تاریخ انتشار : ۰۹ دی ۱۳۸۹ - ۰۸:۵۳  ، 
کد خبر : ۱۹۵۷۴۴
در گفتگوی دکتر محمدرضا اخضریان‌کاشانی کارشناس مسائل رسانه‌ای مطرح شد

جنگ نرم جنگ گفتمان‌هاست

آرش طهماسبی اشاره: طی سال های اخیر حملات نرم ایالات متحده غالبا با رویکردهای رسانه ای همراه بوده است. از سوی دیگر شواهد و قراین حاکی از آن است که جایگاه رسانه ها در جنگ نرم علیه ایران درحال بسط و گسترش کمی و کیفی است به گونه ای که امروز شبکه های فارسی زبان متعددی عملا در صدد فرهنگ سازی در کشور و تغییر نگرش های مردم نسبت به نظام جمهوری اسلامی هستند. از این رو برای بررسی هرچه بیشتر ابعاد این موضوع گفتگویی با دکتر محمدرضا اخضریان کاشانی مدیرعامل موسسه نمایه و همچنین کارشناس مسائل رسانه ای انجام دادیم که شرح آن در ذیل از مد نظرتان خواهد گذشت.

* جناب کاشانی! برخی رویکرد اساسی رسانه های غربی در پیشبرد اهداف جنگ نرم علیه ایران را شبهه سازی ، دروغ پراکنی و وارونه نشان دادن حقیقت می دانند.به نظر شما راهکارهای اساسی رسانه های غربی در برخورد با مسائل ایران چگونه است؟!
** به نظر من رسانه های غربی در برخورد با مسائل ایران غالبا از سه محور اصلی بهره می گیرند و تاکتیک های رسانه ای خویش را حول این سه محور متمرکز می کنند.اولین راهکار اساسی رسانه های غربی همان راهکار شیطانی وعده و وعید دادن است که قرآن کریم در آیه 120 سوره مبارکه نساء به آن اشاره کرده است "یَعِدُهُمْ وَیُمَنِّیهِمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُوراً" شیطان به آنها وعده می دهد و آنها را دچار آرزو و خیالبافی می کند. در صورتی که شیطان به آنها وعده دروغ می دهد. رسانه های غربی نیز غالبا سعی می کنند با وعده و وعید های جذاب مخاطبان خویش را تحت تاثیر خود قرار دهند. در واقع آنان با این وعده و وعید ها در صدد ایجاد یک الگوی زندگی جدید در جامعه ایرانی هستند . پیشتر ها رسانه ها سعی داشتند تا محصولات مورد نظر خویش را تبلیغ کنند اما اکنون آنان به دنبال ترویج سبک زندگی هستند .
راهکار دوم رسانه های غربی ترویج نوعی مدرنیته کاذب در جوامع است. در واقع این رسانه ها با بهره گیری از قدرت های جذب مخاطبین در صدد هستند تا به نحوی عبور از سنت را در جوامعی مانند ایران پدید آورند .
رویکرد سوم این رسانه ها نیز استاندارد سازی است. امروز در خصوص غالب موضوعات استاندارد های غربی وجود دارد. دانشگاه خوب ، دین خوب ، اقتصاد خوب و... همه توسط غربی ها تعیین می شود و به سایر جوامع پمپاژ می گردد. متاسفانه در کشور ما نیز به علت کارکردهای رسانه های غربی همچنان این پیش فرض غلط وجود دارد که ایده آل ها همه غربی است!.با این حال باید دانست که این سه رویکرد اصلی رسانه های غربی با تکنیک های خاصی نیز همراه است. به عنوان مثال در اخبار رسانه های غربی همواره ایران سیاه و آمریکا سفید وجود دارد. از سوی دیگر به مسائل فرعی در ایران دامن زده می شود و موضوعات مهم در انبوه حواشی فراموش می گردد. از ویژگی های دیگر رسانه های غربی یارگیری برای جنگ نرم است که با فرایند شخصیت سازی توسط این رسانه ها پیگیری می شود .این رسانه ها همچنان در برخورد با مسائل ایران پروژه های ایران هراسی ، شایعه پراکنی سناریوی تهدید بزرگ ، تخریب وجهه دین سیاسی و القای ایجاد اجماع جهانی علیه ایران را پیش می برند.
* آنچه که امروز بسیاری از جامعه شناسان به عنوان یک عنصر موثر در تکوین حرکت های اجتماعی از آن نام می برند گفتمان حاکم بر جوامع است. به زعم بسیاری از صاحب نظران فضای غالب بر هر جامعه ای تقریبا خواست ها ، نیازها و جهت گیری های اجتماعی را تکوین می بخشد. طی چند سال اخیر به خوبی مشخص شده است که رسانه های غربی اعم از رسانه های خبری و رسانه های غیر خبری مانند فارسی وان در صدد تغییر گفتمان حاکم بر فضای جامعه و ایجاد پیش فرض های اومانیستی و لذت مدارانه هستند. تحلیل شما از این موضو ع چیست؟!
** بله اساسا جنگ های پست مدرن با فضا سازی ها و ایجاد گفتمان ها به پیش می روند. و شاید هم به عبارت بهتر بتوان گفت جنگ نرم جنگ گفتمان هاست. امروز غرب در صدد اشاعه گفتمان سکولار لیبرالیستی در سطح جهان است. آنان با شیوه های مختلف درصدد هستند که به نوعی گفتمان حاکم بر جامعه ایرانی را که یک گفتمان مبتنی بر حقیقت وحیانی است به گفتمانی اومانیستی تبدیل کنند. چرا که تنها راه آنان برای رسیدن به اهداف شومشان از همین طریق است. از همین رو گاهی حقوق بشر را علم می کنند، گاهی به مسائل آزادی مطبوعات دامن می زنند تا بدین وسیله راه را برای ایجاد تغییر گفتمان در ایران هموار سازند.
* امروزه همراه با رسانه هایی مانند رادیو و تلویزیون و وبلاگ ها مجاری ارتباطی دیگری نیر در پروژه جنگ نرم علیه ایران فعال شده اند که می توان از آنها به شبکه های اجتماعی اشاره کرد. جایگاه حقیقی این رسانه های نو ظهور در پیشبرد عملیات های روانی آمریکا چیست؟!
** ببینید وقتی به تاریخ جنگ های مدرن طی نیم سده اخیر نگاه می کنیم مشخص می شود که همواره با پیشرفت تکنولوژی ابزارهای جنگ های نرم نیز افزایش یافته است.تا پیش از جنگ جهانی دوم بیشتر مطبوعات و اعلامیه ها در این عرصه استفاده می شد. با این حال با شعله ور شدن آتش جنگ جهانی دوم رادیوها نیز به ابزارهای جنگ های روانی افزوده شدند. پس از جنگ جهانی دوم به تدریج نیز تلویزیون با قدرت اعجاب انگیزش وارد این میدان شد. هم اکنون نیز اینترنت و اخیر شبکه های اجتماعی به ابزاری در دست فرماندهان جنگ نرم بدل شده است. با این حال در خصوص ماهیت شبکه های اجتماعی باید گفت که این رسانه یک رسانه تعاملی است و ظرفیت بسیار بالایی برای خبر رسانی و همچنین ایجاد همبستگی های اجتماعی و در نهایت تکوین یک جنبش اجتماعی دارد. گو اینکه در حوادث سال گذشته در تهران نقش شبکه های اجتماعی در هدایت آشوب و بلوا به خوبی مشخص بود. در واقع شبکه های اجتماعی بسیار پرمخاطب هستند و همین امر منجر به آن شده است که آمریکایی ها از این مخاطبان در صدد دستیابی به اهداف خویش استفاده کنند.
با این حال باید به این نکته نیز اشاره کنیم که این شبکه های محمل بسیار مناسبی برای جاسوسی های اطلاعاتی است. مقامات آمریکایی بارها اعلام کرده اند که یکی از مشکلات آنها عدم آشنایی با فرهنگ عامه مردم ایران است. به نظر من شبکه های اجتماعی مانند توئیتر و فیس بوک موقعیت بسیار مناسبی را برای دستگاه های جاسوسی غربی فراهم کرده است. تقریبا 95 درصد اطلاعاتی که سیستم های جاسوسی به دست می آورند و اتفاقا برای آنها نیز مهم است از اطلاعات عادی است و تنها 5 درصد آنها به وسیله جاسوسی از کشورهای دیگر به دست می آید. از این رو می توان گفت شبکه های اجتماعی فرصت بسیار مناسبی برای کارشناسان غربی پدید آورده است که با خلق و خوی ایرانی ها به صورت تام و تمام آشنا شوند .
* چندی پیش رئیس جمهور کشورمان در کارگروه فرهنگی استان خراسان شمالی به نکته ای در خصوص جنگ نرم اشاره کردند و آن اینکه نتیجه دفاع فرهنگی شکست است . به نظر شما چگونه می توان با پیشروی فرهنگی جنگ نرم دشمنان را در محاق برد؟! نمودهای این پیشروی فرهنگی در کجاست؟!
** این حرف کاملا درست است. ما نمونه این موضوع را به خوبی در ورزشی مانند فوتبال می بینیم و تیمی که 11 نفره دفاع می کند باید خیلی خوش شانس باشد که گل نخورد. اما تیمی که اساس خویش را بر حمله قرار داده است می تواند دیواره دفاعی محکمی را در میانه زمین پدید آورد.
ببینید تقریبا 25 سال است که جمهوری اسلامی ایران در حال دفاع از فعالیت های خویش است . اما طی چند سال گذشته بحثی مطرح شد در خصوص هولوکاست و هنوز که هنوز است مقامات غربی درصدد پاسخگویی به این امر هستند و خوشبختانه روز به روز نیز با این اقدامات ماهیت غیر واقعی این دروغ را هویدا می سازند. بهترین راهکار برای مقابله با جنگ نرم ایجاد گفتمان پویا و خلاق مبتنی بر ارزش های الهی در جهان است . . گفتمانی پویا و خلاق که دیگران را در موضع ضعف قرار می دهد. این گفتمان می تواند فرهنگی و یا اقتصادی باشد . البته هم اکنون در بعد سیاسی گقتمان انقلاب اسلامی پیشرفت های چشمگیری در سطح جهانی داشته است اما گفتمان سیاسی به تنهایی نمی تواند موثر باشد.
به نظر من اقتصاد اسلامی یک قابلیت بکر و بسیار غنی است که ما هنوز حتی سراغ آن هم نرفتیم. اگر کارشناسان ما به فکر بسط تئوری های اقتصاد اسلامی باشند به تدریج می توانند به تغییر گفتمان در سطح جهانی نایل آیند.
از سوی دیگر بعد فرهنگی نیز بسیار مهم و حیاتی است. طی سال های طولانی فرهنگ ایرانی جایگاه جذب و باز تولید ارزش های انسانی بوده است. ایرانی ها شاید در جنگ شکست خورده باشند اما هیچ گاه فرهنگ آنان مغلوب فرهنگ دیگری نشده است. به نظر من ما با هر ابزار ارتباطی از سینما گرفته تا گردشگری باید به بسط گفتمان انقلاب اسلامی در سطح جهان بپردازیم. البته در این اثنا نکته نیز خیلی مهم به نظر می رسد و آن خلاقیت در ابلاغ پیام است. ما نمی توانیم برای پیشبرد اهداف خویش از ابزارهای غربی استفاده کنیم چرا که این ابزارها در بهترین شرایط زمانی یک سال بعد به دست ما می رسند . در حالی که در مبارزات فرهنگی ثانیه ها اثر گذار هستند . ما باید در عرصه اقدامات فرهنگی پیش رو باشیم و اجازه دهیم دیگران از ادبیات و ابزار رسانه ای ما بهره بگیرند.
* آیا می توان چند ویژگی اساسی برای این گفتمان پویا و خلاق مطرح کرد؟!
** بله ! به نظر من برای موفقیت آمیز بودن ترویج این گفتمان و اساسا پدید آورن آن در سطح جهانی ما باید به چند مولفه اساسی توجه کنیم.مثلا یک ویژگی مهم نماد سازی است. ما باید برای گفتمان خویش نماد ها و سمبل هایی ایجاد کنیم و شاخص ها را به تدریج بسط دهیم. از سوی دیگر ما باید آسیب محور باشیم. یعنی به خوبی گفتمان های دیگر را بشناسیم و خلل ها و ضعف های آنها را واکاوی کنیم تا در زمان ناکارا بودن آنها گفتمان خویش را بسط دهیم. از سوی دیگر ما باید به شک و تردید دامن بزنیم. متاسفانه فرهنگ غربی افراد را در هاله ای ازاندیشه های اومانیستی قرار داده است و انسان را در ورطه گناه غرق کرده است. افراد باید نسبت به ماهیت گفتمان غرب شک کنند که این گفتمان آنان را به سعادت نخواهد رساند. از سوی دیگر همان طور که پیشتر هم اشاره کردم این گفتمان باید مبدع و خلاق باشد و از جدیدترین ابزارها که خود آنها را پدید آورد بهره گیرد.
* با تشکر از شما که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید.
** من هم سپاسگزارم.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات