تاریخ انتشار : ۰۸ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۳:۲۰  ، 
کد خبر : ۳۷۱۷۴۷
محمود کبیری یگانه، کارشناس رسانه

عملیات رسانه‌ای باید آفندی باشد

یکی از مهم‎ترین دلایل اجماع جمعی جهان برای پایان دادن به کشتار مردم غزه در سرزمین‌های اشغالی، «رسانه» بود که توانست با شفاف کردن فضای کشتار بی‎رحمانه صهیونیست‌ها در آن مناطق از ابزار‌هایی که غرب برای ایجاد پروپاگاندا در جهان ایجاد کرده بود، علیه خودش استفاده کند و کار را به جایی برساند تا کسی که روزی مدعی قتل‎عام تمام اعضای حماس بود، به آتش‌بس رضایت دهد. برای روشن شدن ابعاد این ابزار نرم، گفت‌وگویی داشتیم با «محمود کبیری یگانه» کارشناس رسانه جبهه مقاومت و با او درباره جایگاه رسانه در جنگ بین حماس و رژیم صهیونیستی پرسیدیم که با هم می‌خوانیم. 

 دستاورد‌های عملیات طوفان‎الاقصی را در بعد رسانه‌ای چطور ارزیابی می‌کنید؟
در حال حاضر، ۴۷۰ روز مقاومت سرسختانه جبهه مقاومت را که شهدای با ارزش و ارزنده‌ای را هدیه کردند، پشت سر گذاشته‌ایم. ۱۵ ماهی که انواع جنگ‌های الکترونیک، نرم، رسانه‌ای و عملیات‌های متعدد روانی اجرا شد و حالا می‌خواهیم آنچه را که رقم خورده است، بررسی کنیم. مفهوم جدید امنیت روانی رسانه قسمتی بود که به صورت جدی در ۱۵ ماه گذشته مورد نقد و بررسی و تحلیل‌های درست قرار گرفت و جبهه ضد مقاومت از آن استفاده کرد. امنیت روانی رسانه همان حوزه‌ای بود که محور غربی‌ـ عبری‌ـ عربی به دنبال آن بودند تا با ارائه مدل مفهومی توسعه اجتماعی از نگاه رسانه، قلم و دوربین‌های رسانه‌ای به آن دست پیدا کنند. این مفهوم به صورت جدی مورد نظرشان بود. اگر بخواهم واضح‌تر صحبت کنیم در حوزه تبیین رسانه‌ای طوفان‎الاقصی، شاهد آن بودیم که امنیت روانی رسانه بعد از استراتژی جنگی به منزله عملیات روانی کارکرد پیدا کرد. 

 این آتش‌بس نشانه چیست؟ اگر نشانه پیروزی جبهه مقاومت است، چطور کارکردش را باید در رسانه تبیین کرد؟
بنده به شخصه اعتقاد دارم که هر چند هزینه بسیار بالایی برای محور و جبهه مقاومت داشت و ما در این جنگ انسان‌های شریفی، همچون «سیدحسن نصرالله» را از دست دادیم، اما باید به این نکته توجه داشته باشیم که نوع نگاه ما و طرف مقابل با رسانه کاملاً متفاوت است. ما همیشه سعی در تبیین محتوا و موضوعات داریم و اساساً می‌خواهیم فضا را برای مخاطب باز و خواناتر کنیم. متأسفانه، این روز‌ها در زیستگاه رسانه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، بستر‌های مجازی کاملاً گروگان محور غربی هستند. غربی‌ها هم همواره به دنبال این هستند که مخاطب را به سطح بکشند و به افکار عمق نمی‌دهند. غرب با نگاه اومانیستی چنین نگرشی دارد و کار را به مراتب برای ما سخت می‌کند. دلیل اینکه فضا برای ما سخت می‌شود، این است که بستری، مانند اینستاگرام با پروتکل‌های خاص در بارگذاری محتوا و نوع دیده شدن آن محتوا بر عملکرد اخبار و اتفاقات بر اساس متغیر‌های خاص خودشان رقم می‌خورد و در فضای کاملاً طنز و غیر واقعی نقش بازی می‌کند. آنها به دنبال این هستند که با مخاطبی روبه‌رو باشند که فقط حرف گوش می‌دهد و سپس آن حرف‌ها را در زیست رسانه‌ای خود بازگو می‌کند. طبیعتاً تبیین کردن برای چنین مخاطبی بسیار سخت است.

رسانه‌های داخلی چگونه باید این پایداری مردم غزه را تبیین کنند تا امکان مصادره از رسانه‌های ضد جبهه مقاومت سلب شود؟
به نظر من فرآیند و فضای گفتمانی جبهه مقاومت را باید بازنگری کنیم و بازسازی تصویر ذهنی مخاطب را نظم ببخشیم و عملیات‌های رسانه‌ای را کاملاً آفندی اجرا کنیم. متأسفانه، تا به امروز فضای رسانه مقاومت کاملاً پدافندی بوده و در این اتمسفر حساس، تولیدات کم رسانه‌ای نیز مزید بر علت آسیب‎های ما در این مسیر شده است. توجه به این نکته مهم که مسئله طوفان‎الاقصی را در چارچوب مقاومت ببینیم یا در چارچوب غزه، حماس و فلسطین، باید بررسی شود. شاید در نگاه اول این دو سؤال با هم تفاوتی نداشته باشد؛ اما بنده در جایگاه کارشناس رسانه‌ای باید عرض کنم که برای شناساندن ماهیت این فضا به شدت نیاز است این دو سؤال را از یکدیگر تفکیک کنیم. رسانه اساساً یک عنصر شیک است؛ یعنی باید در آن پول و هزینه‌های جاری انجام شود. تعارف نداریم که در سراسر دنیا رسانه ضلع هشتم جنگ‌هاست و به راحتی می‌تواند افکار عمومی را درگیر کند. مدلی که در سوریه اتفاق افتاد و در ۱۱ روز تمام حکومت بشار اسد سقوط کرد، نشان‎دهنده اهمیت رسانه است؛ چراکه این مسئله یک عقبه بسیار جدی امنیتی، روانی و رسانه‌ای داشت که موجب شد آنقدر سریع و بدون مقابله اتفاق بیفتد. بنابراین، اگر بخواهیم نگاه درستی داشته باشیم، حتماً به تولیدات رسانه‌ای متفاوت در این چارچوب نیاز داریم. ما صرفاً روایت می‌کنیم؛ ولی باید روایت‌سازی رقم بخورد، درست مقابل همان کاری که ما در رسانه خودمان انجام نمی‌دهیم. متأسفانه، فقط ما به پردازش رو می‎آوریم و اینگونه ظرف ۲۴ ساعت وایرال می‌شویم و بعد کاملاً به سکوت خبری فرو می‌رویم. فکر می‌کنم دوستان فعال رسانه‌ای و برخی از رفقای خبری همیشه مظلوم واقع شدند و مجبور هستند در فضای سنتی، مانند ۲۰ سال گذشته در امور رسانه فعالیت کنند. وعده صادق ۱ و ۲ ایران با پوشش رسانه‌ای عالی همراه بود، اما به شرطی که مقدمه و مؤخره خوبی داشته باشد. قطعاً باید این مسئله را در فضای فکری خودمان پرورش و بازپروری کنیم.

آیا رژیم صهیونیستی با این حجم از کشتار به هدف خود رسید؟ توانست در بعد رسانه‌ای پیروز باشد؟
این سؤال به نکته مهمی اشاره دارد. واقعیت امر این است که بنده سال‌ها با این جریان همراه بودم. رژیم صهیونیستی یک رژیم آپارتاید است که مردم دنیا از آنها خوش‎شان نمی‌آید؛ اما به زور اهداف‏شان را پیش می‌برند. به نوعی دیگر رژیم صهیونیستی نوعی خفقان جهانی به راه انداخته است. به نظر بنده قبول آتش‌بس از سوی رژیم صهیونیستی دو دلیل داشت؛ اول فشار‌های داخلی است. زمانی که دو میلیون نفر در حملات مقاومت به صورت مداوم به پناهگاه می‌رفتند و به این فکر می‌کردند که چرا وقتی غزه با خاک یکسان شده، همچنان موشک‌هایی به سرزمین‌های اشغالی می‌رسد؛ یعنی رژیم به این نتیجه رسید که افکار عمومی در سرزمین‌های اشغالی این حجم از جنگ را قبول نمی‌کند؛ زیرا استرس در جامعه به وجود آمده و از حد مجاز فراتر رفته است. دوم آنکه جامعه بین‌الملل از این حجم قتل عام، کشتار و جنایت‌های انسانی خسته شده است و نتانیاهو و وزرایش نتوانستند توجیه مناسبی برای عملکرد غلط خودشان داشته باشند. قطعاً در کنار این مسائل دفاع جانانه مقاومت نگذاشت رژیم در نابودی کریدور مقاومت موفق شوند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات