
گروه سیاسی - مبارزه دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی و دیپلماتیک با گروهک تروریستی ریگی با دستگیری سرکرده این گروهک به نقطه اوج خود رسید.
عبدالمالک ریگی، سرکرده تروریستهای شرق ایران پس از سالها تاخت و تاز و سوءاستفاده از شرایط مناطق مرزی پاکستان برای اهداف غیرانسانی و غیراسلامی خود روز گذشته در فضای ایران اسلامی دستگیر شد و این در حالی بود که وی و تروریستهای تحت امرش جنایات متعدد و دلخراشی را علیه مردم بیگناه و نیروهای انتظامی در سالهای گذشته مرتکب شدهاند.
ریگی از تولد تا فعالیتهای خرابکارانه
منابع خبری گزارش دادهاند: عبدالمالک ریگی متولد سال 1358 است. وی تحصیلات کلاسیک ندارد و تنها چند سال در یکی از حوزههای علمیه اهل سنت مشغول به تحصیل بوده که البته از آنجا نیز اخراج شده است.
پس از اینکه عبدالمالک به سن نوجوانی رسید و اندک درآمد پدر و حتی درآمد حاصل از فروش سیدی کفاف خرجی او را نداد، اقدام به خرید و فروش مشروبات الکلی به مقدار عمده نمود و اتفاقاً درآمد خوبی نصیبش شد و به همین خاطر در این کار فعالیتش را بیشتر کرد تا اینکه توسط نیروی انتظامی شناسایی شد و تحت تعقیب قرار گرفت اما به صورت پنهان کارش را ادامه میداد. در یکی از روزهای زمستان 1376 یکی از شرکای عبدالمالک بهنام ناصر ریگی نقشه سرقت از انبارهای پارچه موجود در چهارراه رسولی زاهدان را مطرح و با دوستانش در میان گذاشت که مورد موافقت آنها نیز واقع شد و در اولین سرقت توسط مأمورین آگاهی زاهدان دستگیر و برای بازجویی در اختیار این اداره قرار گرفت که آن زمان مسئولیت بازجویی از آنها به عهده شهید سرهنگ حمید کاوه گذاشته شد و همین جا بود که کینه شهید کاوه به دل این عده نقش بست و بعدها در حالی که سرهنگ کاوه بازنشسته شده بود او را گروگان گرفته و به شهادت رساندند.
گروه چهار نفری عبدالمالک در حالی که دیگر سابقهدار شده بودند راهی شهر کویته در ایالت بلوچستان پاکستان شدند و در آنجا و در یک مدرسه دینی! مشغول فراگیری علوم مذهبی شدند که این مدرسه محل ترویج وهابیت و پایگاه اصلی طالبان و القاعده بود و عبدالمالک در یک گروه به اصطلاح جماعت تبلیغی عازم روستاها و شهرهای مرزی شد و به تبلیغ مشغول شدند.
در همان ایام یکی از اشرار معروف منطقه ایرانشهر بهنام مولا بخش درخشان به او مأموریت ویژهای داد و او مأمور شد که در میان دانشجویان بلوچ که در دانشگاههای پاکستان تحصیل میکردند نفوذ کند و از آنها که تحصیلکرده و باسواد هستند برای مبارزه ایدئولوژیک با حکومت ایران استفاده کند که خوشبختانه در مدت 7 ماه فعالیتش در میان این دانشجویان نتوانست حتی یک نفر از آنان را اغفال کند.
این عده پس از اینکه تیرشان به سنگ خورد، تصمیم گرفتند که اقدام به آدمربایی و اخاذی از آنها نمایند و چند نفر از سرمایهداران زاهدان را پس از اینکه گروگان گرفتند و به پاکستان منتقل کردند، تحویل ملا کمال صلاحزهی از اشرار معروف دادند و در قبال این کار مبلغی به عنوان پاداش گرفتند.
با گذشت چند ماه از شروع این اقدامات، تصمیم گرفته شد تا گروگانها در اختیار خودشان باشد تا بلکه پول بیشتری را کسب کنند و باز هم این کار را ادامه دادند.
این گروه چهار نفره ریگی حسابی پولدار شدند و از لحاظ تجهیزات و اسلحه و خودرو خودشان را تقویت کردند و چند نفری را هم بر تعدادشان افزودند و مقرر بر این شد که در زمان خطر و مواجهه با مأمورین اقدام به مقاومت مسلحانه نمایند و بدین گونه در میان گروههای شرور ساکن پاکستان انگشتنما شدند و بیشتر این گروهها خواهان همکاری و فعالیت با آنها بودند.
با ادامه این جنایات و چشیدن مزه آدمکشی توسط ریگی و چند نفر همراه او، از آنجایی که در زمان تحصیل در مدرسه دینی پاکستان توسط اساتیدی با نگرش طالبانی آموزش دیده بود و نفرت از تشیع در او شعلهور شده بود، تصمیم به کشتار شیعیان میگیرد. این گروهک تروریستی عقبه حمایتی در آن سوی مرز یعنی خاک پاکستان برای خود تدارک دید؛ محدودهای سرزمینی که کشور همسایه کنترل کاملی بر روی آن ندارد. با این حال برخی کارشناسان معتقدند گروهک جندالله بیش از آنکه جریانی فرقهگرا و مجری تفکرات طالبانیسم باشد، گروهی متصل به رقیبان خارجی نظام است و تصمیمات خود را هماهنگ با عوامل خارجی معاند نظام پیش میبرد.
پرونده شوم
اگرچه این تشکیلات عنوان جُند (ارتش)الله را برای خود برگزیده بود اما عملکرد وحشیانه، غیرانسانی و تراژیک این گروهک نه تنها طرفدارانی برای اشرار دست و پا نکرد، بلکه در منظر افکار عمومی ایران و حتی جهان به مثابه گروهک شیطان نیز قلمداد شدند.
ریگی فعالیتهای تروریستی خود را از هفتم دی سال 1384 با گروگانگیری تعدادی سرباز مرزبان شروع کرد و در این فاصله طی چندین عملیات تروریستی دهها نفر اعم از سربازان و پاسداران و نیز مردم عادی منطقه را به شهادت رساند که در میان آنها عده قابل توجهی نیز اهل سنت بودند.
از جمله جنایات تروریست ریگی، ماجرای معروف به «تاسوکی» بود که در 25 اسفند 1384 رخ داد و طی آن 21 نفر به شهادت رسیدند. شهدا همگی سرنشینان خودروهایی بودند که از منطقه عبور میکردند.
از دیگر جنایات ریگی، واقعه «دارزین» در 23 اردیبهشت 1385 بود. در این واقعه تروریستی در کیلومتر 35 محور «بم - کرمان» در دوراهی «دارزین»، اشرار مسلح 12 تن از هموطنانمان را به شهادت رساندند.
13 بهمن 85 مقارن ساعت 19 و 45 دقیقه نیز چند تروریست مسلح وابسته به این گروهک چهار مأمور گشت نیروی انتظامی را که در خیابان بزرگمهر زاهدان مشغول گشتزنی بودند به رگبار بستند و به شهادت رساندند.
انفجار اتوبوس حامل پاسداران در بامداد 25 بهمنماه 85 در زاهدان نیز باعث شهادت 11 و زخمی شدن 18 پاسدار نیروی زمینی سپاه شد و دو روز بعد انفجار بمب صوتی در جلوی مدرسه دختران معرفت در زاهدان را ترتیب دادند.
از دیگر اقدامات تروریستی ریگی گروگانگیری در سراوان بود. نیمه شب 24 خرداد 87، گروهی از اشرار و عوامل گروهک تروریستی جندالله در کمین غافلگیرانهای 16 سرباز و پرسنل نیروی انتظامی جمهوری اسلامی را در حمله به یک پاسگاه در سراوان (استان سیستان و بلوچستان) به گروگان گرفته و خواستار آزادی برادر عبدالمالک ریگی شدند که قرار بود با پایان یک سال حبس وی در زندانهای پاکستان، به ایران تحویل داده شود. جندالله تهدید کرده بود که اگر جمهوری اسلامی ۲۰۰ زندانی مورد نظر این گروه را آزاد نکند، تمامی گروگانها را خواهد کشت.
بمبگذاری در مسجد علی ابن ابیطالب(ع) شهر زاهدان از جمله اقدامات تروریستی اخیر ریگی است. این بمبگذاری در آستانه انتخابات ریاست جمهوری صورت گرفت و طی آن 21 تن شهید و 182 تن مجروح شدند.
ریگی فعالیتهای تروریستی دیگری نیز داشت که از آن جمله به شهادت رساندن سردار شوشتری و شماری دیگر از فرماندهان ارشد منطقهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مهرماه سال 1388 بود. ریگی هر بار در تماسهایش با بلندگوهای تبلیغاتی خود بخصوص دو شبکه تلویزیونی «العربیه» در مقام نماینده سلفیترین اندیشههای منطقهای و «صدای امریکا» ارگان حامی اصلی فرامنطقهای تشکیلات تروریستی ریگی مسئولیت آنها را برعهده گرفته بود.
ریگی پس از تاسوکی
بعد از فاجعه تاسوکی روزنامهها و خبرگزاریها اقدام به انتشار این خبر با عنوان حمله به کاروان مسئولان در تاسوکی نمودند، عبدالمالک متوجه شد که عجب کلاهی به سرش رفته و طعمههای به این خوبی از چنگش گریختهاند. او در یک چرخش 180 درجهای اعلام کرد که ما از قبل مطلع بودیم که مسئولان قصد گذر از این مسیر را دارند و باقی اکاذیب. و درست در همان ایام سایت ضدانقلاب «روز آنلاین» یک مصاحبه تلفنی با عبدالمالک انجام داد و در سایت خود درج نمود و همین جا بود که عبدالمالک احساس کرد که به آرزویش رسیده است. آرزوی او معروف و مشهور شدن و مصاحبه با خبرنگاران مختلف بود که او احساس میکرد به آن دست یافته است. به دنبال این سایت، شبکههایی بخصوص «العربیه» و «صدای امریکا» نیز بارها و بارها به سراغ ریگی رفتند و به تبلیغ او و اندیشههای تفرقهافکنانه و تروریستیاش پرداختند.
تا اینکه تعدادی از گروههای اپوزیسیون خارجنشین که دنبال عروسکی برای گرداندن میگشتند به عبدالمالک روی آوردند و او را کاملاً از لحاظ فکری شستوشو دادند و راههایی را که احتمال موفقیت در آن بود، به او نشان دادند. بهترین حربه برای گول زدن مردم ایران و جهان این بود که مبارزه او را برای آزادی و برقراری دموکراسی در ایران جلوه بدهند. اولین اقدام تغییر نام جندالله بود چراکه پسوند اسم الله برای غیرمسلمانان چندان خوشایند نبود و آنان را به یاد گروههایی مثل القاعده و طالبان میانداخت. به همین خاطر اسم گروه را به جنبش مقاومت ملی ایران تغییر دادند و به خیال خام خود مبارزه را از بلوچستان به کل ایران گسترش دادند تا شاید محبوبیتی در میان مخالفین ایرانی پیدا کنند.
این تغییر نام نمایانگر تغییر حامیان و خطدهندگان اصلی به گروه ریگی بود. پس از این تغییر نام بود که صدا و عکس ریگی به بسامد برخی شبکههای تلویزیونی سلطنتطلب تبدیل شد. جالب اینکه یکی از مجریان این شبکهها – علیرضا نوریزاده - در مصاحبههای مکرر خود با ریگی او را «دکتر ریگی» نامید! یکی از مجاری تبلیغاتی ریگی رادیو صدای بلوچ است که از استکهلم سوئد پخش میشود. گروه ریگی علاوه بر آن بارها از شبکه العربیه - همین شبکه بود که فیلم دردناک سر بریدن یک سرباز اسیر ایرانی توسط تروریستهای ریگی را به نمایش گذاشت - که مالک اصلی آن قشری در هیأت خانوادگی حاکم بر یکی از کشورهای جنوبی خلیجفارس است، به عنوان بلندگوی تبلیغاتی خود استفاده کرده است. این شبکه همچنین در اقدامی بحثبرانگیز تصاویر کشته شدن مرزبانان به گروگان گرفته شده ایرانی را پخش کرد. العربیه پیش از آن اقدام مشابهی را نیز در مورد گروگانهای غربی اسیر القاعده انجام داده بود.
ریگی در طول فعالیتهای تروریستی خود بارها و بارها همچنین با صدای امریکا به پیش قدمی این شبکه مصاحبه داشت. این مصاحبه به علاوه صحبتهای ریگی با شبکههای خبری و تلویزیونی و رادیویی دیگر و نیز تبلیغ او و اعمال جنایتکارانهاش، نقض کنوانسیونهای بینالمللی - از جمله منشور یونسکو - در عدم نشر و تبلیغ فعالیتهای تروریستی و دهشتافکنانه محسوب میشود. ارائه سرویس تبلیغاتی علاوه بر خدمات اطلاعاتی و پشتیبانی به گروهک تروریستی ریگی از سوی امریکا و انگلیس که اسناد آن بارها و بارها منتشر شده است و در موقعیت مناسب بیشتر از گذشته نیز افشا خواهد شد، نقض آشکار توافقنامه الجزیره از سوی امریکا و به علاوه حمایت علنی واشنگتن و لندن از تروریسم دانسته میشود که ایران قبلاً از جمله شورای امنیت سازمان ملل را از آنها آگاه ساخته است.
«جندالله» در طول فعالیت تروریستیاش همواره مدعی شده بود که اقداماتش با دستور رهبران بنیادگرای مذهبی صورت میگیرد. نوع فعالیت این گروه نشان از امکانات پشتیبانی گستردهای میدهد که تاکنون دیده نشده است. آنان از شبکه اینترنت و همچنین از رسانههای گروهی تلویزیونی و رادیویی عمدتأ وابسته به سلطنتطلبان، در انعکاس خبر عملیات و طرح دیدگاهایش استفاده میکردند. در بسیاری از عملیات مسلحانه این گروه، شیوههای کار طرفداران القاعده و الزرقاوی در عراق، به شکل گستردهای تقلید میشد.
در مسیر فروپاشی
با شکلگیری گروهک تروریستی ریگی، دستگاههای امنیتی و دیپلماسی ایران نیز تحرکات این گروهک را تحت نظر قرار دادند که نهایتاً دیروز دست برتر سربازان گمنام امام زمان(عج) به دستگیری سرکرده گروهک منجر شد.
تحویل برادر ریگی از سوی دولت پاکستان به ایران و هلاکت سرکردگان تشکیلات در سال 87 نشان از آن داشت که تروریستهای شرق ایران در مسیر فروپاشی قرار گرفته بودند. در این سال بود که عبدالحمید ریگی (برادر عبدالمالک) که از اشرار معروف منطقه و عامل کشتار مردم بیگناه در سیستان و بلوچستان بود، در فرودگاه اسلامآباد از سوی مقامات ایران تحویل گرفته شد و با یک فروند هواپیمای اختصاصی به سمت ایران انتقال داده شد. عبدالحمید ریگی به همراه 15 نفر دیگر تلاش داشتند با ارائه مدارک جعلی، خود را از اتباع پاکستان معرفی کنند اما با تلاش سفارت ایران در اسلامآباد، وزارت اطلاعات و وزارت امور خارجه به ایران تحویل داده شدند.
28 خرداد 87 رسانهها به نقل از یک مقام آگاه در استان سیستان و بلوچستان گزارش دادند: 12 تروریست مسلح که از اعضای گروه ریگی بودند در بم پور ایرانشهر دستگیر شدند. 3 نفر از اعضای گروه عبدالمالک ریگی نیز در این درگیری به هلاکت رسیدند.
پیش از اعلام خبر دستگیری این دوازده عضو گروه تروریستی ریگی در بمپور ایرانشهر، کریمی معاون دادگستری شهرستان سراوان در استان سیستان و بلوچستان پس از خروج از محل کار خود به دست 2 تن از اشرار مسلح که با موتوسیکلت در محل حضور یافته بودند ترور شد و به شهادت رسید. کریمی فعالیتهای مختلفی را برای مقابله با شرارتهای باندهای منطقه انجام داده بود.
و اما طولی نکشید که سرکرده گروگانگیران پاسگاه سراوان دستگیر شد. سردار بهرام نوروزی، فرمانده قرارگاه عملیاتی حضرت رسول اکرم(ص) در اینباره گفت: سربازان گمنام امام زمان(عج) و مأموران قرارگاه عملیاتی فتح استان سیستان بلوچستان با یک سری اقدامات اطلاعاتی موفق شدند اعضای اصلی یک باند تروریستی که در آن سوی مرز خود را برای خرابکاری به داخل کشور رسانده بودند در ارتفاعات پیرسواران قبل از هرگونه اقدام خرابکارانه منهدم شدند.
وی گفت: با بررسیهای به عمل آمده مسئول این گروه تروریستی که مسئولیت عملیات گروگانگیری و شهادت کارکنان پاسگاه شمسر سراوان و چندین فقره گروگانگیری دیگر را در استان سیستان و بلوچستان و کرمان را عهدهدار بودند دستگیر شدند. نوروزی تصریح کرد: در این درگیری تعداد 10 نفر از اعضای این گروهک کشته و از آنان مقادیر قابل توجهی سلاح و مهمات کشف شد.
سیر قهقرایی و فروپاشی گروهک تروریستی جندالله ادامه داشت تا جایی که برخی رسانههای کشور همسایه از زخمی شدن عبدالمالک ریگی خبر دادند. شاکری، سفیر ایران در اسلامآباد این خبر را تأیید نکرد و آن را در راستای مطرح شدن دوباره ریگی در جامعه دانست. در اواسط آذرماه امسال بود که خبر شهادت گروگانهای جندالله بر روی رسانهها مخابره گشت. در نخستین واکنشها به اقدام غیرانسانی تروریستها، دادستان وقت کل کشور تهدید کرد که این گروهک «پاسخ دندانشکنی» دریافت خواهد کرد. تلاشها علیه تروریستهای تحت امر ریگی با یک مانع همراه بود، آنجا که محمد مرزیه، دادستان سیستان و بلوچستان 25 آذرماه 88 فاش کرد: دولت پاکستان در مورد گروه ریگی همکاری جدی ندارد و در آخرین سندی که 10 روز پیش به دست آوردیم، مشخص شد دقیقاً سرویس اطلاعاتی پاکستان با عبدالمالک ریگی همکاری دارد.
سردار حسین سلامی، جانشین فرمانده کل سپاه نیز 15 آبانماه از دستگیری سرکرده گروهک تروریستی ریگی در مهرماه در شهر کویته پاکستان خبر داده و گفته بود: این شرور تنها بعد از یک ساعت با مداخله عوامل اطلاعاتی و سرویسهای اطلاعاتی کشور همسایه ما آزاد میشود.
با این وجود تلاشها برای دستگیری عبدالمالک ریگی ادامه یافت و روز گذشته خبر خوشحالکنندهای به مردم ایران بویژه شرق کشور رسید که عامل جنایتهای تروریستی و قاتل شهروندان بیگناه ایرانی دستگیر شده و قرار است بزودی به سزای اعمال خود برسد.