
قبل از انتخابات:
قطعی شدن حضور موسوی در انتخابات و کنار کشیدن خاتمی از عرصه انتخابات و این جابهجایی خود جای تحلیل و بررسی دارد. زدوبندهای پشت صحنه و دیدار آقای خاتمی و میرحسین موسوی برای جایگزینی کاندیداتوری جریان اصلاحات و عوامل این جابهجایی، نشان از وقوع جریانی جدید و بارویکردی تازه به مسأله انتخابات دارد. یکی از این مسائل هدایتگری پشت صحنه جریان اصلاحات توسط آقای خاتمی و حفظ ظرفیتهای جریان اصلاحات است. این تغییر تاکتیکی و کلید خوردن پروژه القای عدم سلامت انتخابات و همچنین ادامه تخریب دولت را میتوان از هستههای اولیه جنگ نرم و براندازی نرم در پروژه دکترین جنگ نرم جریان اصلاحات در انتخابات دهم برشمرد. یکی از زیرمجموعههای جنگ نرم، «فریب استراتژیک» است که پروژه القای عدم سلامت در انتخابات و همچنین ناکارآمدی دولت در همین راستا ارزیابی میشود. عملیات فریب، سلسله اقدامات سازمان یافته و پنهانی است که به منظور تأثیرگذاری بر ذهنیت حریف طراحی و اجرا میشود و هدف اصلی آن ایجاد انحراف در تصمیمات مخاطب از طریق ارائه اطلاعات هدایت شده است تا او را مجبور به اقدام یا عدم اقدام در جهت منافع ملی کشور خود یا به ضرر منافع خود کند که این موضوع به طور ملموس توسط جریان اصلاحطلب در مورد انتخابات دهم برنامهریزی و اقدام شد. در مقابل دو جبهه و جریان اصولگرایان در این دوره تلاش برای وحدت و همگرایی و شفافسازی دولت از عملکرد خود را از مؤلفههای دفاعی در مقابل این جنگ نرم جریان اصلاحات میتوان نام برد. تشکیل کمیته ایکس در جریان اصلاحات و به کارگیری تیم 190 نفره طنزپردازی برای تولید پیامکهای طنز علیه دولت میتواند به عنوان یکی از مؤلفههای اصلی جنگ رسانهای علیه جریان اصولگرا باشد.
برگزاری مناظرهها:
جنگ رسانهای انتخابات دهم بین جریان اصولگرا و اصلاحطلب در برگزاری مناظرهها خودنمایی میکند. سرنوشت نتایج انتخابات به این مناظرهها بستگی دارد. مهمترین و کلیدیترین مناظرهها بین آقای احمدینژاد و آقای میرحسین موسوی است. جریان اصولگرا با استفاده از این فرصت و با توجه به ویژگیهای ذهنی آقای احمدینژاد و با استفاده از «عملیات روانی» و «افشاگری» در این برنامه توانست پیروز این جنگ رسانهای باشد. استفاده از دو مؤلفه «رسانه» و «عملیات روانی» بهترین دکترین جنگ نرم جریان اصولگرا در این مورد است که باعث افزایش چشمگیر آرای این جریان شد. جریان اصلاحات در پی برگزاری این مناظره فاز جدیدی از جنگ رسانهای را آغاز کرد و آن القای «دروغگو» بودن کاندیدای جریان اصولگراست. تکرار این موضوع در مناظرههای بعدی به علاوه ناکارآمد جلوه دادن دولت از طریق ارائه آمار غلط در راستای عملیات روانی طراحی شده توسط کمیته ایکس از مؤلفههای اصلی دکترین جنگ نرم جریان اصلاحات در این دوره است.
حین انتخابات:
اعلام پیروزی قطعی آقای موسوی در ساعت 11:30 شب برگزاری انتخابات در یک نشست خبری توسط خود ایشان قبل از اعلام رسمی نتایج انتخابات و بیان تقلب در انتخابات در صورت به دست آمدن هر نتیجهای غیر از این نتیجه، شروع فاز اجرایی پروژه آشوب توسط اصلاح طلبان با توجه به موضعگیریهای ایشان و مطمئن بودن آنها از شکست در انتخابات و شروع جنگ و عملیات روانی و بیان تقلب در انتخابات از اصلیترین مؤلفههای دکترین جنگ نرم در این دوره است.
بعد از انتخابات:
اجرای عملیاتی پروژه انقلاب مخملین بعد از اعلام آرا توسط وزارت کشور که شامل نافرمانی مدنی به صورت تجمعات غیرقانونی، اغتشاشات و شروع آشوبهای خیابانی، حمایت رسانههای خارجی و غربی از این جریانات همه و همه نشان از شروع فاز اجرایی جنگ و براندازی نرم علیه جمهوری سالامی ایران دارد. مشهودترین جنگ در این دوره جنگ رسانهای (media war) است که با محوریت شبکههای BBC و CNN تمام تلاش خود را در جهت ایجاد فضای بحرانی و فتنه در کشور آغاز کردند که از آن جمله میتوان ارسال گزارشهای هدفمند به جهان، هدایت آشوبها در داخل ایران و فراخوان عمومی از طریق ماهوارهها، دروغسازی و جعل اخبار غیرواقعی از خشونتها و تعداد کشتهشدگان، جهتدهی به افکار عمومی در راستای نافرمانی مدنی، القای دروغ و تقلب و حضور بازرسان بینالمللی برای برگزاری یک انتخابات مجدد را نام برد. نقش برخی از خواص نیز در دامن زدن به این جریانات دور از ذهن نیست. در این موضوع جبهه انقلاب و گفتمان اصولگرایی در جهت مقابله با این جنگ نرم اقداماتی را انجام داد که از آن جمله میتوان شفافسازی، دعوت به آرامش، دعوت از سایر کاندیداها برای بیان موضوعات مورد اختلاف جنگ رسانهای در راستای تنویر افکار عمومی، جداکردن صف مردم از اغتشاشگران در رسانه ملی و خبرگزاریها و روزنامهها و... اتحاد حول محور رهبری و ... را نام برد. قابل ذکر است بیانات رهبر معظم انقلاب درباره موضوعات مطروحه و حل آنها بسیار کارگشا بود و نقش کلیدی جایگاه ولایت فقیه در حفظ انقلاب و دستاوردهای آن بیش از گذشته بر همه آحاد مردم روشن شد.
نتیجه:
در راستای پروژه دکترین جنگ نرم در انتخابات دهم با هدف براندازی نرم و سرکار آمدن دولتهای میانهرو و سازگار با سیاستهای کشورهای غربی نکاتی قابل توجه مینماید:
1- بصیرت: آگاهی در زمان لازم نسبت به شرایط کشور و جهان و شناخت دولت و دشمن و استفاده از عقل به جای احساس در موضوعات مختلف ما را در ناکام گذاشتن این پروژه کمک و یاری میکند.
2- وحدت: اتحاد و همدلی و دل سپردن به بیانات رهبر معظم انقلاب و وحدت حول محور رهبری و اصول انقلاب از دیگر مؤلفههای «دفاع نرم» در مقابل جنگ نرم دشمن است. این دو نکته از مؤلفههای کلیدی جنگ نرم علیه دشمن و تا مادامی که به این دو اصل محکم اعتقاد نظری و عملی داشته باشیم، دشمن را در اجرای «پروژه دکترین جنگ نرم» ناکام خواهیم گذاشت.