سیاسی >>  سیاسی >> نبض سیاست
تاریخ انتشار : ۲۷ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۵:۲۸  ، 
شناسه خبر : ۳۷۳۹۴۴
اهمیت درس آموزی از تجربه های گذشته
محور اصلی بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با دانشجویان را می‌توان در لزوم تقویت توانمندی‌های داخلی به همراه ایجاد همدلی و انسجام و وحدت ملی عنوان کرد. خباثت‌ها و کینه توزی‌های دشمنان و غرب را نیز می‌توان به عنوان عامل مقوم حرکت جمعی ایرانیان به سمت همدلی و همراهی و یکپارچگی جمعی برای مقابله با زیاده خواهی‌ها و زورگویی‌های غربی‌ها عنوان کرد.
پایگاه بصیرت / رامین نصیری
محور اصلی بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با دانشجویان را می‌توان در لزوم تقویت توانمندی‌های داخلی به همراه ایجاد همدلی و انسجام و وحدت ملی عنوان کرد. خباثت‌ها و کینه توزی‌های دشمنان و غرب را نیز می‌توان به عنوان عامل مقوم حرکت جمعی ایرانیان به سمت همدلی و همراهی و یکپارچگی جمعی برای مقابله با زیاده خواهی‌ها و زورگویی‌های غربی‌ها عنوان کرد. همچنین لزوم عبرت گیری و تجربه آموزی از نحوه سیاست گذاری غربی‌ها در برابر ملت ایران و نقض عهد‌ها و پیمان شکنی‌های غربی‌ها در برهه‌های گوناگون تاریخی و مکر و حیله گری‌های گوناگون ایشان در مواجهه با ایرانیان باعث شده است که جوان امروزی خود را در برابر غرب تعریف نماید. باید مراقبت گردد که زمانی که دشمن شناخته شد زمانی که مسیر مبارزه با دشمن شناخته شد، وسوسه‌ها و فربکاری‌های دشمنان باعث نشود که مجدداً دچار خطای راهبردی و خطای شناختی شویم و خدای ناکرده جای جلاد و قربانی را عوض نماییم.
ادعای ارسال نامه از سوی رئیس جمهور آمریکا و دعوت به مذاکره نیز از آن جنس مطالبی است که در ابتدا ممکن است که انسان را به خطا بیاندازد. خطا آن است که عده‌ای تصور کنند که اولاً این دعوت به مذاکره است چرا که مطلقاً مذاکره نیست بلکه تحمیل زور و خواست آمریکایی است و دوما خطا آن است که عده‌ای تصور کنند که این از حسن نیت غربی‌ها ناشی است و غربی‌ها صلح دوست هستند و به دنبال تنش زدایی هستند، مطلقاً چنین چیزی مجدداً صحت ندارد. در همین زمینه رهبر معظم انقلاب اسلامی بیان فرمودند که «این که رئیس جمهور آمریکا می‌گوید ما آماده هستیم با ایران مذاکره کنیم و دعوت به مذاکره می‌کند، فریب افکار عمومی دنیاست. این معنایش این است که ما اهل مذاکره هستیم و می‌خواهیم مذاکره و صلح کنیم، اما ایران حاضر نیست. ایران چرا حاضر به مذاکره نیست؟ به خودتان برگردید! ما نشستیم چند سال مذاکره کردیم همین شخص مذاکره تمام شده کامل شده امضا شده را از میز بیرون انداخت پاره کرد...» (بیانات معظم له در دیدار با دانشجویان ۲۲/۱۲/۱۴۰۳)
در واقع زمانی می‌توان عنوان مذاکره را مطرح کرد که هر دو طرف بدانند که قرار نیست نقض عهدی صورت بگیرد و به وفای به پیمان نامه اطمینان داشته باشند. در صورتی که قرار باشد تا پیمان نامه و توافق نامه نقض گردد و اجرا نشود عملاً مذاکره و نوشتن توافق نامه هم کار بیهوده و مهملی است. از سوی دیگر زمانی می‌توان عنوان مذاکره گذاشت که از موضع برابر و با احترام و رعایت حقوق طرفین باشد، اینکه پیش شرط‌های گوناگون گذاشته شود و افراد با تهدید و ارعاب به مذاکره دعوت شوند طبیعتاً مذاکره معنایی ندارد و این تحمیل اراده و زور می‌باشد.
هدف از انجام مذاکرات هم مهم است. اینکه صرفاً یک شوی تبلیغاتی باشد و حقوق ملت ایران در خلال این مذاکرات احقاق نشود عملاً صرفاً اتلاف هزینه و انرژی و زمان می‌باشد و کار عاقلانه‌ای محسوب نمی‌شود. دولت فعلی ایالات متحده هم با توجه به اینکه حتی در برابر متحدین سنتی و جدید خود در دنیا در حال انجام جنگ اقتصادی است و یکجانبه گرایی را پیش می‌برد به نظر نمی‌رسد که به دنبال رفع تحریم‌های جمهوری اسلامی ایران باشد بلکه صرفاً با مذاکرات به دنیال آن است که این فشار را بیشتر کرده و آن چه که با تحریم‌ها نتوانسته است به دست بیاورد را با مذاکره به دست بیاورد. دلیل این موضوع هم مشخص است اگر واقعاً به دنبال رفع تحریم‌ها و مذاکره بودند پس چرا از ابتدا در سال ۲۰۱۸ همین رئیس جمهوری فعلی ایالات متحده از توافق نامه برجام خارج شد پس؟ مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با جمعی از دانشجویان ضمن هشدار دهی مبنی بر فریب افکار عمومی توسط آمریکایی‌ها در این رابطه بیان کردند که «مذاکره با دولت فعلی آمریکا موجب رفع تحریم‌ها نخواهد شد بلکه گره تحریم‌ها را کورتر خواهد کرد» (بیانات معظم له در دیدار با دانشجویان ۲۲/۱۲/۱۴۰۳).
اما آنچه که غربی‌ها و آمریکایی‌ها نسبت به آن نگران هستند و دائماً عنوان می‌کنند مسئله دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای است. این موضوع نه به واسطه اینکه ایرانیان نمی‌توانند بلکه به خاطر اینکه نمی‌خواهند و دلایل فقهی و دینی و سیاسی خاص خود را دارند تا به امروز محقق نشده است و جمهوری اسلامی ایران به دنبال ساخت سلاح هسته‌ای نبوده است و صرفاً تمایل دارد تا از انرژی صلح آمیز هسته‌ای استفاده کند و در دنیای پیشرفت و حرکت فناورانه دنیا عقب نماند؛ بنابراین موضوع هسته‌ای ایران نه یک مسئله و بحران واقعی بلکه دستاویز و بهانه‌ای برای غربی‌هاست تا خباثت‌ها وکینه توزی‌ها و دشمنی‌های خود را بر روی مردم ایران نشان دهند. دلیل، مجدداً خروج یک طرفه آمریکا از توافق نامه برجام است. توافق نامه‌ای که بعد از چندین ماه رفت و آمد نوشته شده و امضا شده بود و ضامن فعالیت‌های صلح آمیز هسته‌ای ایران بود، بدون هیچ دلیل موجهی از سوی آمریکایی‌ها به محاق رفت و امروز شاهد تلاش مذبوحانه غربی‌ها برای مذاکره و کتابت یک توافق نامه دیگر هستیم. مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با جمعی از دانشجویان به این موضوع نیز اشاره کرده و فرمودند: «می گویند نمی‌گذاریم ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند»، ما اگر می‌خواستیم سلاح هسته‌ای درست کنیم، آمریکا نمی‌توانست جلوی ما را بگیرد.» (بیانات معظم له در دیدار با دانشجویان ۲۲/۱۲/۱۴۰۳)
بنابراین یک خطای محاسباتی و شناختی این است که مذاکره با آمریکا در دوران کنونی نجات بخش بوده و دوایی از درد ایران را باز می‌کند. یک خطای دیگر این است که تصور شود که دوقطبی کاذب طرفدار مذاکره و مخالف مذاکره در داخل می‌تواند ابعاد مذاکره را باز کند و یا دست مذاکره کنندگان را بر فرض در مذاکرات احتمالی پر کند. این هم خطاست چرا که زمینه را برای تشدید اختلافات و خدای ناکرده اصرار بر مسیر خطا فراهم کرده و در مقابل دشمنان را امیدوار به تحمیل اراده خود می‌کند. یک خطای دیگر که باید دغدغه‌مندان و دلسوزان انقلاب همواره مد نظر داشته باشند این است که کار دشمن اختلاف افکنی و تردید نمایی است. نباید اجازه داد که به مستحکمات و مواردی که انسان عقلا به آنها مطمئن است تردید و خدشه‌ای وارد شود. نمونه این موضوع در شبهه افکنی میان اذهان جوانان انقلابی در زمینه مبارزه و مقابله با اقدامات رژیم جنایت کار صهیونیستی در سال اخیر شاهد هستیم. غلط است تصور کنیم که فرماندهان و مسئولینی که در سطوح مختلف امنیتی فعالیت دارند دچار ارعاب و ترس شده‌اند و یا در برابر دشمنان منفعل هستند بلکه عقلانیت و محاسبه گری زمان، مکان و نحوه مقابله با جنایات صهیونیست‌ها ایجاب می‌کند که همواره دقیق‌ترین کار‌ها را در به موقع‌ترین زمان‌ها انجام دهند. از سوی دیگر باید دانست که بسیاری از موارد طبقه بندی شده و اطلاعاتی که افشای آنها ممکن است تا در نتیجه عملیات‌ها تأثیر گذار باشد و موجب گردد که دشمن صهیونیستی آگاه شده و کمتر آسیب ببیند عقلا و عرفا نباید در معرض دید عمومی قرار گیرد فلذا داده‌های ناقص و نداشتن اطلاعات دقیق و متقن نباید منجر به تحلیل غلط از سمت جبهه انقلابی و جوانان دغدغه‌مند گردد. بلکه ظن مثبت به فرماندهان و مسئولین است که باعث می‌شود تا اولاً ثبات قدم در ایشان شکل بگیرد و در ثانی دشمنان را مأیوس و مرعوب سازد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در همین زمینه در دیدار اخیر خود با جمعی از دانشجویان بیان فرمودند که «عناصر امنیتی و نظامی ما در مقابله با رژیم صهیونیستی کار لازم را در وقت خودش انجام دادند.» (بیانات معظم له در دیدار با دانشجویان ۲۲/۱۲/۱۴۰۳)
نهایتاً یک خطای شناختی و محاسباتی در سمت دشمنان انقلاب اسلامی وجود دارد که ممکن است تا به بدنه جامعه انقلابی نیز خدای نکرده سرایت کند و آن این است که عده‌ای تصور کنند که فقدان و از دست رفتن برخی از فرماندهان و رهبران و شخصیت‌های انقلابی ممکن است تا انقلاب اسلامی و جریان مقاومت را در رسیدن به اهداف خود متزلزل سازد. مطلقاً چنین نیست! درست است که آسیب‌ها و هزینه‌هایی که جریان مقاومت در طول این سال‌ها پرداخته است بسیار زیاد می‌باشد، اما باید دانست که جریان مقاومت و انقلاب اسلامی متوقف در افراد و شخصیت‌ها نیست بلکه گفتمان و اندیشه‌ای است که اتفاقاً با شهادت رهبران و فرماندهان خود پر انگیزه‌تر و راسخ‌تر از قبل به دنبال دستیابی به اهداف خویش است. باید مراقبت گردد که این تلقی اشتباه جوان امروز ما را مأیوس نسازد. باید تلاش شود تا اصل جریان مقاومت و انقلاب اسلامی را که مبتنی بر نگاه عقلانی و توحید است در جان دل جوان امروزی نشاند. مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با جمعی از دانشجویان ضمن اشاره به این موضوع بیان داشتند که «جمهوری اسلامی ایران بر خلاف نگاه ناقص، بی‌پشتوانه و سطحی دشمنان، مخالفان و رقیبان، و عل‌یرغم فقدان شخصیت‌هایی، چون شهیدان رئیسی، سیدحسن نصرالله، هنیه، صفی‌الدین، سنوار و ضیف، نسبت به سال گذشته در مثل همین روز، در برخی از مسائل قوی‌تر شده و در بعضی از مسائل نیز اگر قوی‌تر نباشد، ضعیف‌تر نیست» (بیانات معظم له در دیدار با دانشجویان ۲۲/۱۲/۱۴۰۳)