توافق زنگزور که با وساطت و پیگیری دولت ترامپ در واشنگتن مطرح شد یکی از پیچیدهترین و حساسترین مسائل ژئوپلیتیک در قفقاز طی سالهای اخیر است. این توافق، علاوه بر اینکه روابط بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان را هدف قرار میدهد، به طور مستقیم منافع و دسترسی ایران به مسیرهای مواصلاتی و خطوط انرژی منطقهای را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. ایران از ابتدا با نسخه اولیه این توافق که دالان سرزمینی بدون حاکمیت ارمنستان را پیشنهاد میکرد، مخالفت جدی داشت، زیرا این طرح ایران را در یک بنبست ژئوپلیتیک قرار میداد و وابستگی منطقهای به ترکیه و باکو را افزایش میداد. با این حال توافق جدید که تحت عنوان مسیر ترامپ مطرح شده، بخشی از خواستههای ایران را مدنظر قرار داده و حاکمیت ارمنستان بر مسیرها را حفظ میکند، هرچند هنوز اجرای کامل آن با موانع زیادی مواجه است. در همین راستا برای روشن شدن ابعاد بیشتر این توافق گفتوگویی داشتیم با داوود دشتبانی، کارشناس مسائل منطقه قفقاز و به بررسی ابعاد این توافق، نقش آمریکا و ترامپ، حضور رژیم صهیونیستی، ابزارهای دیپلماتیک ایران و سناریوهای آینده دالان زنگزور پرداختیم تا تحلیل دقیقی از فرصتها و تهدیدهای پیشروی تهران ارائه نمایان شود. در ادامه این گفتوگو را با هم میخوانیم.
توافق زنگزور را چگونه ارزیابی میکنید و چه تأثیری بر موقعیت ژئوپلیتیک ایران دارد؟
طرح اولیه زنگزور که توسط باکو با حمایت ترکیه و رضایت نسبی روسیه ارائه شد، بر اساس آن بود که یک دالان سرزمینی از جنوب خاک ارمنستان عبور کند و حاکمیت ارمنستان بر آن مسیر وجود نداشته باشد. این طرح هم از طرف ارمنستان و هم از سوی ایران مورد مخالفت جدی قرار گرفت، زیرا ایران را در یک بنبست ژئوپلیتیک قرار میداد و ایران را به طور کامل به ترکیه و جمهوری آذربایجان وابسته میکرد.
ایران و ارمنستان تأکید کردند که مسیرهای مواصلاتی و خطوط انرژی میتواند آزاد شود و روابط اقتصادی بین کشورها تقویت گردد، اما تمامیت ارضی و حاکمیت ارمنستان نباید تضعیف شود. در دیدار میان پاشینیان و علیاف در واشنگتن، توافقی مطرح شد که تفاوت عمدهای با طرح اولیه دارد. به این ترتیب که مسیر تحت حاکمیت ارمنستان باقی میماند و مدیریت آن توسط یک کنسرسیوم شرکتهای ارمنی و آمریکایی صورت خواهد گرفت. این توافق هنوز قطعی نیست و تنها سند توافق میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان توسط پاشینیان و علیاف پاراف شده است و خود توافق صلح موانع و مشکلاتی تا اجرایی شدن دارد و پس از توافق صلح بحث اجرایی کردن مسیر ترامپ میتواند وارد مراحل اجرایی شود. موانع اجرایی شامل تغییر قانون اساسی در ارمنستان، تثبیت مرزها بر اساس نقشههای دوره شوروی و اختلافات تاریخی میان طرفین است که باید قبل از توافق رفع شود.
نقش ترامپ و آمریکا در شکلگیری این توافق را چگونه تحلیل میکنید؟
سفارت آمریکا در ایروان، بزرگترین سفارت این کشور در تمام دنیا است و اهمیت استراتژیک ویژهای دارد. این حضور نشاندهنده سیاست بلندمدت آمریکا در قفقاز و تلاش برای افزایش نفوذ در مرزهای ایران است. ایجاد مسیر ترامپ بخشی از برنامه گستردهای است که هدف آن محاصره و محدودسازی دسترسی ایران به مسیرهای مواصلاتی، خطوط انتقال انرژی و کریدورهای اقتصادی منطقهای است.
این مسیرها، از جمله مسیر ترامپ، مسیر لاجورد و IMEC، به دنبال حذف ایران از مبادلات تجاری منطقه و کاهش دسترسی ایران به مسیرهای اقتصادی مهم هستند. ترامپ با حضور در این توافق و اجرای آن برای آمریکا این امکان را فراهم میکند که ایران را از مسیرهای مواصلاتی و کریدورهای اقتصادی منطقهای کنار بگذارد و دسترسی کشورهای همسایه به شبکههای جهانی را تحت کنترل خود بگیرد.
حضور رژیم صهیونیستی در منطقه قفقاز چه پیامدهایی برای امنیت شمالغرب ایران دارد؟
اسرائیل از سالها قبل در جمهوری آذربایجان حضور نظامی و اطلاعاتی داشته و بزرگترین تأمینکننده تسلیحات و امکانات نظامی باکو است. بیش از ۶۰ درصد انرژی اسرائیل توسط باکو تأمین میکند و بیش از ۷۰ درصد خرید تسلیحاتی باکو از اسرائیل تأمین میشود. این همکاریها شامل پهپادها، جاسوسی از سایتهای هستهای ایران، ترور دانشمندان و اقدامات اطلاعاتی گسترده بوده و در جنگ ۱۲ روزه نیز همکاریهای نظامی با اسرائیل به طور واضح دیده میشود.
کریدورهای منطقهای که اسرائیل ایجاد میکند، مانند کریدور داوود، از جنوب سوریه تا شمال عراق امتداد دارند و امنیت غرب و شمال غرب ایران را پیچیده میکنند. مسیر ترامپ نیز این همکاریها را گسترش داده و دست ایران را در منطقه محدود میکند.
ایران چه ابزارهای دیپلماتیک و امنیتی میتواند برای حفظ نفوذ خود استفاده کند؟
ایران پیشتر توانست تسلط باکو ترکیه بر دالان سرزمینی از جنوب ارمنستان را منتفی کند و دسترسی کامل آمریکا و ناتو به مسیرها را محدود سازد، اما برای حفظ نفوذ خود، ایران میتواند با دیپلماسی فعال با کشورهای منطقه مانند روسیه، گرجستان، ازبکستان و سایر کشورهای آسیای مرکزی برای حفظ مسیرهای اقتصادی جایگزین که از ایران میگذرد تلاش کند. گرجستان و روسیه و ازبکستان به دلیل حذف از مسیرهای تجاری و کاهش اهمیت ژئوپلتیک قاعدتاً مانند ایران مخالف این مسیر خواهند بود. توسعه زیرساختهای داخلی شامل راهآهن، جادهها و خطوط ترانزیتی برای حفظ دسترسی اقتصادی، بهرهگیری از فرصت همراهی روسیه برای کاهش نفوذ آمریکا و ناتو و مدیریت مسیرهای منطقهای با رعایت منافع ملی و همچنین تعامل با ارمنستان برای جلوگیری از تسلط کامل شرکتهای خارجی بر مسیرها و حفظ خطوط قرمز ایران، نفوذ خود در این بخش را همچون قبل حفظ نماید.
این توافق در تضاد با سیاستهای رسمی ایران است یا فرصتی برای تعامل منطقهای فراهم میکند؟
سیاست اصولی ایران حفظ تمامیت ارضی و استقلال کشورهای منطقه است. ایران همیشه مخالف ورود قدرتهای خارجی برای حل مسائل منطقهای بوده است. مسیر ترامپ ملاحظات ایران را نادیده گرفته، اما حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت ارمنستان بر مسیر مواصلاتی، یک پیروزی نسبی و دستاورد مهم برای ایران محسوب میشود.
همین موضوع نشان میدهد ایران میتواند در چارچوب همکاری منطقهای با حفظ اصول از فرصتهای دیپلماتیک بهره ببرد، بدون اینکه مصالح امنیتی و خطوط قرمز خود را زیر پا بگذارد.
ایران چه میزان موفق به حفظ منافع خود در این توافق شده و چه اقداماتی باید انجام دهد؟
ایران موفق شد دالان سرزمینی اولیه را منتفی کند و خطوط قرمز خود را در خصوص حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت ارمنستان بر مسیرها رعایت نماید؛ این یک پیروزی برای ایران محسوب میشود. با این حال، منافع اقتصادی ایران تا حد زیادی دیده نشده و با ایجاد مسیر ترامپ دسترسی ایران به مسیرهای ترانزیتی و کریدورهای منطقهای کاهش خواهد یافت.
ارمنستان با حمایت آمریکا، اکنون مسیرهای همکاری با کنسرسیومهای خارجی را دنبال میکند و این اقدامات فرصتهای اقتصادی ایران را محدود میسازد. علاوه بر این، حضور آمریکا و ناتو در منطقه و حمایت از مسیر ترامپ، ایران را از بخشی از نقش خود در مدیریت مسیرهای مواصلاتی محروم میکند. ایران بایستی با دیپلماسی فعال، توسعه زیرساختها و هماهنگی منطقهای، جایگاه خود را حفظ کرده و از تهدیدهای راهبردی مسیر ترامپ پیشگیری نماید، هرچند که پیروزی کامل نیازمند اقدامات طولانیمدت و هماهنگی با کشورهای منطقه است.