تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱۳۸۹ - ۰۸:۲۱  ، 
کد خبر : ۱۸۳۳۹۴

رویکرد جدید ژاپن به آسیای‌میانه


در میان صحبت درباره احیای بازی بزرگ در آسیای‌میانه، نقش ژاپن به رغم حضورش در منطقه پس ازسال 1992، در بین تحلیل‌گران امنیتی توجه اندکی را به خود جلب کرده است.
ژاپن تا سال 2004، برای حمایت از توسعه اقتصادی و اجتماعی، حدود 260میلیارد ین (بیش از 2میلیارد دلار) به کشورهای آسیای‌میانه داد. تمرکز ژاپن بر کمک به توسعه طولانی مدت در آسیای‌میانه به توکیو اجازه داده تا چهره‌ای محبوب به عنوان شریک جمهوری‌های آسیای‌میانه کسب کند. این امر در تناقض با ادعای سایر مدعیان حضور در منطقه است که فعالیت اصلی آنها به طور مشترک در استخراج و استفاده از منابع نفت و گاز عمده خلاصه می‌شود.
ژاپن با تشکیل ابتکاری «آسیای‌میانه به علاوه ژاپن» (شامل ازبکستان‌، تاجیکستان، قرقیزستان و ترکمنستان) در آگوست 2004 وجهه جدیدی به حضور خود در این منطقه داد. هر چند این گروه در مقایسه با سازمان همکاری شانگهای (شامل چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزیستان، تاجیکستان و ازبکستان) کم‌اهمیت است،‌ ولی ژاپن از طریق آسیای‌میانه به علاوه ژاپن نقش ژئوپلتیکی شاخصی را ایفا کرده و این امر تنها درآسیای‌میانه صورت نگرفته، بلکه کل منطقه اورآسیا را شامل می‌شود. سوال اصلی این است که ابتکار جدید منطقه‌ای ژاپن چگونه سازمان همکاری شانگهای را که عمدتاً به عنوان سازمان اجرایی منطقه آسیای‌میانه قلمداد می‌شود، تحت‌تأثیر قرار می‌دهد؟
ورود ژاپن به آسیای‌میانه
پایان جنگ سرد فرصت‌های جدیدی برای ژاپن ایجاد کرد تا با کشورهای مستقل جدا شده از اتحاد جماهیر شوروی، ارتباط برقرار کند. دسترسی به منابع انرژی فراوان خاور دور روسیه و بازگشت جزایر کوریل که ژاپنی‌ها آن را مناطق شمالی نام نهاده بودند، اهداف موردنظر ژاپن بوده‌اند، ولی ژاپن بحث سرمایه‌گذاری در خاور دور روسیه را به بازگشت جزایر مورد مناقشه مرتبط کرد. این امر به روابط سرد بین مسکو و ترکیو منجر شد و توکیو را تحریک کرد تا توجه خود را به شدت بر آسیای میانه معطوف کند.
آسیای‌میانه به دلایل زیادی یک گزینه جذاب بود. ژاپن جذب منابع نفت و گاز این منطقه شده و همچنین کمک به آسیای‌میانه با هدف اثبات این امر به روس‌ها انجام شد که اگر جزایر مورد مناشقه به ژاپن بازگردانده شود، سرمایه‌گذاری‌های بیشتری انجام خواهد شد. به‌علاوه، تردیدهایی درباره چهره آتی نامطمئن روسیه، زیرساخت فرسوده و صنعت انرژی به شدت محافظت شده روسیه وجود داشت .
در مراحل ثانویه، ژاپن خواستار هدایت جمهوری‌های جدید به سمت دولت‌های سکولار بود و این تلاش در حالی صورت می‌گیرد که بنیادگرایی روبه رشد در آسیای‌میانه می‌تواند به منطقه سین کیانگ چین گسترش یافته و بقیه بخش‌های چین را دستخوش بی‌ثباتی کند. مقامات دولت ژاپن همچنین درباره ارتباط بین ژاپن و مردم آسیای‌میانه خیال‌پردازی کرده‌اند.
میچو واتانابه وزیرخارجه اسبق ژاپن در اولین سفر خود به منطقه ایجاد تمایز میان ژاپن و محلی‌های آسیای‌میانه را مشکل ارزیابی کرد. ژاپنی‌ها همچنین خاطره 60 هزار زندانی جنگی تبعید شده به آسیای‌میانه توسط ژوزف استالین را یادآوری می‌کنند که در زمان تهاجم ارتش سرخ به منچوری در سال 1945 دستگیر شدند.
دیپلماسی اورآسیایی ژاپن
چنین بنیان و اساسی مشارکت ژاپن در منطقه را از سال 1992 تا 1997 افزایش داد. بعد ازسال 1997، ژاپن هنوز به رغم داشتن روابط خوب دیپلماتیک با کشورهای آسیای‌میانه، پیشرفت تجاری اندکی در منطقه داشته است. به نظر می‌رسد امکان ایفای نقش آسیای‌میانه به‌عنوان جایگزینی برای تأمین نیازهای امنیت انرژی ژاپن به جای روسیه و خاورمیانه توسط ژاپنی‌ها بزرگتر از حد تخمین زده شده و کشورهای نفت‌خیز آسیای‌میانه درباره آن اغراق کرده‌اند. به علاوه مذاکره با روسیه درباره مناطق مورد‌مناقشه به هیچ نتیجه‌ای نرسیده است. این مساله موجب بروز انتقادات داخلی از نبودن یک استراتژی صریح و قطعی در ژاپن برای حضور در آسیای‌میانه شده است. به رغم شکست سیاست‌ها، کاملاً واضح است که آسیای‌میانه یک منطقه مهم ژئویلتیک است و مشارکت ژاپن به ثبات منطقه می‌افزاید. درسال1997، کوجی واتانابه مشاور اجرایی فدراسیون سازمان‌های اقتصادی ژاپن و سفیر سابق این کشور در روسیه درمصاحبه‌ای اظهار داشت: ژاپن باید به کشورهای آسیای‌میانه کمک کند تا توسعه بیابند، چون این کشورها به عنوان یک منطقه ضربه‌گیر در منطقه اورآسیا در زمینه حفاظت از صلح نقش ایفا می‌کنند.
به محض اینکه ژاپن یک هدف روشن در آسیای‌میانه مشخص کرد، با واکنش‌های پیچیده‌ای روبه رو شد که بیانگر آغاز یک مرحله جدید دیپلماتیک در آسیای‌میانه بود. ریوتارو هاشیموتو نخست‌وزیر وقت در یک سخنرانی در انجمن مدیران اجرایی ژاپن،‌ سیاست خارجی جدید اورآسیا را تشریح کرد. براساس دیپلماسی اورآسیا، ژاپن با طرح‌هایی برای بهبود روابط، حمل‌و‌نقل و شبکه‌های انرژی در منطقه به ایجاد تمامیت منطقه‌ای در داخل آسیای‌میانه کمک خواهد کرد. هاشیموتو با اذعان به نفوذ روبه گسترش منابع نفت و گاز خزر و آسیای‌میانه در ذخیره‌های جهانی انرژی، گفت: مشارکت اقتصادی ژاپن در آسیای‌میانه براساس توسعه بخش انرژی خواهد بود و هدف ژاپن محسوب نمی‌شود،‌ بلکه راهی برای تقویت موفقیت در منطقه است.
در مجموع ژاپن درک کرد که با توجه به جمعیت اندک آسیای‌میانه، فاصله طولانی از بازارهای قابل استفاده و جغرافیای محصور، جمهوری آسیای‌میانه باید سطح همکاری خود با یکدیگر را تعمیق کنند تا یک اقتصاد بازار منطقه‌ای محلی ایجاد شود. این امر به کاهش وابستگی به اقتصاد صادرات آسیای‌میانه و ایجاد مشوق‌های بیشتر برای شرکت‌های خارجی جهت ورود به منطقه کمک خواهد کرد که دلیل آن بازارهای بزرگتر در دسترس برای سرمایه‌گذاری خارجی است. چنین طرح منطقه‌ای می‌تواند موجب ثبات و ثروت بیشتر در داخل منطقه شود.
جمهوری‌های آسیای‌میانه با دیدارهای مقامات عالی‌رتبه خود از ژاپن در 1998 و 1999 به این ابتکار جدید واکنش مثبتی نشان دادند. دولت ژاپن و هیات‌های تجاری همچنین با هدفمندی جدیدی به منطقه بازگشتند. آنها با هدف توسعه در جهت ثبات ژاپن در منطقه و تعهد طولانی‌مدت برای این هدف، بر سرمایه‌گذاری طولانی‌مدت و وام‌هایی برای توسعه شبکه زیربنایی آسیای‌میانه متمرکز شدند.
دولت‌های آسیایی میانه به سهم خود بر استراتژی اورآسیایی ژاپن برای مدرن شدن تاکید و اعتراض کردند. عسگر آقایف رئیس‌جمهور وقت قرقیزستان ازسیاست‌های ژاپن به عنوان الگویی برای کمک به خارجی‌ها به یکپارچگی مجدد اقتصادی قبل از تمرکز بر استثمار منابع یافت شده در منطقه، نام برد. نورسلطان نظربایف رئیس‌جمهور قزاقستان، اعلام کرد تجدید حیات جاده ابریشم در درجه اول به همکاری عمیق‌تر کشورهای منطقه قبل از جلب مشارکت گسترده خارجی‌ها نیاز دارد. اسلام کریم‌اف رئیس‌جمهور ازبکستان در عوض، ژاپن را به عنوان یک مدل مورد تمجید قرار داد و بر این نکته تاکید کرد که ژاپن به دلیل این که نیازهای جامعه قبل از نیازهای فردی لحاظ شده با موفقیت توسعه یافته است.
آسیای‌میانه به علاوه ژاپن
ژاپن که از رسیدن روابط دو جانبه، با کشورهای آسیای‌میانه به سطحی قابل اطمینان مطمئن شد، ابتکار آسیای‌میانه به علاوه ژاپن را مطرح کرد. ایده این ابتکار جابه‌جایی تمرکز از روابط دوجانبه ژاپن و کشورهای آسیای‌میانه به طور انفرادی به گفت‌وگوی عمیق‌تر در میان کشورهای آسیای‌میانه و ژاپن به عنوان یک کشور میانه‌روست. غیر از اعضا، ترکمنستان با حفظ موضع مثبت خود در این نشست‌ها شرکت می‌کند، ولی از مزایای یک عضو کامل برخوردار نیست. در نشست افتتاحیه برگزار شده در آگوست 2004 در قزاقستان، شرکت‌کنندگان درباره اهمیت همکاری داخل منطقه‌ای با هدف ثبات و توسعه منطقه آسیای‌میانه به‌طور کل و همکاری ژاپن و آسیای‌میانه در حیطه بین‌المللی بحث و گفت‌وگو کردند. همچنین گفته شد که نیاز برای توسعه اقتصاد مبتنی بر بازار و دموکراتیزه شدن ما از طریق مذاکرات آتی مورد‌ تاکید قرار خواهد گرفت. این بحث با نشست دیگری در جریان نشست شورای وزرای سازمان امنیت و همکاری اروپا در بلغارستان در دسامبر 2004 و نشستی در مارس گذشته در تاشکند دنبال شد.
بعد از خشونت‌های 13 مه اندیجان در ازبکستان، روابط آمریکا و ازبکستان تیره شد و ازبکستان به عنوان راهی برای حفاظت از این کشور تاکید مجدد بر مشروعیت این رژیم به سازمان همکاری شانگها رو آورد. گزارش شده که دولت ژاپن، در واکنش به این حادثه بحث برگزاری یک کنفرانس وزرای خارجه شامل ژاپن و 5 کشور آسیای‌میانه در تابستان 2005 را مطرح کرد تا از طریق کمک ژاپن ثبات سیاسی منطقه را تقویت کند، ولی این پیشنهاد به دلیل انتخابات زودتر از موعود در ماه سپتامبر در ژاپن متوقف شد. از آنجایی که ازبکستان دقیقا همان ثبات اجتماعی و سیاسی مورد نظر ژاپن را دارد، احتمال می‌رود که ژاپن به تعاملات خود با رژیم ازبکستان ادامه دهد.
اهداف مکمل مشترک ژاپن و سازمان همکاری شانگهای
نقش ژاپن در حقیقت نقش سازمان همکاری شانگهای را از جهاتی تکمیل می‌کند. احتمال می‌رود رژیم‌های آسیای‌میانه در تعامل خود با هر دو طرف به طور توام فعالیت کنند. ژاپن می‌تواند با مدرنیزه کردن منطقه از طریق کمک به توسعه و اقتصاد وارد عمل شود، درحالی‌که سازمان همکاری شانگها می‌تواند بر هماهنگی و برطرف کردن تهدیدهای امنیتی منطقه به‌ویژه در زمینه تروریسم، جنایات سازمان‌یافته و جنبش‌های افراطی و خشن تمرکز کند.
یک مقوله دیگر شامل منابع همسو، تمرکز بر تعمیق یکپارچگی منطقه‌ای آسیای‌میانه است. روسیه و چین در زمینه منطقه‌ای شدن و اهداف توسعه در آسیای‌میانه با ژاپن همسو هستند. تمام طرف‌ها در فعالیت برای ایجاد آسیای‌میانه با ثبات، برای آوردن افغانستان به میدان تلاش می‌کنند. چون حضور افغانستان بازار بالقوه بزگتری در منطقه آسیای‌میانه ایجاد خواهد کرد این درحالی است که بی‌ثباتی افغانستان می‌تواند منطقه را تحت‌تاثیر منفی قراردهد. ماه نوامبر برای افغانستان ماه مهمی بود، چرا که این کشور به عنوان عضوی از گروه همکاری اقتصادی منطقه‌ای آسیای‌میانه انتخاب شد. این گروه توسط بانک توسعه آسیایی زیرنظر ژاپن هدایت می‌شود. ماه نوامبر از جهت ساخت گروه ارتباطی سازمان همکاری شانگهای – افغانستان نیز اهمیت زیادی دارد.
ژاپن؛ نیروی آرام‌بخش سازمان همکاری شانگهای
در حالی که اهداف ابتکار آسیای‌میانه به علاوه ژاپن مکمل اهداف اعضای سازمان همکاری شانگهای است، ژاپن نیز به عنوان یک نیروی ایجاد موازنه علیه سازمان همکاری شانگهای در منطقه نقش مثبتی ایفا می‌کند، ولی اگر بخواهیم واقع‌گرا باشیم، بعید است که این ابتکار هرگز همان وزن و حضور سازمان همکاری شانگهای را داشته باشد. از آنجایی که روسیه و چین از لحاظ جغرافیایی بخشی از منطقه هستند که مرز مشترکی با کشورهای آسیای‌میانه دارند، سطح مشارکت آنها بیشتر است. از این گذشته روسیه و چین در زمینه تروریسم و جنبش افراطی و خشن از همان تهدیدها و حساسیت‌های رهبران آسیای‌میانه برخوردارند. به‌علاوه، این دو همسایه بزرگ از مهم‌ترین حامیان رژیم‌های دیکتاتوری آسیای‌میانه هستند. با این وجود، ژاپن از طریق ابتکار آسیای‌میانه به علاوه ژاپن تحرکات سازمان همکاری شانگهای را آرام می‌کند. حضور این کشور در منطقه به کاهش نفوذ سازمان همکاری شانگهای کمک می‌کند که این نتیجه مد‌نظر جمهوری‌های آسیای‌میانه، آمریکا و اروپاست. نقش ژاپن به‌ویژه در سایه رشد سازمان همکاری شانگهای اهمیت دارد که اخیرا هند، پاکستان و ایران را به عنوان اعضای ناظر خود انتخاب کرد و همچنین گروه ارتباطی سازمان همکاری شانگهای افغانستان را تشکیل داد. گفتنی است، مغولستان درسال 2004 به عنوان ناظر این سازمان انتخاب شد.
ورود این اعضای ناظر و تاسیس گروه ارتباطی سازمان همکاری شانگهای – افغانستان به این معنی است که منطقه آسیای‌میانه درحال حاضر توسط سازمان همکاری شانگهای یا دوستانش احاطه شده است. این مساله کشورهای آسیای‌میانه را محدود به چارچوب سازمان همکاری شانگهای می‌کند. چنین احاطه‌ای اگر موفقیت‌آمیز باشد احتمالا سازمان همکاری شانگهای را سازمان چندملیتی مسلط بر آسیای‌میانه خواهد کرد.
ازاین مهمتر، دربرگرفتن چنین اعضایی بیان‌کننده این امر است که سازمان همکاری شانگهای به تدریج به ورای آسیای‌میانه گسترش می‌یابد و منطقه گسترده‌تر اورآسیا را در برمی‌گیرد.
از آنجایی که سازمان همکاری شانگهای با استفاده از نفت و گاز ایران، قزاقستان، ازبکستان و ترکمنستان که به روسیه‌، چین و هند واگذار می‌شود توان توسعه به شکل یک بلوک انرژی قدرتمند در داخل اورآسیا را دارد، چنین تحولی تاثیرات ژئوپلتیک عمده‌ای خواهد داشت.
بنابراین توانایی ژاپن برای مشارکت و نفوذ بر کشورهای سازمان همکاری شانگهای به‌ویژه کشورهای آسیای‌میانه و افغانستان از اهمیت ژئوپلتیک روبه رشدی برخوردار است. توکیو به عنوان یک متحد غرب و به‌خاطر نیازهای امنیت انرژی خود به سازمان همکاری شانگهای اجازه نمی‌دهد تا بر منابع انرژی اورآسیا احاطه داشته باشد.
نتیجه
سیاست خارجی ژاپن با سه ملاحضه پایه‌ریزی شده است: روابط آمریکا - ژاپن، جایگاه و پرستیژ بین‌المللی ژاپن از طریق ارتقای همکاری نهادهای چندجانبه و روابط این کشور با دو همسایه بزرگش چین وروسیه. از این لحاظ، ابتکار جدید اورآسیا تمامی این سه هدف را به‌طور واضح برآورده می‌کند.
در واقع کشورهای آسیای‌میانه بیشتر تمایل به‌برآورده کردن نیازهای خود را دارند تا نیازهای سازمان‌های منطقه‌ای از جمله سازمان همکاری شانگهای. حضور ژاپن نیز به دلیل استفاده این کشور از روابط اقتصادی و امدادی بیش از اهرم اقتصادی یا امنیتی در زمان تعامل با کشورهای منطقه مورد استقبال همگان است.
ابتکارهای ژاپن در آسیای‌‌میانه یک سیاست خارجی ماهرانه را فاش می‌کند که قادر به سازگاری با ارزش‌های هر دو سیستم شرق و غرب است. از منظر دولت‌های آسیای‌میانه، ژاپن یک الگوی مفید آسیایی و شریک برنامه‌های مدرنیزه شدن آنها محسوب می‌شود. برای غرب، ژاپن ارزش‌های لیبرال – دموکراتیک را عرضه می‌کند که مخالف سیستم چین و روسیه است که به رویکرد استبدادی و گاه دیکتاتوری درقبال کشور باور دارند. درحالی‌که رژیم‌های آسیای‌میانه و غرب ممکن است در طیفی از مسائل هم‌عقیده نباشند، ولی هردوی آنها تعلق ژاپن به منطقه را به رسمیت نمی‌شناسند. خصوصا به این دلیل که ژاپن توان لازم برای برهم زدن توازن نفوذ روسیه و چین در آسیای‌میانه را دارد.
درحالی که نفوذ آمریکا در داخل منطقه آسیای‌میانه در حال از بین رفتن است و سازمان همکاری شانگهای اعضای خود را نزدیکتر و بیشتر می‌کند، ژاپن نقش ژئوپلتیک عمده‌ای را برای برهم زدن تعادل سازمان همکاری شانگهای ایفا خواهد کرد. مشارکت ژاپن در آسیای‌میانه درنهایت جهت ژئوپلتیک اورآسیا را بر اساس میزان موفقیتش در نفوذ در کشورهای آسیای‌میانه، منحرف خواهد کرد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات