
وقتی کتاب «از دیکتاتوری تا دموکراسی» جین شارپ را می خوانید و آموزه های او را در باب مکانیسمهای رهایی از دولتها و حکومتهای دیکتاتوری مرور می کنید، بیشتر به ماهیت شعارهای انتخاباتی سران موثر فتنه و انگیزه های آنها از طرح برخی شعارها و اصرار بر اتصاف دولت به برخی صفات پی می برید.
جین شارپ در این کتاب به بررسی مختصات دول دیکتاتور پرداخته است، ضعفها و قوتهای آنان را بیان کرده، از جوامع دیکتاتورزده و فلاکت آنها سخن گفته، شواهدی از حکومتهای دیکتاتور در غرب و شرق آورده، به بیان معایب و مضار مبارزه نظامی و خشن با آنان پرداخته و در آخر و در یک جمع بندی منطقی، بهترین شیوه برای رهایی از حکومتهای دیکتاتور را مبارزه غیر خشونت آمیز و به عبارتی «مبارزه نرم» برشمرده است که در عین تحمیل کمترین هزینه جانی بر اجتماع، کارآمدترین روش در تغییر دیکتاتوری به حکومت دموکراتیک است.
در جریان تبلیغات کاندیداهای اصلاح طلب، کلیدواژهای که در مناظره اصرار زیادی بر یادآوری آن می شد و درسخنرانیها و بیانیههای تبلیغاتی بحث محوری بود، القاء وجود مفهوم مشمئزکنندهای به نام «دیکتاتوری» بود.
اصرار بر اینکه دولتی که بر مسند اجرا نشسته است یک دولت دیکتاتور است و مشخصه ها و مولفه های رضاخانی دارد و استبدادیست، حجم زیادی از تبلیغات را تشکیل میداد.
مقایسه متن کتاب جین شارپ و متون و سخنرانیهای انتخاباتی کاندیداهای اصلاحطلب و به ویژه میرحسین به این فرضیه منتج می شود که گویا سران فتنه میخواهند به خود و مخاطبان چنین القاء کنند که مختصات نظام و دولت موجود، بر مختصات یک دیکتاتوری واقعی منطبق است و بر این اساس، زمینه تحول را بر محور یک مبارزه نرم فراهم ببینند و معادلات داخلی و بین المللی را لایق تحول در جهت انقلاب مخملی ارزیابی کنند و حرکت به سمت محقق کردن انقلاب نرم را - که در واقع زمینه ای برای کسب وجاهت و تحرک سیاسی بود – آغاز کنند.
جین شارپ در بخشی از کتاب، شرط تاثیرگذاری کمک خارجی در حذف دیکتاتور را چنین بیان می کند:
«در صورت وجود حرکت های مخالف داخلی، حمایت های جهانی از آنها (قیام کنندگان علیه دیکتاتور) می تواند بسیار مفید واقع شود. برای مثال تحریم های اقتصادی بین المللی، ممنوعیت ها، قطع روابط دیپلماتیک، اخراج از سازمان های بین المللی، محکومیت توسط بخشهای مختلف سازمان ملل متحد و موارد مشابه میتواند کمک عظیمی برای این حرکت ها باشد. به هر حال، در غیاب یک نهضت مقاومت قدرتمند داخلی، احتمال وقوع موارد بالا کم بوده و در صورت اجرا نیز تاثیر چندانی نخواهد داشت» (از دیکتاتوری تا دموکراسی/ ص10)
در جریان صدور قطعنامه های اخیر شورای امنیت و اتحادیه اروپا و استفاده از حربه تحریم علیه جمهوری اسلامی، نقش چراغ سبز اپوزیسیون داخلی و حرکت موازی با دشمن خارجی در هدف قرار دادن پایگاههای ارزشی نظام کاملا قابل اثبات است. هجمه به سپاه و بسیج، تخطئه سیاست داخلی، تحقیر سیاست خارجی، سیاهنمایی فعالیتهای اقتصادی دولت، انتساب برخی حرکتهای تروریستی به سیاستهای تبعیض آمیز دولت و ... از آن جمله است.
«گاردین» در مورخه 25 نوامبر چنین می نویسد: سبزهای ایران از تحریم دولت ایران که دشمن آنها است استقبال خواهند کرد و ما خواستار تحریم های بیشتر علیه دولت ایران هستیم.
«تایمز» در مورخه 23 نوامبر می نویسد: دولت اوباما از طریق شبکه های عمومی و خصوصی چندین درخواست از سبزها دریافت کرده است که خواستار مقابله آمریکا با نقض حقوق بشر و سپاه پاسداران در ایران و اعمال تحریم های قوی تر و سریع تر علیه ایران هستند.
در بخش دیگری از کتاب، در توضیح مبارزه نمادین که به عنوان یکی از استراتژیهای مقاومت ذکر شده، چنین آمده است:
«در هنگام شروع یک رشته مبارزه به منظور ضعیف کردن دیکتاتوری، احتمالا در ابتدا میدان عمل اقدامات سیاسی محدود خواهد بود... نخستین اقدام احتمالا باید نوعی اعتراض یا اقدام نمادین محدود یا موقتی باشد. اگر تعداد افرادی که علاقمند به اقدام هستند بسیار زیاد است، آنگاه پنج دقیقه توقف کامل و عدم انجام هرگونه حرکتی یا چند دقیقه سکوت می تواند به کار گرفته شود.» ( ازدیکتاتوری تا دموکراسی/ ص49)
تظاهرات سکوت در 25 خرداد 88 تهران، در همین راستا قابل توجیه است.
نگارنده دستور العمل انقلاب نرم، حمایت مردم را مهمترین منبع تامین قدرت سیاسی برمی شمرد و بر این اساس، راه مقابله با آن را حذف مردم از قدرت ارزیابی می کند:
«دیکتاتورها به همراهی مردمی که بر آنها حکمرانی می کنند محتاج هستند. همکاری ای که بدون آن نخواهند توانست منابع قدرت سیاسی خود را تامین کرده و آن را ابقا نمایند.» ( ازدیکتاتوری تا دموکراسی/ ص 19)
فتنه گران براساس همین فرمان، در بیانات انتخاباتی به طور خزنده به بی اعتماد کردن مردم نسبت به نظام و قطع پیوستگی آنها از حاکمیت دست زدند:
«دروغ در همه سطوح حاکمیت و تبلیغات حکومتی گسترش یافته و مردم را نسبت به اساس نظام «مسئله دار» کرده و اعتماد آنها را از بین برده است.» (موسوی در دیدار با مجاهدین انقلاب اسلامی/ 19فروردین 88)
«آنان بیش از هر کس دیگر از این حقیقت باخبرند که در این کشور انقلابی بزرگ و اسلامی صورت گرفته است. کمترین پیام انقلاب ما این است که مردم آگاهند و در برابر کسانی که با تقلب روی کار بیایند تمکین نخواهند کرد.» (موسوی/ 23 خرداد 88)
جین شارپ در قسمتی از کتاب، پیشنهاد کشف راه های قطع ارتباط مردم با حکومت را برای تضعیف دیکتاتور ارائه میدهد:
« لازم است تا دقیقا برنامه ریزی شود که نیروهای دموکراتیک چگونه می توانند حمایت مردم و گروه هایی که پیش از این در اختیار دیکتاتور قرار می گرفتند را تضعیف کنند. حمایت مردم با آشکارسازی بی رحمی هایی از سوی رژیم اعمال شده، تضعیف خواهد شد؟ با افشاء نتایج اقتصادی مصیبت بار سیاستهای اعمال شده از سوی دیکتاتور چطور؟... حمایتهایی که از دیکتاتور می شود باید تا آنجا تضعیف شود که به حد اقدامات بی طرفانه برسد (ازسوی مردم ) یا ترجیحا به حمایت فعال از اقدامات طرفدار دموکراسی تبدیل شود.»
سیاستهای اقتصادی دولت یکی از مواردی است که میرحسین از آن برای گسستن ارتباط ملت و دولت بهره برده و به آن بال و پر داده است:
«نمیتوان از جامعهای که بخش قابل توجهی از آن دچار جبر نان و از تأمین نیازهای اولیه خود ناتوان است، انتظار مشارکت گسترده در فرآیند توسعه سیاسی را داشت. البته عکس این رابطه نیز صادق است و جامعهای که از آزادیها و آگاهیهای اساسی محروم شود، در تأمین معیشتی که لیاقت آن را دارد نیز در میماند و حتی در عهد درآمدهای افسانهای، به پیشرفتی بیشتر از صدقهپروری و واگذار کردن اختیار بازار و اقتصاد ملی خود به بیگانگان نائل نمیشود.» (بیانیه شماره 11- 14 شهریور 88)
«ناکارآمدی حکومت را باعث بروز اخلال در روند سرمایه گذاری و در نتیجه گسترش فقر و بیکاری می دانم و حتی در موضوع هدفمند کردن یارانه ها هم، هدف اصلی دولت گرفتن اجازه هزینه کردن میلیاردها تومان پول و "خرید رأی" از این طریق است.» (سخنرانی در جمع ایثارگران انقلاب اسلامی 5 اردیبهشت 89)
جین شارپ روشهای اقدامات غیر خشونت آمیز را تحت سه دسته اصلی طبقهبندی می کند:
1- اعتراض و ترغیب
2- عدم همکاری
3- تهاجم
ذکر برخی از دستورالعمل های سه دسته مذکور و انطباق آنها با اقدامات فتنه سبز، مهر تاییدی بر هدفمند بودن فتنه و تصمیم قاطع اتاق فکر فتنه بر تحقق کودتای نرم است.
روشهای اعتراضی غیر خشونتآمیز اعلام بیانیههای رسمی
1- سخنرانیهای عمومی
در اکثر قریب به اتفاق سخنرانیهای تبلیغاتی کاندیداهای اصلاح طلب، اعتراض به همه رویکردهای دولت - نماد دیکتاتوری از منظر رقبای مخالف- اعم از سیاست داخلی و خارجی، مقوله های فرهنگی، سیاست اقتصادی، برنامه های اجتماعی، رویکردهای آموزشی، علمی، صنعتی، کشاورزی و... به عنوان محوری ترین مبحث تبلیغاتی، کاملا مشهود است. به بیان دیگر، بیش از آنکه برنامه های اصلاحی کاندیداها مطرح شود اعتراض به برنامه های درحال اجرا، روال غالب است.
این روند در بیانیه هایی که به بهانه ها و مناسبتهای مختلف از ناحیه سران سبز صادر شده نیز دنبال شده است.
«دولتی با پشتوانههای ضعیف مردمی و اخلاقی که از او انتظاری جز بیتدبیری، قانونگریزی، عدم شفافیت، تخریب ساختارهای تصمیمگیری و تدوام سیاستهای ویرانگر اقتصادی نداریم، و بیم آن میرود که بر اثر ضعفهای بیشمار ذاتی و عارضیاش در ورطه امتیاز دادن به بیگانگان بیفتد. این چیزی نیست که ما از آن خرسند باشیم، بلکه از آن به شدت واهمه داریم» (بیانیه شماره 9 - 10 تیر 88)
2- نامههای اعلام مخالفت یا موافقت
نامه های اعلام مخالفت کاندیداهای اصلاحات از اولین ساعات پس از اعلام نتایج انتخابات نگاشته و منتشر شد.
تردید در صداقت شورای نگهبان و عدم پذیرش تاییدیه شورا بر انتخابات، و ادعای تقلب، از خطوط پررنگ نامه های اعتراضی بود که همچنان دنبال می شود، اگرچه هر بار در بروز و ظهور، قالب جدیدی پیدا می کند و برحسب اقتضاء رویدادهای جاری، رنگ متفاوتی به خود می گیرد.
ایجاد ارتباط با مخاطبین گستردهتر
الف- استفاده از شعارها، کاریکاتورها و نمادها
ب- نوارهای صوتی، رادیو ، تلوزیون
سران فتنه برای گسترش مخاطبان، به دنیای مجازی روی آوردند و دهها سایت و شبکه اینترنتی خبری و صدها وبلاگ داخلی و خارجی را برای انتقال اخبار و تفسیر و تحلیل رویدادها و تزریق انگیزه به مخاطبان به خدمت گرفتند.
ج- آسمان نویسی، زمین نویسی (دیوار نویسی)
دیوار نویسی شعارهای هواداران سبز، کانالی برای انتقال خواسته ها، ابراز دیدگاه نسبت به اشخاص عالیرتبه نظام واعلان مقاصد مورد تایید جریان سبز بود.
در برهه ای از دوران فتنه، اتاق فکر جریان سبز، نوشتن شعارهای اعتراضی بر روی اسکناس را به عنوان یک راه اعتراض مدنی پیشنهاد کرد که نتیجه دلخواه آنان را در بر نداشت.
اقدامات گروههای نمادین
الف- پوشش های نمادین
در روزهای آغازین جریان فتنه صحبت از ساماندهی گروه دختران فیروزه ای توسط یکی از عوامل تاثیر گذار در آشوبها به میان آمد که جو حاکم بر اوضاع ان روز اجازه علنی شدن این حرکت اعتراضی را نداد.
ب- اجرای نماز و دعا
شرکت هواداران سبز در نماز جمعه 26 تیر 88 به امامت آیت الله هاشمی، در همین قالب، قابل ذکر است.
ج- تخریب اموال شخصی
د- انجام ادا و اطوار گستاخانه
در وقایع عاشورای 88، برخی هواداران فرصت طلب جریان سبز بدون احترام به شعائر دینی و با دهن کجی به اعتقادات مذهبی قاطبه ملت ایران، با رقص و پایکوبی و هلهله و شادی و سوت و کف زدن، هنجارهای اسلامی را به بازی گرفتند و هتاکانه قداست عاشورا را شکستند.
روزه خواری در روز قدس - آخرین جمعه ماه مبارک رمضان – حرکت دیگری بود که هواداران افراطی سبز گستاخانه مرتکب شدند.
تشییع جنازه
الف- انجام مراسم سوگواری سیاسی
مراسم سوگواری برخی از کشته شدگان التهابات خیابانی، بعضا به مواضعی برای برگزاری میتینگهای سیاسی و بهانه ای برای انتقاد به حاکمیت و دستاویزی برای نشان دادن اعتراض به حکومت بدل شده بود؛ برخی از این سوگواریها نیز اصولا از دستما یهای برای سوگواری تهی بود و گریه و زاری و مظلوم نمایی بر کشتگانی بود که زنده بودند و سوگواران مکار خود را نظاره می کردند.
ب- تشییع جنازههای همراه با تظاهرات
مراسم تشییع منتظری، عملا به صحنه بروز منویات سبزها و بهانه ای برای هجمه به صدر تا ذ یل ارکان نظام تبدیل شد.
ج- تجمع و تظاهرات در محلهای خاکسپاری افراد و شخصیتها
مراسمی که به مناسبت چهلم ندا آقاسلطان و برخی دیگر از مقتولین حوادث خیابانی انتخابات، بر مزار آنها برگزار شد، با حضور برخی سران فتنه و حامیان آنها رنگ سیاسی به خود گرفت و به موقعیتی برای طرح شعارهای سیاسی مخالفین نظام تبدیل شد.
شیوههای عدم همکاری سیاسی
الف- خودداری یا بازپسگیری بیعت سیاسی
مصطفی تاجزاده از اعضاء موثر حزب معلق مشارکت، و از عناصر طراح فتنه 88 طی یک اقرارنامه، از بسیاری از مواضع گذشته خود ابراز پشیمانی نموده و عملکرد سیاسی امام را در مواجهه با مسایل گوناگون و احزاب و افراد مختلف به چالش کشیده است:
ب- انتشار متون چاپی و انجام سخنرانیهای مبتنی برتشویق مقاومت (مقاومت مردم در برابر حکومت)
در بسیاری از نطقهای انتخاباتی و بیانیههای تبلیغاتی میرحسین، با بزرگنمایی ضعفهای عملکردی نظام در موارد مختلف، نظام به مقابله مردمی و شورش درونی تهدید شده است:
« برداشت و امید من این است که جریان حاکم به اجرای قانون اساسی و همه اصول آن برگردند و فضای امنیتی و نظامی را کنار گذارند و فضا را باز کنند ولی اگر این راه رفته نشود، مجبوریم بایستیم چون ما نظام و کشور و انقلاب را دوست داریم.» (دیدار با اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی)
«نگذارید دروغگویان و متقلبان پرچم دفاع از نظام اسلامی را از شما بربایند و نااهلان و نامحرمان، میراث گرانقدر انقلاب اسلامی را که اندوخته از خون پدارن راستگویتان است از شما مصادره کنند. با توکل به خداوند و امید به آینده و تکیه بر توانمندیهایتان حرکات اجتماعی خود را پس از این نیز بر اساس آزادیهای مصرح در قانون اساسی و اصل امتناع از خشونت پیگیری کنید.» (بیانیه شماره 5 - 30 خرداد 1388)
روشهای تهاجم غیرخشونتآمیز تهاجم روانی روزه گرفتن
الف) روزه فشار اخلاقی (روزه سیاسی)
جبهه مشارکت، با اشاره به اعتصاب غذای 17 زندانی سیاسی، قطع ملاقات و نگرانی شدید خانوادههای آنان، خطاب به مردم ایران نوشته است:«اگر چه نمیتوانیم رنج و نگرانی آنها را برطرف کنیم و کاری برایشان انجام دهیم، حداقل با ابراز همدردی از آلام آنها بکاهیم و دل آنها را با همراهی خویش قدری آرام کنیم. از همه آنانی که با حضور در راهپیمائی 25 خرداد سال گذشته همبستگی خود را در اعتراض به کودتای انتخاباتی اعلام کرده و پایهگذار این حرکت شدند و نیز آنان که دلشان با این حرکت همراه بوده و یا همراه شده است، دعوت میکنیم روز شنبه 16 مرداد 89 را به نشانه همراهی و همبستگی با اعتصاب غذای زندانیان بند 350 اوین و خانوادههای نگران آنها، که همراه عزیزانشان در اعتصاب غذا به سر میبرند، روزه سیاسی بگیرند.»
ب) اعتصاب غذا
عده ای از محکومین آشوبهای سال 88 که نقش تعیین کننده در حوادث تلخ پس از انتخابات داشته اند به درخواست سران فتنه، برای مظلوم نمایی و جلب نظر عمومی دست به اعتصاب غذا زدند.
ج- محکمه نمایشی
چند تن از محکومان سیاسی فتنه 88 در تبعیت از اربابان مخملی خود، و درحالیکه خود مجرمند و دوران محکومیت را سپری می کنند، به زعم خود برای مقابله روانی با نظام و جلب توجهات بین المللی به طرح شکایت از مقامات امنیتی پرداختند.
د- تحمل مصیبت و آزار غیرخشونتآمیز (خود را به زنجیر کشیدن، چسب بر دهان زدن، دوختن دهان و...)
همه ما سبزهایی را که برای بیان اعتراض خود به حکومت و القاء جو خفقان، چسب بر دهان زده بودند و در خیابانها به جلب عواطف مردمی و جذب توجهات بینالمللی دست میزدند، به خاطر می آوریم.
تهاجم فیزیکی
الف- کارشکنی و اختلال غیر خشونت آمیز در روند جلسات گوناگون (سخنرانیها- پارلمانها...) و از رسمیت انداختن آنها
تهاجم اجتماعی
ب- ترتیب استفاده بیش از حد مجاز و ظرفیت از تجهیزات و امکانات موجود برای مختل کردن عملکرد آنها
در ماههای اولیه آغاز فتنه رسانه های فارسی زبان خارج نشین بارها نسخه حرکات اعتراضی اجتماعی را برای حامیان فریب خورده یا مغرض و معاند خود پیچیدند.
تشویق معترضین به استفاده بیش از ظرفیت از منبع برق و آسیب به صنعت برق کشور یکی از روشهای پیشنهادی اتاق فکر خارج نشین به فریب خورده های داخلی بود:
تهاجم سیاسی
الف- تلاش برای زندانی شدن (به وسیله دولت)
زهرا رهنورد در مصاحبه با روزنامه ایتالیایی «کوریره دلاسرا»، مدعی شده است: «من آمادهام پای چوبه دار بروم.»
او در بیان دلیل این گفته خود، مدعی شد که «از جمهوری اسلامی تنها نامش باقی مانده است.»
علیرضا بهشتی در گفتگو با روزنامه اعتماد مردادماه 88: من و تمام اعضای خانوادهام آمادگی دستگیرشدن را داریم.
یکی از سران متوهم فتنه در جلسه ای که با نفر پنجم انتخابات سال گذشته داشته، اظهار داشت: «ما باید فشار را به حدی بالا ببریم که نظام این احساس را پیدا کند که اگر سران جنبش را ساکت کند، آتش تمام حوادث و وقایع پیش رو خاموش خواهد شد. از سوی دیگر مردم با دستگیری ما ساکت نخواهند نشست.»
حرکات منطبق بر دستورات جین شارپ، مسلما برای همه مرتکبین، با آگاهی همراه نبوده است.
بیشتر رفتارهای مخملی به طور خزنده از سوی رسانه های فارسی زبان به مخاطبین ناآگاه پیشنهاد می شد. بنابر این هوادارانی که در شعاع دورتری از مرکزیت فتنه سبز قرار گرفته بودند، تحت تاثیر فضای ملتهب آن روزها به حرکاتی ناآگاهانه دست زدند و ناخواسته هزینه هایی را بر ملت و نظام تحمیل کردند. اما سران فتنه و عناصر نزدیک به آنها که عمدتا از اعضای حزب مشارکت، مجاهدین و مجمع روحانیون بودند با تاسی از تئوریهای پیشنهادی جین شارپ، خط سیر انقلاب مخملی را دنبال می کردند.