تاریخ انتشار : ۳۰ دی ۱۳۸۹ - ۰۹:۲۵  ، 
کد خبر : ۱۹۶۶۴۳
به بهانه شرکت در همایش روز جهانی فلسفه

سیدحسین نصر، مأمور پنتاگون به ایران می‌آید؟!


پیام فضلی‌نژاد
پس از افشای پشت پرده پروژه حضور «ریچارد فرای» (جاسوس CIA و از طراحان «مکتب ایرانی») در «همایش ایرانیان خارج از کشور» در تهران، اکنون برخی از دولتمردان در تکاپوی بسیار برای بازگرداندن شاگرد دیرین و دستیار ارشد او به ایران هستند. این مرید برجسته «ریچارد فرای» که هم آوازه ای افزون تر و هم سابقه ای سیاه تر از استادش دارد و رسانه های اپوزیسیون برانداز چون ماهنامه «مهرنامه» او را ملقب به القابی چون «حکیم معنوی» و «فیلسوف متأله» و «مسلمانی متشرع» کرده اند، کسی نیست جزء «سیدحسین نصر» 77 ساله که خودش را «بانی شناساندن تشیع به جهانیان» می داند و هم شریک سیاسی «پنتاگون» است و هم برخی دولتمردان و مجلس نشینان برای تجلیل از او در تهران چانه زنی می کنند؛ آن هم سیاستمداری که در عصر پهلوی دوم «دوست شخصی» شاه و رئیس «دانشگاه صنعتی آریامهر» بود، در اوج انقلاب اسلامی به ریاست «دفتر ویژه فرح پهلوی» رسید و پس از سقوط سلطنت، به دستور شاه مخلوع مأمور ترجمه انگلیسی کتاب «پاسخ به تاریخ» شد و «محمدرضا پهلوی» او را برای عضویت در «شورای مبارزه با جمهوری اسلامی» برگزید. وانگهی، نصر از ابتدای دهه 1360 تاکنون نیز از اعضاء بلند پایه «بنیاد اشرف پهلوی» در واشنگتن دی.سی و تئوریسین برجسته «کلوب روتاری رنچو پارک» در لس آنجلس است و کارگزار پروژه «کودتای مخملی» سازمان CIA در ایران به شمار می رود، اما بدتر از همه، سال 1385 در کتاب «در جستجوی امر قدسی» می گوید که «غیر از رضا شاه، هیچ قهرمان بزرگ سیاسی دیگری در خاطره خود سراغ ندارم» و همچنان «برخلاف خیلی ها محمدرضا شاه را فردی وطن پرست و ایران دوست می دانم».
با این همه، نه تنها آبان 1388 و در غیابش، دولت اصول گرا نصر را به سبب فعالیت های برجسته «همبستگی ساز» میان دانش و معنویت برنده جایزه برتر جشنواره «حکمت سینوی» اعلام می کند، بلکه پنجشنبه گذشته، روزنامه «شرق» (از سخنگویان جناح لیبرال سرمایه داری) با استقبال از سفر نصر به تهران، آن را به یک «بمب خبری» تشبیه ساخت که بناست در «همایش روز جهانی فلسفه» بترکد! «شرق» بدون ذکر منبع خبری معتبری، رئیس این همایش را حامی اصلی «بازگشت نصر» دانست و البته روز 23 آبان 1389 «محمد حسین ایمانی خوشخو» (دبیر همایش روز جهانی فلسفه) رسماً در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرده بود: «مانعی برای حضور سیدحسین نصر وجود ندارد و اگر ایشان علاقه داشته باشند، در همایش از ایشان استقبال می کنیم.» هرچند مشخص نیست «ایمانی خوشخو» براساس کدام صلاحیت قانونی و شانیت حقوقی مجوز ورود نصر را صادر کرده است، اما از مشارکت غیرمستقیم نصر برای برگزاری «همایش روز جهانی فلسفه» خبر داد و گفت: «حتی برخی از اساتیدی که از آمریکا شرکت خواهند کرد، عنوان کرده اند که به توصیه پروفسور نصر در همایش حاضر می شوند.»
بازگشت «سیدحسین نصر» به ایران پروژه دولت آمریکا است، زیرا او از شرکای رسمی «وزارت دفاع آمریکا» (پنتاگون) و «وزارت خارجه ایالات متحده» برای گسترش «اسلام آمریکایی» در جهان به شمار می رود. بازگشت او برپایه استراتژی امنیتی «رهبری دیدارهای بین المللی» توسط سرویس های جاسوسی لیبرال طراحی شده است که نخستین بار «دولت اصلاحات» و سپس «محمدعلی ابطحی» در مقام اجرای آن برآمدند و البته ناکام ماندند. ادعای شراکت «سیدحسین نصر» با پروژه «پنتاگون» صرفاً یک دعوی مبتنی بر «تحلیل» یا «گمانه زنی» نیست، بلکه مستند به یک سند امنیتی و دارای طبقه بندی «سری» است که به نحو شگفت انگیزی از درون «پژوهشگاه تحقیقات دفاعی پنتاگون» (Rand) فاش شد و به رسوایی همزمان «سیدحسین نصر» در کسوت پرچمدار فرقه «سنت گرایی دینی» و «عبدالکریم سروش» به عنوان پیشرو فرقه «سکولاریسم دینی» انجامید؛ دو چهره ای که از قضاء و به ظاهر، جدال های لفظی بسیاری را با یکدیگر از سر گذرانده اند، اما هر دو در یک «افق سیاسی» بر مبنای نقشه راه آمریکا حرکت می کنند. این سند با عنوان «جنگ ایده ها» در سال 1384 ابتدا با شناسه امنیتی MG-574-SRF به صورت محدود و به روال معمول با طبقه بندی «سری» در اختیار نخبگان سیاسی-امنیتی آمریکا قرار گرفت، اما ناگهان محتوای آن سر از رسانه ها درآورد. سپس «پنتاگون» مجبور شد تا پس از 3 سال این سند را با شناسه RB-9251-SRF و تحت عنوان پروژه پژوهشی RAND Proposes Blueprint for Building Moderate Muslim Networks در 216 صفحه با مسئولیت «مرکز سیاست عمومی خاورمیانه موسسه رند» و با مشارکت «بنیاد اسمیت ریچاردسون» منتشر کند. بر پایه برآورد نهایی «پنتاگون» در سند مذکور، این شرکای سیاسی باید «اسلام رادیکال در ایران نابود و یک اسلام سکولار را مستقر سازند.»
در پائیز سال 1384، وقتی با افول اصلاح طلبی لیبرال در ایران همه نقشه های آمریکا نقش بر آب شده بود، وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) یک «ماموریت کاملاً سری و فوق العاده فوری» را به «موسسه رند» و «بنیاد اسمیت ریچاردسون» سپرد تا به ارزیابی «شرکاء بالقوه» ایالات متحده در جوامع مسلمان بپردازد و یک برآورد استراتژیک درباره راهبردهای «تقویت و شبکه سازی از مسلمانان میانه رو» را پیشنهاد کند. در گزارش نهایی این ماموریت که «فرانسیس فوکویاما» و «هنری کیسینجر» (دوست صمیمی نصر) از ناظران اصلی آن بودند، از 3 فرقه به مثابه شرکای اصلی آمریکا یاد گشت. یک فرقه اصلی، «سنت گرایان» بودند که «سیدحسین نصر» به عنوان رهبر آنان رسماً خود را متعلق به یک گروه و آن هم «صوفیان» می نامد و فرقه دیگر را «روشنفکران دینی» می ساختند که محوریت آن «عبدالکریم سروش» حامی «قرائت لیبرالیستی از اسلام» بود. برپایه مهمترین دستورالعمل امنیتی «باید برای حفظ اعتبار و امنیت این شرکاء، ارتباطات آنان با دولت آمریکا محرمانه نگه داشته شود و حتی انکار گردد.» سیاست مشترک «پنتاگون» با «وزارت خارجه» نیز رهبری برنامه «دیدارهای بین المللی» با هدف ساختن یک «پل ارتباطی» و ایجاد «ارتباط استراتژیک» با نخبگان فکری، سیاستمداران موثر، روشنفکران، هنرمندان و... در ایران است. «کاخ سفید» از رهگذر تامین مالی این پروژه و تحت پوشش شراکت غیرمستقیم در «سمینارهای علمی» و «کارگاه های آموزشی»، اولا به «شکار جاسوس» از میان نخبگان و سیاستمداران ایرانی می اندیشد؛ ثانیاً به دنبال یک ارزیابی واقعگرا از توان عملیاتی شرکاء سیاسی خود برای مقابله جدی با جمهوری اسلامی است، پس باید نفوذشان را در «جوامع هدف» محک بزند و افزایش دهد؛ ثالثاً با «شبکه سازی از مسلمانان سکولار» و «افزایش اقتدار معرفتی-سیاسی» آنان به واسطه تبلیغات رسانه ای، خیال دارد تا با پروژه «جنگ ایده ها» ابتدا «اسلام رادیکال» (نامی که برای اسلام ناب محمدی (ص) جعل کرده اند) را در ایران نابود کند و سپس وجود «جنبش های مقاومت» را از صحنه خاورمیانه پاک کند.
در 20 صفحه از سند امنیتی «پنتاگون» با شناسه امنیتی RB-9251-SRF دلیل حمایت سرویس های امنیتی- نظامی آمریکا از پروژه «سنت گرایی» نصر مشروحاً شرح داده شده است و می نویسد: «سنت گرایان و صوفی ها دسته دیگر مورد نظر آمریکا برای شبکه سازی هستند. رهبران صوفی و سنت گرا مخالف هر نوع رژیم اقتدارگرا هستند که کنترل شیعی را بر افکار و عقاید تحمیل می کند و بر این اساس، آنها منتقد جدی حکومت هایی مثل ایران به شمار می روند. آن ها اغلب شامل محافظه کاران مسلمان هستند که سنت ها و عقایدشان با تکریم قدیسان (و حتی عبادت قبرهای آنان) و دیگر اعمال همراه است. بسیاری از سنت گرایان عناصری از صوفی گری سنتی، تصوف و عرفان اسلامی را که بر تجربیات احساسی و شخصی از خدا تاکید دارند، وارد اسلام کرده اند.» پنتاگون، بخشی از ماموریت را رسماً به «مرکز مطالعات اسلام و دموکراسی» (CSID) سپرد که «سیدحسین نصر» از گذشته عضو برجسته و رهبر فکری آن بوده است و در اوج فتنه سبز، او با سخنرانی در مراسم افطار این مرکز، براساس راهبردهای سند پنتاگون، به شرح شیوه های «شبکه سازی از مسلمانان میانه رو» برای گسترش «اسلام سکولار» پرداخت.
همزمان با اجرای این پروژه، «رامین جهانبگلو» (جاسوس CIA و پسرخاله نصر) با انتشار یادداشتی در «روزنامه اعتماد» (20/2/1386) دقیقاً به تکرار نظریه «پنتاگون» مبنی بر مخالفت نصر با «بنیادگرایی» (تعبیر سکولارها از مکتب اسلام ناب) پرداخت و نوشت: «نصر از پیشگامان سنت گرایی در ایران است و جز او، کمتر کسی را در ایران می شناسم که هوادار سنت بوده و از فرو غلتیدن در ورطه بنیادگرایی مصمون مانده باشد. او بیش از هر فیلسوف و روشنفکر دیگری، هرگز فلسفه سیاسی را به جهان اندیشه خویش راه نداده است.» اما علیرغم تبلیغ و ترسیم چهره «غیرسیاسی» از نصر، او کاملاً از یک خط مشی سیاسی روشن برخوردار است، چنانکه با « یکسان و برابر» دانستن همه آئین های دینی، با استقرار حکومت اسلامی و ترویج «اسلام ناب» به شدت مخالفت می کند. نصر 26 مرداد 1385 در سمینار «مرکز اسلامی شمال کالیفرنیا» با شرح «اندیشه سنت گرایی» و دفاع از «پلورالیسم دینی» صریحا گفت: «ادعای وجود یک مذهب ناب یک ادعای غیر واقع بینانه است.» چندی بعد، در گفتگویی با روزنامه «شرق الاوسط» گسترش پدیده «اسلام هراسی» در غرب را ناشی از گسترش «اسلام ایدئولوژیک» و «بنیاد گرایی دینی» دانست که قصد «ستیز با غرب» را دارد و این قرائت از اسلام ضد غربی را محکوم کرد. در واقع، نصر نه تنها از ادبیات سند «پنتاگون» برای ارائه دیدگاه هایش بهره می گیرد، بلکه چنانکه در کتاب «در جستجوی امر قدسی» می گوید در مقام یک «صوفی» با قرائت های سیاسی از اسلام مخالف است، چون به «تقدس زدایی و دنیوی سازی» دین می انجامد و این در مخالفت با «امر قدسی» است.
در نتیجه، «سنت گرایی نصر» به همان راهی می رود که «سکولاریسم سروش» رفته است، زیرا «سنت گرایی» - از بیخ و بن - هم مخلوق «مدرنیته غربی» و هم مغلوب «غرب مدرن» است و غلبه غرب بر «سیدحسین نصر» نیز در آراء او موج می زند. بنابر عقیده او در گفتگو با روزنامه «شرق» (26/5/1385) «اسلام سنتی» به مسلمانان جواز جهاد علیه «غرب» را نمی دهد و بر پایه نظرش در کتاب «قلب اسلام» عملیات استشهادی مجاهدان فلسطینی، «اعمالی بی رحمانه» است، علیه «پسرعموهای یهودی ما!». بنابراین، «سنت گرایی نصر» آموزه های «مکتب اسلام ناب» مبنی بر «خشکاندن ریشه های فاسد صهیونیسم و سرمایه داری و کمونیسم» و «براندازی رژیم هایی که بر این 3 پایه استوارند» و «ترویج نظام اسلام رسول الله در جهان» را نه تنها برنمی تابد، بلکه «حرام» می داند. برای همین، نصر و سروش مانند دور روی یک سکه از شرکاء استراتژیک پنتاگون برای گسترش «اسلام آمریکایی» هستند.
«سیدحسین نصر» در برابر غرب همان ژست انتقادی ای را می گیرد که شاه مخلوع از دهه 1350 می گرفت. آن هنگام «محمدرضا پهلوی» در سخنرانی هایش از برتری «تمدن پارسی» می گفت و سپس، نصر در روزنامه «رستاخیز» برای شعارهای تبلیغاتی شاه صورتی فلسفی می ساخت. برای همین، وقتی «کمیسیون عالی کوروش کبیر» به ریاست عالیه «بانوی اول آمریکا» (همسر رئیس جمهور نیکسون) برای ترویج «مکتب ایرانی» و برگزاری «جشن های 2500 ساله شاهنشاهی» آغاز به کار کرد، «سیدحسین نصر» در کنار «شجاءالدین شفاء» (معاون وزارت دربار)، «شائول بخاش» (همسر صهیونیست هاله اسفندیاری) و «رضا قطبی» (رئیس تلویزیون ملی) به عنوان عضو ارشد این کمیسیون انتخاب شد. از همان هنگام بود که ایستگاه CIA در ایران، نام نصر را در فهرست «رابطین خوب آمریکا» قرار داد و در یک گزارش محرمانه او را «علاقه مند به استفاده از اسلام مدرن در زندگی اجتماعی ایرانیان» دانست. و بالاخره در حالی که همایش روز جهانی فلسفه در ایران علی رغم مخالفت یونسکو، برپا شده است، باید مراقب بود که کسانی با به میدان آوردن عوامل وابسته ای نظیر سیدحسین نصر به استقلال و اعتبار جمهوری اسلامی ایران لطمه جدی نزنند اگرچه برخی از رخدادهای این همایش با موازین ارزشی نظام اسلامی سازگاری چندانی ندارد.
اسناد و منابع این نوشتار در آرشیو «دفتر پژوهش‌های موسسه کیهان» موجود است.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات