شناخت اسلام ناب
حضرت امام خمینی(ره) نمایشگر خط میانه و تفکر ناب اسلامی بودند. حضرت روح الله الموسوی الخمینی در یک زمان رشیدانه و قدرتمند در دو جبهه با تحجر و التقاط مبارزه کردند و الگوی زیبایی از عقلانیت انقلابی را برای تاریخ باقی گذاشتند. مسلم است که امام خمینی توسعه دهنده فقه شیعه و بلکه احیاگر اندیشه حاکمیت دینی در دوران معاصر است و به مساله زمان و مکان به عنوان دو عنصر اساسی در فقه معاصر توجه داشتند ولی در عین حال یکی از شاخصههای اسلام ناب از منظر امام خمینی(ره) استناد فهم دینی به روش ریشهدار و تاریخی فقاهت سنتی در حوزههای علمی است که در پیام ایشان به نام منشور روحانیت، از این روشمندی به التزام به فقه جواهری یاد شده است. حرکت در خط اسلام ناب چونان گام برداشتن بر تار موی و سیر بر لبه شمشیر است. کوچکترین افراط و تفریط موجب انحراف از صراط مستقیم خواهد بود. اعتراض جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به فتاوای آیت الله صانعی به معنای اعتراض به روشی ساختار شکن در فقه است که بدون تبیین مبانی اصولی و روش اجتهادی خود پا را از چارچوبهای روشن و ثوابت فقه جواهری فراتر گذاشته است.
سخن بر سر سرنوشت و آخرت عده زیادی از مسلمانان شیعه است که از ایشان تقلید میکردند بنابراین شایسته است بدون هیچ گونه حب و بغض، پیش داوری و فارغ از مباحث دیگر به بررسی مبانی اظهار نظر جامعه مدرسین بپردازیم تا بتوانیم حجت شرعی را در این مساله برای خود و دیگران تمام کنیم.
شاید برخی گمان کنند که نواندیشیها و تحولات فکری امام خمینی(ره) با فتاوای آیت الله صانعی همسو بوده است و ایشان به جهت شاگردی امام خمینی(ره) در همان مسیر قدم برمیدارند در حالی که مبانی نواندیشی مطرح شده از طرف امام خمینی(ره) که بارها و بارها از طرف پژوهشگران و شاگردان ایشان تبیین شده است، با روح و روش حاکم بر فتاوای آیت الله صانعی متفاوت است.
واقعا دردناک است
مسلم است شنیدن و خواندن چنین اظهار نظری درباره شخصیتی که سالها در جایگاه مرجعیت بوده بسیار دردناک است. دست کم مقلدان ایشان را دچار تردید در سرنوشت دینی خود میکند. ولی نمیتوان با تعارف و کتمان حقایق، تلخی برخی واقعیتها مخفی نمود. برای رسیدن به درمان باید دردها را شناخت. باید واقعیتها پذیرفت و تلاش نمود از بحرانهای به وجود آمده با بصیرت و عقلانیت دینی گذر نمود تا با کمترین آسیب مواجه شد. نوشتار زیر تلاشی است برای روشنگری ابعاد مختلف نظر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم درباره مرجعیت آیت الله صانعی.
بررسی فقهی راههای شناخت مرجع تقلید
در رساله عملیه مراجع در باب اجتهاد و تقلید برای شناخت مرجع تقلید سه راه بیان شده است:
1. خود انسان یقین کند مثل اینکه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را تشخیص دهد.
2. دو نفر عالم عادل که میتوانند مجتهد و اعلم کسی را تصدیق کنند به شرط آن که دو نفر عادل دیگر با گفته آنان مخالفت ننماید.
3. عدهای از اهل علم که میتوانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند و از گفته آنان اطمینان پیدا میشود، مجتهد یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند.
راه نخست نیازمند تخصص خود مقلد است یعنی شخص مقلد با علوم دینی و شیوه اجتهاد آشناست ولی هنوز به مرحله اجتهاد نرسیده و نیازمند مراجعه به مراجع تقلید است. چنین شخصی باید با استفاده از تخصص خود و مقایسه میان فتاوا و روشهای اجتهادی علما خود به نتیجه برسد.
راه دوم اعتماد به شهادت دو نفر عادل است که البته نباید شهادت معارض در بین باشد. برخی علما اضافه فرمودهاند حتی شهادت یک نفر خبره قابل وثوق و اطمینان هم در این جا کافی است.
راه سوم را به عبارتهای مختلف بیان کردهاند: برخی بیان فرمودهاند که در میان اهل علم و محافل علمی مشهور باشد به گونهای که انسان یقین پیدا کند او اعلم است.
برخی فرموده اند از هر راهی که انسان به علم و یقین میرسد از جمله مراجعه به مجموعهای از اهل علم.
برخی دیگر از فقها هم مراجعه به عدّهای از اهل علم را به عنوان راهی عقلایی برای شناخت اعلمیت یا مرجعیت اشخاص معرفی کردهاند.
عدهای حتی شهرت و شیوع را هم به گونهای که برای انسان علم آور باشد، راهی برای شناخت مرجع تقلید بیان کردهاند.
با توجه به فتواهای صریح مراجع بزرگوار تقلید روشن میشود اگر مقلد خود توان شناخت مرجع تقلید را نداشت، یا شهادت دو نفر عادل یا یک نفر خبره موثق معارض داشت به راههای متعارف و عقلایی شناخت مرجع تقلید رجوع میکند که اغلب مراجع تقلید بزرگوار در میان این راهها مراجعه به گروهی از عالمان خبره و دین شناس را ذکر کردهاند.
جامعه مدرسین مشاور امین جامعه
بر اساس همین مبنای روشن فقهی بوده است که تعداد قابل توجهی از فقهای حوزه علمیه قم دور هم جمع شده و بعد از تشکیل جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مشاوره کارشناسی خود را به مومنان در این زمینه که مهمترین مساله دینی شیعیان است ارایه میکنند. مسلما تشخیص مرجع تقلید وظیفهای است به عهده مقلدان است. خود مقلد با استفاده از راههای مطرح شده باید به علم یا اطمینان برسد و مراجعه به نظر گروه کارشناسان خبره هم راهی است برای به یقین یا اطمینان رسیدن افراد.
اغلب مراجع تقلید کنونی و برخی مراجع فوت شده مانند آیت الله فاضل لنکرانی، سابقا عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه بودهاند. نکته جالبتر این است که آیت الله صانعی خود نیز پیشتر عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بوده است. بنابراین در توان علمی و وزن شخصیتی اعضای جامعه مدرسان نمیتوان تشکیک کرد.
البته سایت اطلاع رسانی جامعه مدرسین اعضای کنونی و اعضای سابق را در دو ستون جداگانه ذکر نموده و به شکل شفاف میان این دو دسته(اعضای کنونی و اعضای سابق) تفکیک نموده است تا مشخص باشد تصمیمات جدید جامعه توسط چه کسانی اتخاذ میگردد.
اظهار نظر نه عزل و نصب
همچنان که در مباحث فقهی مطرح شده بالا ملاحظه فرمودید یکی از راههای شناخت مرجع تقلید مراجعه به گروهی از عالمان دین شناس است به گونهای که از اظهار نظر و مشاوره آنان برای انسان اطمینان به دست بیاید. از سوی دیگر برای همین عالمان نیز کتمان علم و اظهار نظر تخصصی خود حرام است. باید در موقعیتهای حساس تاریخی با شجاعت نظرات خود را بیان کنند تا جامعه راه صحیح را پیدا کند. بنابراین جامعه مدرسین با معرفی مراجع محترم تقلید، به هیچ وجه کسی را نصب نکرده و با اعلام عدم صلاحیت شخصی برای جایگاه مرجعیت او را عزل ننموده است.
نگاهی تاریخی به عزل برخی مراجع تقلید
روشن شد که بیانیه جامعه مدرسین اساسا عزل نبوده است ولی بیان نکتهای در این جهت نیز ضروری است: برخی ادعا کردهاند که در تاریخ هیچ گاه مراجع از طرف کسی عزل نشدهاند. متأسفانه چنین ادعایی واضح البطلانی چشم بستن دربرابر نمونه عینی تاریخ معاصر در انقلاب اسلامی است. آیا واقعا کسانی که این مطلب را بیان کردهاند محاکمه، خلع لباس و عزل آیت الله شریعتمداری از مقام مرجعیت را با حکم رسمی دادگاه جمهوری اسلامی فراموش کردهاند؟ بر فرض اگر مجموعهای سیاسی با ایجاد ارتباط با یکی از مراجع، از موقعیت دینی آن مرجع در جهت اهداف سیاسی خاص خود بهرهبرداری کرد و ایشان را به فضای مبارزه براندازانه با نظام کشاند و نظام بعد از تحمل و مدارا و سکوت فراوان به ناچار مجبور به برخورد قضایی با آن مرجع شد، آیا خلاف شرع انجام داده است؟ باید نظام در مقابل ایشان سکوت نماید؟
چند سال گذشته نیز برخی مراجع حوزه علمیه قم مانند آیات عظام تبریزی، وحید خراسانی، صافی گلپایگانی و ... نسبت به دیدگاههای اعتقادی آیت الله فضل الله انتقادات تندی را مطرح کردند و اعتقاد خود را درباره مرجعیت ایشان اعلام کردند. هر چند به برخی مسایل حاشیهای این مساله نقدهایی وارد است و چه این که کسی دیدگاه علامه فضل الله را بپذیرید یا نظر دیگر مراجع بزرگوار تقلید را، به هر حال اعلام عدم صلاحیت مرجعیت از طرف خود مراجع یا علمای بزرگ حوزه در تاریخ بسیاری اتفاق افتاده است.
باید حساسیتهای فقهی حوزه و واکنشهای به هنگام عالمان بیدار دینی را در قبال انحرافات فکری پذیرفت و از آن استقبال نمود نه این که با زدن انگ سیاسی بازی به واکنشها، مساله را لوث نمود.
نگفتهاند ایشان مجتهد نیست
هیچ کس ادعا نکرده است که جناب آیت الله صانعی مجتهد نیست. بلکه اشکال روشن جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به برخی فتواهای شاذ و بلکه فتواهایی است به صراحت مصداق بدعت در دین به شمار میآید. بنابراین استناد به تایید اجتهاد ایشان از طرف امام خمینی(ره) و سپردن مسوولیتهایی که منوط به احراز اجتهاد است به هیچ وجه نمیتواند توجیه گر فتواهای نادرست ایشان باشد. ایشان هم به عنوان شخصی مجتهد بر اساس مبانی خود (که قابل نقد است) میتوانند دیدگاههایی را مطرح کنند ولی سخن بر این است که چنین دیدگاههایی قابلیت طرح توسط مرجع تقلیدی از شیعیان هست یا خیر؟
عدم دفاع فقهی مراجع و مجتهدان
فتاواهای ویژه جناب آقای صانعی روشن است. در این مقاله نیز قصد بررسی و بازنگری یا طرح و نقد فقهی این فتواها را نداریم. شاید مقلدان ایشان با این نوع فتواها بیشتر از بقیه آشنا باشند. نکته مهم این که تا کنون هیچ یک از مراجع تقلید، فقهای شیعه یا حتی مدرسان سطوح عالی و خارج فقه و اصول از فتاوای ویژه آیت الله صانعی دفاع مستدل و مستند فقهی نکردهاند. نشریات تخصصی فقهی مختلفی در حوزه علمیه نگاشته میشود، سالانه پایان نامههای متعددی در مباحث مختلف فقهی نگاشته میشود ولی در این میان مشاهده نشده شخصیت قابل توجه علمی به دفاع از دیدگاههای خاص ایشان بپردازد.
حتی دفتر آیت الله منتظری بعد از فوت ایشان، آیت الله صانعی را به عنوان جانشین ایشان معرفی نکرد و جواز بقا بر تقلید میّت را مطرح کرده، مقلدان آیت الله منتظری را به باقی ماندن بر تقلید از ایشان دعوت نمود.
در پرسشهایی که از دفتر برخی مراجع بزرگوار تقلید به عمل آمده اغلب مساله را به یقین و اطمینان مکلفان منوط کردهاند و خود از تعیین مصداق و مشخص کردن موضوع اختلافی پرهیز کردهاند. ولی مناسب است ولی اگر درباره برخی فتواهای مطرح شده از طرف آیت الله صانعی از دفتر مراجع سوال شود، روشن میگردد که هیچ کدام دفاعی از چنین فتواهایی نخواهند نمود.
اجتهاد در برابر نص ممنوع است
بخشی از فتواهای ویژه آیت الله صانعی فتواهایی شاذ در مقابل فتاوای مشهور است. لیکن در بسیاری از موارد هیچ مسلمانی شیعه یا سنی چنین فتواهایی فقهی صادر نکرده است چون متن فتاوا مخالف نص صریح قرآن یا سنّت قطعیه است. بسیار روشن است که «اجتهاد در برابر نص» ممنوع است. دایره و چارچوب اجتهاد، محدوده احکام گمانی است نه احکام یقینی شرع.
اگر برخلاف قرآن بود به دیوار بکوبید
برخی از این فتواها مخالف نص صریح قرآن است. احادیث فراوانی از اهل بیت به ما رسیده است که مبنای بحث و گفتگوهای فراوان در دانش اصول فقه شده است و به عنوان روشی در شناخت احادیث صحیح از احادیث ساختگی مورد پذیر عالمان شیعه قرار گرفته است: عرضه روایت به قرآن. در این روایات قرآن به عنوان منبع معرفت اصیل دینی معرفی شده است. چون جریانهای مختلف فکری و سیاسی برای رسیدن به اهداف خود دست به جعل حدیث زده بودند، اهل بیت(علیهم السلام) این روش را به دین شناسان شیعه معرفی کردند: اگر روایاتی وجود داشته باشد که با محتوای قرآن سازگار نباشد، باید به دیوار کوبیده شود و اهل بیت(ع) از چنین احادیثی بیزاری جستهاند. این برخورد قاطع درباره روایاتی است که به معصوم نسبت داده میشود تا چه رسد به فتوای فقهی مخالف قرآن که برداشت مجتهد از کتاب و سنّت است. بنابراین اگر روزی مجتهدی با متن صریح قرآن یا سنّت قطعی پیامبر یا اهل بیت مخالفت نموده فتوایی برخلاف گویههای روشن قرآن و سنّت ارایه کند این فتاواها نه تنها اعتبار ندارد بلکه باید از آن برائت جست.
دیدگاه امام خمینی(ره) درباره ایشان
در برخی بیانهها که در دفاع از مرجعیت آیت الله صانعی صادر شده، به برخی جملات حضرت امام خمینی(ره) درباره ایشان استناد شده است. مسلما این جملات سالها قبل از صدور فتاوای اخیر آیت الله صانعی مطرح شده است. فتواهای ویژه آیت الله صانعی سالها بعد از رحلت امام خمینی(ره) صادر شده است. جالب این است که بخشی از تأییدهایی که از امام خمینی(ره) درباره ایشان مطرح شده، با توجه به موضعگیری سیاسی ایشان در مخالفت با منافقان بوده است. بنابراین برای شناخت نظر امام خمینی(ره) در امروز باید به مواضع ایشان و جریان حامی از ایشان در برابر مخالفان قسم خورده نظام جمهوری اسلامی در خارج از کشور توجه نمود.
یا ایستادگی در برابر بدعت یا نفرین الهی!
«هنگامی که بدعتها آشکار شد بر عالمان دینی واجب است دانش خود را آشکار کنند مستوجب نفرین الهی خواهند بود».
پیشوایان معصوم با بیان چنین احادیثی وظیفه سنگین پاسداری از اقالیم قبله و حساسیت نسبت به حفظ مرزهای تفکر دینی، به ویژه روشنگری بدعتها را به عهده عالمان دینی گذاشتهاند. در مقابل بدعتها باید چون کوه ایستادگی کرد. در روایات کسی که در بیان حق سکوت میکند به شیطان گنگ تشبیه شده است. این جا دیگر جایگاه مدارا و نرمش نیست. عبور از ثوابت قرآن و سنّت خط قرمز اندیشه دینی است. برخی گمان میکنند که وظیفه عالمان دینی فقط شناخت متون دینی است. عالم دینی تنها قرآئت کننده متن دینی نیست. عالم دین پاسبان مرزهای تفکر دینی است. فریاد کشیدن و روشنگری در برابر انحرافها وظیفه عالم دینی است. در شرایط فتنه که حق با باطل آمیخته میشود اگر عالمان دینی سکوت کرده به وظیفه خود عمل نکنند مستوجب خشم و نفرین الهی خواهند بود. بنابراین بسیار طبیعی است مجموعهای علمی و انقلابی مانند جامعه مدرسین حوزه علمیه در برابر دیدگاههای آیت الله صانعی موضع صریح و منتقد داشته باشد.
همه حق دارند نظر سیاسی بدهند
به اعتقاد نگارنده این سطور تمامی مراجع علاوه بر نقش پدر فکری و معنوی جامعه حق دارند دیدگاه سیاسی خود را در شرایط تعیین کننده مانند انتخابات یا اختلافهای سیاسی شدید داخلی و خارجی مطرح کنند. هر چند برخی اظهار نظرها به عنوان فتوای شرعی از طرف مراجع تقلید مطرح نمیشود، در برخی مسایل این دیدگاه ها و نظرات تشخیص مصداق و موضوع است که به عهده مکلف است نه مرجع، ولی عده زیادی از مردم به ویژه مقلدان مراجع، با توجه به احترام و جایگاهی که برای این بزرگان قائلند به نظراتشان توجه خاص دارند. طبیعی است که مراجع تقلید در این اظهار نظرها الگوی تمام عیار مردم هستند و رفتار و گفتارشان معیار فرهنگ سازی دینی خواهد بود. اخلاق دینی جامعه بر اساس رفتار این بزرگان شکل خواهد گرفت.
بر همین اساس هم معتقدیم جناب آیت الله صانعی هممانند هر شهروند دیگر حق اظهار نظر سیاسی داشته و دارند ولی متاسفانه ایشان نه تنها در مسایل سیاسی که حتی در اختلافات فقهی خود با مراجع دیگر برخوردهای تند و دور از توقعی با برخی مراجع بزرگوار داشتهاند. بدون اینکه بخواهیم مواضع و جهتگیرهای سیاسی ایشان را مورد بحث و بررسی قرار بدهیم فقط به یک موضعگیری ایشان اشاره کوتاه میکنیم. با تمام نقدهایی که ایشان به شخص آقای دکتر احمدی نژاد داشته و دارند، تعبیر به حرامزاده و ذکر کنایههایی که بسیار بلیغتر از تصریح بود، بار حقوقی و فقهی مشخصی دارد که یقینا در شأن یک مرجع تقلید نیست.
رگههای جدایی دین از سیاست
متأسفانه گفتمان تفکر سکولار چنان در کشور ما رخنه کرده که برخی بیانیهها ناخواسته و نفهمیده رنگ و بوی سکولار را به خود گرفته است. عدهای از مدافعان مرجعیت آیت الله صانعی تلاش کردند که جامعه مدرسین حوزه را گروهی سیاست باز معرفی کنند که شایستگی اظهار نظر در این چنین مسایلی را ندارد. گویی اگر عالمی موضعگیری سیاسی کرد دیگر عالم دینی نیست!! در حالی که اولا این مجموعه گروهی کاملا حوزوی و شناخته شده هستند و ثانیا حضور و روشنگری و اظهار نظر عالمان دینی در مسایل سیاسی با حفظ شوون و اخلاق و زی طلبگی مورد توصیه همیشگی امام خمینی(ره) بوده است. تمامی اعضای محترم جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، مجتهدانی فرهیخته و درد آشنا و استوانههای حوزه علمیه هستند و اعلام این دیدگاه به هیچ وجه روندی خلاف عرف حوزههای علمیه نبوده است. معمولا مردم برای شناخت مرجع تقلید به کارشناسان و خبرگان حوزوی مراجعه میکردهاند با توجه به صدور فتاوای ویژه آیت الله صانعی نیز این پرسش از جامعه مدرسین حوزه مطرح شده که پاسخ دادهاند. بنابراین هیچ گونه عزل یا نصبی در این زمینه صورت نگرفته است. عدهای تلاش دارند این مجموعه را گروهی سیاسی صرف بنامند در حالی که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با نگاه انقلابی خود علاوه بر مواضع روشن سیاسی، مجموعه ای از فقهای دین شناس هستند که سال ها محور تدریس دروس حوزوی بودهاند و اساسا شأن نخست این مجموعه اظهار نظر درباره مهمترین مناصب دینی است.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هیچ گاه وامدار حکومت نبوده است. در هر جا که دیدگاهی را قبول نداشته بیان کرده است. مواضع این جامعه در دورههای مختلف بیانگر استقلال جامعه مدرسین و التزامش به خط فکری ثابت خود میباشد.
اعضای جامعه مدرسین شناخته شده هستند
دفتر آیت الله صانعی اعلام کرده صبر میکند تا اعضای شرکت کننده در جلسه برگزار شده برای این تصمیم و سطح علمی آنها را بشناسد و به دلیل ابهامات موجود در این زمینه فعلا اظهار نظر نمیکند. طبق اعلام انجام شده اغلب اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به این نظر رای دادهاند. اسامی و زندگی نامه علمی و سیاسی تمامی اعضای سابق و کنونی این جامعه محترم در سایت جامعه مدرسین منتشر شده است و برای شناخت آنان نیازمند صبر نیست.
برای شناخت دقیقتر اعضای محترم به سایت جامعه مدرسین مراجعه بفرمایید:
http://www.jameehmodarresin.org/
پرهیز جامعه مدرسین از حاشیههای تفرقه آمیز
بنا به سخنان جناب آیت الله یزدی جامعه مدرسین به نیروهای امنیتی توصیه اکید داشته است که مواظب باشند عدهای از این اظهار نظر دینی سوء استفاده نکنند و برای ایشان مزاحمت ایجاد نکنند و اساسا با محدودیت یا تعطیلی درس ایشان هم موافق نبودهاند. بنابراین مسوولان و اعضای جامعه مدرسین حوزه مخالفت خود را با هر گونه حرکت نسنجیده و اختلاف برانگیز به صراحت اعلام کردهاند.
جان سخن
خلاصه کلام این که جامعه مدرسین مجموعهای از مجتهدان انقلابی و مستقل هستند که متناسب به وظیفه دینی خود در عرصه های مختلف فکری و دینی نقش مشاوری امین را برای جامعه بازی کردهاند. البته نگارنده این سطور قصد ندارد که تمامی مواضع این مجموعه را تأیید نماید بلکه خود نیز به برخی دیدگاهها و روشها نقدهایی دارد ولی به جد معتقد به حفظ حریم این نهاد ارزشمند و مشروعیت مواضع دینی این گروه از جمله اظهار نظر اخیر این بزرگواران درباره مرجعیت آیت الله صانعی میباشد.
در پایان مناسب است برای رفع هر گونه شبهه و دفع تهمتهای مطرح شده درباره نظر اخیرجامعه مدرسین حوزه علمیه بار دیگر متن پرسش و پاسخ مذکور بازنگری شود.
سوال:
بسمه تعالی
جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه قم
سلام علیکم
مرجعیت شیعه خورشید پر فروغی است که در قرون متمادی همواره پشتیبان اسلام و خط راستین اهل بیت(علیهم السلام) بوده است. این مسئولیت خطیر همواره شایستهی مردانی بوده است که واجد شرائط شرعی مذکور در روایات ائمه اطهار (علیهم السلام) باشند نظر به اهمیت این موضوع و با توجه به پرسشهای مکرّر هموطنان دربارهی مرجعیت آقای حاج شیخ یوسف صانعی خواهشمند است آن جامعه محترم که همواره مرجع تشخیص این موضوع بوده نظر خود را دربارهی مرجعیت ایشان اعلام فرمایند.
با سپاس جمعی از استادان و فضلای حوزه های علمیه
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
با توجه به پرسشهای مکرّر مؤمنان، جامعه مدرسین حوزهی علمیه قم براساس تحقیقات به عمل آمده در یک سال گذشته و پس از جلسات متعدد به این نتیجه رسیده است که ایشان فاقد ملاکهای لازم برای تصدّی مرجعیت میباشد.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم