تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱۳۹۱ - ۱۲:۲۳  ، 
کد خبر : ۱۵۰۶۱۴

پژوهشی در خصوص جایگاه جنگ روانی در اسلام (بخش دوم)


سنت
با مطالعه در سنت نیز می‌توان روایات زیادی جهت تأئید مطلب ذکر کرد. از مهمترین ابواب و روایات این بخش روایاتی است که حاکی از جواز به کار بردن خدعه در جنگ است: «الحرب خدعه» و جنگ روانی از مصادیق بارز «خدعه» است. «خدعه» در لغت به معنای «مایخدع به» است یعنی آنچه به وسیله آن خدعه ورزیده می‌شود که عبارت از «مکر و حیله و فریب» است. از دیدگاه فقه اسلامی، خدعه در جنگ جایز است. علامه حلی(ره) در کتاب «تذکره» و «منتهی» بر این مطلب، ادعای اجماع نموده است. روایاتی که علمای اسلام جهت جواز خدعه در جنگ، بدان استدلال نموده‌اند گویای جواز جنگ روانی است. از جمله این روایات حدیثی است که علامه حلی(ره) از منابع اهل سنت نقل می‌کند که مربوط به رویارویی حضرت علی علیه‌السلام با عمروبن‌عبدود در جنگ احزاب (خندق) می‌باشد:
«قال: وروی ‌العامه‌ان‌ عمروبن ‌عبدود‌ بارز‌ علیاً علیه‌السلام فقال: ما احب ذلک یابن اخی، فقال علیه‌السلام لکنی احب ان اقتلک فغضب عمرو فاقبل الیه فقال علیه‌السلام. به ما برزت لا قاتل اثنین فالتفت عمروفوثب علی علیه‌السلام فضربه فقال عمرو خدعتنی فقال علیه‌السلام. الحرب خدعه» یعنی: عامه روایت کرده‌اند که چون «عمروبن عبدود» با علی علیه‌السلام روبرو گشت، گفت: من این امر (مصاف با علی علیه‌السلام.) را دوست ندارم، ای پسر برادرم، امام علی علیه‌السلام فرمود: اما من مایلم، آنگاه عمرو غضبناک شد و به سوی امام روان گردید. امام علی علیه‌السلام [از روی خدعه] گفت من به میدان نیامده‌ام که با دو نفر بجنگم پس عمرو متوجه جانبی شد «غافلگیر شد» آنگاه امام جستی زد و به او ضربه‌ای وارد کرد عمرو گفت به من خدعه زدی و امام فرمود جنگ خدعه است. روایت دیگری است از امام صادق علیه‌السلام که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و ‌آله در جنگ خندق فرموده‌اند: «جنگ خدعه است و هرچه می‌خواهید در جنگ بگویید»، و این روایت، از جمله مهمترین مستندات جنگ روانی در منابع روایی می‌باشد: «و فی خبر اسحاق بن عمار عن جعفربن‌ابیه علیه‌السلام: «ان علیاً علیه‌السلام کان یقول لان تحفظنی الطیر احب الی من ان اقول علی رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله. مالم یقل، سمعت رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله یوم الخندق یقول: الحرب خدعه، و یقول تکلموا بما اردتم» امام علی علیه‌السلام می‌فرمودند: اینکه مرا از فال بد حفظ کنی بهتر است نزد من از اینکه نسبت بدهم به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله. آنچه را نفرموده است. از پیامبر در روز خندق شنیدم که می‌فرمود جنگ خدعه است و اینکه هر چه می‌خواهید بگویید. روایت دیگری که ناظر به جنگ روانی مسلمین بر علیه دشمن می‌باشد سخنی است از امام علی علیه‌السلام در جنگ صفین که در راستای تقویت روحیه خودی و تضعیف روحیه دشمن است: «قال عدی بن حاتم: ان علیا. علیه‌السلام قال یوم التقی هو و معاویه بصفین فرفع بها صوته یسمع اصحابه: والله لاقتلن معاویه و اصحابه، ثم قال فی آخر قوله انشاءالله و خفض بها صوته و کنت منه قریباً فقلت یا امیرالمؤمنین علیه‌السلام انک حلفت علی ما قتلت، ثم استثنیت فما اردت بذلک؟ فقال ان‌الحرب خدعه و انا عندالمومنین غیر کذوب، فاردت ان احرض اصحابی علیهم کی لایفشلوا و لکن یطعموافیهم، فافهم فانک تنتفع بها بعدالیوم انشاءالله». عدی ابن حاتم گوید: علی علیه‌السلام زمانی که در جنگ صفین با معاویه برخورد نمود صدایش را بقدری بلند کرد که اصحابش می‌شنیدند و فرمود: به خدا قسم معاویه و یارانش را می‌کشم سپس در پایان سخن در حالیکه من نزدیک ایشان بودم، با صدای آهسته فرمودند انشاءالله (اگر خدا بخواهد) آنگاه من گفتم ای امیرمؤمنان شما بر گفته خود سوگند یاد کردید، و در پایان به خواست الهی مقید کردید، منظورتان چیست؟ حضرت فرمود: «جنگ خدعه است و من در نزد مؤمنین دروغگو نیستم، خواستم با این سخن اصحاب و یاران خویش را تحریض و تشویق نموده تا سست نشوند و [بر آنها غلبه یابند پس ای عدی این سخن را درک کن که بعد از این بدان سود خواهی برد اگر خدای بخواهد].» احادیث مزبور صحت ادعای ما را تأیید می‌کند. علاوه بر خدعه در جنگ که به استناد احادیثی به آن اشاره شد، استراتژی دعوت در برخورد با ملل دیگر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. سیره حضرت محمد صلی‌الله علیه‌ و ‌آله و امیرالمومنین علیه‌السلام و بطور کلی حکم فقهی که بازتابی از رفتار و سنت معصومین می‌باشد، بر این امر استوار است که خصوصاً در جنگهای ابتدایی در برخورد با افرادی که با ندای اسلام آشنایی ندارند نخست باید آنان را به سوی آیین رهایی‌بخش اسلام دعوت کرد. استراتژی دعوت از طرفی گویای حقانیت پیام اسلام می‌باشد که از نتایج آن تقویت روحی رزمندگان اسلام است که با اعتقاد و ایمان راسخ‌تری به نبرد بپردازند، و از طرف دیگر گویای آن است که طرف مقابل را قدری به تأمل و تفکر وا دارد و غبارهایی را که بر فطرت او نشسته، بزداید. چه بسا در صحنه نبرد و جایی که بایستی جان را بر کف اخلاص گذاشت و فدا کرد، این غبارها بر طرف شده و به خود آیند، چنانچه نمونه‌های آن را در برخی رویاروییهای جنگی مشاهده می‌کنیم. دعوت، خود برخوردی روانی است که گویای بحث ما است؛ و دو مورد از مهمترین نتایج آن تقویت نیروی خودی و دیگر تضعیف روحیه طرف مقابل می‌باشد. آنچه هم در مورد «خدعه در جنگ» و هم «دعوت» قابل ذکر است، اینکه ابزار و وسائل جنگ روانی با استفاده از ابزار متداول در آن زمان شکل می‌گرفته است. و ابزار تبلیغاتی با بعد وسیع که امروزه در اختیار جوامع بشری است در آن روز نبوده و این پدیده، مختص عصر حاضر است. استراتژی دعوت در سیاست خارجی، و برخورد جهان اسلام با استکبار از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و در آن مباحثی از قبیل: شرایط داعی، ابزار دعوت، روش دعوت و ... مطرح است.
عقل
اگر جنگ روانی با اراده و روحیه طرف مقابل سر و کار دارد، با توجه به عنایتی که اسلام به برخورد مسالمت‌آمیز و حاکمیت صلح و صفا بر جوامع انسانی دارد، می‌توان کشف کرد که: کاربرد جنگ روانی برای پایان جنگ و جلوگیری از ادامه خونریزی، از ابزار مهم جنگ بشمار می‌رود. در وضع فعلی که رسانه‌های گروهی و امواج تبلیغاتی، تهاجم فرهنگی وسیعی را بر علیه مسلمانان جهان ایجاد کرده‌اند، عقل حکم می‌کند که علاوه بر تلاش برای حفظ روحیه خود و کسب شخصیت بایسته اسلامی، باید مقابله به مثل گردد و از وسایل تبلیغاتی مناسب برای شکست تبلیغاتی دشمن بهره گرفته شود. و این ضرورتی انکارناپذیر است.
چارچوب جنگ روانی در اسلام
امروزه در استراتژی‌های ترسیم شده از سوی استکبار، جنگ روانی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است به عنوان نمونه، جنگ روانی در استراتژی نظامی رژیم اشغالگر قدس بر سه اصل استوار است: الف) تظاهر به شکست ناپذیری ارتش اسرائیل! ب) ایجاد شک و تفرقه بین رهبران و مردمان کشور مقابل و نیز افراد ارتش نسبت به فرماندهان
ج) ایجاد تردید در پیروزی قطعی اعراب بر اسرائیل
تفاوت جنگ روانی در اسلام با آنچه در جهان کفر از آن به جنگ روانی یاد می‌شود، تفاوتی است جوهری؛ که از مبانی عقیدتی نشأت می‌گیرد. برداشت جوامع غرب از این پدیده بر پایه اندیشه‌های «ماکیاولی» استوار است، که کسب پیروزی را از هر راهی مجاز می‌داند. چنانچه جنگهای قرن اخیر شاهدی بر اثبات این مدعی است، و نمونه بارز آن جنایات و سفاکی‌های صرب ها علیه مسلمانان بوسنی‌هرزگوین می‌باشد.
در مطالعه آثار سیاستمدارانی مشهور نظیر: «کلاس ویتز»، «دوهه»، «ژومینی»، «ناپلئون»، «لنین» و «مائو» نیز این مسئله به چشم می‌خورد. در مکتب اسلام، اگرچه به کارگیری جنگ روانی بر علیه دشمن مجاز شمرده شده است، اما چارچوب خاصی را می‌طلبد؛ به عبارت دیگر مقید است و نه مطلق، و این امر تا جایی مجاز شمرده شده که به اصول و ارزش‌ها و کرامت‌های انسانی که اسلام برای آن اهمیتی فوق‌العاده قائل است لطمه‌ای وارد نسازد. اگر از نظر جهان غرب بر اساس تعالیم «ماکیاولی» هدف، وسیله را توجیه می‌کند؛ در اسلام چنین روشی پذیرفته نیست. نانچه پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در جنگ طائف جهت ایجاد جنگ روانی و در نهایت تسلیم خصم، به قطع اشجار اقدام ننمود عملاً این کار را انجام نداد و تنها وانمود کرد که چنین می‌کند. امروزه در غرب بمباران هوایی مناطق مسکونی جهت ایجاد رعب و وحشت و استفاده از انواع تبلیغات صوتی و تصویری برای به زانو درآوردن طرف مقابل، امری بدیهی و پیش پا‌افتاده است، و خود پایه یکی از استراتژی‌های استکبار را در قرن حاضر تشکیل می‌دهد.          ادامه دارد ...

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات