تاریخ انتشار : ۳۰ دی ۱۳۸۹ - ۰۷:۵۶  ، 
کد خبر : ۱۹۱۵۶۸

آمریکا ـ پاکستان؛ فضای نه جنگ نه صلح (بخش چهارم)

اشاره: در میان آگاهان سیاسی تقریباً تردیدی باقی نمانده است که راهبردهای آمریکا برای از میان بردن پدیده‌ای که از آن به عنوان «تروریسم جهانی» یاد می‌کند و مسقط الرأس آن را پاکستان و افغانستان می‌داند، توفیق نداشته است. این راهبرد‌ها نه فقط به کارگیری هواپیماهای بدون سرنشین، بلکه شامل عملیاتی می‌شود که مخالفت با آن سبب برکناری فرمانده نیروهای آمریکا و ناتو در افغانستان شد. هستند ناظرانی که اعتقاد دارند حجم کشتارهای کور که بخش اعظم آن را غیرنظامیان تشکیل می‌دهند، نتایجی معکوس به بار آورده‌ و آتش خشم مردم مناطق مورد تهاجم قرار گرفته را علیه آمریکا و همپیمانانش شعله‌ور کرده است.

این نشریه در ادامه آورده است: یکی از نگرانی‌های اصلی، استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین به عنوان روشی برای مقابله با نفوذ جنگجویان است. این موضوع محور انتقادات ژنرال «استنلی مک‌کریستال»، فرمانده سابق نیروهای آمریکایی و بخشی از همکاران او از استرات‍ژی جنگی دولت اوباما در افغانستان طی مصاحبه با مجله‌ای در ماه ژانویه بود که سرانجام به عزل وی انجامید. حال باید دید که جانشین مک‌کریستال یعنی ژنرال پترائوس تا چه حد به این استراتژی پایبند خواهد ماند.
«اوکانل» نیز معتقد است حملات هواپیماهای بدون سرنشین، تلاش‌ها برای ریشه‌کن کردن افراط‌گرایی در غرب پاکستان را ناکام گذاشته و موجب شکست اقدام‌های صورت گرفته برای کسب اعتماد نسبت به ایالات متحده در افغانستان شده است.
وی در این باره می‌گوید: «اگر حملات هواپیماهای بدون سرنشین موجب افزایش اشتیاق به انتقام در میان مردم شود و خشم آن‌ها را نسبت به برتری ناعادلانه افرادی که این روبات‌های پرنده را هدایت می‌کنند، در جنگ علیه آن‌ها مشتعل‌تر کند و اگر این پهبادها بی‌حساب به کشتار غیرنظامیان ادامه دهند، آیا این حملات در حقیقت موجب مقاومت علیه آمریکا نخواهد شد؟ آیا دست‌اندرکاران برنامه هواپیماهای بدون سرنشین به‌دنبال شعله‌ور کردن و تشدید شورش‌ها و نزاع‌ها هستند؟
این در حالی است که «رادستان» معتقد است باید از دو دیدگاه بلند مدت و کوتاه مدت به حملات هواپیماهای بدون سرنشین علیه تروریست‌ها نگریسته شود.
او می‌گوید: «در دیدگاه کوتاه‌ مدت، ما افراد بد را می‌کشیم. ما ابزار دیگری غیر از هواپیماهای بدون سرنشین برای دسترسی به این افراد نداریم، ولی من می‌پذیرم که اگر این حملات موجب جذب مردم به جنگجویان می‌شود، این امر در دراز مدت موجب بروز مشکلاتی در سیاست ضد تروریستی ما خواهد شد.»
رادستان، مؤثر بودن حملات هواپیماهای بدون سرنشین را وابسته به جایگاه شخصی می‌داند که هدف قرار گرفته شده است. او معتقد است که اگر این حملات افراد بلندپایه‌ای مانند اسامه بن‌لادن یا معاون وی ایمن الظواهری را هدف قرار دهند، می‌توان آن‌ها را مؤثر ارزیابی کرد و در غیر این صورت آن‌ها غیر مؤثر بوده‌اند.
«دانیل بایمن» مدیر مرکز مطالعات صلح و امنیت در دانشگاه جرج تاون نیز معتقد است: «من بین پیشگیری ـ به معنی جلوگیری از پیوستن افراد به گروه‌های شبه نظامی ـ و ایجاد اختلال در فعالیت‌های آن‌ها، تفاوت قائلم. من گمان نمی‌کنم حملات هواپیماهای بدون سرنشین هیچ تأثیری در جلوگیری از پیوستن افراد به این گروه‌ها داشته باشد، ولی معتقدم تأثیرات اختلالی آن قابل اعتنا است.»
وی در ادامه در یادداشتی که سال گذشته میلادی در خصوص کشتار هدفمند نوشته بود، آورده است: «ما (آمریکا) نباید چنین وانمود کنیم که این کشتارها چیزی بیش از یک اقدام کوتاه مدت است که در بهترین حالت، فقط خطر القاعده را کاهش می‌دهد، ولی به هیچ‌وجه آن را از بین نمی‌برد. راهکار اصلی برای توقف فعالیت‌های القاعده در پاکستان، حمایت از اقدامات ضد تروریستی دولت این کشور است، اما در حال حاضر کشتار هدفمند، یکی از معدود گزینه‌های موجود برای ایالات متحده در برخورد با القاعده به‌شمار می‌آید.»
جنگ اخلاقی!
نشریه «سی کیو ریسرچر» در این خصوص می‌نویسد: سال گذشته میلادی، «لرد بینگهام»، از قضات ارشد بازنشسته انگلستان پیش‌بینی کرد که ممکن است در آینده نزدیک به هواپیماهای بدون سرنشین، مانند انواع مین و بمب‌های خوشه‌ای، به عنوان ابزاری خشن که فراتر از حیطه انسانیت قرار دارند، نگریسته شود.
بینگهام می‌افزاید: من قصد ندارم نظر بدهم، اما شاید هواپیماهای بدون سرنشین که امکان دارد بمب‌هایش بر خانه‌های مملو از افراد غیر نظامی فروافتند، جنگ‌افزاری به‌شمار آیند که جامعه جهانی تصمیم به استفاده نکردن از آن‌ها بگیرد.
نشریه داخلی کنگره آمریکا در ادامه گزارش خود آورده است: قطعاً تمامی هواپیماهای بدون سرنشینی که در مناطق جنگی به‌کار گرفته می‌شوند، مأموریت کشتار ندارند. شاید از آن‌ها برای تعیین اهداف به‌منظور انجام مأموریت‌ها توسط هواپیماهای سرنشین‌دار یا شناسایی محیط نبرد استفاده شود، اما اظهارات بینگهام سؤالی ریشه‌ای را در خصوص موضوع استفاده از پهبادهای نظامی برمی‌انگیزد و آن هم این است: آیا استفاده از این فناوری در جنگ، مناسب و جایز است؟
به نوشته «سی‌ کیو ریسرچر»، برخی کارشناسان نظامی معتقدند که هواپیماهای بدون سرنشین فقط سلاحی جدید و پیشرفته، مانند آنچه تانک‌ها و مسلسل‌ها زمانی به‌شمار می‌آمدند، به‌شمار می‌آیند، اما منتقدان در خصوص ابعاد اخلاقی استفاده از تسلیحاتی که غیرنظامیان را در معرض خطر قرار می‌دهند، در حالی که هدایت‌گران این جنگ‌افزارها از خطر دور هستند، هشدار می‌دهند.
مجله «قرن مسیحی» در این زمینه می‌نویسد: بر‌اساس اصول جنگ عادلانه، بهتر است زندگی یک رزمنده در معرض خطر قرار گیرد تا زندگی تعداد زیادی از افراد عادی، اما این اصل اخلاقی در مورد جنگ‌افزارهای بدون سرنشین اصلاً صدق نمی‌کند، زیرا هدایت‌گران این تسلیحات به‌هیچ‌وجه جان خود را به خطر نمی‌اندازند.
«سی کیو ریسرچر» در ادامه می‌افزاید: برخی متخصصان بر این باورند که با گسترش استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین و سایر جنگ‌افزارهای ربات محور، این احساس که می‌توان بدون متحمل شدن هزینه‌های گزاف جنگ به راه انداخت نیز در اذهان عمومی شکل می‌گیرد.
«سینگر» هم در کتاب «جنگ عجیب» خود، به نقل از یک مقام سابق وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) می‌نویسد: تکنولوژی‌های نوین این وسوسه را در میان عامه مردم ایجاد می‌کند که راه‌اندازی جنگ‌ها و جنگیدن بسیار آسان است، لذا شاهد بازاریابی برای جنگ‌ها و مباحثات و مناظرات برای توجیه اقتصادی آن‌ها خواهیم بود.
سینگر همچنین ذکر می‌کند که امروزه تصاویر گرفته شده و هدف قرار گرفتن انسان‌ها و اهداف توسط هواپیماهای بدون سرنشین، در سایت‌های اینترنتی قابل مشاهده است که این خود تبدیل جنگ به نوعی تفریح و سرگرمی محسوب می‌شود!
وی می‌افزاید: رفتن به جنگ، طی 5000 سال گذشته، به معنی رفتن به محلی چنان خطرناک بود که شاید هرگز بازگشتی از آن نباشد، ولی امروزه این مفهوم برای جمع کثیری از مردم، تداعی‌گر آن است که صبح از خواب برخیزیم و با اتومبیل به پشت دستگاه رایانه‌ای خود برویم و بجنگیم و سپس با پایان ساعت اداری، مأموریت را به پایان ببریم و مجدداً به خانه برگردیم!
او ادامه می‌دهد: این امر پدیده‌ای جدید و بسیار چالش‌برانگیز است.
بر اساس آمارهای ارائه شده در گزارشی تحت عنوان «سال پهبادها: تحلیلی بر حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در پاکستان از سال 2004 تا 2010 » که توسط بنیاد آمریکای جدید در سال جاری میلادی تنظیم شده است، تعداد حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا به پاکستان بین سال‌های 2004 تا 2007 میلادی، نه مورد بود که این تعداد در سال 2008، 34 مورد، در سال 2009، 53 مورد و از ابتدا تا پایان ژانویه امسال 50 مورد بوده است.
همچنین طبق گزارش یاد شده، میزان تلفات این حملات در سال‌های 2004 تا 2007 بین 86 تا 109 نفر، در سال 2008 بین 263 تا 296 نفر، در سال 2009 بین 413 تا 709 نفر و از ابتدا تا 27 ژانویه سال 2010 بین 276 تا 465 نفر گزارش شده است.
این آمار بیانگر آن است که از سال 2004 میلادی تاکنون، بین 1040 تا 1579 نفر در حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا به مناطق مختلف پاکستان، جان خود را از دست داده‌اند.
افزایش شدت حملات
هواپیماهای آمریکایی در حالی به خاک پاکستان حمله می‌کنند که به گفته مقامات این کشور، هیچ‌یک از سران القاعده و طالبان به دلیل خروج از وزیرستان شمالی، در جریان این حملات کشته نشده‌اند.
«سیا» در هفته‌های اخیر بمباران کوهستان‌های پاکستان را به شدت افزایش داده است.
مقامات آمریکایی می‌گویند این حملات بخشی از تلاش‌های ارتش و عوامل اطلاعاتی برای زمینگیر کردن نیروهای طالبان است که با استقرار در کوهستان‌های پاکستان به نیروهای آمریکایی حاضر در افغانستان حمله می‌کنند.
«نیویورک‌تایمز» در گزارشی می‌نویسد: سیا در جریان بخشی از جنگ سری خود در منطقه، فقط طی ماه سپتامبر، 20 حمله با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین انجام داده که بیشترین میزان حمله‌ای است که تاکنون در مدت یک ماه انجام گرفته و در واقع بیش از دو برابر تعداد حملات معمول در یک ماه است.
بر اساس این گزارش، توسعه حملات هوایی آمریکا به پاکستان پس از آن صورت می‌گیرد که مقامات ارشد آمریکایی، تلاش خود را برای توقف روند افزایش تلفات نیروهای آمریکایی تا پیش از ماه دسامبر که بازنگری جامع استراتژی افغانستان توسط دولت اوباما صورت می‌گیرد، آغاز کردند.
این حملات همچنین بیانگر ناامیدی آمریکا و افغانستان از دولت پاکستان است، زیرا آن‌ها معتقدند پاکستان به اندازه کافی برای بیرون راندن شبه‌نظامیان از رشته‌کوه‌های غربی خود تلاش نمی‌‌کند.
به گفته برخی مقامات رسمی، آمریکایی‌ها همچنین معتقدند که پاکستان هیچ عملیات نظامی را در درون وزیرستان شمالی که در واقع پناهگاهی برای عوامل القاعده و طالبان است، انجام نمی‌دهد و آن‌ها نیز از این منطقه برای انجام حملاتی علیه سربازان آمریکایی حاضر در افغانستان استفاده می‌کنند.
به نوشته «نیویورک‌تایمز»،‌ گذشته از حملات هواپیماهای بدون سرنشین سیا، جنگ در منطقه از راه‌های دیگری نیز رو به وخامت می‌گذارد، به طوری‌که طی هفته‌های اخیر،‌ بالگردهای ارتش آمریکا سه حمله هوایی به درون خاک پاکستان داشتند که مقامات نظامی تعداد تلفات این حملات را بیش از 50 کشته تخمین می‌زنند.
این در حالی است که آمریکایی‌ها ادعا می‌کنند، کشته‌شدگان این حملات همگی مظنون به عضویت در گروه شبه‌نظامی موسوم به شبکه «حقانی» بوده‌اند؛ گروهی که ظاهراً حملات مهلکی را علیه سربازان آمریکایی انجام داده است.
انجام چنین حملاتی توسط ارتش آمریکا بسیار نادر بوده است، بطوری‌که مقامات آمریکایی حاضر در افغانستان تأکید کردند در سه حمله انجام شده علیه خاک پاکستان فقط یک فروند بالگرد وارد حریم هوایی این کشور شد و اقدام این بالگرد نیز پس از شلیک راکت از سوی شبه‌نظامیان در ناحیه مرزی افغانستان، دفاع از خود محسوب می‌شود.
این گزارش حاکی است: حملات اخیر، همچنین بیانگر تمایل مقامات ارتش آمریکا برای توسعه محدوده جنگ علیه طالبان و شبکه حقانی است. زیرا نگرانی شدیدی در محافل اطلاعاتی و نظامی آمریکا به دلیل زمان محدودی که برای حمله به مواضع طالبان- با توجه به کاهش شمار نیروهای آمریکایی حاضر در افغانستان- باقی مانده است، وجود دارد.
گزارش «نیویورک‌تایمز» با اشاره به اعتراض مقامات پاکستانی به نقض حق حاکمیت این کشور توسط نظامیان آمریکایی، می‌نویسد: مقامات پاکستان به شدت از حمله بالگردهای آمریکایی انتقاد کرده و خشم خود را ابراز داشته‌اند، آن‌ها می‌گویند ماموریت ناتو در افغانستان، نباید به درون مرزهای پاکستان گسترش یابد.
از سوی دیگر مقامات آمریکایی از جدیت پاکستان در مبارزه با طالبان ابراز ناامیدی می‌کنند، به‌طوری‌که ژنرال «دیوید پترائوس»، فرمانده ارشد نیروهای آمریکایی حاضر در افغانستان، اخیراً به طور تلویحی هشدارهایی را به فرمانده‌های نظامی پاکستان داد و تأکید کرد که اگر پاکستان شبکه‌های شبه‌نظامی مستقر در وزیرستان شمالی را بیرون نراند، ایالات متحده به‌طور یک‌جانبه دست به عملیات‌های زمینی در مناطق قبایلی می‌زند.
یک مقام ارشد دولت آمریکا نیز با اشاره به افزایش مشهود حملات هواپیماهای بدون سرنشین،‌ در این‌باره گفت: پترائوس می‌خواهد به پاکستانی‌ها بفهماند که آن‌ها می‌توانند بیش از این موثر باشند.
این گزارش می‌افزاید: فرماندهان «عملیات‌‌های ویژه‌» نیز در حال به‌روزرسانی نقشه‌های خود برای انجام حملات فرامرزی هستند که البته برای اجرایی شدن به تأیید رئیس‌جمهور اوباما نیاز دارند.       ادامه دارد...

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات