در آخرین هفتههای سال، تعیین حقوق و دستمزد، موضوع بحث میان نمایندگان کارگران، کارفرمایان و دولت است و این موضوع جدی میشود و بحثها برای تعیین حقوق بالا میگیرد. با اینکه دستمزدها براساس نص صریح قانون اساسی باید براساس میزان تورم یا به عبارت بهتر «هزینه سبد معیشت» باشد؛ اما متأسفانه دولتها تا کنون به این امر توجهی نداشتهاند؛ بنابراین همواره کارگران از وضعیت دستمزد خود گلایهمند بودهاند.
افزایش تورم و بالا رفتن قیمت ارز در ماههای اخیر که به انتظارات تورمی در کشور دامن میزند، موجب شده کارگران خواستار افزایش دستمزد به صورت دو بار در سال باشند. با اینکه در این باره بحثهای مفصلی شده، اما دولتها تا کنون به این خواسته به حق کارگران توجهی نداشتهاند. آنچه در این موضوع شاید شکل شکیلتری داشته باشد و به نوعی بتواند خواستههای به حق کارگران را در تأمین معاش و موضوع افزایش دستمزد تأمین کند، این است که این کار را شاید بتوان به شکل بهتری انجام داد که چالشهای پایان سال که معمولاً درباره تصویب و اجرای دستمزد ایجاد میشود، کمتر شود و حق و حقوق کارگران نیز پرداخت شود.
برای نمونه، با یک پیشبینی منطقی از وضعیت تورمی که در سال آینده خواهیم داشت در جلسات مربوط به تعیین دستمزد، میتوان این چالش را یکبار برای همیشه رفع کرد؛ به نحوی که اگر بتوان دورنمای شفاف و روشنی از وضعیت تورمی سال آینده کشور در نظر گرفت و آن را با کارگران و کارفرمایان در میان گذاشت، شاید بتوان با پیشبینی تشدید تورم در سال آینده، میزان افزایش دستمزد را بررسی کرد.
با توجه به اینکه اصولاً در اقتصاد ایران افزایش میزان تورم وابسته به انتظارات تورمی است که معمولا به دلایل مباحث و تنشهای سیاسی و... ایجاد میشود و دولتمردان میتوانند این حوزه را تا حدی به کمک کارشناسان سیاسی و اقتصادی پیشبینی کنند. بنابراین، اگر مباحث مرتبط با تشدید تورم مشخص شود و فشارهای تحریمی، افزایش قیمت ارز و گرانیهایی که میتواند معیشت مردم را تحتالشعاع قرار دهد، شفاف شود، شاید دولت به واسطه این پیشبینیها بتواند درباره تعیین میزان درست از دستمزد و سبد معیشتی کارگران تصمیمگیری بهتری داشته باشد.
در صورتی که دولت با کارگران بر سر تعیین دستمزد و رسیدن به رقمهای بهتری به نتیجه مشخص و شفافی نرسد و کارگران را در تنگنا قرار ندهد که مجبور به پذیرش رقمهای مورد نظر دولت شوند، قطع به یقین نمیتوان انتظار داشت تولید روزهای بهتری را به خود ببیند، زیرا بخشی از عوامل رشد تولید مرتبط با انرژی است که از نیروی کار گرفته میشود. در صورتی که نیروی کار توان یا انگیزهای برای کار و فعالیت نداشته باشد یا نگران تأمین هزینههای معیشتی خود باشد، باورپذیر نیست که دورنمای تولید در کشورمان روشن باشد.