غلامحسین اصغری
با فرارسیدن هفته وحدت «سالروز ولادت مبارک پیامبر مکرم اسلام»، (12 ربیع الاول تا هفدهم) جهان اسلام غرق در نور، سرور و شادمانی می شود. با گرامیداشت این ایام فرخنده و تبریک ولادت بنیان گذار اسلام ناب محمدی (ص) و موسس مکتب جعفری «صادق اهل البیت» به همه مسلمین جهان، نکاتی پیرامون شخصیت والای پیامبر گرامی اسلام (ص) ارائه می شود.
1ـ شناخت حضرت
با این که نام و یاد حضرت در طول سال توسط رسانه های گروهی به وفور انجام می گیرد، گویندگان مذهبی به مناسبت های فراوان عهده دار معرفی حضرت می شوند، همه روزه در ذکر اذان و اقامه و نماز، یاد و نام آن پیامبر با عظمت بازگو می شود. باز باید اعتراف کنیم که آن «معجزه بشری، نسخه تمام عیار قرآنی، خلاصه عالم هستی» به درستی شناخته نشده و آگاهی مسلمین از ابعاد سیاسی، اخلاقی و معنوی حضرت، بسیار اندک میباشد.
می بایست در این مسیر کاری بایسته از جهت: مقاله، سخنرانی، فیلم، نمایشنامه و دهها نمونه دیگر، انجام داد و آن شخصیت عظیم الشان و آن رسول همه انسانها «و ما ارسلناک الا کافه للناس بشیرا و نذیرا»، سبا 28 و رحمت برای همه جهانیان «و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین» قرآن، وسیله امان برای ایمنی از عذاب فراگیر پیشینیان «و ما کان الله لیعذبهم و انت فیهم»، انفال، 33 و حرمت یافتن ویژه سرزمین مکه به خاطر گل روی وی را «لا اقسم بهذالبلد و انت حل بهذالبلد، بلد آیه 1 و 2» بهتر شناخت و به دیگران شناساند، به ویژه در عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات و عطش شدید جهانیان به معنویت و صاحبان معنی، این کار ضرورت بیشتری دارد.
به هر حال برای شناخت حضرت گاهی می گوئیم، ایشان در سال حمله ابرهه و فیلان به مکه جهت تخریب کعبه «عام الفیل» بدنیا آمد، هنگام ولادت پدر نداشت و پدر آن بزرگوار مرحوم شده بود و به دلیل تهیدستی خانواده وی، دایه وی را برای شیر دادن نپذیرفت و حلیمه سعدیه چون نخواست دست خالی به آبادی خود برگردد، او را پذیرا گشت، ولی آثار وجودی برکت نوزاد به سرعت در خانواده حلیمه ظاهر شد و عبدالمطلب از نام «حلیمه سعدیه» خشنود گشت و گفت «حلم و سعد» بردباری همراه با سعادت برای دایه فرزندم مبارک خواهد بود، نام مادر وی آمنه است، در دوران بارداری از نوزاد آثار شگفت انگیزی می دید، در رویایی نام وی محمد معرفی شد و هنگام ولادت تکبیر گفت و نور وجود وی روشنایی تازه ای و ویژه ای به وجود آورد، پنج ساله شد که مادر را در سفر مکه به مدینه از دست داد و یتیمی وی به کمال رسید، در 12 سالگی درآمد و در 25 سالگی خدیجه بانوی متشخص و هوشمند و اندیشمند را به همسری خود برگزید و در چهل سالگی پیامبر و رسول الله شد و 13 سال در مکه تبلیغ دین را عهده دار گشت و ده سال در مدینه و النهایه در سن 63 سالگی بدرود حیات گفت و در مدینه مدفون شد و قرآن مجید کتاب وی می باشد و عترت یادگار دیگر آن حضرت، به سیره و سنت وی دستمایه عملی چگونه بودن و چگونه زیستن و چگونه شدن عنوان میگردد.
اینگونه شناخت حضرت در عین مفید بودن، کافی بودن را به همراه ندارد، زیرا همانند قطره در مقابل دریا می باشد، این مقدار را نباید نفی کرد که این مقدار کانالی است برای ورود به اقیانوس ژرف زندگی 63 ساله آن حضرت.
گاهی می گوئیم، پیامبر اسلام(ص) چه کارنامه ای از خود دارد و انسان 1420 سال هجری قمری گذشته برای عصر اطلاعات و انفجار اطلاعات، چه برنامه و سخن و دستورالعملی و منشور و اساسنامه ای نوین برای نظم نوین جهانی و گفتگوی ادیان، برای انسان جهانی و جهان انسانی دارد، تا همگان با تعمق و تامل در منشور وی، سر تعظیم فرود آورند و مکتب حنیف اسلام را پذیرا گردند، بدین جهت می گوئیم، پیامبر اسلام دعوت به توحید کلمه و کلمه توحید و ندای یگانگی در سرشت و سرنوشت و سرانجام تاریخ جهان سر داد و همه بشریت را به عدالت در همه چیز فراخواند، اخلاق را اساس کار زندگی انسانی «بعثت لا تمم مکارم الاخلاق» قرار داد و خود در عمل نمونه اخلاق «و انک لعلی خلق عظیم، القلم آیه 4» بود، همه را به حیات طیبه و پاکیزه، همراه با فطرت پاک، زندگی معنوی پاک، رفاه نسبی و پاک و اخلاق و دانش و سخن پاک دعوت «من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مومن فلنحیینه حیوه طیبه، نحل آیه 97» فراخواند و برتر این که پیامبر همه انسان ها به ویژه مومنان و باورگران و آرمان پذیران را به «حیات جاودانه» به سه دیدگاه دنیوی و برزخی و اخروی، دعوت نمود «یا ایهاالذین آمنو استجیبوالله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم انفال 24,» نه زیستن چند صباحی و مردن و فنا یافتن و تمام شدن، که البته مرگ از نظر قرآن نابود شدن نیست و بلکه انتقال از مرحله ای به مرحله دیگر است، زیرا ندای «کل من علیها فان» کلام خداوندی است که ندای «فمن کان یرجو لقا ربه، کهف 11,» را بر زبان و قلب پیامبر جاری ساخت و فنا و لقا را پشت سر هم قرار داد، که این دو در طول یکدیگرند و نه در عرض یکدیگر، و در کلام آفریدگار واژه «بقا» نیز وجود دارد که انسان را موجود سرمدی میسازد.
بعثت 23 ساله پیامبر برای تاسیس نظام توحیدی و تشکیل حکومتی اسلامی و قرآنی، برمبنای علم و عقل و عقیده و عدالت و عمل صالح و اخلاق، تعاون و تعهد و تدین، تهذیب و تعلیم و تزکیه، اخوت و ایثار و احسان، زیرا بهره گیری از تجربه دیگران و تضارب افکار و شور و مشورت، در راس برنامه های دعوتی و عملی «و شاورهم فی الامر و امرهم شوری بینهم، شوری 38» حضرت قرار داشت و ندای انتخاب و اتباع از سخن نیکوتر، سرلوحه «فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه، اولئک الذین هداهم الله و اولئک هم الوالالباب، زمر 18» شعار و شعور، شور و شوق حضرت، آن کسانی که تاسیس نظام و تشکیل حکومت را در کارنامه پیامبر نمی پذیرند و حضرت را فقط معلم و مذکر و یادآوری کننده، معرفی می کنند به دهها سال باید پاسخ دهند، اولا آیات بسیاری از قرآن را که حضرت را «ولی، مطلع، منذر» مبشر، مسئول، مکلف، معرفی می نماید چگونه برنمی تابند و پذیرا نمی گردند و ثانیا آموزگاری کردن و تذکار دادن، این همه سوز و گداز، تب و تعب نمی خواهد که خداوند می فرماید «لعلک باخع نفسک علی آثارهم ان لم یومنوا بهذاالحدیث اسفار کهف 6» خود را به کشتن مده و چگونه آیات تند و سخت «فلذلک فارع و استقم کما امرت ولاتتبع اهوائهم بعد ما انزل الله علیک الکتاب و الحکمه و علمک مالم تکن تعلم و کان فضل الله علیک عظیما، نسا112 »
مقاومت و پایداری را پذیرا می گردند، چرا خداوند بر رسول خود فریاد «یا ایهاالمدثر هم فانذر و ربک فکبر و ثیابک فطهر و الرجز فاهجر ولاتمنن تستکثر و لربک فاصبر، سوره مدثر می زند و اعلام می دارد. بپاخیزید و آژیر خطر به صدا درآورد و دستور می دهد پاسی از شب را به عبادت بپردازد «یاایها المزمل قم الیل الا قلیلا، مزمل آیه 1» که می خواهم سخن سنگین «انا سنلقی علیک قولا ثقیلا» مزمل 5» را بر تو القا نماید، سخنی که اگر بر کوه عرضه کنیم، تاب پذیرش و توان تحمیل «لوانزلنا هذالقرآن علی جبل لرایته خاشعا متصدعا من خشیه الله» حشر آیه 21 و حضرت آن را با همه وجود پذیرا می شود «نزل به الروح الامین علی قلبک لتکون من المندرین شعرا 193» و خامسا جهاد و دفاع و قتال در صدها آیه طرح می گردد، آموزگاری و یادآوری که زکوه و خمس و انفال، انفاق و احسان و صدقات نمی خواهد، راستی آیات داوری و قضاوت را در این کتاب آسمانی چه می کنید «لیحکم بین الناس فیما اختلفوفیه» صدها آیه مربوط به امربه معروف و نهی ازمنکر، اصلاح بین مومنان، موعظه و اندرز، دعوت به فلاح و خیر و پرهیز از جاهلان و اعراض از کافران و منافقان، بیان ساخت مسجدی که شالوده آن «تقوی» است و تخریب مسجدی که اساس آن رانیت و انگیزه و ضرر زدن به وحدت مسلمین، پایگاه تفرقه و کفر و رصدخانه ای برای مبارزه با خدا و پیامبر را «والذین اتخذوامسجدا ضرارا و کفرا و تفریقا بین المومنین و ارصاد المن حارب الله و رسوله، توبه 107» چگونه تبیین میکنند؟!
1/3 قرآن، تاریخ است، و سرگذشت حکومت ها و نظام ها، نظام توحیدی یا نظام فرعونی و هامانی و شداری، چرا قرآن از حکومت سلیمان و داوود سخن می گوید، چرا از «خزائن الارض» یوسف بحث می کند، آیا پیامبر اسلام شان و شکوه وی از این سه پیامبر کمتر است و مسئولیت آنان افزونتر؟!
رسول اکرم با تاسیس نظام اعلام داشت که دین توحیدی، نظام دارد و نظام نامه دارد، حاکم دارد، حساب و کتاب دارد، جهاد و دفاع دارد، سیاست و اقتصاد دارد، اخلاق و احسان دارد، هم عبادت خدا دارد و هم خدمت مخلوق، عمران و آبادی دارد و صنعت و تجارت، مطالعه زندگی حضرت در طول 23 سال بعثت، گویای همه چیز می باشد و توفیق نسبی حضرت را به وضوح اعلام می دارد. سومین مرحله در شناخت حضرت، کلاس ساخت و پرورش ویژه حضرت قبل از رسالت می باشد که پس از دوران شیرخوارگی، خداوند فرشته ای را مامور آموزش حضرت نمود «ولقد قرن الله به من لولا ان کان عظیما اعظم ملک من ملائکته، لیلک به الطریق المکارم و محاسن اخلاق العالم لیله و نهاره و لقد کنت اتبعه اتباع الفصیل اثرامه، خطبه 192 نهج البلاغه».
و پیامبر می فرمود «انا ادیب الله و علی ادیبی، ادبنی ربی فاحسن تادیبی، سفینه البحار» من تربیت شده خدایم و علی دست پرورده من می باشد، امدادهای خداوندی در همه عمر، ویژه رسول الله وجود دارد. از جمله اینکه خداوند فرمود «لولاک لما خلقت الا فلک» جهان را به طفیل وجود تو آفریدم و جهانیان وامدار دریافت فیض خداوندی با دستان پر رحمت نبوی است که ظریف ترین و لطیف ترین آیه تابلوی سیمای حضرت آیه «و ما ارسلنک الارحمه للعالمین، انبیا 107» می باشد. موضوع کلاس سوم، عرفان ویژه می خواهد و ظرفیت بسیار و شرح صدر همراه با نور.
2ـ پیامبر وحدت
وحدت، واژه ای متین است و پرمحتوا توحید از همین ریشه است و واحد واحد وامدار این کلمه اند، وحدت مقوله ای است باسعه و توسعه بسیار، وحدت دین و دنیا، وحدت ماده و معنا، وحدت سیاست و دیانت، دولت و سیاست، وحدت حوزه و دانشگاه، ارتش و مردم، دنیا و آخرت، وحدت نیروهای مسلح، وحدت شیعه و سنی، وحدت عرب و عجم، وقتی به قرآن مراجعه می کنیم حقایق بسیاری در راستای وحدت می یابیم، خداوند به پیامبر فرمان می دهد بگو «قل انما اعظم بواحده ان تقوموالله مثنی و فرادی، سبا آیه 46» به یک کلمه موعظه می کنم و آن قیام همه برای خدا می باشد، در بیان سرشت همه انسان ها از هر رنگ و نژاد و زبان و جغرافیا و زمان یگانه «یا ایهاالناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجهاو ثب منهمار جالا کثیرا او نسا، نسا آیه 1» می باشد وهمه در برابر خالق یگانه باید پاسخگو باشند که خداوند مراقب همگان «واتقوالله الذی تسائلون به والارحام، ان الله کان علیکم رقیبا، نسا1» است، پیامبر مامور هدایت و دعوت «ناس» می باشدو «ناس» یگانه اند و فقط در لباس و مکان و زبان و رنگ و زبان متفاوت باشند.
سرنوشت همگان را در عدالت و فساد یگانه می داند «لیقوم الناس بالقسط، حدید25، ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس روم، 41» باید بشریت، جهانی شدن مرتبط با سعادت و قساوت، امانت و خیانت، عدالت و جور تعلیل نماید و خود را مسئول بشناسد.