تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱۳۸۸ - ۰۹:۴۱  ، 
کد خبر : ۱۰۰۶۴۹

استقلال و خودباورى در اندیشه امام خمینی (ره)


خلیل اسفندیاری
گروه فرهنگی: انقلاب اسلامى ایران را عموم صاحب‌نظران، انقلابى فرهنگی- عقیدتى دانسته‌اند. تحولى که به‌دنبال خود “تعهدی” تاریخى - جهانى و سرنوشت ساز به ارمغان آورد که به‌موجب آن محصول برآمده از آن تحول ژرف درصدد تجدید حیات معنوى و اخلاقى بشریت است. این ماهیت فرهنگى داشتن انقلاب اسلامى را مى‌توان در نحوه وقوع، آثار و نتایج پس از آن و کلام و دغدغه‌هاى رهبر و بنیانگذارش مشاهده کرد و استمرار این نوع نگاه و توجه به تحول مزبور را در بستر زمان تاکنون در سیاست‌ها- راهبردها و روش‌هاى اجرایى و عملیاتى مبتنى بر اندیشه و سیره امام خمینی(ره) ملاحظه نمود. سیاست‌ها و راهبردهایى که در صدد است تا ظرفیت‌ ها و توانایى‌هاى بالقوه انقلاب اسلامى براى سر دادن جهان به سمت زایش و رویش نوین را به فعلیت کشاند.
تعریف و عناصر فرهنگ از نگاه امام خمینی(ره):
نگاه امام به عنصر “فرهنگ” یک نگاه مبنایى و زیربنایى است، عنصر مهمى که شکوفایى‌اش مى‌تواند موفقیت‌هاى مستمر و مکرر را براى بشریت خسته از قطب‌بندى‌هاى مبتنى بر زر و زور به ارمغان آورد و داشته‌هاى آنان را در مسیر صلاح و فلاح آنان به‌کارگیرد. چرا که در اندیشه ایشان همه انواع وابستگى‌هاى اقتصادی- سیاسی- نظامى ملت‌ها به قدرت‌هاى استکبارى در وابستگى فکرى و فرهنگى آنها ریشه دارد و توجه به این مهم نیز باید به‌عنوان نقطه آغاز هرگونه حرکت اصلاحى مدنظر قرار گیرد. در بیان بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران “نجات ملت در فرهنگ و در دانشگاه‌ها باید طرح بشود(1) “ و “راس همه اصلاحات، اصلاح فرهنگ است (2)“.
امام خمینی(ره) تا به آنجایى نقش عنصر استقلال فرهنگى در تعیین سرنوشت جوامع را (فارغ از نوع مذهب و ملیت آنان) بالا مى‌برد که “آن را منشا استقلال و موجودیت هرجامعه قلمداد کرده فکر تحقق استقلال در ابعاد دیگر را با وابستگى فرهنگى محال و ساده‌اندیش (3) مى‌خوانند.
فرهنگ به معنى “باورها و اعتقاداتى که زندگى شخصى و اجتماعی(افراد) یک جامعه با آنها روبروست”(4) در اندیشه امام خمینی(ره) عنصرى است هجوم به آن، در راس ‌تمامى اهداف استعمارگران است. حضرت امام (ره) ضمن توجه به عنصر فرهنگ در معناى عام آن به‌طور اخص به توانایى‌ها و شایستگى‌هاى فرهنگ موجود در جوامع شرقى که عبارت از “فرهنگ اسلامی” است اشارات متعدد و مکرر داشته، “خود فرهنگی” را مطرح مى‌کنند که بر مدار تعلیمات اسلامى و اخلاقى انسانى استوار شده است. فرهنگى که به تعبیرایشان مترقى‌ترین فرهنگ است “که (ملت‌هاى ) شرق باید به این فرهنگ اسلامى تمام احتیاجاتش را اصلاح نماید(5)“. بر این مبنا، امام (ره) پایه‌گذار و پى‌ریز تفکرى مى‌شود که به اساس آن مى‌توان با اتکاء به توانایى‌هاى خود،‌راه توسعه ملى را با اعمال و اصرار راهبرد عدم تعهد در قبال قدرت‌هاى بحران‌زا طى نمود.
همیت فرهنگ در اسلام و نظام اسلامی:
فرهنگ در آموزه‌هاى اسلامى سازنده ارزش‌هاى اخلاقى است و آن عبارت از “مطلوبیت‌هایى مى‌باشد که مربوط به خواست‌هاى متعالى است. تغییر در فرهنگ است که مى‌تواند منجر به تحول در نظام ارزشى جامعه شده، هنجارهایى منطبق بر فطرت پاک انسانى را بیافریند. این جایگاه مبنایى و پایه‌ای، در بینش اسلامى از فرهنگ “عنصرى استراتژیک” ساخته است که توجه به آن جز وظایف اولیه و کلیدى حکومت اسلامى به‌شمار مى‌رود. امر مهمى که در قانون اساسى جمهورى اسلامى نیز بدان توجه خاص گردیده اصل دوم و سوم آن به تشریح اهداف فرهنگى نظام پرداخته است. این توجه نیز منبعث از اصول و اهداف شارع مقدس است که هدف اصلى از بعثت انبیاى الهى به‌عنوان مهم‌ترین وقایع تاثیرگذار جوامع و حتى بالاتر از آن، “آفرینش “ را تزکیه و تعلیم خوانده است و امام خمینی(ره) به‌عنوان یکى از ره‌یافتگان به باطن احکام، معارف و آموزه‌هاى اسلامى درسیره و سخن بدان تاکید و توجه داشته‌اند تا در نتیجه تحقق آن،‌فرهنگ خودى غنى‌سازى شده،‌از مظاهر بیگانه پاکسازى گردد. جایگاه عنصر فرهنگ تا بدانجاست که حضرت امام (ره) حتى در احکام تاسیس نهادهاى انقلابى نیز این مهم را مدنظر قرار داده فعالیت‌هاى فرهنگى را به‌عنوان اولویت اول از شرح وظایف و انتظارات خود از آنها مى‌شمارند. و بدینگونه توجه خود را نه فقط به “اکنون” بلکه به “آینده “ نیز معطوف مى‌کنند تا این عمل ایشان اشارتى پرنکته و پیام براى عاقلان گردد. در اندیشه حضرت امام (ره)‌که ترجمان بینش و نگرش ناب اسلامى است “فرهنگ هر جامعه، تشکیل دهنده موجودیت آن است و “جامعه‌اى چنانچه در همه ابعاد اقتصادی- سیاسی- صنعتى و نظامى هم قوى و قدرتمند باشد اما دچار انحراف فرهنگى شده باشد، قدرتش پوچ و میان تهى خواهد بود”. (6)
امام (ره) در تشریح دلیل این نظر خود را مى‌فرمایند:
“ اگر فرهنگ جامعه‌اى وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا مى‌کند و در آن مستهلک شده موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست مى‌دهد”.(7)
تقلال فرهنگی،  دستاورد بزرگ انقلاب اسلامى
تلاش تبلیغاتى غرب و عناصر آن در داخل کشور، پیش از پیروزى انقلاب اسلامى بر این استوار بود تا خود را قوى و غالب و جهان را ناچار از پذیرش الگوى فرهنگى و رفتارى خود نشان دهند. این تلاش‌ها تاحدى نیز موثر واقع شده بود و افرادى در دانشگاه‌ها و مدارس و ادارات و اجتماعات باورشان شده بود که باید مثل غربى‌ها فکر کرده مشابه آنان رفتار کنند و تقلید از آنها را در زمینه‌هاى گوناگون محور عمل و اندیشه خود قرار دهند.
در نتیجه پدیدآمدن چنین فضایی، روح و روحیه تحقیق- الگوسازی- ابتکار و نوآورى و توجه به توانایى‌ها و داشته‌هاى بومى از جامعه ایران رخت بربسته و همدستى شاه‌ آمریکا، نتایج مورد دلخواه آنان را پدید آورده بود. وقوع انقلاب اسلامى در کشورمان، پایانى بر این راه رو به بن‌بست بود که با طلایه‌دارى امام آغاز و با بهره‌گیرى از اندیشه و عمل آینده‌ساز ایشان توانست راه رستگارى و تعالى را پیش روى ملت‌ها قراردهد. “از جمله نقشه‌ها که مع‌الاسف تاثیر بزرگى در کشورها و کشور عزیز ما گذاشت، . . . بیگانه نمودن کشورهاى استعمارزده از خویش و غرب‌زده و شرق‌زده نمودن آنان است . به‌طورى که خود را و فرهنگ و قدرت خود را، به‌هیچ گرفتند وغرب و شرق،‌دوقطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر. . . دانستند و وابستگى به یکى از دوقطب را از فرایض غیرقابل اجتناب معرفى ‌نمودند. . . (8)“.
آنچه خواندید تصویرى است که امام‌(ره) از وضعیت تحمیل شده غرب بر جوامع ضعیف ارائه نموده آن را “غم‌انگیز” توصیف مى‌کنند. درک عمق فاجعه است که مى‌تواند ذهن‌ها را متوجه عظمت دستاوردى که انقلاب اسلامى در این عرصه به‌وجود آورد سازد. امام (ره) در بیان بزرگى این دست‌آورد تحول روحى و انسانى به‌وجود آمده در نتیجه نهضت اسلامى در کشورمان را حتى با اهمیت‌تر از پیروزى‌ بر قدرت‌هاى بزرگ و شاه دانسته آن را تحولى یاد مى‌کنند که با دست خدا انجام گرفت و تحقق آن را خارج از قدرت بشرى قلمداد مى‌کنند. (9)
بنیانگذار جمهورى اسلامى به حضور شگفت‌انگیز مردم از اقشار مختلف و تحصیل کرده در صحنه‌هاى سازندگى و جبهه‌هاى جنگ اشاره نموده این تحول را معجزه‌آسا توصیف کرده، بقاء این تحول را ضامن سلامت نظام در برابر آسیب‌ها و دخالت‌هاى نظامى مى‌دانند.
استقلال فرهنگى به‌عنوان مهم‌ترین ثمره و دستاورد انقلاب اسلامی، سبب‌ساز به‌وجود آمدن دستاوردهاى بزرگ و مهم دیگر نیز شد. این استقلال بود که در نحوه نگرش مردم به زندگی- نوع تعامل آنان با یکدیگر و نحوه برخورد آحاد جامعه با هنجارهاى دینى وعرفى تحولى بزرگ را به‌وجود آورد. در نتیجه تحقق و حاکمیت این استقلال بود که روحیه توانستن را در قشر فعال جامعه تقویت کرد و آنان را قادر ساخت تا در سخت‌ترین صحنه‌هاى رقابت علمی- فنى و فکرى از موضعى فعال و تاثیرگذار حضور یابند.
ریشه‌هاى غرب‌زدگى در ایران و راه‌هاى برچیدن این تفکر:
نام اشخاص چون “تقى زاده- میرزا ملکم خان و . . . “ براى آشنایان به تاریخ معاصر این سرزمین، اسامى آشنایى است. اسامى که تداعى کننده صفاتى چون “وابستگی- غرب‌زدگی- بیگانه پرستى و خودباختگی” هستند. کسانى که در تلاش بودند تا از سرتا پاى ملت ایران را فرنگى سازند و دنباله روان آنها در سال‌هاى بعد با اتکاء به ثروت خدادادى نفت، رفاه و راحتى خود را به قیمت زیرپا نهادن شان و شوکت ملت تحصیل مى‌کردند. اینان نه تنها دچار خودباختگى فرهنگى شده بودند بلکه دچار عارضه وابستگى در این عرصه نیز شده، اندیشه را در عمل پیاده کرده بودند. وضعیت این غربزدگى تا بدانجا رسیده بود که به تعبیر حضرت امام (ره) “فرنگى‌مابى از سر تا پا و در تمام نشست و برخاست‌ها و در معاشرت‌ها و تمام شئون زندگى موجب افتخار و سربلندى ، تمدن و پیشرفت و در مقابل آداب و رسوم خود ى کهنه‌پرستى و عقب‌افتادگى قلمداد مى‌شد. رفتن به انگلستان و فرانسه و آمریکا و مسکو افتخار پرارزش و رفتن به حج کهنه‌پرستى و عقب‌افتادگى بود. . . “.
بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران در ضمن تشریح وضعیت بغرنجى که در نتیجه حاکمیت اندیشه غربى در عمل حاکمان به این سرزمین، “گم کردن خود و مفاخر خودی” را دلیل اصلى این انحطاط برشمرده‌ مغلوب شدن در برابر ایدئولوژى یکسان سازى غرب را از جمله دلایل به‌وجود آمدن این وضعیت بر مى‌شمارند به تجربه نیز مى‌توان ادعا کرد. القاى این تفکر نقش بالایى در ایراد ضربه به خودباورى و اعتماد به‌نفس ملت‌ها ایفا نموده آنها را براى پذیرش سلطه فکرى و فرهنگى و حاکمیت سیاسى و اقتصادى آنها آماده ساخته است. مبهوت شدن در برابر مظالم تمدن غربى را مى‌توان یکى دیگر از دلایل گرایش روشنفکر نمایان کشور و حاکمان دوران طاغوت به سمت فرهنگ بیگانه دانست. کسانى که با سفرى به غرب، اسیر جلوه‌هاى ظاهرى آنها شده اندیشه و آموخته‌هاى خود را حقیر و ضعیف مى‌دانند و با استفاده از ابزارهایى در اختیار خود (رسانه‌ها و کتب) این خودباختگى را به سطح جامعه شیوع مى‌دهند.
امام خمینى (ره) براى بیرون آمدن از این وضعیت، مراتب مختلفى را متذکر شد. نقش‌آفرینى روشنفکران - رسانه‌ها- حاکمیت را در این زمینه مهم و تعیین کننده مى‌دانند. ایشان “ دشمن غرب‌زده را کسى مى‌دانند که نمى‌تواند ادراک کند که خودش نیز داراى فرهنگ و توانایى‌هایى است”(10) از این‌رو وقوع تحول در این‌گونه افراد را مطرح کرده مى‌فرمایند” یک مملکت اگر بخواهد مستقل باشد چاره‌اى ندارد جز اینکه این تفکر را که ما باید از خارج چیز وارد کنیم از کله‌اش بیرون کند”. (11)
امام (ره) نه تنها بر اصلاح فرهنگى و فکرى نسل حاضر غربزده تکیه مى‌کنند بلکه ضرورت سرمایه‌گذارى براى آینده جامعه نیز مورد توجه قرار داده دانشگاه‌ها را به تربیت عناصر مستقل و مفید به حال دین و میهن فرا مى‌خوانند. ایشان تحقق این مهم را باعث مصون شدن مملکت از تصرفات شیاطین و نیز به‌وجود آمدن ترقى و تعالى جامعه مى‌دانند.
امام خمینی(ره) کینه استکبار نسبت به ملت ایران را واکنش در قبال اعتقادات و استقلال مردم (شعار نه شرقى و نه غربى آنان دانسته این کینه را تمام نشدنى مى‌دانند از این روست که از روشنفکران مى‌خواهند تا دست از غربزدگى و شرق‌زدگى بردارند و عموم ملت را نیز به آمادگى و مهیا شدن فرا مى‌خوانند.
در اندیشه آرمانى و اسلامى امام (ره) تکیه بر منافع و بهره‌گیرى مطلوب و هدایت شده از منابع فکرى و انسانى بومى جامعه، از عناصر کلیدى است که مى‌تواند استقلال فرهنگى را موجب شده غرب و شرق را از بازگشت مجدد به ساحت فکرى و فرهنگى ملت ایران مایوس سازد.
پرواضح است تامین و تحقق این مهم، در گروه‌ تدوین این سیاست‌هاى جامع و بلند مدت فرهنگى است. این اقدامات مى‌تواند به صور مختلف “مداخله مستقیم- نظارت و هدایت” برحوزه فرهنگ روى دهد. سیاستى که اصل بدیهى آن رسیدن مجموعه دستگاه‌ها و متصدیان امور فرهنگى به یک توافق رسمى و محورهاى مشترک است. تا این روحیه خودباورى و استقلال فکرى که به‌عنوان نتیجه مقدس و مبارک انقلاب اسلامى به ملت ایران ارزانى شده است در طول عصرها و نسل‌هاى آتى جارى و کیفیت و کمیت آن تعمیق و تحکیم یابد. پرهیز از داشتن نگرش اقتصادى به پدیده فرهنگ، ارائه الگو و نظام استاندارد از مدیریت فرهنگى توجه به توسعه فرهنگى در کنار توجه توسعه جامعه در ابعاد سیاسى و اقتصادى و تقویت و تحکیم باور، هویت و توانایى بومى و ملى مبتنى بر آموزه ها و اندیشه‌ها و اعتقادات اسلامى ضرورت‌هاى مهمى است که این راستا باید مورد توجه و عمل قرار گیرد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات