در سایه گسترش بحثهای مربوط به پرونده عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی و تلاشهای آمریکا برای کشاندن سایر اعراب به دام سازش با این رژیم، یک رسانه سعودی اهداف اسرائیل از جنگ در غزه و همچنین عادیسازی روابط با کشورهای عربی را مورد بررسی قرار داد.
اسرائیل بهدنبال تسلیمکردن کشورهای منطقه است
روزنامه سعودی «عکاظ» در مقالهای به این منظور اعلام کرد: یکی از مهمترین اهداف اسرائیل در جنگ علیه غزه، احیای بازدارندگی ازدسترفته خود و دستیابی به موقعیت هژمونی منطقهای است و اهداف دیگر مانند بازگرداندن اسرای اسرائیلی، از بین بردن مقاومت فلسطین، اشغال مجدد غزه یا حتی آوارگی ساکنان این باریکه صرفاً اهداف ثانویهای هستند که به هدف استراتژیک بزرگتر نزدیک نمیشود، در واقع اسرائیل بهدنبال تثبیت بازدارندگی استراتژیک و تحمیل واقعیت و خواستههای خود به همه طرفها در منطقه است؛ بهویژه کشورهای عربی مجاور.
این رسانه سعودی افزود: اسرائیل بهدنبال تحمیل یک واقعیت استراتژیک بر اساس داشتن عناصر بازدارندگی قدرتمند است؛ البته نه به این خاطر که دشمنان خود را از ورود به هرگونه رویارویی با این رژیم حتی در سطح سیاسی بازدارد، بلکه هدف اسرائیل تسلیم کردن همه طرفهای منطقه در برابر استراتژی آن است، بنابراین هدفی که اسرائیل از عادیسازی روابط با کشورهای عربی دنبال میکند، فراتر از تحمیل یک وضعیت سازش است.
اسرائیل بهدنبال سیطره کامل بر کشورهای عربی است نه عادیسازی با آنها
در ادامه این مقاله تأکید شده است؛ وضعیت عادیسازی میان کشورهای عربی با اسرائیل که این روزها بهعنوان یکی از مهمترین تحولات بعد از جنگ غزه مورد بحث قرار گرفته است، از نظر اسرائیلیها و تصمیمسازان این رژیم راهی برای اطمینان از آینده موجودیت اسرائیل در منطقه یا تضمین امنیت داخلی آن نیست، بهعبارت دیگر، نظریه بازدارندگی اسرائیل مبتنی بر اصل برابری متقابل با کشورهای منطقه و همزیستی با آنها نیست؛ بلکه مبتنی بر تحمیل وابستگی اجباری به طرف مقابل است، تا جایی که این رژیم مستقیماً بتواند بر امور داخلی کشورهای منطقه نیز مسلط شود، بهطوری که هیچ تصمیمی حتی در سطح سیاست داخلی کشورهای مذکور بدون مشورت با اسرائیل و چراغ سبز آن انجام نگیرد، این یعنی اسرائیل میخواهد همه کشورهای منطقه بهاشکال مختلف تحت اشغال این رژیم باشند.
روزنامه سعودی عکاظ تصریح کرد: احیای استراتژی بازدارندگی اسرائیل برای اداره روابط میان این رژیم و کشورهای منطقه طبق یک توازن قدرت نامتعادل و یکجانبه، در خط مقدم نظریه امنیت داخلی آن قرار دارد. این استراتژی فراتر از ایجاد یک رابطه عادی سنتی با کشورهای عربی است و بهسمت ایجاد یک رابطه مبتنی بر وابستگی تحمیلشده به کشورهای مذکور توسط یک استراتژی بازدارندگی قدرتمند میرود؛ بهگونهای که طرف مقابل چارهای جز تسلیم شدن در برابر آن نداشته باشد.
بر اساس این یادداشت، برای دستیابی به این هدف استراتژیک، اسرائیل آماده است هزینه سنگینی چه از نظر سیاسی و چه اخلاقی بپردازد و یک قدرت بازدارندگی منحصر به فرد برای خودش تثبیت کند. اسرائیل آنگونه که ادعا میکند، بهدنبال جلوگیری از تکرار وقایع روز 7 اکتبر 2023 نیست؛ بلکه قصد دارد از آزمایش مشابه یا حتی نزدیک به این عملیات توسط هر طرفی در منطقه بهطورکلی جلوگیری کند. وجود و حضور مداوم اسرائیل در منطقه به داشتن یک استراتژی بازدارندگی مؤثر با ظرفیت و قابلیتهای یک نیروی قدرتمند بستگی دارد؛ نه بهرسمیت شناخته شدن یا پذیرش این رژیم توسط همسایگانش بر اساس اصل برابری، مکمل بودن و توافق بر سر یک فرمول متقابل جهت ایجاد صلح واقعی و جامع در منطقه.
اشغالگری اسرائیل در مرزهای فلسطین متوقف نمیشود
روزنامه عکاظ تأکید کرد: در واقع اسرائیل بهدنبال بهرسمیت شناخته شدن از سوی کشورهای منطقه و یا حتی عادیسازی روابط با آنها نیست؛ زیرا همه این فرمولهای سنتی در روابط میان کشورها، برای رژیمی مانند اسرائیل که شباهتی به کشورهای عادی ندارد، بیمعناست، در واقع آنچه در درجه اول برای اسرائیل اهمیت دارد، حضور اجباری آن در منطقه بهعنوان یک قدرت مسلط مبتنی بر یک استراتژی بازدارندگی قدرتمند است تا همسایگان را بهزور مطیع خودش کند، این استراتژی در مرزهای فلسطین متوقف نمیشود؛ بلکه اسرائیل بهدنبال گسترش استراتژی مذکور خود در همه اراضی عربی است.
در پایان این مقاله آمده است؛ این استراتژی اسرائیل همان راهبردی است که هیتلر قبلاً علیه کشورهای اروپایی مرکزی، غربی و جنوبی بهکار گرفت و توانست آنها را اشغال کند، اما سپس بهسمت شرق عقبنشینی کرد تا اتحاد جماهیر شوروی و شرق کوههای اورال در مرز بین شرق و غرب را از نظر تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی مطیع خود کند، این یک استراتژی توسعهطلبانه بهقیمت از دست رفتن ثبات منطقهای و حتی صلح جهانی است که اسرائیل دنبال میکند.