
بنابراین، مهمترین تدابیر و اقدامهایى که ظرفیت بازدارندگى استراتژیک نظام براى مدیریت پیشرویدادى تهدیدات نرم را ارتقا مىدهد، عبارتند از:
1. تدوین نظام جامع مدیریت بحرانهاى امنیت اجتماعى
اصطلاح امنیت اجتماعى براى اولین بار توسط »بارى بوزان« در سال 1991 به کار رفت. قاعدهمندسازى امنیت اجتماعى یکى از روشهاى نهادینهسازى امنیت عمومى است که در بخش »ط« ماده 119 فصل دهم قانون برنامه چهارم توسعه نیز بر لزوم نهادینهسازى آن تأکید شده است.
رصد برنامهها و سیاستهاى خصمانه مخالفان نظام بیانگر این است که بحرانسازى اجتماعى در دو سطح متراکم و گسترده به یکى از اولویتهاى تقابل راهبردى آنان با جمهورى اسلامى ایران تبدیل شده است.
تهدیدات امنیت اجتماعى با تمرکز بر شاخصهاى هویت ملى؛ مانند ارزشهاى قومى، فرقهاى، ارزشهاى سیاسى، انگارههاى ذهنى، زبان، خرده فرهنگها، رسوم و سنتهاى ملى متمرکز مىشوند.
»بیجرن مولر« و »الى ویور« از تحلیل گران امنیت اجتماعى نیز، تهدید اصلى آفندهاى امنیت اجتماعى را تمرکز بر شاخصهاى هویتى مىدانسته و از این نظر با »بارى بوزان« هم عقیدهاند.
جمهورى اسلامى ایران، چه از لحاظ مؤلفههاى جغرافیایى (قرار گرفتن در گسل زلزله، وقوع سیل و ...)، چه از منظر جامعه شناختى (وجود موزائیکهاى قومى فرقهاى) و چه از لحاظ برنامهاى (وجود سیاستهاى جزیرهاى به دلیل ضعف انسجام فکرى رویهاى میان متولیان امر) از کشورهایى است که زمینه وقوع آشوبهاى اجتماعى در دو سطح متراکم یا گسترده را دارد. به همین دلیل، وجود مؤلفههاى بحرانزاى اجتماعى یکى از حوزههاى چالش محور امنیت ملى است که رفع آن نیازمند وجود نقشه پدافند استراتژیک ملى میان ساختارهاى حاکمیتى است. از طرفى، مهار تهدیدات امنیت اجتماعى یک مقوله فرابخشى است که قوانین صرف امنیتى به تنهایى براى پیشگیرى از وقوع آن مؤثر نیست.
مدیریت پیشگیرانه بحرانهاى امنیت اجتماعى، مستلزم ریشه یابى مؤلفههایى است که مىتوانند پتانسیل ایجاد و گسترش نافرمانى مدنى یا وقوع آشوبهاى اجتماعى در سطوح خرد و کلان را فراهم کنند و بالتبع در این نوع بحرانها نقش و اثرگذارى نهادهاى سیاسى، اطلاعاتى، امنیتى، نظامى و انتظامى برجستهتر از سایر ساختارهاى حاکمیتىاست. به عبارتى، قبل از وقوع بحران، پیش زمینهاى به نام »تهدید یا خطر بالقوه« وجود دارد، که در صورت شناسایى، اولویت سنجى و تبیین راهبردى منسجم براى مهار موزائیکى هر کدام از آنها، بالتبع ضریب وقوع بحرانهاى اجتماعى به طور محسوسى کاهش مىیابد؛ زیرا فقدان تهدید شناسى مطلوب مىتواند وزنه آسیب رسانى بحرانها را سنگین تر کند، به ویژه اینکه در اکثر مواقع میان بحرانها یک رابطه زنجیرهاى وجود دارد و گسترش و تداوم بحرانهاى اجتماعى مىتواند بستر شکلگیرى بحرانهاى اقتصادى یا سیاسى را نیز به وجود آورد.
2. رفع خلأهاى تقنینى نظارتى تبیین طرح جامع صیانت از سرمایههاى اجتماعى
اصطلاح سرمایه اجتماعى، که تحت برخى شرایط قابل تبدیل شدن به سرمایه اقتصادى است، براى اولین بار در اثر کلاسیک »جین جاکوب«، به نام »مرگ و زندگى در شهرهاى بزرگ آمریکایى 1961« بکار رفت.(2)
یکى از کاستىهاى مدیریت استراتژیک امنیت نرم، نبود نگاهى جامع، فرابخشى و راهبردى براى صیانت از »سرمایههاى اجتماعى« در ساختار امنیت ملى است، بویژه اینکه برخى مجریان و مدیران استراتژیک کشور هنوز با این مفهوم ناآشنا هستند، در حالىکه صیانت از سرمایههاى اجتماعى از منظر امنیت ملى نقش مهمى را در اقتدار افزایى و مهار حداکثرى تهدیدات نرم ایفا مىکند. به همین منظور در بند »ح« از فصل دهم قانون برنامه چهارم توسعه نیز بر لزوم حفظ و ارتقاى منزلت اجتماعى گروههاى مختلف مردم و پیشگیرى از بحرانهاى منزلتى تأکید شده است.
بطور خلاصه، سرمایه اجتماعى، شبکه تعاملى در هم تنیده اى میان مردم، ساختارهاى حاکمیتى و نهادهاى مدنىاست که زیربناى آن را اعتماد متقابل شکل مىدهد و بالتبع به هر میزان که ریشه آن گسترده تر باشد به همان میزان ضریب وقوع بحرانهاى اجتماعى نیز کاهش مىیابد؛ زیرا وجود اعتماد متقابل میان مسئولان و مردم، ضریب آستانه مقاومت ملى در برابر مؤلفههاى بحرانزا را افزایش مىدهد.
توجه متولیان امر به نهادینه سازى بند 13 سیاستهاى کلى برنامه پنجم که در آن بر رفع دغدغههاى شغلى، ازدواج، مسکن و آسیبهاى اجتماعى آنان تأکید شده، نقش مهمى را در ارتقاى سطح رضایتمندى عمومى و ضرایب امنیت اجتماعى ایفا مىکند.
سرمایه اجتماعى مانند سایر سرمایهها قابل ذخیره سازى بوده و در شرایط وقوع بحران، اندوخته مناسبى براى پیشگیرى یا تضعیف آسیبهاى ناشى از بحرانهاى اجتماعى است. از طرفى، رسانههاى همگانى در روند اقناع سازى و همراه سازى جامعه با سیاستهاى انتظام بخشى خرد و کلان کشور ارتباط مستقیم دارد و مىتواند بستر اعتماد متقابل میان شبکههاى اجتماعى با ساختارهاى حاکمیتى را به وجود آورد.
میزان قانون شکنى، نافرمانى مدنى، احترام به قوانین راهنمایى و رانندگى، میزان پرخاشگرى و درگیرىهاى خیابانى، میزان مصرف مواد مخدر، وضعیت طلاق، میزان مهاجرت، میزان فرار از مالیات و میزان خودکشىبرخى شاخصهاى کمى سنجش سرمایه اجتماعى است؛ زیرا هر کدام از مؤلفههاى مذکور به صورت مستقیم بر ضرایب امنیت سنجى و انتظام سنجى خرد و کلان کشور مؤثر است.
3. تدوین نظام جامع امنیت کلانشهرها
نبود طرحى منسجم براى مدیریت امنیتى کلانشهرها ناشى از کم توجهى به اصول آمایش جمعیتى در ساختار امنیت ملى است، به طورىکه تمرکز جمعیت در شهرهاى بزرگ و خلأ جمعیتى در برخى نواحى جغرافیایى به افزایش شهرکهاى اقمارى و حاشیه نشینى در حلقههاى محاطى کلانشهرها منجر شده که علاوه بر ایجاد »اپایدارى امنیتى«، فرایند پیشگیرى، کنترل و مدیریت تنشهاى متراکم و گسترده را نیز با دشوارىهایى مواجه ساخته است.
روند شکل گیرى و ایجاد تهدیدهاى امنیتى کلانشهرها از مشکلات آغاز و به آسیب پذیرى، تهدید و ناامنىاجتماعى منجر مىشود، به عبارتى، یک چالش امنیتى در کلانشهرها در صورت ضعف پدافند استراتژیک مىتواند زمینه وقوع بحرانهاى امنیتى فراگیر را به وجود آورد، به همین منظور بایستى متولیان امر در بازه زمانى اجراى برنامه پنجم توسعه با تدوین طرح جامع امنیت کلانشهرها، سازوکارهاى لازم براى مهار آسیبهاى احتمالى را مورد توجه قرار دهند. روند رشد تهران در چند دهه اخیر به گونه اى بوده که زمینه ناپایدارى امنیتى را در این شهر استراتژیک فراهم کرده، که عمده ترین دغدغهها را مىتوان در چهار بخش: کم توجهى به مدیریت امنیتى آمایش جمعیتى، ضعف پیاده سازى اصول پدافند غیرعامل، عدم رعایت آمایش سرزمینى و تعدد مراکز تصمیمگیرى مدیریت شهرى طبقه بندى کرد. به عنوان مثال، تراکم بالاى جمعیت تهران، فرصتهاى برابر اشتغال زایى، رفاه همگانى و بهرهورى از خدمات عمومى را کاهش داده و با ایجاد ناهنجارىهاى اجتماعى، پتانسیل وقوع ناامنىهاىمدنى را افزایش داده است.
4. بازبینى در مدیریت منابع انسانى ساختار انتظامى کشور
بکارگیرى نیروهاى غیر متخصص نظام وظیفه براى مهار تنشهاى گسسته یا متراکم مىتواند به گسترش شورش و ناآرامى منجر شود، که خود مستلزم بازبینى در مدیریت منابع انسانى ساختارهاى انتظامى امنیتى کشور است. از طرفى، ایجاد و تقویت گشتهاى اینترنتى ناجا و توسعه پلیس چابک بخشى از تدابیر پیش رویدادى ناجا براى مقابله با ناامنىهاى اجتماعى است، به ویژه اینکه در بند سوم از فصل دهم قانون برنامه چهارم توسعه نیز بر لزوم بهینه سازى و بهبود ساختارهاى چابک و پاسخگو در دفاع ملى تأکید شده است.
5. بهرهگیرى حداکثرى از ظرفیت اطلاعات مردمى
یکى از تدابیر مؤثر براى پیشگیرى از وقوع تنشهاى اجتماعى، تعریف سازوکارهاى مناسب براى بهرهگیرى بهینه از ظرفیت اطلاعات مردمى در روند مدیریت اطلاعاتى است که در اصول ابلاغى برنامه پنجم نیز مورد تأکید رهبر انقلاب قرار گرفته است. به عبارتى، مقابله با پیادهنظامهاى ناتوى فرهنگى (تهاجم نرم) با بهرهگیرى صرف از ساختارهاى حاکمیتى میسر نیست، بلکه بایستى از ظرفیتهاى مدنى نیز بهره گرفته شود، که تقویت این روند نقش مؤثرى را نیز در مهار فتنههاى امنیتى ایفا مىکند.
6. آسیب شناسى پدافندهاى روانى رسانهاى مهندسى امنیت ملى
رسانههاى همگانى نقش مؤثرى را در همسوسازى جامعه با هنجارها و ارزشها، مهندسى افکار عمومى، تقویت روحیه نظارت درونى و خودکنترلى، ارتقاى آستانه مقاومت ملى در شرایط بحران، ارتقاى ضریب اثربخشى و کارآمدى پدافند غیرعامل نرم افزارى ناجا و سپاه استانها و در نهایت کاهش هزینههاى انتظام بخشى خرد و کلان پلیس کشور ایفا مىکند.
رسانهها، همچنین به دلیل اثرگذارى مستقیم در هنجارسازى و فرهنگسازى از ظرفیت بالایى براى پیشگیرى از وقوع بحرانهاى اجتماعى برخوردارند. رسانهها، نقش مهمى را نیز در نهادینهسازى فرهنگ »خود کنترلى« در جامعه و کاهش هزینههاى انتظام بخشى ناجا ایفا مىکنند؛ زیرا تقویت خود کنترلى منجر به ایجاد حالتى ثابت در درون فرد مىشود، که طى آن بدون کاربست ابزار قهریه به انجام درست وظایف و مسئولیتها رهنمون شده و براساس »نظریه کاشت«، با نفوذ نرم میان خانوادهها، مبادرت به نهادینه سازى ارزشها و هنجارهاى جامعه در ذهن مخاطبان مىکند.
7. تدوین بسته سیاستهاى قومى فرقهاى منسجم از منظر امنیت ملى
یکى از شاخصهاى سنجش امنیت عمومى، میزان ثبات سیاستهاى هویتى در ساختار امنیت ملى است، به ویژه اینکه رصد بافت جامعه شناختى خاورمیانه بیانگر این است که سایشهاى هویتى از پتانسیل لازم براى تضعیف زیرساختهاى امنیت پایدار و مختلسازى ثبات امنیت عمومى برخوردارند و نبود بسته سیاستى منسجم در حوزه مسایل قومى فرقهاى مىتواند آسیبهایى را براى یکپارچگى سرزمینى و هویت ملى به وجود آورد.
مطالعات امنیت داخلى و منطقهاى بیانگر این است که فرقه سازى، ترویج فرقههاى ضاله یا برنامهریزى براى ایجاد سایشهاى فرقهاى، همواره به عنوان یکى از تهدیدات نرم مطرح بوده است که از مصادیق آن مىتوان به ایجاد فرقههاى بهائیت در ایران، وهابیت در عربستان، قادریه در هندوستان و در حوزه دغدغههاى قومى به ایجاد و حمایت از شکلگیرى تمایلات افراط گرایانه پان ایرانیسم، پان ترکیسم و پان عربیسم اشاره کرد.
چالش امنیت ملى هنگامى برجسته تر مىشود که یک گروه معارض از هر دو تمایلات افراط گرایانه قومى فرقهاى برخوردار باشد، که به وضوح مىتوان آن را در میان گروههاى کومله کردستان عراق، یا پژاک مشاهده کرد و بالتبع متولیان امر بایستى در استانهایى که به صورت توأم از موزائیک قومى فرقهاى برخوردارند، تدابیر راهبردى منسجمىرا در ساختار مهندسى امنیتى خرد و کلان برنامه پنجم لحاظ کنند. به عبارتى، یکى از ملزومات مدیریت استراتژیک تهدیدات نرم، تبیین منشور جامع مدیریت پیشگیرى از تهدیدات فرقهاى مبتنى بر نهادینهسازى پژوهشهاى قانونگذارى و آیندهپژوهى عملیاتى در ساختار انتظامى امنیتى براساس چهار پارامتر اولویت سنجى، زمان سنجى، امکان سنجى و تهدیدسنجى است. در همین رابطه، برگزارى هدفمند همایشهاى منطقهاى با موضوعهاى فرقهاى، تقویت هم اندیشى و تعامل مثلث: حوزه، دانشگاه و ساختارهاى حاکمیتى و لحاظ کردن مطالعات قومى فرقهاى در نقشه جامع علمى کشور نقش مهمى را در مدیریت پیشگیرانه تهدیدات نرم افزارى ناشى از اندیشههاى افراط گرایانه فرقهاى ایفا مىکند. در همین رابطه، توجه مدیران استراتژیک حوزههاى علمیه، به ویژه حوزه علمیه قم به عنوان یکى از ارکان معمارى مهندسى فرهنگى نسبت به آسیبسنجى اندیشههاى الحادى و اتخاذ تدابیر بازدارنده مناسب در سند چشمانداز حوزه، نقش مهمى را در خنثىسازى تهدیدهاى نرمافزارى عقیدتى، واگرایانه فرقهاى و بالتبع تقویت وحدت ملى ایفا مىکند.
8. رفع خلأهاى سیاستى صیانت از حقوق شهروندى
یکى از ملزومات مدیریت استراتژیک امنیت نرم؛ رفع خلأهاى تقنینى، نظارتى و اجرایى توسعه زیرساختهاى صیانت از حقوق شهروندى در سه حوزه: اجتماعى، مدنى و سیاسى است، به ویژه اینکه در بند 22 از سند چشمانداز نیز بر لزوم تعمیم عدالت از طریق توسعه قضایى به منظور دستیابى آحاد جامعه به حقوق شهروندى تأکید شده است.
توسعه حقوق اجتماعى به حق طبیعى هر فرد براى بهره مندى از حداقل استاندارد رفاه اقتصادى و امنیتى اطلاق مىشود.
حقوق مدنى، شامل حقوق طبیعى فرد؛ مانند آزادى بیان، برگزارى تجمعات قانونى، حق مالکیت و حق دادرسى یکسان در برابر قانون و حقوق سیاسى مبتنى بر مشارکت فرد در روند سیاسى است.
حقوق شهروندى با نهادینه سازى، گستره افزایى و توسعه زیرساختى امنیت عمومى، یکى از مهمترین روشهاى مدیریت پیشگیرانه و نرم افزارى بحرانهاى امنیت اجتماعى است و اهمیت آن در حدى است که در اسناد بالا دستى، مانند قانون اساسى و اصول کلى برنامه پنجم توسعه نیز مورد تأکید قرار گرفته است.
تأکید بند هفتم و هشتم اصل سوم قانون اساسى مبنى بر تأمین آزادىهاى سیاسى و اجتماعى در حدود قانون و همچنین لزوم مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود، تأکید بند چهاردهم اصل سوم بر لزوم صیانت از امنیت قضایى، تأکید اصل نوزدهم بر حقوق مساوى تمام اقوام ایرانى، تأکید اصل 23 مبنى بر ممنوعیت تفتیش عقاید به صرف داشتن عقیدهاى خاص، تأکید اصل 27 مبنى بر آزادى تشکیل اجتماعات و راهپیمایىهاى مسالمت آمیز به شرط مغایر نبودن با مبانى اسلام، برخى از مصادیق توجه قانون اساسى به بنیانهاى حقوق شهروندى است، که در صورت کاربست مؤثر و هدفمند باعث ارتقاى رضایتمندى عمومى و انسجام بخشى میان جامعه، به ویژه نخبگان با ساختارهاى حاکمیتى شده و با اقتدار افزایى ساختارهاى حاکمیتى نقش مهمى را در مهار تهدیدات نرم در برنامه پنجم و افق ایران 1404 ایفا مىکند.
نهادینه سازى نظام مردم سالارى دینى، بسترسازى براى مشارکت حداکثرى و هوشمند جامعه، سازمانهاى مردم نهاد (سمن) و احزاب در روند توسعه سیاسى، اجتناب از نگاه تشریفاتى به مرکز نظارت همگانى ناجا، آگاه سازىجامعه و ساختارهاى حاکمیتى با آموزههاى حقوق شهروندى، حمایت دولت و مجلس از آزادىهاى مشروع و صیانت از حقوق اساسى ملت (بند 36 و 38 سیاستهاى کلى برنامه پنجم توسعه) از تدابیرى هستند که اقتدار ملى در افق ایران 1404 را ارتقا مىدهند.
حمایت پارلمانى براى نهادینهسازى نظارت همگانى از طریق تقویت کمیسیون اصل نود مجلس، یکى از تدابیرى است که مىتواند نقش مجلس شوراى اسلامى در حوزه صیانت از حقوق شهروندى را مستحکم تر نماید.
حمایت از تقویت کمیسیون اصل نود مجلس، مبیّن بازتاب اعمال قدرت نظارت همگانى جامعه از طریق نهاد قانونگذارى کشور بر عملکرد مسئولان سه قوه، ساختارهاى حاکمیتى و »ضابطین قضایى« است. از طرفى تقویت دیپلماسى عمومى مجلس شوراى اسلامى براى شناساندن چارچوب وظایف این کمیسیون به جامعه، نقش مهمى را در انتقال مسالمتآمیز برخى نارضایتىها و پیشگیرى از وقوع بحرانهاى اجتماعى زیرپوستى ایفا مىکند.
حمایت تقنینى نظارتى مجلس شوراى اسلامى از شکل گیرى احزاب قدرتمند؛ مانند قانونمند شدن و تناسب داشتن کمکهاى مالى به احزاب، کاربست مناسب مکانیسمهاى کنترلى و تقویت کننده سلامت انتخابات؛ مانند رفع موانع فنى حقوقى برگزارى انتخابات رایانهاى و رفع خلأهاى قانونى و نظارتى نظام جامع انتخاباتى از رویکرد امنیت ملى، برخى از همان تدابیرى هستند که نقش مجلس شوراى اسلامى در صیانت از حقوق شهروندى را پررنگ تر مىکنند.
9. رفع خلأهاى سیاستى مبارزه مؤثر با انواع مواد مخدر و روان گردانها
قاچاق مواد مخدر یک جرم سازمان یافته فرا ملى است؛ زیرا آسیبهاى رفتار مجرمانه آن بر منافع بیش از یک کشور تأثیرگذار است. به همین منظور، مقابله مؤثر با مواد مخدر مستلزم ریشه کنى فراگیر و قاطع علیه کلیه فعالیتها و اقدامات غیر قانونى مرتبط با مواد مخدر، روان گردانها و پیش سازهاى آنها؛ از قبیل کشت، تولید، ورود، نگهدارى و عرضه مواد مخدر است.
تدوین نظام جامع مبارزه با مواد مخدر با توجه به تغییر الگوى تولید و مصرف مواد مخدر از سنتى به سمت مواد مخدر صنعتى، روانگردانها و هورمونى و تأثیر آن بر شاخصهاى امنیت روانى و عمومى، به عنوان یکى از ملزومات امنیت ملى است، در حالىکه در جمهورى اسلامى ایران هنوز بسته سیاستى جامع و منسجمى که با رویکردى کلان نگر و فرابخشى ریشههاى گسترش مصرف مواد مخدر و راهکارهاى خنثىکننده آن را مورد آسیب شناسى قرار داده باشد، تبیین نشده و سیاستهاى جزیرهاى تا حدود زیادى ضریب اثربخشى و کارآمدى مبارزه با مواد مخدر را تقلیل داده است، که بایستى متولیان امر با حداکثر انسجام فکرى (هدف محورى) و رویهاى (برنامه محورى) تدابیر لازم را در قانون برنامه پنجم مورد لحاظ قرار دهند. اهمیت توجه به این مقوله هنگامى برجسته تر مىشود که بنابر آمار و گزارشهاى رسمى سازمان ملل 34 درصد کشت غیر قانونى خشخاش جهان تنها در دو کشور افغانستان و میانمار (برمه) صورت مىگیرد و تقریباً 90 درصد تریاک مصرفى در سطح جهان در دو منطقه موسوم به هلال طلایى و مثلث طلایىتولید و استعمال مىگردد.
کشورهاى برمه، لائوس، تایلند و چین در منطقه مثلث طلایى و کشورهاى پاکستان، افغانستان، لبنان و ترکیه در منطقه هلال طلایى قرار دارند.
با توجه به افزایش تنوع تولید، توزیع، تغییر الگوى مصرف مواد مخدر و آسیبهاى جدى آن بر ثبات امنیت اجتماعى؛ شایسته است که مجلس شوراى اسلامى در تعامل و هم اندیشى با »نمایندگان ستاد مبارزه با مواد مخدر« و از رویکرد امنیت ملى، مقدمه تصویب طرح قانون جامع مبارزه با مواد مخدر را در دستور کار قرار دهند، به ویژه اینکه در بند 1-20 سیاستهاى کلى برنامه پنجم نیز بر اهتمام متولیان امر براى مبارزه همه جانبه با انواع مواد مخدر و روان گردانها تأکید شده است.
نتیجهگیرى
تهاجم نرم یک روند است که از آفندهاى متکثرى تشکیل مىشود؛ بطورىکه هر چند تحقق اهداف آن در یک برنامه چندساله حاصل مىشود، ولى از اثربخشى حداکثرى برخوردار است؛ زیرا بنیان نگرش فرد به نظام، ارزشهاى ملى، مذهبى و هویتى را متحول مىکند.
در مدیریت استراتژیک امنیت ملى، امنیت به مفهوم نبود تهدید در عمق راهبرد داخلى و خارجى است، به همین منظور متولیان امر بایستى با رویکرد معرفت شناسى و ماهیت شناسى نسبت به شاخصگذارى، توصیف و طبقهبندى تهدیدهاى فراروى توسعه مطلوب امنیت ملى در افق ایران 1404 اقدام کنند، تا حداکثر بهرهورى از ظرفیتهاى بالفعل، بالقوه و استراتژیک منابع قدرت حاصل شود.
ضرورت ارتقاى شاخصهاى امنیت نرم در پنج حوزه سیاسى، اقتصادى، فرهنگى، اجتماعى و قضایى ریشه دوانده و نبود بستر مناسب براى توسعه مطلوب هر کدام از آنها مىتواند زیربناى ثبات و بهداشت امنیت کلان جامعه را متزلزل کند؛ به همین منظور، رویکرد نهادهاى تقنینى، نظارتى و اجرایى نسبت به مقوله مدیریت استراتژیک امنیت نرم بایستى از شش مشخصه همسویى با اسناد بالادستى، فرابخشى، کلان نگرى، راهبردى، هدف محورى (انسجام فکرى) و برنامه محورى (ثبات رویهاى) برخوردار باشد و هر گونه نگاه سطحى براى مهار »آفندهاى نرمافزارى چند بعدى« در محیط امنیت داخلى و خارجى مىتواند نطفه شکل گیرى تهدیدهاى نوینى را به وجود آورد. به همین منظور بایستى با رویکرد ارتقاى بازدارندگى نرم، مهمترین آفندها را رصد، اولویت بندى و تهدیدسنجى کرده و در قالب پدافند ملى موزائیکى از تدابیر بازدارنده مناسب استفاده کرد.
تنوع و تکثر ابزار و شیوههاى مخالفان نظام براى سازماندهى تهدیدات نرم، ضرورت کاربست روش علمى مؤثر و عملیاتى را دو چندان مىکند که بالتبع هر میزان با واقعیتهاى مختصات نقشه جامع تهدیدات امنیت ملى همسوتر و نزدیکتر باشد بالتبع ضریب خطاى استراتژیک نیز به حداقل مىرسد.