تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۱:۲۲  ، 
کد خبر : ۱۲۰۶۴۱
گزارش کیهان از چرایی و چگونگی مقابله با جنگ نرم در دانشگاه‌ها

دستورالعمل‌هایی برای مقابله با جنگ نرم در دانشگاه‌ها (بخش پایانی)

سمیـه همت‌پور / خبرنگار کیهـــان در اهواز مقدمه: شماره نخست این گزارش به توصیف ابعاد جنگ نرم در دانشگاه ها پرداخت که با استقبال بسیاری از اساتید ودانشجویان روبرو گردید.در بخش پایانی این گزارش بر آن شدیم تا به بررسی راهکار های مقابله با جنگ نرم دشمن در دانشگاه ها بپردازیم ،شاید بدین وسیله بخشی از دستورالعمل اجرایی اساتید ودانشجویان یا همان فرماندهان و افسران جوان جبهه مقابله با جنگ نرم دشمنان را تدوین کرده باشیم. در این گزارش با توجه به نقش حساس دانشگاه ها، در جهت مقابله با پدیده جنگ نرم افزاری و قرار گرفتن دانشگاهیان در خط مقدم این جنگ، به بررسی راه کار های تخصصی مقابله با این پدیده پرداختیم و در این زمینه از نظرات اساتید و دانشجویان اندیشمند استفاده نمودیم که ماحصل آن در پی می آید.

عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اهواز با بیان اینکه جنگ نرم یکی از نتایج و واقعیت های عصر جهانی شدن است، اظهار داشت: در این عصر، به دلیل انقلاب در صنعت و تکنولوژی ارتباطات افزایش چشمگیر استفاده از این تکنولوژی در زندگی بشری، شاهد تغییری مهم در عرصه منازعات بین المللی هستیم.
محمدحسن زرشقایی می گوید: درعصر جدید، منابع قدرت سنتی کشورها مانند موقعیت سرزمینی، جمعیت و ارتش، جایگاه خود را از دست داده و بجای آن، سیطره بر اطلاعات، صنعت رسانه و تحت تأثیر قراردادن و همگام نمودن افکار عمومی با منافع ملی کشورهای طرف منازعه، اهمیتی مضاعف پیدا کرده است.
در حال حاضر مهمترین رقیب جهان غرب، جهان اسلام و تمدن اسلامی است. وی در ادامه سخنان خود به اظهارات استراتژیست برجسته آمریکایی در نظریه جنجالی برخورد تمدنها، اشاره می کند و می افزاید: ساموئل هانتینگتون در نظریه برخورد تمدن ها، مهمترین دشمن تمدن غربی را تمدن اسلامی می داند و واضح است که اسلام به تعبیر حضرت امام آمریکایی، خطری را متوجه منافع غرب نمی نماید. بلکه منظور قرائتی جدید از اسلام است که براساس اندیشه های عدالت طلبانه وظلم ستیزانه و تفکرات شیعی شکل گرفته و به همین دلیل در دنیای پر از ظلم و تبعیض ناشی از حاکمیت لیبرال دموکراسی، به سرعت مرزهای جغرافیایی عقیدتی را در می نوردد. به نحوی که در دورترین نقاط کره زمین، نگاه مستضعفین و سرخوردگان نظام سلطه جهانی، به منشاء این حرکت، گره خورده است. حرکتی که بنیانگذاران آن، معمار کبیرانقلاب اسلامی و ام القرای آن ایران است.
زرشقایی با بیان اینکه پس از پیروی انقلاب اسلامی و ظهور یک آلتزتاتیو قدرتمند در مقابل نظام سلطه جهانی، جهان غرب راه های زیادی را جهت همراه نمودن این حرکت عظیم و از میان برداشتن آن پیمود اظهار داشت: کودتای نظامی، تحمیل جنگ هشت ساله، تحریم های اقتصادی سه ساله و از این قبیل، راهکارهای در جنگ سخت بوده که خود همگی ما کارآمدی آنها معترفند.
وی با اشاره به اینکه رویایی جدید غرب با انقلاب اسلامی، شامل حوزه فرهنگ، هنر و رسانه می باشد، می گوید: آنچه به صراحت توسط وزارت خارجه انگلستان «دیپلماسی عمومی» با ایران تعبیر می شود در حقیقت تغییر فضای بازی و چینش جدید مهره هاست. دیپلماسی عمومی یعنی هجمه شدید به افکار عمومی در داخل کشور جمهوری اسلامی ایران، از طرق انواع حربه های فرهنگی، رسانه و غیره و همگرا نمودن آن با نظام سلطه جهانی. ساخت فیلمهای سینمایی از جمله 300، پرسپولیس، فرار از تهران، چاپ کاریکاتورهای موهن، شکستن قبح خطوط قرمز دینی، افزایش تعداد کانالهای تلویزیونی و ماهواره ای و پخش برنامه های شبانه روزی در راستای تخطئه فرهنگ بومی و القاء فرهنگ غربی و عملکرد عبرت آموز این رسانه ها در جهت دهی و دامن زدن به آشوبهای پس از انتخابات ریاست جمهوری خردادماه سال جاری، بیانگر ورود به مرحله جدیدی از جنگ نرم است که با توجه به حساسیت مسئله توجه ویژه دانشگاهیان را در این زمینه می طلبد.
زرشقایی ادامه به نقش جوانان به عنوان قشر پیشرو، در رقم زدن آینده کشور، اشاره می کند و می گوید: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سیاست جهل زدایی و ارتقاء سطح سواد و فرهنگ جامعه در دستور کار دولت جمهوری اسلامی قرار گرفت. چنانچه امروز، بخش عمده ای از جمعیت کشور که براساس آمار، جوانترین کشور کره زمین است، از آموزش عالی برخوردار و سطح کیفی و کمی آن کماکان در حال ارتقاء و گسترش است. بدیهی است که در چنین جامعه ای، جوانان پرشور و حقیقت جو که دارای سطح سواد و معلومات بیشتری از والدین خود نیز می باشند، به عنوان قشر پیشرو، نقش بسیار مهم در رقم زدن به مقدرات آینده کشور برعهده خواهند داشت. اگر غلیان احساسات و عواطف و نیرو و توان سرشار جوانی را به ویژگی حقیقت جویی دانشجوی جوان اضافه نمائیم. اهمیت و جایگاه وی بر این جنگ نرم آشکارتر خواهد شد.
وی می افزاید: دشمن از چنین پتانسیل های کاملاً آگاه است و با استفاده از تمامی ابزارهای داخلی و خارجی، تمام توان خود را بر این قشر متمرکز نموده است. در واقع می توان گفت که امروز دانشگاه خط مقدم جنگ نرم می باشد.
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اهواز با تاکید بر ، می گوید: حضور فعالانه در این جبهه، آگاهی کامل نسبت به استعداد و امکانات به کار برده شده توسط دشمن واهداف پشت پرده تحرکات فرهنگی- رسانه ای آن ها و همچنین تجهیز خود به سلاح موثر و کارآمد علم و ایمان از مهم ترین رسالت اساتید و دانشجویان می باشد. بدیهی است که با حضوری آگاهانه، خلاقانه و مبتکرانه توأم با احساس مسئولیت، دشمن بار دیگر در برابر عظمت ما، سرتعظیم فرود خواهد آورد.
عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی نیز با اشاره به اقدامات گسترده قدرت های استعمارگر در جهت جلوگیری از پیشرفت کشورهای در حال رشد، می گوید: قدرتهای استعمارگر جهان دریافته اند که با جلوگیری از پیشرفت کشورهای در حال رشد، از طرق گوناگون مانند گسترش اعتیاد و مصرف مشروبات الکی، فسادهای اخلاقی، کمرنگ نمودن ارزش های دینی و فرهنگی در میان بدنه فعال این جوامع و یا به راه انداختن شورش های سیاسی و جنگ های داخلی، و ترور و یا تطمیع نیروهای متفکر آنها می توانند به سلطه خود در جهان ادامه دهند.
پروین احتشام زاده همچنین به برنامه ریزی دقیق این قدرت های استعمارگر جهت تهاجم فرهنگی به جمهوری اسلامی ایران، اشاره می کند و می گوید: مقابله با چنین حمله ای نیازمند برنامه ای دقیق، منسجم و جدی از سوی مسئولین فرهنگی و متخصصین این زمینه است. به عبارت دیگر طراحی و اجرای فعالیت هایی جهت حفظ ارزش های دینی و فرهنگی، رشد فرهنگ تحقیق و پژوهش علمی و آموزش تفکر انتقادی، برای افراد از سنین پایین امری لازم و ضروری است.
او می افزاید: به دلیل تمرکز بیشتر این تهاجم فرهنگی در سالهای اخیر بر قشر دانشجو می توان راهکارهایی به شکل مقطعی و زودبازده، در دانشگاه مورد استفاده قرار داد تا آسیب های ناشی از این جنگ نرم و شبیخون فرهنگی کاهش یابد.
احتشام زاده یکی از راهکارهای مفید را در این زمینه استفاده از نیروهای جوان برای پرداختن به فعالیت هایی مفید مانند فعالیت های پژوهشی به عنوان بخشی از واحد درسی و ارائه آن در قالب سمینارهای کلاسی (برنامه موظف درسی) عنوان می کند و می گوید: در حال حاضر به دلیل دسترسی سریع به منابع علمی از طریق اینترنت، بخشی از اوقات دانشجویان خالی مانده است، اظهار داشت: چنانچه مسئولین دانشگاهی برای این اوقات خالی تکالیفی را به شکل تنظیم طرح های پژوهشی در جهت رفع معضلات جامعه، برای دانشجویان طراحی نمایند، انگیزه جوانان برای ورود به فعالیت های علمی و پژوهشی افزایش می یابد. بدین ترتیب علاوه بر اینکه احساس خودباوری علمی در دانشجویان جوان شکل می گیرد ممکن است از میان پژوهش های انجام شده توسط دانشجویان، طرحهای کاربردی مطلوبی برای رفع مشکلات جامعه نیز قابل استخراج باشد. به علاوه تشویق و راهنمایی دانشجویان برای پژوهش در زمینه های مختلف علمی، فرهنگی، ادبی و دینی و ... و آشنایی با مشاهیر ایرانی از گذشته تا امروز، به رشد هویت ملی آنها کمک خواهد نمود.
وی در ادامه می گوید: با توجه به اینکه هر انسانی دارای استعدادهایی می باشد که باید زمینه شکوفایی آن فراهم گردد، تشویق جدی و مستمر فعالیت دانشجویان در یکی از زمینه های دلخواه هنری، فرهنگی، ورزشی، علمی و ... و اختصاص جوایز و امتیازات خاص مورد نیاز دانشجویان، برای کسانی که در این زمینه ها در سطح دانشگاه های کشور مقام کسب نمایند، از جمله راه های مقابله با حمله فرهنگی دشمن در دانشگاه می باشد. بدیهی است اگر چنین برنامه هایی با مشارکت بخش های مختلف به دانشگاه مانند دفاتر فرهنگ اسلامی، باشگاه پژوهشگران جوان و انجمن های دانشجویی اجرا گردد شاهد نتایج پرباری در این زمینه خواهیم بود.
مسئول بسیج اساتید دانشگاه صنعت نفت اهواز نیز با بیان اینکه هدف دشمن در این جنگ حمله به حساس ترین بخش نظام یعنی ولایت است، اظهار داشت: حمله از طریق اشاعه اراجیف و اخبار و مستندات ساختگی و کذب و استفاده از رسانه های اینترنتی و مجازی باورهای دینی جامعه را زیر سوال می برند که خطر اساسی برای سلطه آنها بر جهان محسوب می شود. بدیهی است آنها با اسلامی آمریکایی که در محدوده جدایی دین از سیاست است تضادی ندارند این اسلام ناب محمدی است که با وجود اصل ولایت در آن کمر آنها را می شکند و به همین دلیل به مقابله با آن با تمام قوا برخاسته اند و برای آنها معتقد به اندیشه هدف توجیه گر هر وسیله ای است به هر عمل غیر انسانی تا سر حد کشتار بی گناهان و انتصاب آن به طرف مقابل برای تشویش اذهان عمومی متوسل می شوند.
دکتر سید جلال الدین هاشمی در ادامه سخنان خود می گوید: در این راستا درایت مقام معظم رهبری و ولی امر مسلمین در شناخت به موقع و حتی زود هنگام این توطئه و ترفند و ارائه راه حل مقابله با آن از طریق اساتید و دانشجویان مومن و دلسوز نظام چون گوهری گرانبها می ماند که باید آویزه گوش نموده و به آن عمل نمود.
وی می افزاید: اساتید عزیز که فرماندهان این نبرد محسوب می شوند باید دست به دست هم داده و با آماده سازی تحلیل های صحیح و درست از شبکه های اشاعه اکاذیب و ارائه آن به افسران جوان و پرشور این جنگ نرم که همان دانشجویان عزیز متعهد و انقلابی هستند جامعه را در مقابل این گونه براندازی (مخملی) مصون و بیمه نمایند.
هر چند بیشترین برنامه ریزی دشمنان در زمینه علوم انسانی در دانشگاه ها است و شاید به نظر برسد که دانشکده های فنی و مهندسی و ... نقشی در این زمینه ندارند ولی به همان میزان اساتید عزیز این دانشکده ها نیز مسئولیت داشته و در مقابل با افراد غرب زده غلیظی روبرو هستند که تکنولوژی غرب چشم و گوش آنها را بسته و دربست آنها را مقهور خود ساخته است و مقابله با این نوع افراد بی مشکل تر است. یکی از اساتید علوم سیاسی دانشگاه ماهشهر نیز نقش جنبش دانشجویی را در جهت مقابله با جنگ نرم، تاثیرگذار عنوان می کند و می گوید: جنبش دانشجویی، جنبشی جوان و آرمانگرا است و دو وظیفه مهم تعلیم و تربیت و هدایت جامعه را بر عهده دارد.
مهندس علی دژمان با اشاره به نواقصی که در جنبش دانشجویی وجود دارد، می گوید: متاسفانه به دلیل وجود نواقصی نظیـر عدم وجود استراتژی مشخص و فقدان رهبری در شاکله ی جنبش دانشجویی، این طیف خط فکری خود را از بیرون از مرزهای کشور تغذیه می کند.
وی با اشاره به عدم هدایت صحیح جنبش دانشجویی پس از انقلاب اسلامی در کشور، اذعان داشت: پس از انقلاب اسلامی سه نوع دیدگاه متناوب در جنبش دانشجویی وجود داشت، دیدگاه اول دانشجو را فاقد تجربه می دانست و معتقد است که دانشجو باید منحصرا به تحصیل بپردازد. دیدگاه دوم، دیدگاهی حزبی است به این معنی که دانشجو باید عضوی از بدنه ی احزاب شود که این امر آفت جنبش دانشجویی است و باعث آسیب رساندن به بدنه ی جنبش دانشجویی می شود. همان طور که در سال های 76 تا 80 ما شاهد سوء استفاده احزاب از جنبش دانشجویی و صدمات و لطمات جبران ناپذیر به آن بودیم.
او در ادامه می گوید: دیدگاه سومی که در خصوص جنبش دانشجویی وجود دارد، دیدگاهی مدنی است و معتقد است که دانشجو در کنار تحصیل باید هدایت معنوی جامعه را نیز بر عهده داشته باشد و خلائی را که احزاب در گسترش آگاهی مردم بوجود آورده اند، جبران نماید.
دژمان با بیان اینکه جنبش دانشجویی عملکردی تک بعدی داشته است، اظهار داشت: در حال حاضر انجمن اسلامی که یکی از ارکان جنبش های دانشجویی به شمار می آید صرفا در مسائل سیاسی وارد شده است و بسیج دانشجویی نیز تنها به مسائل عقیدتی و مذهبی پرداخته است و این در حالی است که طبق تجربه ثابت شده است، عملکرد تک بعدی در هیچ زمینه ای نتیجه بخش نخواهد بود.
وی همچنین می افزاید: جنبش دانشجویی از دو نوع برخورد با درایت و با جسارت در سیستم خود استفاده می کند و زمانی که این جنبش جسارت را سرلوحه کار خود قرار دهد، به افراط کشیده می شوند. زمانی که از درایت تبعیت کردند، به تفریط رفتند. بنابراین لازم است که برای الگوهای رفتاری خود از برخوردهای متعادلانه استفاده کنند تا بتوانند به عنوان یک جنبش آرمانگرا به وظایف خود عمل نمایند.
دژمان در ادامه اظهارات خود به نقش اساتید در آماده سازی دانشجویان برای مقابله با جنگ نرم افزاری اشاره می کند و می گوید: اساتید دانشگاه باید با مشخص نمودن خطوط قرمز این اجازه را به دانشجو بدهند که عقاید خود را مطرح کند و پس از آن به بررسی و توجیه دانشجو بپردازند. زیرا تنها در چنین شرایطی است که دانشجویان متوجه نواقص عقاید خود شده و راه درست را انتخاب خواهند کرد.
یکی از دانشجویان علوم سیاسی نیز با بررسی راه های مقابله با تهدید نرم در دانشگاه ها، اذعان داشت: برای از پای درآوردن قدرت های بیگانه و ناامید ساختن آن ها از تحقق اهداف جنگ نرم افزاری در ایران لازم است که به سه حوزه ی جامعه، جامعه دانشگاهی و جامعه مجازی، توجه ویژه ای داشته باشیم.
محمد مهدوی با شرایط حاکم بر جامعه برای رویارویی با جنگ نرم، می گوید: باید تا جایی که امکان دارد در سطح جامعه نسبت به تهدیدات نرم ایمن سازی صورت گیرد. این ایمن سازی از طریق راه های مختلفی که دولت بر عموم مردم تاثیر دارد می تواند انجام گیرد. از جمله آموزش در سنین پایین، مطبوعات، صدا و سیما و یا رسانه ها. در این زمینه به طور خاص باید روی سنین پایین کار کرد. در آموزش و پرورش کارهای انجام گرفته شده در زمینه های این چنینی زیاد نیست. تهاجم فرهنگی که قبل از همه گروه های سنی کودکان و نوجوانان را تهدید می کند بی رابطه با مقوله تهدید نرم نیست و چه بسا مقدمه ای لازم برای آن باشد. متاسفانه کار خاصی برای ایمن سازی این گروه های سنی نسبت به اینگونه مقولات صورت نگرفته است.
او یکی از مهمترین راه های ترویج فعالیت فرهنگی و آگاهی بخشی به شکل سازماندهی شده را استفاده مساجد عنوان می کند و می گوید: متاسفانه ما در کشورمان از پتانسیل بالقوه و بسیار بالای مساجد به عنوان یک رسانه قدرتمند برای تولید فرهنگ، آگاه سازی جامعه و ایمن سازی عموم مردم نسبت به تهدیدات مختلف استفاده نکرده ایم.
مهدوی همچنین به محتوای علمی ضعیف دانشگاه ها اشاره می کند و می افزاید: متاسفانه در حوزه علوم انسانی دانشگاهی ما به شدت مقلدیم. آن هم مقلد غرب، غربی که حتی ورای اختلافات اعتقادی که با آن داریم هیچ نقطه اشتراک فرهنگی و تاریخی هم با ما ندارد. در قریب به اتفاق رشته های علوم انسانی، دانشگاه های ما چیزی ازخود برای گفتن ندارند. بزرگترین اساتید ما در این رشته ها فقط مترجم های زبده ای هستند. عمق فاجعه آنجاست که دقت نماییم درباره علومی صحبت می کنیم که با انسان، جهان، خدا و مقولاتی اینچنینی سر و کار دارند و معرفت شناسی ها و جهان بینی های متفاوت روش شناسی ها و نتیجتا گزاره های علمی کاملا متفاوت و بعضا تضادی را به دست خواهند داد. ما دانشجوی مسلمان را سر کلاس رشته هایی می فرستیم که علمی بر مبنای تجربه گرایی، مادی گرایی و انسان مداری صرف تدریس می شود مسلما این دانشجو یا در اعتقادات اسلامی خود شک خواهد کرد و یا در بهترین حالت علمی را فرا خواهد گرفت که اعتقادی به آن ندارد و یا میان این دو حالت مذبذب خواهد ماند. چنین دانشجوهایی مسلما از تولید علم بومی عاجزند و چنین دانشگاهی در مقابل تهدیدات نرم و تحریکات بیگانه بسیار متزلزل و سست خواهد بود چرا که ماده فکری اهالی آن را بیگانگان از پیش فرستاده اند. دراین زمینه توجه و تامل در اعترافات سعید حجاریان تئوریسین جنگ نرم اصلاح طلب ها بسیار عبرت آموز و هشدار دهنده است.
مسلما اگر قرار است در حوزه دانشگاه ها مقابله ای با موج تهدید نرم غرب صورت گیرد اولین قدم را باید با تغییر این محتوا برداشت. مشکلی که سال هاست جامعه دانشگاهی ما با آن درگیر است و هنوز مرد راهی پیدا نشده که حلش کند. آقای دکتر زاهدی در ابتدای کار دولت نهم شعار علوم انسانی اسلامی را دادند ولی با فشاری که اصلاح طلب ها وارد ساختند این شعار به فراموشی سپرده شد. مسلما بهره گیری از پتانسیل موسسه هایی چون موسسه امام خمینی(ره) در قم که در زمینه علوم انسانی اسلامی سالها تجربه کسب نموده اند راه گشا خواهد بود.
او همچنین به عدم آگاهی اساتید در مقابله با تهدیدات نرم اشاره می کند و می گوید: توجه به اساتید دانشگاه ها علی الخصوص در حوزه علوم انسانی بسیار ضروری است متاسفانه برخی از اساتید با افتادن در دام فعالیت های سیاسی حزب مدارانه در پازل دشمن قرار می گیرند و به جای اینکه سنگ اعتقادات دینی و منافع ملی خود و کشور خود را به سینه بزنند به تریبون احزابی تبدیل می شوند که رابطه شان با بیگانگان آشکار شده است.
این دانشجو در ادامه اظهارات خود می گوید: متاسفانه با سرمایه کلانی که غرب در جهت تغییر افکار و سلایق قشر نخبه ما صرف کرد باید اعتراف کرد که بسیاری از اساتید ما نسبت به مقولاتی مانند تهدید نرم بی تفاوت اند یا خود به ابزاری برای اعمال تهدید بدل شده اند. بسیار معدودند اساتیدی که اهمیت و خطر این مسئله را درک کرده و آگاه سازی قشر دانشگاهی را وظیفه خود بداند. بیشتر دانشگاه ها از چنین اساتیدی بی بهره اند. باید تمهیداتی اندیشیده شود که چنین اساتیدی بتوانند در تمام کشور جریان سازی کنند. از طرف دیگر باید موانع استاد شدن دانشجوهای متعهد به حداقل برسد. در دوران 8 ساله دولت آقای خاتمی بسیاری از دانشجوهای سیاسی و هم جهت با دولت به طور غیر قانونی بورسیه شدند و بسیاری از اینها در حال حاضر هیات علمی هستند. علاوه بر این چه در دانشگاه آزاد چه دولتی اساتید که با هم آشنایی دارند به سختی فردی با تفکرات متفاوت با آنها را به درون گروه می پذیرند و حتی حق التدریس شدن هم برای دانشجوهای متعهد بعضا و بخصوص در دانشگاه آزاد با مشکلاتی روبروست. این مسائل و مشکلات حتما باید در اسرع وقت حل شود. متاسفانه در این زمینه ها در چهار سال گذشته هیچ کاری نشد و اگر هم شد دامنه اش به پایتخت و شهرهای محوری که همیشه مورد توجه اند محدود ماند. در حالی که رشته های علوم انسانی در این سالها در همه کشور گسترده شد و همان اساتید سابق همچنان این رشته ها را تغذیه می کردند و کسی را به درون خود راه نمی دادند مگر این که با تفکراتشان همخوانی داشته باشد.
مهدوی همچنین به نقش کلیدی دانشجویان در جهت مقابله با براندازی نرم اشاره می کند و می گوید: به دلیل آن که دانشجو روحیه حقیقت جویی و عدالت طلبی دارد و تن به ذلت و سرسپردگی نمی دهد، در صورتی که مبانی اعتقادیش تصحیح و تقویت شود و اطلاعات و آگاهی هایش در زمینه سیاست داخلی و خارجی افزایش یابد به افسری دلسوز، متعهد و کوشا در جهت دفاع از کشور در مقابل هر گونه تهدیدی بدل خواهد گشت. این تقویت مبانی و بالا بردن آگاهی از طرق مختلف من جمله اساتید، ارگان های فرهنگی زیر مجموعه دانشگاه، تشکل های سیاسی سالم و به طور ویژه از طریق بسیج دانشجویی می تواند صورت گیرد. بسیج دانشجویی ظرف بسیار مناسبی برای دادن آگاهی و تقویت مبانی دانشجوهاست و باید در این زمینه تشکیلات سازمانی خود را بیش از پیش تخصص مند کند. در حال حاضر آنچه بسیج در دانشگاه عرضه می کند هر چند خوب است ولی به هیچ وجه کافی نیست. البته از زمان روی کار آمدن سردار سراج کارهای خوبی در این زمینه شده که انشاء ا... به ثمر خواهد نشست ولی آنچه از دورخیز سازمان بسیج دانشجویی در همین دوره جدید برمی آید هم باز کفایت هجمه سنگین غرب به تفکرات و اعتقادات دانشجویان ما را نمی کند. باید به دوره هایی مانند طرح ولایت کماً و کیفاً بیش از پیش اهمیت داده شود.
این دانشجو همچنین به نقش رسانه های مجازی در این باره اشاره می کند و می گوید: اگر چه تا کنون با انجام فیلترینگ تا حد زیادی از دسترسی کاربران به محتوای مضر اینترنتی جلوگیری شده است ولی افزایش حجم اطلاعات و همچنین مطرح شدن وب 2 در فضای مجازی حفظ سلامت سایبرتینک کاربران اینترنتی را تقریبا به امری غیر ممکن مبدل ساخته است. وب 2 با سرویس های مختلف و رنگارنگ وبلاگ نویسی، ابرسایت های پرمخاطبی مانند فیس بوک، فرندفید، تویتر و نسخه های داخلی آنها امکان تولید، انتشار و به اشتراک گذاری گسترده اطلاعات با هر مضمونی را فراهم نموده است و این هویت تولیدکنندگان داده هاست که مفید و مضر بودن این ابزار را معین می کند. متاسفانه در این زمینه هم غرب با سرمایه گذاری کلانی محتوای دنیای مجازی را به نفع خود جهت دهی کرده و در این میان اگر کسی اطلاعات مفیدی نیز منتشر کند در میان حجم بسیار زیاد محتوای مضری که آن را احاطه کرده گم است و دقیقا به همین دلیل است که فیلترینگ چاره کار نیست.
مهدوی راه حل مقابله با محتوای تهدیدآمیز فضای سایبر را تولید محتوای مفید و آگاه کننده برای تمام کاربران عنوان می کند و می افزاید: اگر سایت های خبری منصف و قابل اعتمادی داشته باشیم و در مورد اخبار دروغ و شایعه ها فرهنگ سازی کرده باشیم و کاربران متعهد بیشتری را برای به اشتراک گذاری آگاهی های خود در سرویس های مختلف مانند وبلاگ ها ترغیب کنیم و استفاده صحیح از این ابزارها را نیز به آنها آموزش تا حد زیادی فضای مجازی مان را در مقابل تهدیدات نرم مجازی واکسینه کرده ایم.
یکی از فعالان بسیج دانشجویی نیز در این باره گفت: جریان شیطانی که خواهان براندازی است متکی به سه ویژگی غفلت، قدرت و پول می باشد.
بهزاد موچگانی با اشاره به این که یکی از پایه ها و ارکان اساسی جنگ نرم استفاده از غفلت مردم در جهت پیاده سازی اهداف براندازی است، می گوید: مطالعه آثار مفید و منابع غنی نظیر صحیفه امام، مطالعه تاریخ به خصوص تاریخ مشروطه با توجه به خطر وجود جریان روشنفکری در ایران و هشدار مقام معظم رهبری در این زمینه، مراجعه به افراد مورد اطمینان و استمداد فکری از آنها به وسیله بحث و استدلال و نه تقلید کورکورانه و همچنین رصد اخبار دین و تحلیل آنها مطابق با بیانات امام و رهبری از جمله راهکارهایی است که باعث عدم استفاده از غفلت مردم، برای پیاده سازی اهداف براندازی، می شود.
او در ادامه می گوید: در جهت مقابله با رکن دیگر براندازی یعنی قدرت نیز باید دیدگاه امام خمینی (ره) را در این زمینه سرلوحه خود قرار دهیم و با بازگشت به اسلام ناب، وحدت و اتحاد ملی مانع به قدرت رسیدن استکبار در ایران شویم.
موچگانی همچنین ایجاد فضای باز سیاسی توسط تشکل های دانشجویی و تحقق کرسی های هم اندیشی برای شنیدن نظرات متفاوت، از جمله راه کارهای جلوگیری از نفوذ قدرت بیگانگان در دانشگاه ها عنوان می کند و در ادامه می گوید: در جهت مقابله با رکن سوم براندازی نیز باید به تقویت بعد معنوی و فضای اعتقادی حاکم بر دانشگاه ها بپردازیم و با ایجاد روحیه معنوی برای دانشجویان در برابر مادی گرایی های غرب ایستادگی نماییم.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات