توافق زنگزور، با وجود ظاهر صلحآمیزش، یکی از پیچیدهترین پروندههای ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی را رقم زده است. دالان زنگزور، مسیر باریکی میان ارمنستان و نخجوان، اکنون نه تنها به شاهراه ارتباطی آذربایجان و ترکیه بدل شده، بلکه نقطهای حساس در رقابت منطقهای و بینالمللی علیه ایران است. تهران، که همیشه در قفقاز بهعنوان بازیگر کلیدی عمل کرده، اکنون در مواجهه با توافقی قرار دارد که بدون مشارکت و نظر ایران شکل گرفته است.
اهمیت ژئوپلیتیکی دالان زنگزور
دالان زنگزور برای جمهوری آذربایجان معنای استراتژیک دارد؛ این مسیر کوتاهترین راه زمینی بین بخش اصلی آذربایجان و نخجوان است. هدف اعلامی توافق، بهبود ترانزیت و ارتباط اقتصادی است، اما در عمل، این دالان میتواند مستقل از ارمنستان و با کنترل آذربایجان و ترکیه، به دستوری برای افزایش نفوذ خارجی در نزدیکی مرزهای ایران تبدیل شود.
از منظر ایران، این اتفاق به معنای کاهش عمق استراتژیک در شمال غربی کشور است. تهران همواره مسیرهای ترانزیتی شمال- جنوب و شرق- غرب را ابزاری برای نفوذ و حفظ موقعیت ژئوپلیتیکی خود در منطقه میدانسته است. اکنون ایجاد دالان زنگزور، بدون هماهنگی با ایران، این موقعیت را به چالش کشیده است.
پیامدهای اقتصادی
بعد اقتصادی توافق زنگزور نیز قابل توجه است. این دالان میتواند در آینده به مسیر عبور کالا و انرژی بدل شود و به جایگزینی مسیرهای ترانزیتی فعلی ایران بینجامد. کاهش عبور کالا و انرژی از خاک ایران، به معنای کاهش درآمدهای ترانزیتی و محدود شدن نفوذ اقتصادی کشور در منطقه است.
به طور خاص، ایران ممکن است در زمینه صادرات انرژی به بازارهای قفقاز و ترکیه با محدودیتهای جدید مواجه شود، چرا که مسیر جایگزین بدون عبور از خاک ایران فراهم شده است. علاوه بر این، این توافق میتواند سرمایهگذاریهای خارجی در منطقه قفقاز را به سمت مسیر جدید سوق دهد، که به نفع کشورهای حامی دالان و به ضرر ایران است.
پیامدهای امنیتی
ایران همچنین با بعد امنیتی این توافق مواجه است. ایجاد مسیر کنترلشده توسط آذربایجان و ترکیه میتواند امکان فعالیت اطلاعاتی و نظامی بازیگران خارجی، از جمله اسرائیل، را در نزدیکی مرزهای ایران افزایش دهد. حتی کوچکترین اقدام امنیتی بدون هماهنگی ایران میتواند پیامدهای استراتژیک مهمی برای خطوط مرزی، امنیت مرزهای غربی و شمال غرب کشور داشته باشد.
تحلیلگران بر این باورند که حضور دالان زنگزور، بهویژه در شرایط عدم هماهنگی، میتواند بر نفوذ ایران در قفقاز تأثیر مستقیم بگذارد و موقعیت تهران را در مذاکرات و تصمیمگیریهای منطقهای تضعیف کند.
تضاد با منافع ایران؟
ایران همواره اعلام کرده که با تغییر مرزها و ایجاد مسیرهای حاکمیتی که بدون مشارکتش انجام شود، مخالف است. مقامات ایرانی تأکید کردهاند که ایجاد دالان زنگزور نباید با تهدید حاکمیت ارمنستان یا کاهش نفوذ ایران همراه باشد.
با این حال، برخی تحلیلگران معتقدند که موضع ایران در عمل محافظهکارانه بوده است. تهران میتوانست با اقدامات پیشدستانه، از جمله ارائه مسیرهای جایگزین یا پیشنهاد مدل مشترک مدیریت دالان، هم از منافع خود حفاظت کند و هم همکاری منطقهای را پیش ببرد.
در واقع، این توافق بخشی از اهداف ایران را نادیده گرفته و تضاد میان سیاست اعلامی و واقعیت میدانی ایجاد کرده است. ایران اکنون در وضعیتی قرار دارد که باید تعادلی میان مخالفت با کاهش نفوذ و حفظ روابط دوستانه با همسایگان برقرار کند.
واکنشهای منطقهای و بینالمللی
کشورهای منطقه، به ویژه روسیه، ترکیه و ارمنستان، هر یک موضع متفاوتی نسبت به توافق زنگزور دارند. روسیه که همواره نقش حافظ امنیت در قفقاز را ایفا میکند، ممکن است با اجرای توافق مستقل دالان زنگزور با هدف حفظ نفوذ خود موافق باشد، اما نگران افزایش نفوذ آمریکا و ترکیه در منطقه است. ترکیه با حمایت مستقیم از آذربایجان، تلاش دارد دسترسی مستقیم به نخجوان را تثبیت کند و نفوذ خود در قفقاز را گسترش دهد.
ارمنستان که به لحاظ امنیتی و اقتصادی در موقعیت آسیبپذیر قرار دارد، در حال مذاکره برای حفظ حاکمیت بخشی از مسیر و تضمین منافع خود است. این پیچیدگیها نشان میدهد که ایران باید فعالانه در مذاکرات حضور داشته باشد تا از حداکثر ظرفیت دیپلماسی بهرهمند شود.
راهکارهای دیپلماسی ایران
برای ایران، راهبرد مناسب، ترکیبی از اقدامات بازدارنده و همکاری سازنده با همسایگان است. این اقدامات میتواند شامل موارد زیر باشد:
۱- پیشنهاد مسیرهای جایگزین: ایجاد مسیرهای ترانزیتی داخلی و منطقهای که هم نیازهای آذربایجان و ارمنستان را برآورده کند و هم نفوذ ایران را حفظ نماید.
۲- گفتوگوی فعال با ارمنستان و آذربایجان: حضور فعال در مذاکره برای مدل مدیریت مشترک دالان، به جای پذیرش توافق یکجانبه.
۳- حفظ توازن در روابط منطقهای: همسایگی با همه کشورها بدون دشمنسازی و همراه با هشدار نسبت به تهدیدهای پنهان.
۴- استفاده از ابزارهای دیپلماتیک و امنیتی: بهرهگیری از سازمانهای منطقهای و روابط دوجانبه برای نظارت و تضمین منافع ایران.
۵- بررسی سناریوهای آینده: تحلیلهای مداوم و پیشبینی مسیرهای احتمالی دالان و واکنش کشورهای منطقه، برای پیشگیری از هرگونه تهدید یا محدودیت اقتصادی و امنیتی.
توافق زنگزور، با وجود پتانسیل ایجاد صلح و همکاری منطقهای، در صورت نادیده گرفتن منافع ایران، به تهدیدی برای امنیت ملی و اقتصادی کشور بدل خواهد شد. ایران باید نگاه مثبت و فعال داشته باشد؛ حمایت از صلح منطقهای همراه با حراست از منافع ملی، کلید مواجهه موفق با این پرونده است.