه و همچنین دولت‌های همراه آن یعنی روسیه و ایران ضروری بوده است. این هر سه بازیگر اصلی درباره اطلاعات خود از تحرکات شورشیان مسلح و تروریست سخنانی را بیان کرده‌اند، اما درباره اطلاع خود از وضعیت ارتش سوریه تا کنون چیزی نگفته‌اند.  

۴ - مردمِ تماشاچی نه مخالفت و موافقت مردمی: در تصاویر منتشر شده از جشن‌های پیروزی هیئت تحریر شام، هیچ جمعیت گسترده مردمی دیده نمی‌شود. شورشیان مسلح به همراه خانواده و اندک حضور مردمی در میدان‌های اصلی. خانواده زندانیان به همراه زندانیان نظام سابق در جلو زندان‌ها به عنوان تنها تصاویر حمایت مردمی از شورشیان منتشر شده است. مردم مهم‌ترین غایبان این رویداد فروپاشی بودند. ایران نیز دوبار در تاریخ خود شاهد چنین وضعی بوده، سقوط اصفهان در زمان شاه سلطان حسین به دست شورشیان داخلی و سقوط تهران در دوران رضا شاه پهلوی از سوی دشمنان خارجی. در هر دو مورد مردم تماشاچی بودند. این وضعیت در سوریه هم اتفاق افتاد، البته با یک تفاوت و آن اینکه جامعه سوریه در طول یک دهه جنگ بسیار ضعیف شده و تقریباً چیزی از آن باقی نمانده است. تماشاچی بودن مردم سوریه انتخاب آنان نبود بلکه توانی جز این کار نداشتند.  

۵- سرزمین اشغال شده نه آزاد شده: سوریه امروز پس از بشار اسد، چیزی نیست جز سرزمین اشغال شده. از طرفی همسایه شمالی مایل است به وسعت سرزمین‌های اشغالی خود در سوریه بیفزاید، و همچنین بخش قابل توجهی از شورشیان حاضر در سوریه، نیرو‌های خارجی هستند که در این کشور حاضر شده‌اند، از دیگر سو هم رژیم کودک‌کش و فرصت‌طلب صهیونی از جنوب سوریه اشغال را توسعه داده است.  

البته که چنین لقمه‌ای برای رژیم بسیار بزرگ است. زمانی که استالین پس از جنگ جهانی دوم، شرق اروپا را از آن خود دانست، چرچیل به روزولت گفته بود که این لقمه برای استالین بزرگ است و در گلوی او گیرخواهد کرد. لقمه‌ای که در نهایت در گلوی شوروی گیر کرد و به فروپاشی آن انجامید، جنوب سوریه هم برای رژیم لقمه گلوگیر است و تداوم آن برایش بسیار خطر آفرین خواهد شد. فارغ از این، آنچه در اینجا محل بحث است این مهم است که برای فردای سقوط بشار اسد، برای سوریه نامی سزاوارتر از «اشغال» نیست. این سرزمین از موقعیت جنگ داخلی به وضعیت اشغال سقوط کرده است.

دیپلماسی یلدایی

علی رحیم پور

«ایرانیان» نامِ عام همه‌ی «ما»، یعنی مردمانی است که به طور تاریخی، از کهن‌ترین روزگاران تا کنون در سرزمین تاریخی ایران سکونت گزیده­ اند. این «ما» کثرت همه‌ی ایرانیانی است که از هزاره‌های پیشین، در زمان‌هایی و از مکان‌های گوناگون، مهاجرت کرده و این سرزمین بزرگ را برای سکونت خود برگزیده‌اند. لذا همه آنان سهمی در فرجام و نافرجام آن دارند و تاریخ، تمدن و فرهنگ این کهن سرزمین را آفریده‌اند.
تاریخِ ادب و فرهنگِ ایرانی ایرانشهری است و قلمرو فرهنگی ما همان است که از ابتدا بوده است.
مرزهای سیاسی آن نیز همان است که هست، اما مرزهای ایران فرهنگی همان مرزهایی است که به‌طور تاریخی بوده‌اند. از این‌رو، ایران متمایز از بسیاری کشورها، تنها یک کشور نیست، بلکه یک تمدن با کارکردهای فرهنگی متعدد و فراگیر است که جشن شب یَلدا یا شب چلّه به عنوان یکی از کهن‌ترین جشن‌های ایرانی در این گستره نمود پیدا کرده است.
ایرانِ جغرافیای سیاسی کنونی تنها ناحیه‌هایی از این ایران‌زمینِ فرهنگی است. ‌ایران میراث همه‌ی اقوامی است که سهمی در آفریدن این میراث مشترک دارند.
همه‌ی ایرانیانی که از کهن‌ترین روزگاران تاکنون در بخش‌هایی از ایران‌زمین ساکن شده‌ و در گذر تاریخ از هسته مرکزی جدا و به «ملّت» در معنای دقیق و جدید آن تبدیل شده‌اند. اگر بخواهند ایرانی وهویت تاریخی خود را  نفی کنند خویشتنِ خویش را نفی کرده اند.
قلمرو فرهنگی ایران از شمال شرق چین تا دریای آدریاتیک و غرب بالکان و کروات ها در اروپا، جنوب روسیه(اوستیای جنوبی)، قفقاز شمالی و قفقاز جنوبی،آسیای مرکزی، افغانستان و بخش‌هایی از پاکستان و شمال عراق در گستره قلمرو فرهنگی تمدن ایران زمین تعریف می شود. همه این اقوام در رخدادها، جشن ها و گرامیداشت ها با آداب و سنن متنوع و متعدد شریک بوده و از هر فرصتی برای کنارهم و باهم بودن بهره برده و کانون پر مهر خانواده را بویژه با ارج نهادن به بزرگان خویشان خود مملو از شادی کرده اند. یلدای زیبا و ستاره باران یکی از این مراسم ها بوده است.
شب چله در آیین میترا و مهر پرستی، شب تولد مهر است و میلاد خدای خورشید و لحظه‌ای است که خورشید از دید ما در بیش‌ترین فاصله با زمین قرار دارد و یلدا دختر شبهای زمستان با انقلاب زمستانی­اش آغازگر روشنایی بیش از پیش برای افزایش طول مدت روزهای گرم و نورانی برای مادر زمین است. در تاریخ باستان، انقلاب زمستانی منشأ بسیاری از جشن‌ها و آئین‌های خجسته در فرهنگ‌ها و تمدن‌های بشری از جمله یلدای ما ایرانیان بوده است. لذا شب زیبای چله را برای حفظ هویت و اصالت خویشتن خویش و پاسداشت از مهر پیشنیان گرامی بداریم. یلدا فرصتی است تا بار دیگر دریابیم که ایران ظرفیت های زیادی دارد و می‌ تواند به کانون دیپلماسی منطقه ای بدل شود زیرا ارتباطات فرهنگی گسترده ای با همسایگان دارد.

فاطمه زهرا کوثر جاری فضیلت ها

کوروش شجاعی 

-«انسانیت»فضیلتی مورد قبول آحاد بشریت از هر دین و آیین ومسلکی است و فاطمه در اوج قله انسانیت قرار دارد.
-علم و حکمت،فضیلتی لازم برای هر انسان و خصوصا مربیان و معلمان جامعه است،صدیقه طاهره،صاحب علم و حکمتی بس گران قدر است که نه تنها در ذهن و اندیشه، بلکه در گفتار،رفتار،کردار و زندگی خصوصی و زیست جمعی حضرتش جاری است.خطبه غرای او در مسجد به بهانه فدک نمونه ای از علم و حکمت حضرتش بود.
-بخشندگی و سخاوت و کرامت،گران مایه فضایلی هستند که زینت هر انسان کرامندی است و حضرت بتول در این سیره قله نشین است. بخشیدن لباس عروسی و آن گردنبند و جای خود که اطعام فقیر و مسکین و اسیر با همان افطاری مختصر سهم خود،همسر و فرزندان دلبندش، در ۳ شب متوالی ،«شاهد قرآنی» دارد.
-حیا وعفت و پاکدامنی و حجاب،فضیلتی بس والا و ارزشمند است که در فطرت پاک هر انسانی چه زن و چه مرد از طرف خداوند حکیم به ودیعت گذارده شده و حضرت فاطمه آن «زکیه»عالم هستی بر فراز قله این فضایل «مُقام»دارد.
-فاطمه زهرا سلام ا... علیها به فرموده خداوند باری تعالی در قرآن کریم«کوثر»است،وجود مطهر حضرتش هم «کوثر قرآن»هم «کوثر پیامبر خاتم»هم کوثر همیشه جاری همه فضیلت ها و خوبی ها در سراسر هستی از «ازل»تا قیامت و پس از آن تا «ابد» است،کوثری که حضرت حق به حبیبش خاتم النبیین،اعطا فرمود،«انا اعطیناک الکوثر ...» تا نه تنها پیامبر(ص)،بلکه همه حق طلبان و حقیقت جویان تا آخر الزمان ،شاکر این عطیه بی مانند الهی به عالم هستی باشند.
-وکدامین فضیلت است که زهرای اطهر در اوج آن قرار نداشته باشد،زهرا سلام ا...علیها،گران قدر دختر حضرت محمد مصطفی سید و سالار انبیا،زاده دامن خدیجه کبری ، همان بانویی است که رسول خاتم از او همانند آسیه همسر فرعون،مریم مادر حضرت عیسی روح ا... ، به عنوان چهار زن برتر جهان یاد کرده است.
-زهرای مرضیه بهترین دختر عالم است،دختری که محبت بین فرزند وپدر را بدان جا رساند که حضرت ختمی مرتبت،«ام ابیها»خواندش،حرمت و عزت و عزیزی اش نزد پدر آن اعظم پیامبران چنان بود که حبیب خدا به گاه ورود فاطمه،به احترامش تمام قد می ایستاد، به سویش می رفت (قام الیها)و بر پیشانی و دست پاره تنش بوسه می زد.
-حضرت راضیه مرضیه،تنها کُفو امیرالمومنین علی بن ابی طالب بود و بهترین همسر، همسری که مهریه اش را خداوند متعال،«حق شفاعت امت»تعیین فرمود، که پرداختن به همین یک فضیلت خود مجالی به اندازه یک کتاب قطور و ارزشمند می طلبد.
-حضرت فاطمه زهرا،والاترین همسر بود برای حجت خدا علی بن ابی طالب که در همه حال و همیشه به احسن و به عشق و ادب همسرداری را به منصه ظهور گذارد.
-زهرای بتول ،بهترین مادر جهان هستی است او در دامان خود،امام حسن مجتبی و حضرت سیدالشهدا را که پیامبر خاتم از آنان به عنوان سید جوانان اهل بهشت یاد می کرد، پرورانید،این گران مایه پاره تن رسول خداوند جل واعلی دخترانی بی همانند،چون زینب کبری و ام کلثوم را تربیت کرد، آن هم در خانه کوچکی که به قول دکتر علی شریعتی از همه تاریخ بزرگ تر شد،خانه ای سرشار از ایمان،معرفت،عشق،محبت و پاکی.
-حضرت فاطمه آن «مهدیه»و«محدثه»و«عالمه»و«فقیهه»و«عارفه» خود برترین «امام شناس»،«عارف ترین به حق امام»و حامی «امام زمان» خود و «مدافع ولایت» بود.
-زهرا آن «مهدیه»عالم وجود خود می فرمود از دنیای شما سه چیز را دوست می دارم؛«تلاوت قرآن»،«نگاه به چهره رسول ا ...»و «انفاق» در راه خدا که این خود نشان از روح والا و نوع خواسته های حضرتش دارد والبته درسی آموزنده برای کمال جویان عالم.
-فاطمه زهرا همان گرامی دخت رسول اکرم،همسر امام،مادر ائمه و مادر مهدی موعود«عج» است که نسل اشرف و اعظم وخاتم پیامبران از وجود مطهرش و سُلب طاهر امیر مومنان علی بن ابی طالب تا ابد در جهان ادامه یافته و می یابد،همان کوثر همیشه جاری تمامی فضیلت ها ،همان الگوی بی بدیل انسانیت و علم و معرفت و حکمت  وفضیلت پس از رسول خاتم و امیرمومنان،همان بزرگ بانویی که نه تنها از برترین الگوها برای زنان، بلکه بشریت است،همان بزرگ بانوی بی مانندی که به هنگام ورودش به محشر،سروش «غُضوا ابصارکم ...»طنین انداز می شود،همان فاطمه ای که شفیعه امت است در روز جزا،همان فاطمه ای که منصوره دو عالم است همان که همانند پدر بزرگوارش حضرت ختمی مرتبت بهانه آفرینش است. همان فاطمه ای که توسل به حضرتش و اولاد طاهرینش گره های بس فروبسته را می گشاید. همان فاطمه ای که تنها بانوی همراه پیامبر در «مباهله»است،همان فاطمه ای که رضایتش،رضایت پیامبر خاتم و رضایتش،رضایت خداوند عالم است و غضبش نیز غضب رسول ا... . خداوند عالمیان است. همان فاطمه ای که زبان وبیان وقلم از وصفش بس الکن و ناتوان است،همان فاطمه ای که به قول شریعتی«فاطمه فاطمه است»،همان فاطمه ای که از درگاه حضرت جل واعلی درخواست می کنیم لحظه ای دستمان را از دامان حضرتش و اولاد طاهرینش کوتا نفرماید.
اللهم صلّ علی فاطمه و ابیها وبعلها وبنیهاوسّرالمستودع فیها بعدد  ما احاط به علمُک.
میلاد زهرای اطهر،«روز مادر»و«روز زن»بر همه مردمان میهنم به ویژه مادران و دختران و بانوان گران مایه ایران عزیز و جهان خجسته و مبارک باشد.

بی‌طرف نداریم

مسعود پیرهادی
جنگ سرد و جنگ نرم هیچ‌گاه برای افرادی با روحیه‌های کشورگشایی، راضی‌کننده نیست. کسب درآمد از طریق فروش سلاح یا تثبیت قدرت در دنیا و امثال این‌ها بهانه‌ای است برای غرض اصلی این افراد در راستای استعمار و قتل و غارت.

دنیا همان دنیایی است که به‌راحتی در آن میلیون‌ها نفر با بمب اتم کشته می‌شوند و نه‌تنها آب از آب تکان نمی‌خورد بلکه قاتلانش امروز خود را مستحق تقدیر و تشکر بابت این قتل‌عام می‌دانند. دنیا کماکان همان دنیای قتل سرخپوستان و سیاهپوستان است. همان دنیای لشکرکشی و کشورگشایی. چندسالی حفظ ظاهر کردند اما گویا از وجود این نقاب، خسته شدند و صریح و شفاف، می‌خواهند خودشان باشند!
در این دنیا بی‌طرف نداریم؛ بی‌طرفی که به‌دردبخور و جذاب باشد حتما توسط یک طرف بازی خورده خواهد شد؛ بنابراین باید این بازیِ ناخواسته را قبول کرد و به‌نحوی در آن ایفای نقش کرد که در وهله اول از بین نرفت و در مرحله بعد، قوی و قوی‌تر شد.
این بازی همه‌جور بازیگر و همه‌فرم نیت و انگیزه دارد. از نابازیگران متوهم که چندصباحی مثل مگس، اذیت مختصری ایجاد می‌کنند و سرانجامی جز نابودی و ذلت ندارند تا بازیگران قدرتمندی که زمین بازی را طراحی می‌کنند و حتی قادرند بازیگران را تعویض و اخراج کنند. در این نبرد از انگیزه‌های ایدئولوژیک و احقاد بدریه و خیبریه و حنینیه وجود دارد تا نیت‌های اقتصادی و مادی. از جنگ‌های تمدنی و آخرالزمانی تا دعواهای حزبی و جناحی؛ همه و همه در این ایام موجود است و نمی‌توان هیچ‌کدام را نادیده گرفت. از تکه‌پاره‌شدن سوریه بگیرید تا چشم طمع آمریکا به کانادا! این بازی‌ها اگر ادامه پیدا کند چین و روسیه نیز فعالانه‌تر موازنه قدرت را پیگیری خواهند کرد. امتداد این بازی یعنی درگیری ابرقدرت‌ها از قطب جنوب تا فضا. آمریکا به‌دنبال اضمحلال پروژه چندجانبه‌گرایی است و در دوران ترامپ و نقش‌آفرینی ایلان‌ماسک که هم نهاد علم را می‌شناسد، هم رسانه را می‌فهمد و هم به اقتصاد و صنایع نظامی و فضایی اشراف دارد، باید منتظر یک رونمایی خاص باشیم و البته چینِ بی‌سروصدای امروز هم اینگونه نظاره‌گر نخواهد ماند.
در این میان، جمهوری اسلامی و محور مقاومت باید برای بقا و تثبیت خود بجنگند و برای نیل به این مقصود، نیاز است نقشه آمریکا و رژیم صهیونیستی را خنثی کرده و به‌تبع نقش مهمی در نظم نوین ایفا کنند.
اما فارغ از همه بازیگرانی که برای خود ادعا دارند و پرطمطراق، خود را عرضه می‌کنند، یمن یک مدل دیگری دلبری می‌کند. گویی یمن، حجت است برای همه بهانه‌ها؛ خدا با یمن احتجاج می‌کند که هیچ‌کس نتواند بگوید نداشتیم؛ نمی‌توانستیم؛ نمی‌شد و …
افزایش فشار آمریکا و انگلیس بر یمن مقتدر و مظلوم، در جمعه خودنمایی کرد؛ چه شد؟ میلیون‌ها یمنی اعلان تحدی با آمریکا و رژیم صهیونیستی و دیگر مستکبران عالم را فریاد کردند تا نشان دهند یمن چونان عقیق بر رکاب محور مقاومت می‌درخشد.
 
تحلیل‌های چروک
مصطفی نصری
سیاست خارجی هر کشوری باید بر مبنای تحلیل‌های دقیق، منطقی و مبتنی بر واقعیت‌های موجود شکل بگیرد. این رویکرد بویژه در مقابل قدرت‌های جهانی و بازیگران منطقه‌ای مثل اسرائیل اهمیت ویژه‌ای دارد. اتخاذ سیاست‌هایی که تنها از روی احساسات و آرمان‌گرایی باشد، نه‌تنها منافع کشور را تأمین نمی‌کند بلکه ممکن است فشارهای بین‌المللی را افزایش دهد و مواضع مخالفان کشور را تقویت کند. بهزاد نبوی، یکی از شخصیت‌های باتجربه در عرصه سیاست ایران، اخیراً در اظهارات خود مواضعی درباره سیاست خارجی ایران مطرح کرده که به‌ طور آشکار از واقعیت‌های میدانی و تحولات بین‌المللی فاصله دارد و نشان می‌دهد نبوی برخلاف لقب سیاسی‌اش یعنی چریک پیر، در کهنسالی از عدم بلوغ تحلیلی رنج می‌برد.  در کنار مواجهه رادیکال، چالش دیگری که در سیاست خارجی می‌تواند مانع تحقق واقع‌بینی شود، خوشبینی افراطی است. در این رویکرد مسائل و تحولات بین‌المللی به‌ صورت احساسی تحلیل می‌شود، بدون آنکه واقعیت‌های تلخ روابط بین‌الملل مدنظر قرار بگیرد. این نوع تحلیل که باعث نادیده گرفتن تهدیدات و خطرات موجود می‌شود به وضوح در اظهارات اخیر بهزاد نبوی دیده می‌شود. 
* تجویز انفعال در مقابل تهدیدات هر روزه اسرائیل علیه ایران
نبوی در مصاحبه‌ای که اخیراً منتشر شده، بر لزوم ادامه مذاکرات با کشورهای اروپایی و پرهیز از تشدید تنش‌ها با اسرائیل تأکید کرده است. او حتی گفته ایران باید از واکنش‌های نظامی در برابر اسرائیل، مانند عملیات «وعده صادق 2» خودداری می‌کرد. نبوی این نسخه را با این توجیه مطرح می‌کند که اسرائیل خود نیز حاضر نشده ترور اسماعیل هنیه را گردن بگیرد پس نیازی به این واکنش از جانب ایران نبوده است. این در حالی است که اولا دفتر رسانه‌ای اسرائیل مسؤولیت ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس را پذیرفته است و ثانیا حتی اگر نمی‌پذیرفت نیز برای جهانیان واضح است که هدف قرار دادن رهبر حماس برای هیچ کس جز نتانیاهو که قصد دستاورد‌سازی از یک سال خونریزی بی‌نتیجه در غزه را دارد کارایی ندارد، لذا نبوی هم در مرور اخبار هم در تحلیل شرایط درک ناقصی از صحنه داشته و مبتنی بر همین درک ناقص نیز برای ایران انفعال تجویز می‌کند. اسرائیل در ماه‌های اخیر اقدامات متعددی علیه ایران و کشورهای همسایه انجام داده است، از جمله بمباران غزه و لبنان و تهدیدات مکرر به حمله به ایران. در چنین شرایطی، پیشنهاد پرهیز از تشدید تنش‌ها به‌طور غیرمستقیم می‌تواند باعث تقویت موضع اسرائیل و تضعیف موضع ایران در برابر تهدیدات جدی شود. نمونه جدیدتر این تهدیدات را نیز وزیر جنگ اسرائیل اخیرا با سرمستی از پیشروی‌های اشغالگرانه در سوریه اینگونه مطرح کرده: «همه سیستم‌های ما برای عملیات علیه ایران آماده می‌شود».
* سراب مذاکره با اروپای دست به ماشه
نبوی همچنین بر ادامه مذاکرات با کشورهای اروپایی تأکید کرده است و معتقد است ایران باید با این کشورها بویژه در دوره ترامپ به توافقات مشابه برجام دست یابد اما واقعیت‌های تاریخی نشان می‌دهد اروپا نه‌تنها به تعهدات خود در برجام عمل نکرده، بلکه در موارد مختلف در تقویت فشارها علیه ایران و تضعیف توافق هسته‌ای نقش فعال داشته است. اتحادیه اروپایی بویژه با حرکت اخیر خود در مسیر فعال کردن مکانیسم «ماشه» که تحریم‌های بین‌المللی را علیه ایران فعال می‌کند، عملا در راستای سیاست‌های آمریکا و اسرائیل حرکت کرده است. در چنین شرایطی، پیشنهاد مذاکره بی‌قید و شرط با اروپایی‌ها، بدون در نظر گرفتن اقدامات آنها، نمی‌تواند به سود منافع ملی ایران باشد.
* عاشقانه‌های دموکراتیک منافع ملی را تأمین نمی‌کند
نبوی همچنین به تمایل خود برای مذاکره با دولت بایدن اشاره کرده است. او معتقد است ایران باید از فرصت‌های مذاکراتی با دموکرات‌ها بهره می‌برد. در همین راستا نیز اشاره می‌کند: «همان هفته اول که دکتر پزشکیان رئیس‌جمهور شدند دیدار کوتاهی با او داشتم و توصیه کردم قبل از قدرت گرفتن ترامپ بهترین موقع است برای حل مشکلات با آمریکا».
برخلاف این میل نبوی و هم‌طیفانش به انداختن ایران در دامان بایدن، دولت او نیز سیاست‌هایی مشابه دولت ترامپ را در قبال ایران دنبال کرده است. در کنار نقش‌آفرینی مستقیم در اغتشاشات 1401، تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی علیه ایران همچنان ادامه دارد و حتی در برخی موارد تشدید شده است. همچنین با حمایت‌های گسترده بایدن از جنایات اسرائیل در غزه، تحلیل رمانتیک و خوش‌بینانه‌ای که برخی سیاستمداران ایرانی نسبت به سیاست‌های دموکرات‌ها و بایدن داشتند، اکنون به چالش کشیده شده است. 
البته برخی اصلاح‌طلبان پا را از رویکرد نبوی نیز فراتر گذاشته و معتقدند ایران برای تامین منافع باید با ترامپ مذاکره کند، همان ترامپی که همه تقصیر‌ها را به گردنش می‌انداختند تا بگویند آمریکا فقط ترامپ نیست و ایران می‌تواند با دموکرات‌ها همکاری کند. حال اما پس از شکست دموکرات‌ها در انتخابات، گویا اظهارات گذشته فراموش شده و همان تحلیل‌های رمانتیک درباره ترامپ هم از سوی برخی اصلاح‌طلبان تجویز می‌شود.