«محمد لسانی» کارشناس رسانه و ارتباطات، در گفتوگویی اختصاصی به بررسی عملکرد رسانهها در پوشش حادثه آتشسوزی بندر شهید رجایی پرداخت. او با اشاره به اهمیت ژانر روزنامهنگاری بحران، از ضعفهای آرایش رسانهای، کلیگویی سخنگویان و تأثیر رسانههای معاند در هدایت افکار عمومی سخن گفت و راهکارهایی برای بهبود مدیریت رسانهای بحران ارائه کرد.
روزنامهنگاری بحران؛ میدان آزمون رسانهها
محمد لسانی در این مصاحبه با تأکید بر اهمیت روزنامهنگاری بحران، اظهار داشت: «در زمان بحران، توجهها به سمت رسانههاست. پرسش اینجاست که آیا رسانهها میتوانند نیازهای خبری مردم را پوشش دهند یا آنها را به سمت شایعات و اخبار غیررسمی سوق میدهند؟» او معتقد است که بحرانها آزمونی برای رسانههاست تا نشان دهند آیا «روسفید» میشوند یا «روسیاه».
تعیین سخنگو. گامی درست، اما ناکافی
لسانی با اشاره به حادثه آتشسوزی بندر شهید رجایی، انتخاب دو سخنگو (استاندار و مدیر مدیریت بحران) را گامی مثبت در راستای پروتکلهای خبری دانست: «تعیین نقش سخنگوها از ابتدا درست بود و مسئولیتها واگذار شد.»، اما او معتقد است که این اقدام بهتنهایی کافی نبود. به گفته وی، سخنگویان در ارائه اخبار دقیق و مستند موفق عمل نکردند و به کلیگویی بسنده کردند: «عدم انتشار فکتهای معتبر موجب شد رسانهها و مردم از اخبار رسمی رویگردان شوند و جریان خبری از کنترل خارج شود.»
کلیگویی و خلأ هدایت خبری
لسانی با انتقاد از عملکرد سخنگویان، گفت: «در بسیاری از کشورها، گاهی به دلایل گوناگون تصمیم به کلیگویی گرفته میشود، اما این نباید به قیمت از دست رفتن اعتماد عمومی باشد.» او افزود که رسانههای رسمی به دلیل محدودیتهایی مانند دستور به عدم گمانهزنی، عملاً میدان را به رسانههای معاند واگذار کردند: «در فضای مجازی، شاید ۷۰ درصد نقش به رسانههای سیاهنما و معاند میرسد و تنها ۳۰ درصد به رسانههای رسمی. وقتی سخنگوها حرف خاصی نمیزنند، زمین بازی به رقبا تقدیم میشود.»
آرایش رسانهای؛ نیاز به تحول ساختاری
لسانی راهکارهایی برای بهبود آرایش رسانهای ارائه کرد: «خبررسانی باید فوری و مکرر باشد. سخنگویان باید در ساعت اول بحران وارد میدان شوند و در بازههای دو تا سهساعته با کنفرانس خبری، مصاحبه یا بیانیه با مردم ارتباط برقرار کنند.» او همچنین به اهمیت ایجاد خطوط تماس برای پاسخگویی به سؤالات افکار عمومی اشاره کرد: «در بسیاری از کشورها، یک مرکز متمرکز برای پوشش اخبار بحران وجود دارد که شایعات را خنثی میکند.»
نقش مخرب شایعات و رقابت رسانهای
لسانی به نمونههایی از عملکرد نادرست رسانهها اشاره کرد: «برخی رسانهها مانند «رکنا» و «ایلنا» اخباری منتشر کردند که بعداً حذف شد. این کار مانند شوت کردن توپی است که دیگر نمیتوان آن را پس گرفت.» او افزود که انتشار اخبار غیرمستند، مانند ادعای حمله صهیونیستی یا ورود مواد خطرناک، به شایعات دامن زد و اعتماد عمومی را خدشهدار کرد.
چهار رکن نظاممند در مدیریت بحران
به گفته لسانی، مدیریت رسانهای بحران نیازمند نظاممندی در چهار حوزه است:
نظام لجستیکی و عملیاتی: نیروهای امدادی باید مدیر رسانهای را در جمع خود بپذیرند تا اطلاعات دقیق از میدان به رسانه منتقل شود.
مدیر رسانه بحران: این فرد باید مثلثی بین میدان، رسانهها و افکار عمومی ایجاد کند و جریان اطلاعات را مدیریت کند.
رسانهها: رسانهها باید منافع عمومی را بر رقابت ترجیح دهند و از انتشار اخبار غیرمستند خودداری کنند.
دستگاه قضایی و امنیتی: این نهادها باید مجاری شایعهپراکنی و اغتشاش اطلاعاتی را مسدود کنند.
آمادگی پیش از بحران؛ کلید موفقیت
لسانی تأکید کرد که مهمترین عامل در مدیریت رسانهای بحران، آمادگی پیش از وقوع آن است: «اگر از قبل پروتکلها مشخص، آموزشها ارائه و مانورهای رسانهای برگزار شده باشد، خطاها در زمان بحران به ۵ درصد کاهش مییابد. اما بدون آمادگی، خطاها تا ۶۰-۷۰ درصد افزایش پیدا میکند.» او معتقد است که فقدان آمادگی پیش از بحران، دلیل اصلی ناکامی رسانهها در پوشش حادثه بندر شهید رجایی بود.