
رضا جاودان
ولایت فقیه به عنوان یکی از مبانی فکری و اعتقادی اصولی ما در مسئله حکومت اسلامی مطرح بوده و استمرار امامت و رهبری رسول خدا (ص) و ائمه معصومین (ع) در جامعه اسلامی محسوب می گردد.
اصولا یکی از ویژگی های بارز و مشخصه های مهم حکومت اسلامی، وجود ولایت فقیه در رهبری و راس جامعه می باشد و بدون آن حکومت اسلامی مفهومی ندارد و به فرمایش حضرت امام خمینی (ره): “قضیه ولایت فقیه یک چیزی نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد. ولایت فقیه یک چیزی است که خدای تبارک و تعالی درست کرده است، همان ولایت رسول الله است و اینها از ولایت رسول الله هم می ترسند”. از ابتدای انقلاب تا کنون مخالفین اسلام اعم از داخلی و قدرتهای استکباری خارجی، به جد مخالف این نهاد مهم و اصلی حکومت اسلامی، بوده و هستند.
آنها از این که رهبری جامعه در اختیار یک فقیه عادل، مدیر، مدبر، شجاع، با تقوی و اسلام شناس که به دنبال حاکمیت بخشیدن به اسلام ناب محمدی (ص) می باشد، نگران هستند. آنها از ظلم ستیزی و استکبار ستیزی فقیه هراس دارند. آنها می دانند که وجود ولایت فقیه، تعارض جدی با ولایت شیطانی و طاغوتی آنها دارد و با حاکمیت ولایت فقیه به حاکمیت ضد اسلامیان پایان داده شده و کنار زده می شوند. امروز و با توجه به حوادث اخیر که در روز عاشورای حسینی به وقوع پیوست، یکی از محورهای عمده مخالفت استکبار غرب، مخصوصا آمریکای ستم پیشه و صهیونیسم جنایتکار با انقلاب اسلامی ایران، مخالفت شدید آنها با اصل ولایت فقیه است. این مخالفت کینه توزانه آنها، خود دلیلی گویا بر حقانیت این اصل و تاثیر آن در مبارزه با استکبار و استثمار است.
مخالفت جدی دشمنان قرآن و اسلام با ولایت فقیه و تاکید حضرت امام و مردم بر این اصل، دلیل مهم دیگری نیز دارد و آن اقتدار و اختیارات مهم و گسترده ولی فقیه است. حضرت امام (ره) که طراح اصلی این تفکر در نظام سیاسی جمهوری اسلامی بوده و موجب تثبیت و تصویب آن در ساختار حکومت اسلامی ایران شده است، در مورد اختیارات ولی فقیه می فرماید: “اگر فرد لایقی که دارای این دو خصلت (شرایط رهبری) باشد به پا خاست و تشکیل حکومت داد، همان ولایتی را که حضرت رسول اکرم (ص) در امر اداره جامعه داشت دارا می باشد و بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند. این توهم که اختیارات حکومتی رسول اکرم (ص) بیشتر از حضرت امیر (ع) بوده یا اختیارات حکومتی حضرت امیر (ع) بیش از فقیه است، باطل و غلط است. البته فضائل حضرت رسول بیش از همه عالم است و بعد از ایشان فضائل حضرت امیر از همه بیشتر است. لکن زیادی فضائل معنوی، اختیارات حکومتی را افزایش نمی دهد... وقتی می گوییم ولایتی را که رسول اکرم و ائمه داشتند، بعد از غیبت، فقیه عادل دارد، برای هیچ کس این توهم نباید پیدا شود که مقام فقهاء همان مقام ائمه و رسول اکرم است. زیرا اینجا صحبت از مقام نیست، بلکه صحبت از وظیفه است.
ولایت یعنی حکومت و اداره کشور و اجرای قوانین شرع مقدس، یک وظیفه سنگین و مهم است. نه اینکه برای کسی شان و مقام غیر عادی به وجود بیاورد و او را از حد انسان عادی بالاتر ببرد. به عبارت دیگر ولایت مورد بحث یعنی حکومت و اجرا و اداره، بر خلاف تصوری که خیلی افراد دارند، امتیاز نیست، بلکه وظیفه ای خطیر است”.
این دیدگاه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز تجلی یافته است. اصل5 قانون اساسی مقرر می کند: “در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عج) در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و باتقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است که طبق اصل یکصد و هفتم عهده دار آن می گردد”. اصل110 قانون اساسی نیز به وظائف و اختیارات رهبری اشاره دارد. وجود اصل ولایت فقیه در حکومت اسلامی موجب تضمین اسلامی بودن نظام و حاکمیت یافتن قوانین و احکام شرع مقدس اسلام و رعایت منافع و مصالح ملت و کشور می شود.
به تعبیر امام راحل (ره): “این فقیه است که زیر بار دیگران و تحت نفوذ اجانب نمی رود و تا پای جان از حقوق ملت و از آزادی و استقلال و تمامیت ارضی وطن اسلام دفاع می کند. فقیه است که به چ‘ و راست انحراف پیدا نمی کند”.
این ولایت فقیه است که با انحرافات مقابله کرده و نظام اسلامی را از گرفتار شدن به انواع کجروی ها باز می دارد.
بنابراین زنده شدن این اصل فراموش شده و حاکمیت یافتن آن در حکومت کشور عزیز ما، دستاورد بسیار مهم و ارزشمندی از بوستان دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران محسوب می شود.