شاید عصبانیترین فرد در آمریکا امروز ترامپ باشد. ترامپ از ماهها قبل بارها تلاش داشت تا با طعنه و کنایه، اذهان عمومی را نسبت به ممدانی بدبین کند. باید به یاد آورد که در جلسهای مشترک میان ترامپ و نتانیاهو، خبرنگاری از او پرسید که در صورتی که ممدانی شهردار نیویورک شود چه خواهد کرد. ترامپ در پاسخ گفت که او را نمیشناسد و نباید نگرانش بود، چراکه هنوز هیچ کاری نتوانسته انجام دهد. اما امروز زهران ممدانی بالاخره توانست سکان هدایت شهرداری نیویورک را به دست بگیرد. ترامپ نیز حتی در همان ساعتهای اولیه نمیتوانست این مسئله را تحمل کند. او ممدانی را بهصراحت «یک کمونیست» خواند و اظهار تأسف کرد که چنین فردی توانسته در نیویورک به قدرت برسد. در همان زمان، ممدانی اعلام کرد که تیم انتقال قدرت خود را منصوب کرده و وعده داد دولتی تشکیل دهد که هم توانمند باشد و هم دلسوز مردم نیویورک. البته ممدانی نیز طعنههای ترامپ را بیپاسخ نگذاشت و در واکنش به تهدیدهای واشنگتن برای قطع بودجه نیویورک و اعزام نیروهای فدرال به این شهر گفت که هر اقدام ترامپ را از مسیر دادگاه پاسخ خواهد داد.
در کنار ترامپ، متحدان صهیونیست او نیز بسیار نگران هستند. در حالی که ممدانی در جریان کمپین انتخاباتی خود ارتباط خوبی با جامعه یهودی ــ بهویژه یهودیان ارتدوکس مخالف با سیاستهای رژیم اشغالگر ــ برقرار کرده بود، افرادی مانند امیخای چیکلی، وزیر امور دیاسپورای اسرائیل، ممدانی را «حامی حماس» خوانده و وعده دادند طرحی برای رصد کردن اعمال و سیاستهای شهرداری نیویورک در نظر دارند. احتمالاً آنان تلاش خواهند کرد تا در چهار سال آینده او را تحت فشار قرار دهند. برای مثال، دقیقاً همزمان با انتخاب ممدانی، رابرت تاکر، رئیس اداره آتشنشانی نیویورک، پس از پیروزی او استعفای خود را تقدیم کرد. منابع خبری میگویند تصمیم تاکر «تحت تأثیر دیدگاههای صهیونیستی و باورش به اینکه نمیتواند تحت مدیریت ممدانی ادامه دهد» بوده است.
ممدانی در ابتدا گزینهای بعید برای پیروزی در انتخابات شهرداری نیویورک به نظر میرسید. وعده او برای بهبود وضعیت زندگی طبقه کارگر نیویورکی، همراه با انتقادات صریح از جنایات اسرائیل علیه فلسطینیان، ائتلافی قدرتمند از مخالفان را علیه او بسیج کرد که میلیونها دلار برای شکستش هزینه کردند. ظهور ممدانی همچنین شکافهای عمیق درون حزب دموکرات را آشکار کرد؛ جایی که رهبران حزب یا از حمایت از او خودداری کردند یا ماهها پس از آغاز کارزارش، بهناچار از او پشتیبانی نمودند. در نهایت، کارزار او به آزمونی برای سنجش فاصلهٔ فزاینده میان خواست مردم و آنچه سیاستمداران و اهداکنندگان ثروتمند حاضر به ارائه آن هستند، تبدیل شد.
انتخاب ممدانی در بسیاری از نقاط جهان نیز بازتاب گستردهای داشته است؛ از مردم عادی در کشورهای مسلمان که شاهد تغییر نگرش آمریکاییها نسبت به مسلمانان پس از ۱۱ سپتامبر هستند، تا رئیسجمهور مکزیک، کلودیا شینبام، که در کنفرانس خبری خود درباره انتخاب ممدانی گفت: «اتفاقی که دیروز افتاد برای همهٔ ما بسیار جالب است تا آن را تحلیل کنیم.» در اوگاندا، کشور محل تولد ممدانی، رسانهها گزارش دادهاند که او در میان جوانان محبوبیت زیادی پیدا کرده و بسیاری از آنان اکنون به دنبال ایجاد تغییر در کشور خود هستند و ممدانی را الگویی برای این مسیر میدانند.
در نهایت میتوان گفت، انتخاب زهران ممدانی بهعنوان شهردار نیویورک نهتنها معادلات سیاسی آمریکا را تغییر داده، بلکه به نمادی از دگرگونی تدریجی در افکار عمومی این کشور تبدیل شده است. پیروزی او بازتابی از رشد گفتمان عدالتخواهانه و انتقاد از ساختارهای سنتی قدرت در آمریکا است؛ گفتمانی که فراتر از مرزهای آمریکا، الهامبخش بسیاری از جوانان و فعالان سیاسی در دیگر نقاط جهان شده است.