تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱۳۸۸ - ۱۰:۴۰  ، 
کد خبر : ۱۲۹۹۰۸
تحلیلی جامع از آیت‌الله کعبی در جلسه کانون طلوع:

راه مقابله با جنگ نرم تولید قدرت نرم است (بخش اول)

اشاره: آیت‌الله کعبی، عضو مجلس خبرگان و همچنین از حقوقدانان شورای نگهبان، اخیراً سخنان مهمی در جمع اعضای کانون طلوع مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) دربارهِ جنگ نرم، بیان کرد که مشروح آن تقدیم خوانندگان گرامی میشود.

قال الله تعالی فی محکم کتابه و منیع خطابه:
ما کان لاهل المدینه ومن حولهم من الاعراب ان یتخلفوا عن رسول الله ولا یرغبوا بانفسهم عن نفسه
باتوجه به آیه شریفه‌ای که تلاوت کردم صحنه هشت سال دفاع مقدس را در چند واژه می‌توان خلاصه کرد؛ صحنه وفاداری به اسلام و امام راحل، صحنه فداکاری، صحنه پایمردی، مجاهدت، خستگی ناپذیری، ایستادگی، صبر در راه خدا و خون دل خوردن در راه خدا که همه این‌ها به عنوان عمل صالح نوشته می‌شود. زیرا صحنه دشمن‌ستیزی و استکبارستیزی، هم عمل صالح است، تنها نماز و روزه و انجام شعائر ظاهری عمل صالح نیست. از این آیه استفاده می‌شود حتی خون دل خوردن و غصه خوردن برای اسلام عزیز و برای نظام مقدس اسلامی هم عمل صالح است. مرگ بر اسرائیل گفتن، مرگ بر ضد ولایت فقیه گفتن عمل صالح است. نکته دوم که به عنوان مقدمه می‌خواهم بگویم این است که انقلاب از لحاظ استقلال و ثبات مراحلی را گذراند، مرحله قبل از جنگ که توطئه‌های داخلی جهت از بین بردن نظام بود که در مقابل آن، برای استقرار و تثبیت نظام و حفاظت از انقلاب اسلامی همه کوشیدند.
مرحله دوم جنگ تمام عیار و سخت که هشت سال طول کشیده، بود. در این صحنه عظیم، ایمان و تقوای یاران انقلاب ساخته شد. مرحله سوم بحث بازسازی خرابی‌های جنگ و آبادانی‌های کشور است. مرحله چهارم که کشور با آن روبه‌رو بود بحث اصلاحات آمریکایی و آن هشت سال معروف است، در این مرحله نیز انقلاب به سلامت از آن عبور کرد. مرحله بعد که انقلاب وارد آن شد، مرحله شکل گیری دولت نهم و احیای گفتمان انقلاب اسلامی است. مرحله جدید که الان در آن قرار داریم، مرحله به‌اصطلاح جنگ نرم و لزوم تولید قدرت نرم در این جنگ است. این مرحله به صورت جدی آغاز شده و فرماندهان و افسران این جنگ در جبهه خودی شخصیت‌های متفکر، انقلابی و فرهنگی هستند. پیش‌نیاز ایستادگی در این جنگ نرم چند عنصر است که فهرست آن عبارت است از:
1) اخلاص 2) خلاقیت و ابتکار 3) تدبیر و حکمت 4) اقدام جهادی
در این جنگ به میزانی که ما این چهار عنصر را در اختیار داشته باشیم برنده این جنگ نرم هستیم و به همان اندازه که ضعف نشان بدهیم، تلفات خواهیم داد. ما این چهار عنصر را بهعنوان پیش نیازهای جنگ نرم در تمام سطوح فردی، تیمی، گروهی، سازمانی، راهبردی، ستادی، عملیاتی و... نیاز داریم. البته این بحث بنده باتوجه به نگاهی که در بحث مدیریت استراتژیک معمولاً مطرح می‌کنند، می‌باشد، و آن بحث چرخه‌ای به نام چرخه organisation development - O.D، به معنای توسعه سازمانی است. این چرخه O.D در سطوح مختلف بحث دارد. یکی از بحث‌های چرخه O.D چرخه تولید ارزش است، یعنی چگونه ارزش بسازیم. این بحث معمولاً در شرکت‌های بزرگ مطرح می‌شود حال اگر بخواهیم این چرخه را بومی‌سازی کنیم و وارد سطوح فرهنگی نمائیم چه باید بکنیم؟ در این چرخه O.D پنج مرحله را می‌شمارند. باید این پنج مرحله وجود داشته باشد، تا ارزش ایجاد شود و پیش برود. این پنج مرحله 1) تشخیص 2) طراحی 3) به کارگیری 4) ارزیابی 5) افزایش - توسعه - است. این چرخه O.D متوقف بر دو بحث شناخت‌ها و اقدامات است، سپس در اقدامات دومدل سنتی و مدل پویا وجود دارد. در آن مدل سنتی پنج مرحله‌ای که ذکر شد، وجود دارد. اما در مدل پویا توجه به سه عنصر مهم است. زیرا تمام این‌ها همه مقدمه برای این سه عنصر می‌باشند.
اما سه عنصر عبارتند از: توجه به سرعت؛ عصر ما عصر سرعت است و در سرعت مقوله آینده‌نگری و آینده شناختی خیلی مهم می‌باشد، درست است که ما نمی‌توانیم آینده را پیشبینی کنیم، اما با حدس و امثال این‌ها تا حدی می‌توانیم پیشبینی کنیم. اگر در کارها بخصوص در بحث جنگ نرم و قدرت نرم، آینده نگری نکنیم بازی را می‌بازیم. در کنار چشم انداز بیست ساله، سیاست‌های برنامه پنجم توسعه، باید به موانع و آسیب‌ها در کنار فرصت‌ها نیز توجه کنیم. در این بیست سال شاهد هستیم که چقدر تحول ایجاد شد و این تحول به شکل تصاعدی در سطوح مختلف، فرهنگی، امنیتی، اقتصادی، اجتماعی‌، سیاسی، اخلاقی و... می‌باشد. جهان به سرعت در حال دگرگونی است.
عنصر دوم این است که طراحی باید به گونه‌ای باشد که کیفیت همیشه در این چرخه وجود داشته باشد. عنصر بعدی برای تحقق چرخه این است که می‌گویند ضمن توجه به سرعت باید توجه به کل سیستم کنیم. یعنی ما اگر جزئی‌نگری کنیم بگوییم ما همین را می‌توانیم انجام بدهیم، چرخه ناقص است. یعنی اگر ما کل سیستم را - که این‌جا نظام جمهوری اسلامی است - با همه ابعاد و شاکله‌ها و محیط‌های داخلی و پیرامونی آن و ابعاد جهانی، یا توجه به سطوح استراتژیک توجه نکنیم، نمی‌توانیم خوب عمل کنیم. در دیدار اخیر خبرگان حضرت آقا مثال به پازل زدند و فرمودند که خط دشمن را باید بشناسیم، و توصیه می‌کردند که بعضی‌ها با سکوت خود، عقب‌نشینی‌ کرده و حتی برخی با صحبت‌های خود، پازل دشمن را تکمیل می‌کنند. الان نیز در اقدام مقابل، باید ببینیم مؤسسه و شخصیت‌های متفکر، کدام نقطه چین و کدام حروف تولید قدرت نرم را دارند پر می‌کنند، و اگر بتوانیم باید خوب نقش ایفا کرده و به الزامات کار توجه کنیم.
اما مقدمه سوم عرایضم همین بحث جنگ نرم است، خیلی مختصر در مورد جنگ نرم توضیحاتی را ارائه، سپس تولید قدرت نرم را هم توضیح خواهم داد. جنگ سخت همان جنگ نظامی است، جنگ سرد هم در زمان شکل‌گیری بلوک غرب و بلوک شرق مطرح بود. جنگ سرد جنگ کلامی است و جنگ توسعه سلطه و اقتدار است، چون توازن قوا وجود داشت؛ در بین جهان اول و جهان دوم و شرق و غرب از لحاظ نظامی، توازن قوا وجود داشت. زیرا آن‌ها از هم‌دیگر می‌ترسیدند. آن‌ها برای پیش‌برد قدرت خود از لحاظ ژئوپولوتیکی هر کدام از لحاظ امپریالیستی به دنبال توسعه قدرت خود بودند، مثلاً در اروپا، جهان سرمایه‌داری، اروپای غربی را و جهان کمونیسم، اروپای شرقی را ایجاد کرد، و دیوار حائل نشانه همین جنگ سرد است. همچنین در خاورمیانه، بلوک شرق در ایران حزب توده و در عراق، حزب کمونیست و به طور کلی موج سرخ را در خاورمیانه راه انداخت تا به آب‌های کرانه خلیج فارس تسلط پیدا کند. در مقابل آمریکا و آن‌ها یک کارهای مشابه دیگری انجام دادند. این زمانه، زمانه جنگ سرد بود. جنگ سرد، جنگ ایدئولوژیک نیست بلکه جنگ توسعه قدرت ظاهری و جنگ امپریالیسم و توسعه کمی قدرت است.
جنگ نرم
به دور از تعریف‌های کلاسیک، در یک کلمه، می‌توان چنین گفت: جنگ نرم فن فتح ذهن‌هاست. فن اقناع، فن تغییر و دگرگونی است. یعنی چگونه دگرگونی ایجاد کردن است. جنگ نرم تغییر بدون جنگ سخت، بدون خشونت، بدون جنگ کلاسیک است. در جنگ نرم به وسیله فن اقناع در سطوح مختلف علمی، فکری، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی هنری و امثال این‌ها، شکاف بین یک نظام سیاسی و مردم و صنوف مختلف آن ایجاد می‌شود، به گونه‌ای که آن‌ها به تدریج دیگر آن نظام را قبول نداشته باشند. جنگ نرم در چند مرحله به هدف می‌رسد.
مرحله اول کار گسترده فکری است، یعنی سعی در فتح ذهن‌ها می‌باشد،
مرحله دوم تلاش روانی برای فتح قلب‌ها و همراهی عواطف است. به گونه‌ای که دیگر مفهوم دوستی و دشمنی به هم می‌خورد و کسی احساس دشمنی با آن‌ها نکند.
مرحله سوم تهییج عواطف و احساسات است. یعنی زمینه‌هایی را برای تهییج احساسات ایجاد می‌کند.
مرحله چهارم عملیات است. در این مرحله بعد از فتح ذهن‌ها و تهییج عواطف و احساسات به وسیله بالا بردن مطالبات وارد عملیات می‌شوند. برنامه‌ریزی متخصصان جنگ نرم یک شبه نیست بلکه روش آن‌ها، روش آلوده کردن فضای فکری و عاطفی و روانی از طریق نفوذ تدریجی در ذهن‌ها و قلب‌ها و افزایش غلظت آلودگی به طور تدریجی است به گونه‌ای که نفس کشیدن، در هوای آلوده با غلظت سنگین، ممکن نشود، نگرانی این است که آن‌گاه به خود آییم که دیگر هوای پاکی برای تنفس سالم نباشد یا خیلی کم باشد اما منطق قدرت نرم مثل منطق آب است که با حوصله در یک فرایند برنامه‌ریزی شده و قطره چکانی سنگ سخت و افکار خشک و ذهن‌ها و قلب‌های غیر همراه را به تدریج می‌تواند نرم و همراه کند و هم هوای تازه‌ای است که فضا را برای نشر ایمان و تقوی و فضائل انسانی مساعد می‌سازد. با این تحلیل می‌خواهم بگویم از مدت‌ها قبل وارد عرصه جنگ نرم شدیم و الان وارد فاز عملیات آن شدیم. اولین مرحله جنگ نرم یعنی فتح ذهن‌ها، همان چیزی بود که مقام معظم رهبری اسم آن را شبیخون و ناتوی فرهنگی گذاشت. این مرحله بیست و پنج سال است حتی ایشان قبل از رهبری می‌فرمودند و بعد از رهبری هم فرمودند: جنگ فرهنگی و شبیخون فرهنگی است. اما متاسفانه کسی گوش شنوایی نداشت. این‌ها مرحله‌ایی جلو آمدند، - من نمی‌خواهم بگویم این‌ها الان کشور را فتح کردند - تا جایی که این‌ها در مرحله فتح ذهن‌ها در میان نخبگان و در میان خواص و در میان نیروهای متفکر در سطوح مختلف، کارهای بلندی را انجام دادند.
در مرحله همراهی و فتح قلب‌ها کارهای فرهنگی - غیر از کارهای علمی - از قبیل همین کارهای هنری، اجتماعی را انجام دادند، که این کارها به‌ ویژه از دوم خرداد شروع شد و با زدن NGOها و حمایت بین المللی از آن‌ها، گسترده شد. زیرا سازمان‌هایی برای حمایت NGOها رسماً در زمان دوم خرداد به وجود آمد. برای این NGOها با همراهی دولت وقت و حمایت بین‌المللی و تأمین بودجه آن در وزارت کشور برای دموکراسی لیبرال و عملیاتی کردن آن و پیش‌برد بحث تساهل و تسامح یک کارگاه پژوهشی راه انداختند و در سطح کشور آن‌ها تساهل و تسامح را تعمیم دادند. تساهل و تسامح یک حلقه ارتباط عاطفی این جنگ نرم است. تساهل و تسامح و پلورالیسم، تولی و تبری و مرزبندی خودی و غیر خودی را هدف قرار داده است که آن را از بین ببرد. این مرحله، فتح قلوب و همراهی عواطف است. آن‌ها در این مرحله به دنبال شکستن تولی و تبری هستند، لذا این‌هایی که اصلاً از نهضت آزادی و امثال این‌ها خوششان نمی‌آمد، یک دفعه نهضت آزادی را در جلسات خود دعوت می‌کنند و دیوارها شکسته می‌شود و به آن‌ها افتخار می‌کنند و با آن‌ها عکس می‌گیرند، در کنگره‌های خود آن‌ها را دعوت می‌کنند. اما مرحله سوم، تهییج احساسات را از طریق سازماندهی این گروه‌ها را در آن موقع پیاده سازی کردند. آن‌ها از زمان شکل‌گیری دولت نهم بیش‌تر به فکر سازماندهی افتادند و در پوشش سازمان رای، کمیته صیانت از آرا و امثال این‌ها تعداد قابل توجهی از افراد را در سطح کشور سازماندهی کردند. تا در موقع نیاز آن‌ها را فراخوان کنند و در صحنه‌ها آن‌ها را بیاورند.
اما مرحله عملیات همین مرحله‌ای است که بعد از انتخابات دهم اتفاق افتاد. در این مرحله برنامه آن‌ها این بود که مردم را در کف خیابان‌ها نگه دارند تا جایی که به زعم باطل خود، رهبری مجبور به عقب‌نشینی شود و چاره‌ای جز ابطال انتخابات وجود نداشته باشد. آن‌ها معتقد بودند که اگر انتخابات ابطال می‌شد، نتیجه‌ای که می‌گرفتند بالاتر از ریاست جمهوری بود. زیرا قدرت رهبری شکسته می‌شد، و به این وسیله آن‌ها می‌توانستند رهبری را مهار کنند و به اهداف دیگر خود برسند. آن‌ها فاز فتح ذهن‌ها را قبلاً داشتند و فتح قلب‌ها و شکستن مرزهای دوستی و دشمنی را نیز قبلاً داشتند و تهییج احساسات را با سازماندهی و بالا بردن مطالبات ایجاد کرده بودند، بهگونه‌ای سازماندهی کرده بودند که یک جوان در خیابان بماند و حاضر بشود که بجنگد، و به این وسیله تهییج احساسات و آن‌گاه وارد فاز عملیات شدند. این چهار مرحله جنگ نرم است. این بحث را مطرح کردم تا بگوییم ما با توجه به رسالتی که در این مؤسسه مبارک داریم باید از جهت فکری و فرهنگی در مقابل این جنگ نرم، بایستیم. راه علاج و مقابله آن، تولید قدرت نرم است.
تولید قدرت نرم نیز باید چند سطحی باشد. برای مقابله با حوادث بعد از انتخابات چند بعد را باید در نظر داشت. یکی بعد امنیتی و قضایی است، که این توسط دستگاه‌های مربوطه در دست اقدام است. یکی بعد حقوقی است که با اعلام صحت انتخابات و سلامت انتخابات و شکل‌گیری دولت دهم، این بعد کارش تمام شد. یعنی ما الان مسأله‌ای به نام مسأله حقوقی در مورد انتخابات دهم نداریم. پرونده آن ختم شد. اما پرونده امنیتی قضایی هم‌چنان مفتوح است، که این هم یک سیکلی دارد که به لطف الهی به طور طبیعی در حال گذراندن راه حل خود می‌باشد و به پایان می‌رسد. بعد دیگر این روند بعد سیاسی اجتماعی است این بعد حوادث بعد از انتخابات است که با روشن‌گری و تبیین و اقتدار و تسلطی که نظام دارد، تمام می‌شود. اما بحث در لایه‌های عمیق‌تر است، که آیا ضمانتی هست که ده سال دیگر پانزده سال دیگر فاز قوی‌تری از این برنامه پیش نیاید؟ حتی تا چهار سال دیگر با توجه به سرعت دگرگونی‌های موجود تضمینی هست که این برنامه‌ها تکرار نشود؟ راهکار برای این پیشگیری تولید قدرت نرم است، اما مخاطبان تولید قدرت نرم چه کسانی هستند؟ و چگونه این قدرت باید ایجاد ‌شود؟ و با چه راه‌کارهایی با توجه به بحثی که در مورد چرخه O.D داشتیم - یعنی تحول و امثال این‌ها - باید قدرت نرم را تولید کنیم؟
یکی از زمینه‌های اتفاقاتی که افتاد، بستر اجتماعی معترض است؛ این بستر در جامعه ‌ما از زمانی در سطح کشور، شکل گرفته که تهاجم فرهنگی و بحث‌های ذهنی و آکادمیکی شروع شد. ما باید به ریشه‌ها برگردیم. مؤسسه‌ای مثل مؤسسه مبارک امام که رسالت آن تولید علم است برگردد به ریشه‌ها و در مورد ریشه‌ها تولید قدرت نرم بکند. من فکر می‌کنم ریشه‌ای‌ترین مسأله‌ای که به طور سوگمندانه و دردمندانه مغفول واقع شده و آنگونه که باید و شاید ما به آن نپرداختیم. بحث فلسفه تعلیم و تربیت است این ریشه‌ای‌ترین و بنیادی‌ترین مسأله تولید قدرت نرم و جنگ نرم است. زیرا مخاطبان فلسفه تعلیم و تربیت آموزش و پرورش، دانشگاه‌ها و حوزه‌ها هستند. اگر تأملی در مورد فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی کنیم، پنج عنصر کلیدی برای فلسفه تعلیم و تربیت در اسلام هستند. این پنج عنصر به صورت فشرده و کاربردی عبارتند از:
1. رشد عقلانی
2. ایمان و بصیرت و تربیت دینی
3. شکوفایی عواطف و شخصیت انسانی
4. بصیرت و آگاهی سیاسی
5. دانش افزایی         ادامه دارد...

برچسب ها: قدرت نرم
نظرات بینندگان
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات