علی خضریان
امسال نیز همچون سال های گذشته با نزدیک شدن به آغاز سال تحصیلی دانشگاه ها بسیاری از صاحب نظران در خصوص دانشگاه و همچنین نقاط قوت و ضعف آن سخن به میان می آورند اما نکته ای که معمولاً در خصوص دانشگاه مغفول مانده است اینکه، زمانی که در خصوص دانشگاه و علوم دانشگاهی صحبت می کنیم، نباید فراموش کنیم که اگرچه بعد از انقلاب اسلامی ایران دانشگاه رنگ و لعاب اسلامی پیدا کرد، لیکن ریشه های آن عموماً از غرب باقی ماند و همین امر پارادوکس های فراوانی را در ذهن جامعه ای که انتظار داشت دانشگاه یکی از موتورهای اساسی حرکت در جهت آرمان های انقلاب اسلامی باشد، ایجاد نمود.
دانشگاه به عنوان محلی که می بایست اصلی ترین بدنه اجتماعی و خصوصاً مدیریتی جامعه را برای نیل به آرمان های انقلاب اسلامی تربیت نماید، از اهمیتی خاص و قابل توجه برخوردار است.
از آنجا که فرهنگ اسلامی، اساس و بنیان جامعه اسلامی را تشکیل می دهد و بدون تحقق آن انقلاب مردم مسلمان ایران نیز به اهداف خود نائل نخواهد آمد و مهمتر آنکه انقلاب فرهنگی برخلاف انقلاب اجتماعی و سیاسی هرگز محدود به زمان و فصل و مقطعی خاص نمی گردد که باید همیشه و در هر عصر تداوم یابد. ضرورت تداوم انقلاب فرهنگی برای همگان روشن می گردد.
حضرت امام(ره) با تبیین دقیق آن بر اهمیت آن صحه گذاشتند در جایی که فرمودند:
«ما از حصر اقتصادی نمی ترسیم، ما از دخالت نظامی نمی ترسیم. آن چیزی که ما را می ترساند وابستگی فرهنگی است. ما از دانشگاه استعماری می ترسیم ما از دانشگاهی می ترسیم که آنطور جوانان ما را تربیت کنند که به غرب خدمت بکنند. ما از دانشگاهی می ترسیم که آنطور جوانان ما را تربیت کنند که خدمت به کمونیسم کنند.»
حال باید دید که چه رخدادی می بایست به عنوان محصول انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها رخ دهد تا بتوان براساس آن مسیر صحیح آن را مهندسی نمود و براساس آن سیاست های صحیح را طراحی کرد.
به نظر می رسد دانشگاه اسلامی به عنوان مهترین محصول حرکت در جهت اهداف و آرمان های انقلاب فرهنگی مورد نظر باشد و نکته ای که می بایست در طراحی مسیر برای رسیدن به آن مورد نظر داشت اینکه دانشگاه اسلامی معنایی کامل از مدل آموزشی و تربیتی نیروهایی است که در عین دارا بودن از تخصص از تعهد در انجام وظایفی که در قبال جامعه دارند نیز بهرمند باشند.
چنین دانشگاهی نه تنها می بایست جامعه ای در مسیر پیشرفت های بشری را تربیت نماید بلکه باید پیشرفت را وسیله ای برای رسیدن به اهداف عالیه بشری در نظام هستی به پیش برد و این مدل نیاز به دمیده شدن مداوم فرهنگ متعالیه اسلامی در کالبد دانشگاه را دارد. و البته اهمیت اعتلای فرهنگ غنی اسلامی در دانشگاه در این نکته نهفته است که باعث خواهد شد تا جامعه از گونه ای وابستگی فرهنگی نجات یابد.
در این میان سئوالی که ذهن هر فردی را به خود مشغول می کند اینکه چرا جریانی تلاش می نماید با تخریب اهمیت «انقلاب فرهنگی» در افکار عمومی جامعه، از آن به عنوان یک حرکت « بگیر و ببند» و مخالف با حقوق اجتماعی و نابودی آزاد اندیشی یاد نماید و در این بین چه منافع و مصالحی را دنبال می نماید و چرا تا هر صحبتی از اهمیت این ضرورت در جامعه مطرح می شود به سرعت در مقابل آن موضع می گیرد و حیات سیاسی خود را در عدم تحقق اهداف و آرمان های انقلاب فرهنگی دنبال می نماید؟
پاسخ این سئوال را بهتر است در نوع نگاه حضرت امام«ره» به بحث وابستگی کشور به غرب بدانیم. زمانی که ایشان فرمودند:
«اگر دانشگاه در خدمت غرب واقع شود، کشور در خدمت غرب است.»
این رهنمود بسیاری از مبهمات ذهنی ما را پاسخ خواهد داد و نشان می دهد آنهایی که دانسته در مقابل دستیابی به تداوم انقلاب فرهنگی تلاش می نمایند، عمدتاً نگاهی جز حرکت در جهت خدمت به غرب را در ذهن نمی پرورانند.
در این بین می بایست مسئولین آموزش عالی کشور و شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان مجریان و سیاستگذاران اصلی در دانشگاه با ایجاد فضایی شفاف و روشن از غبار آلود شدن فضای فکری جامعه نسبت به انقلاب فرهنگی جلوگیری نموده و با تسریع در انجام وظایف خود در تنظیم نقشه جامع فرهنگی کشور که مطمئناً دانشگاه در آن نقشی بی بدیل و مهم را ایفا خواهد نمود از فرصتی که امروز به برکت گفتمان انقلاب اسلامی موجود می باشد بیشترین بهره برداری را نموده و در مقابل خون شهدایی که برای تحقق اهداف و آرمان های این انقلاب ریخته شده است امانتدارانی صدیق باشند.