تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۸:۳۹  ، 
کد خبر : ۲۰۴۲۹۰

بازخوانی مبارزات سیاسی امام خمینی در سالهای 57 – 1323 (بخش دوم و پایانی)

اشاره: قسمت اول مقاله قبلا منتشر شد. و اینک بخش دوم و پایانی آن:

 محمدمهدی سیفی
دستگیری امام خمینی و قیام 15 خرداد
با فرا رسیدن محرم 1383 قمری، اعلامیه ای از سوی امام، خطاب به وعاظ و سران هیأتهای عزاداری در سراسر ایران توزیع گردید.
در چنین شرایطی، امام خمینی روز عاشورا را جهت اوج نهضت و ایجاد شور حسینی، روز مناسبی دیدند. لذا به علمای قم پیشنهاد کردند که در روز عاشورا برای مردم که از شهرهای مختلف به قم می آیند، سخنرانی نمایند و حقایق را به گوش آنها برسانند. این پیشنهاد مورد موافقت آنان قرار گرفت. انعکاس این خبر، موجب وحشت رژیم گردید. عوامل رژیم از یک طرف آماده باش ارتش را برای حمله به فیضیه هنگام سخنرانی، شایع کردند و از طرف دیگر، سعی کردند از طرق مختلف علما (خصوصاً امام) را از انجام سخنرانی منصرف کنند. اما تهدیدات و وساطت اشخاص مختلف، قادر به انصراف ایشان نبود و نهایتاً ایشان در جمع پرشور مردم، برای سخنرانی حاضر شدند.
در جریان نطق انقلابی و حماسه آفرین عصر عاشورای (1383 قمری)[10] و حمله به شاه، امام خمینی رسماً مقابل شاه قرار گرفتند. و مسیر مبارزه را در جهت سرنگونی رژیم سلطنتی هدایت کردند و با در هم شکستن ابهت کاذب رژیم روح تازه ای در حرکت و نهضت مردم مسلمان ایران دمیدند.
در شامگاه 11 محرم 1383 قمری (شب 12 محرم مطابق 15 خرداد 1342 شمسی) ساعت 3 بعد از نیمه شب، عوامل ساواک مرکز به قم آمدند و به دستگیری امام مبادرت ورزیدند.
اضطراب و شتاب زدگی مأموران ساواک به حدی بود که حاضر نشدند در حد اقامه نماز صبح، در مسیر راه توقف نمایند. و فقط با اصرار امام و با توقف کوتاهی، اجازه دادند که ایشان کنار جاده تیمم کنند، در نتیجه ایشان نماز صبح را در ماشین که به سرعت در حرکت بود، به جا آوردند. پیش از ساعت 5 صبح به تهران رسیدند و یکسره امام را به باشگاه افسران بردند و در غروب روز خونین 15 خرداد ایشان را به پادگان قصر منتقل کردند. و 19 روز تمام، یعنی تا تاریخ 4 تیر 1342 در این زندان به سر بردند آنگاه به پادگان عشرت آباد منتقل و در یک سلول انفرادی حبس کردند.
با انعکاس خبر دستگیری امام خمینی، بیانیه ای از سوی علمای قم صادر شد که ضمن تقبیح این عمل آزادی فوری و بی قید و شرط ایشان را درخواست کردند و مردم را به پایداری و استقامت و ادامة مبارزات دعوت نمودند. موجی از تأثر تمام قم را فرا گرفته بود و مردم غیور و مسلمان با شعار «یا مرگ یا خمینی» شهر را به لرزه درآوردند و در صحن حرم مطهر اجتماع کردند. جمعیت با حرکت و تظاهرات در خیابانها با مأموران مواجه شدند که آنها را به گلوله بستند و عده زیادی را به شهادت رساندند. قیام مشابه مردم مسلمان و انقلابی در تهران و ورامین و شیراز نیز توسط مأموران رژیم شاه به خاک و خون کشیده شد. فجیع ترین صحنه کشتار رژیم شاه، در «پل باقرآباد» اتفاق افتاد، که طی آن صدها دهقان ورامینی به خاک و خون کشیده شدند.
با توجه به گستردگی قیام مردمی 15 خرداد در تهران، روز بعد در این شهر، حکومت نظامی برقرار شد و علیرغم کشتار روز قبل و اعلام حکومت نظامی، مردم معترض مجدداً به خیابانها ریختند. مزدوران شاه که دستور اکید برای تیراندازی مستقیم داشتند، در این روز تعداد بیشتری از مردم تظاهرکننده تهرانی را به شهادت رساندند. آمار شهدای قیام مردم ایران در15 خرداد را حدود 15 هزار نفر تخمین زده اند.
مبارزه تا برکناری علم از نخست وزیری
در تاریخ 17 اسفند 1342، علم از نخست وزیری برکنار و حسنعلی منصور به جای وی گمارده شد. این تغییر در واقع تاکتیکی از سوی شاه برای انتساب وقایع و جنایات انجام شده یکسال گذشته به دولت علم و دستاویزی برای خروج از بحران بود، از این رو نخست وزیر جدید از موضع نرمش در برخورد با امام وارد می شود. لذا پس از زمینه سازی در افکار عمومی از طریق برخی اظهارات نخست وزیر و ملاقات وزیر کشور با امام، روز دوشنبه 17 فروردین 1343 خبر آزادی را به ایشان اعلام نمودند. و نهایتاً در شامگاه سه شنبه 18 فروردین ساعت ده شب، بدون اعلام قبلی ایشان را به قم انتقال دادند.
با انعکاس خبر آزادی امام در سطح کشور، از فردای آن شب مردم از شهرهای دیگر نیز همراه با مردم انقلابی قم به دیدار امام شتافتند. و تمام شهر قم و مدرسه فیضیه به نشانه خوشحالی از آزادی امام، جشن و چراغانی برپا شد. علاوه بر این در نجف اشرف نیز جشن با شکوهی در مدرسه مرحوم آیت الله بروجردی تشکیل شد که اکثر علمای طراز اول حوزه مذکور درآن شرکت کردند.
در تاریخ جمعه 21 فروردین، در جریان دیدار جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران، امام خمینی اولین سخنرانی خود پس از آزادی را ایراد کردند،[11] و طی آن تبلیغات دروغین رژیم را خنثی نمودند و در رد ادعای رژیم مبنی بر التزام امام ... صریحاً اعلام داشتند، «سیاست مدن از اسلام سرچشمه می گیرد» موضوع با اهمیت دیگر در این سخنرانی، حمله به اسرائیل بود که امام آن را از اهداف اصلی مبارزه خود شمردند علاوه بر اینها با اشاره به اوضاع فلاکت بار مردم ایران، خصوصاً روستاییان، به ولخرجی های شاهانه از دسترنج مردم، به شدت انتقاد کردند. و ریشه بسیاری از مفاسد اجتماعی را وضع بد معیشتی مردم دانستند.
در ادامه و در مقابل تبلیغات رژیم، بار دیگر در تاریخ دوم ذیحجه 1383، نطقی تاریخی در مسجد اعظم قم وبا حضور هزاران نفر از علما و روحانیون، بازاریان، دانشجویان و اصناف دیگر مردم ایراد کردند[12] و تا حدودی خواسته ها، اهداف و نظرات خود را در مسائل مختلف بیان کردند و در ضمن آن عملکرد رژیم شاه را تحلیل کردند و در پاسخ به اظهارات شخص شاه در همان ایام که گفته بود «ما کهنه پرستی و افکار ارتجاعی را می کوبیم و ...» در این سخنرانی امام فرمودند: «مردک باز دست از حرفهایش بر نمی دارد و به افکار اسلامی، نسبت کهنه پرستی و ارتجاعیت می دهد.» به علاوه در مقابل تبیغات رژیم مبنی بر سازش روحانیت با شاه درباره تداوم انقلاب سفید و ...، بار دیگر مسأله اسرائیل و رابطه رژیم ایران با صهیونیسم را افشا کردند و اظهار داشتند، «ای مردم عالم بدانید، ملت ما با پیمان با اسرائیل مخالف است، این ملت ما نیست، این روحانیت ما نیست، دین ما اقتضا می کند که با دشمن اسلام موافقت نکنیم. قرآن ما اقتضا می کند که در مقابل مسلمین با دشمن اسلام پیوند نکنیم ...»[13]
مبارزه با قانون کاپتالاسیون و تبعید امام خمینی
پس از تحمیل رفرم «انقلاب سفید» بر ملت ایران، آمریکا در صدد برآمد که قانون ننگین «کاپتولاسیون» را مجدداً در ایران احیا کند. و از این طریق استقلال سیاسی ایران را مخدوش نماید، از این طریق آمریکایی ها دنبال مزایای کنسولی و قضایی برای اتباع خود در ایران بودند. بروز نهضت و اعتراضات مردمی به رهبری امام خمینی در مقابل اصلاحات آمریکایی شاه، دستاویزی برای اقدام آنها بود، اما در واقع مصونیتی برای نظامیان آمریکایی، برای حضور در ایران و در جهت تأمین منافع آمریکا و تثبیت رژیم وابسته شاه بود. پیشنهاد آمریکا بدین منظور ابتدا در اسفندماه 1340 به ایران داده شد و با خوش بینی نسبت به اصلاحات شاه در جهت جلب رضایت افکار عمومی داخل کشور، بر آن اصرار نکردند. اما به دنبال قیام 15 خرداد و اوج گیری روز افزون نهضت امام خمینی، آمریکا مجدداً پیشنهاد مذکور را مطرح کرد. و برآن پافشاری نمود. در نتیجه با تسلیم رژیم در مقابل خواسته آمریکا، لایحه ای مبنی بر مصونیت مستشاران و دیگر تبعه آمریکا در ایران، در کابینة علم تهیه شد و در سوم مرداد 1343 در مجلس سنا به تصویب رسید. در تاریخ 21 مهر 1343 دولت منصور این لایحه را به مجلس شورای ملی برد و به تصویب رساند.
رژیم با یک سیاست تبلیغاتی سعی در کتمان مصوبه مذکور در نزد افکار عمومی داشت. اما بیش از چند روزی از تصویب کاپتالاسیون نگذشته بود که مجله داخلی مجلس شورا، شامل متن کامل سخنرانی ها و مذاکرات نمایندگان و نخست وزیر، به دست حضرت امام رسید و با مطالعه آن ایشان نسبت به عمق خیانت، در حق ملت ایران و استقلال این کشور پی بردند. این امر موجب نگرانی شدید امام شد. و انعکاس این خبر موجب مراجعات زیادی از سوی مردم به ایشان گردید. سرانجام در تاریخ 20 جمادی الثانی 1384 مصادف با 4 آبان 1343، نطق تاریخی امام در افشای ماهیت آمریکایی رژیم شاه و توطئه هایی خانمان برانداز آن ایراد گردید.
امام خمینی در این سخنرانی پرشور، که با تأثر شدید ایشان و مردم همراه بود، موضع قاطع و سازش ناپذیر خود را در مقابل بلوک شرق و غرب روشن ساختند، اهداف و آرمانهای روحانیت را تعیین کردند و رهنمودهای پرمحتوایی برای نسلهای حاضر و آینده ارائه کردند. علاوه بر نطق انقلابی و حماسه آفرین مذکور، اعلامیه ای نیز از سوی امام صادب شد، که با بیان جزییاتی بیشتر، کاپتولاسیون و دیگر خیانتهای شاه پرده برداشتند.
انعکاس و انتشار نطق تاریخی و اعلامیة امام، موجی از خشم و انزجار مردم در سراسر کشور علیه رژیم ایجاد کرد. با اوج گیری نارضایتی مردم و تحریک افکار عمومی رژیم به وحشت افتاد و دریافت که با بودن رهبری چون امام خمینی، نه تنها امکان اجرای انقلاب سفید و خدمت به آمریکا را نخواهند داشت، بلکه اساس تخت و سلطنت شاه نیز به طور جدی تهدید می شود. در نتیجه تصمیم به دستگیری و تبعید امام گرفت.
تبعید به ترکیه
شب 13 آبان 1343، صدها کماندو و چترباز مسلح خانه امام را در قم، محاصره کردند. و پس از دستگیری ایشان را مستقیماً به فرودگاه مهرآباد تهران منتقل کردند و پیش از طلوع آفتاب روز 13 آبان با هواپیمایی که از قبل آماده کرده بودند، به ترکیه تبعید کردند. تبعید حضرت امام، موج وسیعی از اعتراضات و اعتصابات را به دنبال داشت.
صبح روز تبعید امام، فرزند ایشان، حاج آقا مصطفی خمینی (ره) را نیز دستگیر و در زندان قزل قلعه زندانی کردند و پس از 57 روز در تاریخ سه شنبه 24 شعبان مطابق 8 دی ماه، حاج آقا مصطفی را از زندان آزاد کردند. و چند روز با یورش عامل ساواک به منزل ایشان در قم، مجدداً ایشان را دستگیر و به ترکیه نزد امام تبعید نمودند.
در تاریخ 9 جمادی الثانی 1385 مطابق 13 مهر 1344، رژیم شاه با تغییر تبعیدگاه امام خمینی و فرزند عالمش از ترکیه، آنان را به عراق تبعید نمود.
ادامه نهضت امام خمینی در تبعید
علیرغم مشکلات گوناگون، حضرت امام در طول دوران تبعید نیز به مبارزه تداوم بخشیدند و با سخنرانی ها و پیامهای خویش همواره امید به پیروزی را در دلها زنده نگه داشت. امام خمینی در تاریخ 27 فروردین 1346، پیامی خطاب به حوزه های علمیة ایران صادر کردند و در ضمن آن شکست رژیم شاه را نوید دادند و پیروان خود را به استقامت در برابر ظلم دعوت نمودند. ایشان در همین تاریخ با ارسال نامه سرگشاده ای به نخست وزیر وقت (امیر عباس هویدا)، رژیم شاه را از ادامه و تقویت رابطه با اسرائیل بر حذر داشتند. هشدار امام در این زمینه با بی توجهی شاه مواجه گردید. و در آستانة جنگ کشورهای اسلامی با اسرائیل، روابط بازرگانی ایران و اسرائیل با اعطای امتیازات ویژه به کالاهای آن کشور گسترش یافت.
در تاریخ 18 خرداد 1346، به مناسبت جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل، پیامی از سوی امام خمینی صادر شد و در ضمن آن، فتوای انقلابی ایشان مبنی بر حرمت هرگونه رابطه تجاری و سیاسی دولتهای اسلامی با اسرائیل و حرمت مصرف کالاهای اسرائیلی در جوامع اسلامی، صادر گردید. این فتوا به روابط رو به گسترش شاه و اسرائیل لطمه ای جدی وارد کرد. در مقابل اقدامات مذکور، عوامل رژیم با یورش به منزل امام خمینی در قم و غارت اسناد و کتب ایشان و دستگیری و بازداشت عده ای وابستگان از جمله مرحوم حجت الاسلام سیداحمد خمینی، و نیز حمله به مدارس قم و جمع آوری آثار و عکس های امام، در صدد جبران ضربه ای که از ایشان دریافت کرده بودند، برآمدند.
در خرداد 1346، نقشة رژیم مبنی بر تغییر تبعیدگاه امام از نجف به هندوستان با افشاگری و مخالفت گروه های سیاسی مبارز داخل و خارج کشور ناکام ماند.
روی کار آمدن حزب بعث در عراق (در تیر ماه 1347) و دشمنی این حزب با حرکتهای اسلامی، مشکلات جدیدی برای نهضت امام ایجاد کرد. با این حال مبارزات امام تداوم یافت. به علاوه اقامت امام در نجف و نبرد اعراب و اسرائیل هم فرصتی فراهم آورده بود تا امام آرمانهای خویش را در سطح وسیع تری مطرح سازند. در چنین فضایی، نقطه نظرات ایشان محدود به مبارزه با رژیم حاکم بر ایران نبود بلکه ایده های دیگری را نیز دنبال می کردند، احیاء و تقویت گرایش به دین، تجدید عظمت اسلام و وحدت امت اسلامی از جمله آنها بود.
در دیدار نماینده سازمان الفتح فلسطین در 19 مهر 1347، امام خمینی دیدگاه های خود را دربارة مسائل جهان اسلام و جهاد ملت فلسطین بیان داشتند و فتوای خویش مبنی بر وجوب تخصیص بخشی از وجوه شرعی زکات به مجاهدین فلسطینی صادر نمودند.[14]
انتشار کتاب ولایت فقیه و حکومت اسلامی
آغاز سلسله درسهای امام (ره) دربارة «حکومت اسلامی) - «ولایت فقیه» در بهمن ماه 1348 و انتشار آنها به صورت کتابهایی با همین عناوین در ایران و عراق و لبنان و در ایام حج، شور تازه ای به نهضت بخشید و جهت آن را مشخص تر کرد. در این کتاب دورنمای مبارزه و اهداف کلی نهضت ترسیم شده بود و مبانی فقهی و اصولی و عقلی حکومت اسلامی و نیز مباحث تئوریک مربوط به شیوه های حکومت اسلامی از زبان رهبری نهضت تبیین گردید.
در اردیبهشت 1379، هیأتی از بزرگترین سرمایه داران آمریکایی به سرپرستی راکفلر وارد ایران شدند. مأموریت هیأت مزبور، گسترش مشارکت شرکتهای آمریکایی و چپاول اقتصادی بیشتر ایران بود و رژیم شاه به شدت از افشای آن جلوگیری می کرد. با وجود محدودیتهای ویژه رژیم، یاران انقلابی امام به افشای خیانت های جدید رژیم پرداختند؛ آیت الله سعیدی، از جمله این افراد بود که در این جریان دستگیر شد (اردیبهشت 1349) و پس از تحمل ده روز شکنجه های وحشیانه ساواک در زندان قزل قلعه به شهادت رسید. امام خمینی با ارسال پیامی ضمن تجلیل از مبارزات این شهید گرانقدر، هرگونه قرارداد با سرمایه داران آمریکا و دیگر قدرتهای استعماری را مخالف خواست ملت و احکام اسلام معرفی کردند.
امام خمینی و استمرار مبارزه (1350 – 1356)
از سال 1350 بهای نفت افزایش یافت و در اثر افزایش درآمدهای نفتی ناشی از افزایش تولید و گرانی نفت، احساس قدرت بیشتری می کرد. از این رو بیش از پیش به قلع و قمع مخالفین پرداخت. و علاوه بر آن روابط تجاری و نظامی خود را با آمریکا و اسرائیل گسترش داد. در پرتو شرایط مذکور، شاه برای نمایش قدرت و ثبات، با صرف هزینه های بسیار سنگین، جشن هایی را به عنوان دو هزار و پانصد سال سلطنت شاهان در ایران، برگزار کرد. امام خمینی از طریق پیامهای متعددی، ضمن محکوم کردن جشن های فرمایشی مذکور، عقب ماندگی های ایران و واقعیت های تلخ حاکم بر این کشور را افشا کردند.
به موازات مبارزه با رژیم شاه، تجاوزات اسرائیل نسبت به کشورهای اسلامی و نیز حمایت مبارزین مسلمان و مظلوم فلسطینی از نظر امام خمینی پنهان نماند. از این رو در 16 آبان 1352 حضرت امام طی پیامی، با تأکید بر لزوم مقابله با تجاوزات رژیم صهیونیستی، حمایت مادی و معنوی ملل اسلامی از مبارزین فلسطینی و ارسال خون، دارو، اسلحه و آذوقه برای مجاهدین مسلمان را واجب دانستند. در پیام دیگری امام خمینی تأکید نمودند: «ملت اسلام تا این جرثومه فساد (اسرائیل) را از بن نکند، روی خوش نمی بیند. و ایران تا گرفتار این دودمان ننگین (پهلوی) است، روی آزادی نخواهد دید.»
پس از قیام 15 خرداد هرگونه اقدام انقلابی به شدت از سوی رژیم شاه سرکوب شد. سازمانهای چریکی متلاشی و شخصیت های مبارز زندانی شدند. علیرغم اختناق حاکم، به مناسبت سالگرد قیام خونین 15 خرداد، در سال 1354، طلاب انقلابی در مدرسة فیضیه به قیامی جدید دست زدند. و فریادهای «درود بر خمینی» و «مرگ بر سلسلة پلهوی» سر دادند. این حرکت انقلابی، در آن شرایط برای شاه و ساواک وی بسیار گران بود. لذا در یورشی به ضرت و شتم طلاب پرداختند و معترضین را دستگیر و زندانی کردند. امام خمینی پیام نوید بخشی بدین مناسبت صادر فرمود. که در ضمن آن آمده بود «با همه مصیبت ها، بیداری ملت مایه امید است. مخالفت دانشگاه های سر تاسر ایران بر حسب اعتراف شاه، و مخالفت علمای اعلام و طبقه محصلین و طبقات مختلف ملت با همه فشارها و قلدری ها، طلیعه به دست آوردن آزادی و رهایی از قید استعمار است».[15]
اوج گیری انقلاب اسلامی در سال 1356 و قیام مردمی
در تاریخ اول آبان سال 1356 آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی، به نحو مرموزی به شهادت رسید. مراسم با شکوهی که در ایران به مناسبت «شهادت» ایشان برگزار شد، آغاز خیزش مجدد حوزه های علمیه و قیام پیروان و علاقه مندان امام شد.
حاج آقا مصطفی عالمی برجسته و انقلابی بود. او از شخصیت ها و چهره های امیدبخش برای آینده اسلام بود و در جریان فقدان ایشان، حضرت امام صلابت فوق العاده ای از خود نشان دادند. این ضایعه شکننده را از «الطاف خفیه الهی» دانستند. در چنین شرایطی، درج مقاله ای توهین آمیز در روزنامه اطلاعات، بیش از پیش عواطف مردم وفادار و انقلابی را جریحه دار کرد. در اعتراض به این مقاله مردم قم در تاریخ 19 دی سال 1356 قیام کردند، که در جریان آن عده ای از طلاب انقلابی به شهادت رسیدند. برگزاری مراسم سوم و هفتم و چهلم در بزرگداشت خاطره شهدا در شهرهای تبریز، جهرم، شیراز، اصفهان و تهران دامنه قیام را در سراسر کشور گستراند. در خلال این مدت پیامهای مستمر و نوار سخنرانی های امام خمینی توسط هواداران ایشان تکثیر و در سراسر کشور توزیع می شد. امام از این طریق، مردم را به استقامت و ادامه قیام تا سرنگونی اساس سلطنت و تشکیل حکومت اسلامی دعوت می کردند. اقدامات سیاسی شاه از جمله، برکناری هویدا و روی کار آوردن نخست وزیران متعدد (آموزگار، شریف امامی، ازهاری و بختیار) در مدتی کوتاه کاری از پیش نبرد. و علاوه بر این، مانورهای نظامی و کشتارهای وسیع و بی رحمانه، از جمله کشتار هزاران نفر در 17 شهریور 1357، نتوانست دامنه های انقلاب اسلامی مردم ایران را مهار کند. ترفندهای مختلف سیاسی و نظامی شاه که از حمایت اطلاعاتی و طراحی مستشاران آمریکایی برخوردار بود، با حضور میلیونی مردم مسلمان ایران، پی در پی به شکست می انجامید. مهم ترین عامل در پیشبرد قیام یکپارچه مردم، رهبری و هدایت هوشمندانه امام خمینی بود.[16]
هجرت امام خمینی از عراق به پاریس
در جریان مذاکره وزرای خارجه ایران و عراق در نیویورک، در خصوص اخراج امام خمینی از عراق تصمیم گیری شد. و به دنبال آن حزب بعث حاکم بر عراق، محدودیت های بیشتری را برای امام ایجاد کرد. دوم مهرماه سال 1357 منزل ایشان به محاصره بعثی ها درآمد، رئیس سازمان امنیت عراق در دیدار با امام، عنوان کرد، ادامه اقامت ایشان در عراق منوط به قطع مبارزه و عدم دخالت در سیاست خواهد بود. امام نیز با قاطعیت پاسخ دادند، به خاطر مسئولیتی که در مقابل امت اسلام احساس می کنند، به هیچ وجه حاضر به سکوت و مصالحه نیستند.
چند روز بعد یعنی 12 مهر، امام خمینی به قصد عزیمت به کویت، نجف را ترک کردند. اما با اشاره رژیم ایران، دولت کویت از ورود امام به آن کشور جلوگیری کرد. با ممانعت دولت کویت، صحبت از هجرت امام به لبنان یا سوریه بود. اما ایشان پس از مشورت با فرزند خود (مرحوم حاج سیداحمد خمینی (ره)) تصمیم به هجرت به پاریس می گیرند. و در روز 14 مهر وارد پاریس می شوند. ژیکاردستن رئیس جمهور وقت فرانسه نیز اقامت ایشان در آن کشور را منوط به خودداری از هرگونه فعالیت سیاسی می کند. اما امام، واکنشی تند و صریح اظهار می دارند، این گونه محدودیت ها خلاف ادعای دموکراسی است و اگر ناگزیر شوند، تا از این فرودگاه به آن فرودگاه و از این کشور به آن کشور بروند، باز هم از هدفهایشان دست نخواهند کشید. به دنبال برخورد قاطع امام، مقامات فرانسه قصد اخراج ایشان را از آن کشور داشتند که درخواست نمایندگان شاه از ترس واکنش تند و غیر قابل کنترل مردم ایران، موجب انصراف آنها از این تصمیم گردید.
به هر حال دوران اقامت 4 ماهه امام در فرانسه فرصتی برای انعکاس وسیع تر پیام انقلاب اسلامی و اهداف و دیدگاه های رهبری آن در زمینه حکومت اسلامی، در سطح افکار عمومی جهان بود. همزمان با آن بحرانی ترین و حساس ترین مراحل انقلاب توسط امام از «نوفل لوشاتو» ی پاریس، هدایت و رهبری می شد. پیام های مکرر امام خمینی مبنی بر وجوب ادامه مبارزه، طرحهای گوناگون علیه انقلاب اسلامی و مردم ایران را خنثی می کرد. در دی ماه سال 1357 «شورای انقلاب» توسط امام خمینی تشکیل شد. و در اواخر همین ماه شاه از ایران فرار کرد.[17]
بازگشت امام خمینی به ایران پس از 14 سال تبعید
اوایل بهمن ماه 1357 تصمیم امام خمینی بر مراجعت به ایران اعلام شد. ایشان طی پیامهایی به مردم ایران گفته بودند، می خواهند در این روزهای سرنوشت ساز و خطیر در کنار مردم باشند. این خبر برای مردم که پس از 14 سال انتظار دیدار امام را نزدیک می دیدند بسیار خوشحال کننده بود. اما در آن شرایط بحرانی و خطرناک نگرانی های زیادی از ورود امام به ایران وجود داشت. سرانجام، علیرغم همه مخالفت های دوستان، ممانعت و تهدیدات دشمن، در میان استقبال میلیونی مردم در تاریخ 12 بهمن، امام خمینی وارد ایران شدند. سیل جمعیت از فرودگاه به سوی بهشت زهرا روان شد، تا سخنان تاریخی امام را بر مزار شهیدان بشنوند. در همین سخنرانی بود که امام خمینی با لحنی قاطع و با صدایی رسا فرمودند: «من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می کنم» چند روز بعد یعنی در تاریخ 15 بهمن 1357 امام خمینی مرحوم مهندس مهدی بازرگان را به پیشنهاد شورای انقلاب، به ریاست دولت موقت انقلاب منصوب کردند. و در حکم انتصاب وی تصریح نمودند که ایشان را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی، مأمور تشکیل کابینه برای تهیه مقدمات رفراندوم و برگزاری انتخابات نموده اند. به دنبال درخواست امام، مردم سراسر کشور، با برپایی راهپیمایی های گسترده، پشتیبانی خود را از دولت منصوب امام اعلام داشتند.
سرنگونی شاه و پیروزی انقلاب
روز 19 بهمن 1357 پرسنل نیروی هوایی در محل اقامت امام خمینی (مدرسه علوی تهران)، با ایشان بیعت کردند. بیش از این نیز با فتوای امام خمینی بسیاری از سربازان و درجه داران مؤمن ارتش، پادگانها را ترک کرده و به صفوف ملت پیوستند. و به تدریج پیوند ارتش و مردم تقویت می شد.
به موازات نزدیکی بدنه ارتش و انقلاب دولت وابسته و ضد مردمی با فرماندهی و مشاوره فرستادن مستقیم آمریکا به ایران (ژنرال هایزر) در تدارک کودتای نظامی بود. روز 21 بهمن فرماندار نظامی تهران با افزایش ساعات حکومت نظامی، منع عبور و مرور را از ساعت 4 بعد از ظهر اعلام کرد و همزمان با آن بختیار با تشکیل جلسه اضطراری، زمان اجرای کودتای آمریکایی را صادر کرد. در مقابله با اجرای این توطئه های شوم، امام خمینی با صدور پیامی از مردم خواست به خیابان ها بریزند و عملاً حکومت نظامی را لغو کنند. در نتیجه، حضور سیل آسای جمعیت مردمی در خیابانها و سنگربندی و مقابله آنها با آخرین بقایای وابسته ارتشی شاهنشاهی، موجب شکست نقشه های دشمن گردید. و همزمان با طلوع صبحدم 22 بهمن انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی به پیروزی رسید.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات