
به قول "محمد عطریان فر " در برنامه تلویزیونی "تحلیل نظری حوادث پس از انتخابات "، انتخابات اخیر و حوادث پس از آن، از حساس ترین مقاطع تاریخ انقلاب اسلامی محسوب می شود که نظیر آن را کمتر دیده ایم.
همین طور شاید بشود گفت آزمون مردم و نخبگان، از مهمترین مسایل در این مقطع زمانی بود. آزمونی که مردم با مشارکت گسترده در انتخابات، سربلند از آن بیرون آمدند. حضور 85 در صدی مردم در انتخابات که دومین رکورد شرکت در تاریخ انتخابات های پس از انقلاب محسوب می شود و حتی از میانگین مشارکت مردم در خارج از کشور (کشور های مدعی دموکراسی) هم بیشتر بود، بهترین دلیل بر موفقیت مردم در این آزمون ملی است. اما خواص کشور این گونه و یک دست قابل تحلیل نبوده و در طیف های مختلفی قرار دارند. مشخصا خواص را به سه دسته تقسیم شدند.
عده ای که کم و بیش با فراز و فرود هایی پیش از این هم خود را نشان داده بوند و شاید برای دیگر خواص قابل شناسایی بودند، در این مقطع حساس و سرنوشت ساز از تاریخ انقلاب، تاب و تحمل خود را از کف دادند و نقاب از چهره برداشتند و آنچه را که گفتم دیگر خواص از آن ها می شناختند، این بار به مردم نمایان ساختند. این جماعت که یا سرحلقه و مولد و یا معون و شریک بودند، با بر پایی فتنه ی تقلب و بی توجهی محض به قانون و معیار های انقلاب، عملا دست به آتش افروزی زدند. تا جایی که با آمریکا و انگلیس، هم شعار شدند. در حقیقت این افراد در امتحان سخت انتخابات و حوادث پس از آن مردود شدند و نه تنها به آنچه وظیفه نخبگان بود عمل نکردند، که حتی در نقطه مقابل، کوشیدند حوادث پس از انتخابات را به گونه ای دیگر رقم بزنند.
دسته دوم نخبگانی بودند که با سکوت سعی داشتند حوادث پس از انتخابات را از سر بگذرانند. این جماعت با این تصور که خواستند در فتنه، "مرکب " دیگران نشوند، عملا با سکوتشان در خدمت همان دیگران قرار گرفتند. این دسته بین نظرات خود و رهبری زاویه و فاصله احساس می کردند و سخنان رهبری، خصوصا در نماز جمعه تاریخی پس از انتخابات، برایشان فراتر از انتظار و تحمل بود و بجای همسان سازی خود با معیار انقلاب، عکس آن را انتظار داشتند. این عده به هر دلیل سکوت کردند و اظهار نظری نکردند و با وجود تاثیری که می توانستند بر عموم داشته باشند، با سکوت خود به نوعی با فضا و گرد و غبار بلند شده همراهی کردند.
و دسته سوم نخبگان و خواصی بودند که چه در خط اصولگرایی و چه غیر آن، التزام عملی خود را با معیار اصلی نظام نشان دادند و پشت سر رهبری صدایشان را به گوش مردم رساندند و کم و بیش به روشنگری پرداختند. جالب اینکه در هر سه دسته کسانی دیده شدند که شاید انتظار صف آرایی شان در آن میان نمی رفت.
در شرایط جدید این روز ها که کم کم غبار فتنه فرو نشسته است، اهل بصیرت شناخته شده و می شوند و فکر می کنم پس از این وقایع دوره ی جدیدی از حیات نظام آغاز شده است که به مراتب نسبت به پیش از آن بهتر و شفاف تر است. از این جهت که تکلیف عموم مردم که دلبسته امام و رهبری و آرمان های انقلاب اند (هر چند که ممکن است نکات و انتقاداتی هم نسبت به عملکرد مسئولین اجرایی کشور داشته باشند) با شخصیت ها و نخبگان سیاسی و حتی فرهنگی روشن است و نه یک که چند مرحله به بصیرت و شناخت مردم نسبت به این افراد افزوده شده است.